تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 7 12345 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 68

نام تاپيک: میزگرد علمی [پست اول مطالعه شود]

  1. #1
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    محل سكونت
    ______
    پست ها
    1,855

    پيش فرض میزگرد علمی [پست اول مطالعه شود]

    با سلام
    دوستان محفلی با نام میزگرد علمی و با هدف بررسی موضوعات مختلف از دید علم و همینطور بحث و تبادل نظر پیرامون موضوعات مختلف و به ویژه پدیده ی روشنفکری به دلیل جایگاه و نقش اون در تاریخ بشر و گسترش علم شروع به کار کرده. البته کسانی که از قبل در قسمت علمی این انجمن فعالیت داشتند به خاطر دارند که ما تا قبل از این در تاپیک هایی دیگری (میزگرد فلسفی و میزگرد علمی-فلسفی) به این امر می پرداختیم که با توجه به مشکلاتی که پیش اومد تا مدتی نسبتن طولانی به این نوع بحث ها دسترسی نداشتیم اما با هماهنگی های انجام شده امیدوار شاهد مشکلات قبلی نباشیم.



    همه ی ما قبل از هر بحثی باید به یاد داشته باشیم نظرات و عقاید انسان ها متفاوته و همه یکسان فکر یا زندگی نمی کنیم پس از تعصبات بی جا دوری کنیم و از توهین بپرهیزیم. همونطور که خودتون هم میدونید ما میتونیم همدیگر رو نقد کنیم یا درمورد دیدگاه های دیگران نظر بدیم اما باید دقت کرد تا از اخلاق فاصله نگیریم و مراتب ادب رو رعایت کنیم. بحث و صحبت هورا کشیدن و جنجال و حمله نیست دوستان و همه باید این مورد رو در نظر بگیریم.
    به تعداد افراد روی زمین عقیده و نظر وجود داره پس میشه گفت عقاید بی نهایت گسترده هستند و هر کدام از این عقاید و نظرات میتونه کاملن متفاوت با دیدگاه فرد دیگر در همون مورد باشه پس اگر نظر و یا عقیده و یا نگرشی مخالف و مغایر نظرمون مطرح شده که حتمن میشه باید اول به طور کامل و دقیق مطالعه بشه و بعد درست و بدون دخیل کردن نظرمون (چه مخالف و چه موافق) روش فکر و اطلاعات پردازش بشه و بعد نظر در موردش مطرح بشه تا به مشکل بر نخوریم.
    دوستان مذهبی هم توجه داشته باشن که ما اینجا در مورد اینکه دین چی گفته یا فردی روحانی و مذهبی چی گفته بحث نمیکنیم و بحثمون کاملن علمی و عقلانی هست. البته مثل دیگر قسمت ها ممکنه در این باب هم صحبت هایی بشه ولی این به اون معنی نیست که ما اینجا بحث دینی می کنیم پس لطفن به این موضوع دقت کنید.
    افرادی که میگن نمیشه با عقل و محصول اون یعنی دانش همه چیز رو درک کرد و فهمید در واقع دارن تمام عقاید خودشون رو زیر سوال میبرن. همه چیز محصول تفکر هست و ما هم از روی منطق و عقل و تفکر با هم بحث میکنیم و امیدوارم که در سایه بزرگترین موحبت بشر کنار هم به نتایج قابل قبولی برسیم.



    با تشکر
    سعید

  2. 12 کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    محل سكونت
    ______
    پست ها
    1,855

    پيش فرض نکات و لیست موضوعات

    نکات:

    +
    پست اول شامل توضیحاتی در رابطه با تاپیک است پس لطفن قبل از قرار دادن مطلب مطالعه کنید.
    + نظرات، انتقادات و پیشنهادات خودتون رو در قالب پ.خ برام ارسال کنید و مطمئن باشید در روند میزگرد تاثیر خواهند داشت.
    + حدالمکان برای پست های خودتون عنوان در نظر بگیرید و در صورت قرار دادن مقاله یا مطالبی از این قبیل عنوان رو فراموش نکنید.



