بعد از وفات تربت ما در زمین مجوی
در سینه های مردم عارف مزار ماست
خیلی دوست دارم این شعر رو
با تشکر مهران...
بعد از وفات تربت ما در زمین مجوی
در سینه های مردم عارف مزار ماست
خیلی دوست دارم این شعر رو
با تشکر مهران