    + لطفن متون خودتون رو با فونت و اندازه پیشفرض تایپ و ارسال کنید.
    + دقت کنید که جنجال و پرداختن به حاشیه مشکلی برای تاپیک بوجود نخواهد آورد و ناظرین با خود فرد برخورد خواهند داشت.



    لیست مطالب و موضوعات:

    +
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (از صفحه 1 تا 2)
    + [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (از صفحه 2 تا 3)
    + [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ( از صفحه 3 تا 5)
    + [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (از صفحه 5 تا ...)



    با تشکر
    سعید
    Last edited by Saeed Dz; 12-02-2013 at 14:07. دليل: به روز رسانی

  4. 5 کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    محل سكونت
    ______
    پست ها
    1,855

    پيش فرض روشنفکری

    روشنفکری (در انگلیسی Intellectualism در فرانسه Intellectuelité و در زبان لاتین Intelligere) به معنی تفکیک دو چیز از همدیگر است. به همین دلیل به عنوان روح انتقادگرا و ممیز شناخته می‌شود.

    بطور کلی با ارائه سنتزی از تمام تعریفات متعارض در رابطه با روشنفکر می توان آن را چنین بیان داشت. روشنفکر از طبقه تحصیل کردگانی در جامعه‌است که با دغدغه‌های انسانی، اجتماعی، ارزشی، فرهنگی و سیاسی اقدام به موضع گیری در مباحث و مسائل حساس و مهم جامعه خویش و جامعه جهانی می‌کنند.

    روشنفکر نسبت به مسائل جامعه خودی و جامعه جهانی و نیز نسبت به آرمانها و بایسته‌ها احساس مسئولیت و تعهد می‌کند.



    روشنفکری در منظر کلی شامل مجموعه خصلت‌هایی است:
    - روشنفکر سیاسی بیرون از سیاست است، و جهت هرچه بهتر دفاع کردن از آرمانها و شناساندن آنها، حتی نسبت به گروههای هم آرمان هم تعلق و وابستگی ندارد.
    - دارای امید به آینده و حرکت در آن جهت و همزمان تردید در واقعیات و حرکت جهت اصلاح آنهاست.
    - مخالف هرگونه عقب ماندگی و جهل و خرافه‌است و در جهت رشد و نوسازی تلاش می‌کند.
    - منتقد است و تحول خواه.
    - با سه گروه تعامل ندارد (اصحاب قدرت (دولت-حکومت)، اصحاب دین (کلیسا-روحانیت) و اصحاب ثروت (زمین داران-سرمایه داران)).

    برای اولین بار، واژه روشنفکر در ماجرای محکوم شدن ناعادلانه دریفوس و حمایت امیل زولا از وی بر می‌گردد. پس از محکومیت زولا، سیصدتن از اندیشمندان و نویسندگان در بیانیه‌ای به حمایت از وی برخاستند که به «بیانیه روشنفکران» شهره شد.

    تاریخچه
    جریان روشنفکری در قرون وسطی پا گرفت. دانشگاههای آن دوره محل تحصیل قشری بوده که به طور نسبی از قشر حاکم فئودال مستقل بودند. روشنفکری به معنی مدرن آن نخستین بار در جریان محاکمه آلفرد دریفوس مشاهده شد. این شخص یک افسر ارتشی بوده که به جرم خیانت به جزایر شیطان تبعید شده بود ولی پس از شش سال مدارکی دال بر بی گناهی وی یافت گردید. در جریان محاکمه مجدد این افسر یهودی امیل زولا و ۳۰۰ تن از هنرمندان و نویسندگان آن دوره نامه‌ای با عنوان من متهم می‌کنم به رئیس جمهور می‌نویسند که آن نامه به نام اعلامیه روشنفکران مشهور شد. این اقدامات منجر به عقب‌نشینی دادگاه نظامی گردید و نخستین پیروزی روشنفکری به شمار آمد.

    جریانات روشنفکری نخستین بار در زمان به وقوع پیوستن انقلاب فرانسه تلاش نمودند تا اندیشه‌های خود را در جامعه اشاعه دهند. این قشر که برآمده از جریان آزادیهای سیاسی آن دوره بودند تلاش نمودند انسان مداری، افکار لائیک و لیبرالیسم را در جامعه رواج دهند. روشنفکران قرن ۱۸ مانند سخنگویان بورژوازی عمل می‌کردند و سعی در توجیه روابط حاکم بر جامعه آن روز داشتند. در قرن نوزدهم گروه جدید از روشنفکران سوسیالیست قوت گرفتند و برعکس روشنفکران نسل پیش بر علیه بورژوازی تبلیغ می‌کردند. ضد امپریالیسم در قرن بیستم نیز تأثیرات خود را بر روشنفکران به صورت ملموس تداوم بخشید.

    روشنفکری در ایران
    در زمان حکومت دودمان قاجار و به ویژه در پی شکست ایران از روسیه قشر فرهیخته ایران به دنبال کشف علل عقب ماندگی ایران از کشورهای اروپایی بودند. این شکست نظامی سران قاجار را هم برای رفع عقب ماندگی تشویق کرد. یکی از کسانی که در این امر مصر بود عباس میرزا بود زیرا وی شاهد شکست خود به علت عقب ماندگی فناوری بوده‌است. وی برای اولین بار دانشجویانی جهت تحصیل به اروپا ارسال کرد تا از فناوری آنها بهره‌مند گردند. اولین گروه از تحصیلکردگان ایرانی مانند میرزا ملکم خان و طالبوف بیشتر طرفدار حکومت بودند زیرا اولاً از داخل قشر حاکمه بودند و ثانیاً توسط دولت رشد کرده بودند. در دوران امیرکبیر شکاف بیشتری میان اصلاحگرها و محافظه کاران در دربار قاجار شکل گرفت که نهایتا به پیروزی محافظه کاران انجامید. یکی از مهمترین شخصیت های ایرانی موثر بر جریان روشنفکری ایرانی، میرزا فتحعلی آخوند زاده (آخوندوف) بود. او که اهل تبریز ولی مقیم گرجستان روسیه بود، با اینحال کتابهای مهمی به فارسی نوشت که از جمله آنها مکتوبات جلال الدوله است. این کتاب را میتوان بیانیه ای شورانگیز بر ضد سنت های ایران عصر قاجاری دانست. رنسانسی در بازگشت به ارزشهای ایرانی و اعتراضی بر اندیشه های رایج ایران در سنجش با اندیشه های اروپایی.
    در اواخر دوران ناصرالدین شاه روزنامه های ممنوعه که در خارج از کشور به چاپ رسیده و در داخل ایران مخفیانه پخش میشد نقش مهمی در جریان روشنفکری داشتند. به ویژه سه شخصیت، میرزا آقاخان کرمانی، میرزا ملکم خان و طالبوف تبریزی ادبیات مشروطه خواهی ایران را که بر پایه رنسانس ایرانی و روشنفکری بود سامان دادند. از میان این سه آقاخان کرمانی به ویژه با کتاب جنجالی خود سه مکتوب و کتابهای دیگری که در نقد تاریخ ایران داشت، تلاش کرد فلسفه تاریخ ایرانی را بنیاد بگذارد. آقاخان مقیم استانبول بود و در روزنامه های آوانگارد آنزمان یعنی روزنامه قانون و روزنامه اختر قلم میزد. او از آثار روشنفکران و فیلسوفان مدرن فرانسوی و انگلیسی به ویژه روسو، ولتر و اسپنسر بهره گرفت. آقاخان نهایتا به دستور مضفرالدین شاه قاجار اعدام شد و شاید بتوان او را نخستین روشنفکر اعدام شده ایران دانست.
    در این دوران گروههای روشنفکر در گروهها و انجمنهای مخفی متشکل شدند. از جمله این انجمنها می‌توان به فراموشخانه متعلق به میرزا ملکم خان، ۀز بیداری ایران، انجمن آدمیت و انجمن ترقی اشاره کرد. این گروهها با پخش اعلامیه‌ها و انتشار روزنامه‌ها افکار خود را منتشر می‌کردند. این گروه به لزوم اصلاحات سیستم ارضی و اداری و کم شدن نقش روحانیون از جامعه و نیز محدود ساختن حاکمان در چهارچوب قانون تاکید می‌کردند.

    مهمترین شخصیت های جریان روشنفکری ایرانی پس از مشروطه سید حسین تقی زاده، ابراهیم پور داوود، محمدعلی تربیت علامه قزوینی، تقی ارانی، ابوالحسن حکیمی، محمدعلی جمالزاده و حسین کاظم زاده ایرانشهر بودند که نخستین بار در محله کاوه و برخی از آنان در محله ایرانشهر با یکدیگر همکاری کردند. این گروه به همراه حسین پیرنیا، محمدعلی فروغی، عبدالحسین تیمورتاش، صادق هدایت، سید احمد کسروی، فرخی یزدی، ملک الشعرای بهار، ارباب کیخسرو شاهرخ، میرزاده عشقی، سید ضیاالدین طباطبایی، ایرج میرزا و عارف قزوینی چهره های دیگر روشنفکری آن زمان بودند که مهمترین نقش را در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران از جمله ظهور رضا شاه بر دوش داشتند.

    روشنفکری دینی
    در سال‌های جنگ سرد روشنفکری در سراسر جهان از جمله ایران دچار تاثیرپذیری فراوان شد. در کشورهای متحد با بلوک غرب از جمله ایران، فضا برای کار روشنفکران چپ کاملا مسدود شد و همین باعث شد تا به روشنفکرانی که اجازه فعالیت در داخل داشتند، نگاه منفی وجود داشته باشد.
    برخی از روشنفکران کوشیدند تا تلفیقی از آموزه‌های روشنفکری و فرهنگ ایرانی-اسلامی به دست دهند. آنها همچنین به شدت تحت تأثیر روشنفکران استعمارستیز کشورهای جهان سوم نظیر ماهاتما گاندی، اقبال لاهوری و فرانس فانون بودند. از شاخص‌ترین چهره‌های این جریان می‌توان به علی شریعتی و جلال آل احمد اشاره کرد. بخصوص این گروه با سعی در بهره‌گیری از ظرفیت‌های تشییع نقش عظیمی در مبارزه با حکومت پهلوی و برانگیختن جامعه به سوی انقلاب اسلامی داشتند.

    در کنار اینان برخی از روشنفکران دینی بشدت مشغول به چالش‌های اسلام و مدرنیته بودند. آنها سعی می‌کردند تا شرایط جدید را فهمیدنی سازند و موضعی مشخص در میانه تقابل اسلام و غرب ارائه دهند. البته این دسته دیدگاه‌هایی بشدت متعارض دارند و اشتراکشان تعلق خاطر به مباحث فلسفی اسلامی و غربی است. از مهم‌ترین چهره‌های آن می‌توان از علی شریعتی، مهدی بازرگان، عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری یاد کرد.

    از دیگر ویژگی های روشنفکری در دوران جنگ سرد (پهلوی دوم) اتهام بستن به آنان درباره شکست ها و ناکامی های ملی بود. سردسته این گروه علی شریعتی بود که میگفت: من ادعا میکنم در تمام این دو قرن گذشته در زیر هیچ قرارداد استعماری امضای یک آخوند نجفرفته نیست؛ در حالی که در زیر همة این قراردادهای استعماری امضای آقای دکتر و آقای مهندس فرنگ رفته هست.

    همچنین جلال آل احمد به ویژه با دو کتاب "غرب زدگی" و "در خدمت و خیانت روشنفکران" تندترین حملات را به جریان روشنفکری داشت. او درباره شیخ فضل الله نوری از مخالفان مشروطه و یکی از مهمترین نمادهای جریان روحانیت و سنتی ایران که او را مقتول روشنفکران مشروطه میدانستند، مینویسد: من نعش آن بزرگوار را بر سردار همچون پرچمی می‌دانم كه به علامت استیلای غربزدگی پس از دویست سال كشمكش بر بام سرای این مملكت افراشته شد.

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  6. 5 کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #4
    حـــــرفـه ای A M ! N's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    Under the weeping moon
    پست ها
    7,118

    پيش فرض دلایل خمیازه و مسری بودن آن

    دوستان یه چیزی چندوقت ذهنمو مشغول کرده ، اگه امکان داره ، در مورد دلایل خمیازه گفتگو کنیم ، هنوز دلیل قطعی براش پیدا نـــشده !
    ازون گذشته ، خمیازه یک امر کاملا مسری هستش ! گاهن جاهایی خوندم که گفتن به خاطر احساسی بودن انسان هسـت کــــــه وقتــی
    میبینه کسی خمیازه میکشه اون هم دوست داره خمیازه بکشه، یا اینکه با دیدن عکس کسی که خمیازه میکشه شمــــا هـم خمیــــازه ات
    میگیره. این یه طرف ماجرا هستش، ولی چیزی که خود من بهش مطمئن هستم اینه که حتی برای خودم پیش اومده کــــه خمیازه کردم به
    صورت کاملن بی صدا ، ولی کسی که اصن من رو نمیدیده اونم خمیازش گرفته،
    دقت کنید اصن خمیازه من رو ندیده ولی خمــــیازه میکشه.
    من فکر میکنم یه شرایط یا جوی به فضا حاکم میشه که باعث میشه همگی خمیارشون بگیره ، مثلا پایین اومدن دز اکسیژن در محیط و یا..


    نظر شما چیست آیا.
    Last edited by A M ! N; 11-12-2012 at 14:12. دليل: اضافه کردن عنوان

  8. 2 کاربر از A M ! N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #5
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    محل سكونت
    ______
    پست ها
    1,855

    پيش فرض

    دوستان یه چیزی چندوقت ذهنمو مشغول کرده ، اگه امکان داره ، در مورد دلایل خمیازه گفتگو کنیم ، هنوز دلیل قطعی براش پیدا نـــشده !
    ازون گذشته ، خمیازه یک امر کاملا مسری هستش ! گاهن جاهایی خوندم که گفتن به خاطر احساسی بودن انسان هسـت کــــــه وقتــی
    میبینه کسی خمیازه میکشه اون هم دوست داره خمیازه بکشه، یا اینکه با دیدن عکس کسی که خمیازه میکشه شمــــا هـم خمیــــازه ات
    میگیره. این یه طرف ماجرا هستش، ولی چیزی که خود من بهش مطمئن هستم اینه که حتی برای خودم پیش اومده کــــه خمیازه کردم به
    صورت کاملن بی صدا ، ولی کسی که اصن من رو نمیدیده اونم خمیازش گرفته،
    دقت کنید اصن خمیازه من رو ندیده ولی خمــــیازه میکشه.
    من فکر میکنم یه شرایط یا جوی به فضا حاکم میشه که باعث میشه همگی خمیارشون بگیره ، مثلا پایین اومدن دز اکسیژن در محیط و یا..


    نظر شما چیست آیا.
    موضوع جالبی پیشنهاد کردی امین جان و البته باید گفت موضوعات جالبی.
    پیرامونش مطلب زیر رو در ویکی پدیا پیدا کردم و منتظر نظرات دیگر دوستان هستیم.

    خمیازه (کوتاه‌شده واژه خامیازه، یازه به معنای کشش) یا دهان‌دره یا فاژه باز کردن [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] عمیق به صورت «غیر ارادی» و گاهی کشش در دست‌ها و سینه است که تقریبا از زمان بیش از تولد و به عبارتی دقیق تر از دوره [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و در یازده هفته‌ای قابل مشاهده است.معمولا خمیازه از نشانه‌های [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] است. این پدیده در [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و برخی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] دیده می‌شود، اما دربیشتر حیوانات امری غیرعادی است. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که این عمل، [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] است.

    علت خمیازه
    دو نظریه در مورد علت خمیازه وجود دارد.
    - اولین نظریه مربوط به کمبود [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و افزایش [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] در [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] است. شخص با خمیازه کشیدن (باز کردن دهان) اکسیژن بیشتری وارد بدن خود کرده و کمبود آن را جبران می‌کند.
    - نظریه دوم ارتباط میان خمیازه و خستگی را مورد بررسی قرار می‌دهد.این نطریه مبنی بر این است که بدن انسان در پی خستگی یک واکنش طبیعی به صورت خمیازه نشان می‌دهد.

    آیا خمیازه مسری است؟

    پژوهش‌ها همچنین نشان می‌دهد که خمیازه کشیدن به دلیل یک عمل همدلانه به‌وسیله دیگران تکرار می‌شود. همچنین دانشمندان در یک بررسی در سال [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] گروهی را که خمیازه‌کشیدن افراد را مشاهده می‌کردند، اسکن کردند و توانستند الگوهایی منحصر به فرد از فعالیت در نواحی از مغز که به تقلید رفتاری مربوط می‌شدند را مکان‌یابی کنند.



  10. 3 کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #6
    حـــــرفـه ای A M ! N's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    Under the weeping moon
    پست ها
    7,118

    پيش فرض

    درود.

    شرمنده من یکم سرم شلوغه کمتر میرسم حضور داشته باشم

    اول باید ببینیم ما دقیقن در چه وقتهایی خمیازه میکشیم. من در مورد خودم میگم بیشتر وقتهایی که عضلاتم خستس بیشتر خمیـازه میکنم ، و درست وقتی دارم خمیازه میکنم یه احساس خوبی بهـم دست میده . اما براساس تحقیقات در روزهای گرم بیشتر از روزهای سرد خمیـــازه میکشیم. آخر شبها این حس خمیازه کشیدن خیلـــــی تشدید میشه تا موقعی که ما به سراغ تخت خواب بــــــریم و درست وقتی به صورت افقی دراز میکشیم روی تخت ، خمیازه ها متوقف میشن ، اما نکتــــــه ی جالب دیگه این هستش که بعد از اینکه از خواب بلند میشیم هم اغلب خمیازه میکشیم ، یعنی درست زمانی که اصن خسته نیستیم، که البته این حالت نظریه ی خستگی خودم رو رد میکنه. طبق تحقیقات در بین موجودات زنده ، پرندگان از خمیازه به عنوان یک روش خنکسازی بدنشون استفاده میکنن ، درحالی که مارها برای فیکس کردن جای فکهای بسیار انعطاف پذیرشون درست بعد از قورت دادن یک لقمه ی بزرگ ، استفاده میکنن.

    اما برخی از دلایل مسری بودن خمیازه که تابحال وجود داره برای من قابـــل قبول نیست. به عنوان مثال بیان میشه که به خاطر حس همدلی انسانها برای بیان اینکه وقت خواب هست و ..
    در همین مطالب هم گفته شده که اگر به عکس خمیازه یا کلمه ی خمیازه نگاه کنید غیرممکن هست که خمیازه نکنید ، درصورتی که با نگاه به عکس کاملن امکان پذیره که خمیازه نکشیم.
    و همونطوری که گفتم پیش اومده که من خمیازه کشیدم و کسی دیگری که چهره یا صدای خمیازه من رو نشنیده اون هم خمیازه کشیده ، که این باعث میشه دلیل حس همدلی کاملـــن
    رد بشه.

    جایی خونده بودم که وقتی خمیازه میکنیم درواقع به خاطر تعدیل فشـار در گوش میانی هست ، و بعد از خمیازه باعث میشه یک تغییر فشار کوچکی در محیط اتفاق بیفته و این تغییر فشار
    روی افراد دیگر هم تاثیر بزاره و در پی آن ، آنها هم برای تعدیل فشار گوش میانی خود خمیازه بکشن. البته به نکته ی خوبی اشاره کرده ولی کمی دور از ذهن هستش ، چون فشار محیـط
    توسط تعدیل فشار در گوش میانی خیلی بعیده که تغییر کنه ، ولی اگه طور دیگری به قضیه نگاه کنیم، مثلن فرض کنیم که حالا تحت شرایطی فشار محیط تغییر کرده و گوش میانی هم بـه
    ناچار برای تعدیل فشار با فشار محیط ، حس خمیازه رو به وجود میاره و این برای همه اتفاق میفته. نکته ای دیگری هم که در خمیازه هست که خودم بهش پی بردم اینه که هنگام خمیـازه
    برای چندلحظه گوش شما متوجه صدای اطراف نمیشه و فقط صدای تنفس خودتون رو میشنوه.


    آیا با نظر بنده موافقین که علت مسری بودن خمیازه به دلیل بعد همدلی با دیگران نمی باشد ؟



    +

    اینجا بحثهای علمی-فلسفی هم میشه احیانن برپا کرد ؟

  12. 3 کاربر از A M ! N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #7
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    محل سكونت
    ______
    پست ها
    1,855

    پيش فرض

    درود.

    شرمنده من یکم سرم شلوغه کمتر میرسم حضور داشته باشم

    اول باید ببینیم ما دقیقن در چه وقتهایی خمیازه میکشیم. من در مورد خودم میگم بیشتر وقتهایی که عضلاتم خستس بیشتر خمیـازه میکنم ، و درست وقتی دارم خمیازه میکنم یه احساس خوبی بهـم دست میده . اما براساس تحقیقات در روزهای گرم بیشتر از روزهای سرد خمیـــازه میکشیم. آخر شبها این حس خمیازه کشیدن خیلـــــی تشدید میشه تا موقعی که ما به سراغ تخت خواب بــــــریم و درست وقتی به صورت افقی دراز میکشیم روی تخت ، خمیازه ها متوقف میشن ، اما نکتــــــه ی جالب دیگه این هستش که بعد از اینکه از خواب بلند میشیم هم اغلب خمیازه میکشیم ، یعنی درست زمانی که اصن خسته نیستیم، که البته این حالت نظریه ی خستگی خودم رو رد میکنه. طبق تحقیقات در بین موجودات زنده ، پرندگان از خمیازه به عنوان یک روش خنکسازی بدنشون استفاده میکنن ، درحالی که مارها برای فیکس کردن جای فکهای بسیار انعطاف پذیرشون درست بعد از قورت دادن یک لقمه ی بزرگ ، استفاده میکنن.

    اما برخی از دلایل مسری بودن خمیازه که تابحال وجود داره برای من قابـــل قبول نیست. به عنوان مثال بیان میشه که به خاطر حس همدلی انسانها برای بیان اینکه وقت خواب هست و ..
    در همین مطالب هم گفته شده که اگر به عکس خمیازه یا کلمه ی خمیازه نگاه کنید غیرممکن هست که خمیازه نکنید ، درصورتی که با نگاه به عکس کاملن امکان پذیره که خمیازه نکشیم.
    و همونطوری که گفتم پیش اومده که من خمیازه کشیدم و کسی دیگری که چهره یا صدای خمیازه من رو نشنیده اون هم خمیازه کشیده ، که این باعث میشه دلیل حس همدلی کاملـــن
    رد بشه.

    جایی خونده بودم که وقتی خمیازه میکنیم درواقع به خاطر تعدیل فشـار در گوش میانی هست ، و بعد از خمیازه باعث میشه یک تغییر فشار کوچکی در محیط اتفاق بیفته و این تغییر فشار
    روی افراد دیگر هم تاثیر بزاره و در پی آن ، آنها هم برای تعدیل فشار گوش میانی خود خمیازه بکشن. البته به نکته ی خوبی اشاره کرده ولی کمی دور از ذهن هستش ، چون فشار محیـط
    توسط تعدیل فشار در گوش میانی خیلی بعیده که تغییر کنه ، ولی اگه طور دیگری به قضیه نگاه کنیم، مثلن فرض کنیم که حالا تحت شرایطی فشار محیط تغییر کرده و گوش میانی هم بـه
    ناچار برای تعدیل فشار با فشار محیط ، حس خمیازه رو به وجود میاره و این برای همه اتفاق میفته. نکته ای دیگری هم که در خمیازه هست که خودم بهش پی بردم اینه که هنگام خمیـازه
    برای چندلحظه گوش شما متوجه صدای اطراف نمیشه و فقط صدای تنفس خودتون رو میشنوه.


    آیا با نظر بنده موافقین که علت مسری بودن خمیازه به دلیل بعد همدلی با دیگران نمی باشد ؟



    +

    اینجا بحثهای علمی-فلسفی هم میشه احیانن برپا کرد ؟
    امین جان نظرت جالب بود در مورد خستگی اما دقیقن به دلیلی که گفتی رد میشه. نظر من اینکه امکان داره یه جور منقبض کردن عظلات باشه مثل حالتی که یکدفعه عضلات بدنمون رو منقبض میکنیم به صورت غیر ارادی.
    جالبه بدونی من خیلی کم خمیازه میکشم طوری که حتی یادم نمیاد کی اینکارو کردم! و این شاید مربوط باشه به میزان گلبول قرمز چون من کمی کم خون هستم.

    بله بحث های علمی-فلسفی هم میشه و حتی بحث در باب موضوعاتی مثل "علت بی اخلاقی امروز در زمان بحث های علمی" یا "علت ازدیاد خرافات شبه علمی" و ... .

  14. 3 کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #8
    حـــــرفـه ای shabe.saket's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    Lost Island
    پست ها
    2,577

    پيش فرض

    وقتی مغز ما گرم میشه، و دماش بالاتر از حد مجاز میره
    انسان خمیازه میکشه تا دمای مغز پایین بیاد.....

  16. #9
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    محل سكونت
    ______
    پست ها
    1,855

    پيش فرض

    وقتی مغز ما گرم میشه، و دماش بالاتر از حد مجاز میره
    انسان خمیازه میکشه تا دمای مغز پایین بیاد.....
    واقعن اینطوره یا یک نظر بود؟!

  17. #10
    حـــــرفـه ای shabe.saket's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    Lost Island
    پست ها
    2,577

    پيش فرض



    خمیازه مغز را خنک می کند!
    اگر چه خميازه تا به امروز به عنوان نشانه‌اي از خستگي و ملالت محسوب مي‌شد، به گفته دانشمندان ممكن است نشانه‌اي از داغ‌ شدن سر هم باشد.

    پژوهش انجام شده توسط اندرو گالوپ، دستيار تحقيق فوق دكتري دپارتمان بوم شناسي و زيست شناسي تکاملي دانشگاه پرينستون
    براي اولين بار از انسانها براي نمايش تغييرات در بسامد خميازه كشيدن مبني بر فصلهاي مختلف استفاده كرده‌است.
    همچنين طبق اين تحقيقات، افراد در زماني كه دماي محيط از دماي بدن بيشتر مي‌شود، كمتر خميازه مي‌كشند.

    گالاپ به همراه محققان مركز علوم حشرات دانشگاه آريزونا در مجله Frontiers in Evolutionary Neuroscience گزارش كرده‌اند كه اين اختلاف فصلي نشان دهنده اين مطلب است كه ممكن است خميازه به عنوان شيوه‌اي براي تنظيم حرارت مغز كاربرد داشته باشد.
    اين محققان در پژوهش خود به بررسي بسامد خميازه 160 داوطلب در زمستان و تابستان ايالت آريزونا پرداختند.
    آنها دريافتند كه اين افراد در زمستان‌ها بيشتر خميازه كشيده‌اند در حالي كه در تابستان، با حرارت مساوي يا بيشتر محيط از دماي بدن، اين مساله كاملا عكس بود.
    از اين رو آنها نتيجه گرفتند كه مغز در دماهاي بالاتر چاره‌اي براي دفع گرما نداشته و بر مبناي نظريه تنظيم حرارت خميازه، از آن براي خنك شدن با ورود هوا به مغز استفاده مي‌كند.

    به نظر مي‌رسد تاثير خنك‌كننده خميازه در پي افزايش جريان خون در مغز بوجود آمده كه در اثر كشيده شدن آرواره و همچنين تبادل حرارتي مخالف با هواي محيط در اثر نفس عميق ايجاد مي‌شود.
    به ادعاي اين محققان، اين اولين پژوهشي است كه به نمايش بسامد خميازه در فصول مختلف پرداخته است.
    كاربرد اين مطالعه نه تنها در دانش فيزيولوژيكي بلكه براي درك بهتر بيماريها و شرايطي مانند ام‌اس و صرع بسيار جالب توجه است.

  18. 4 کاربر از shabe.saket بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


صفحه 1 از 7 12345 ... آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •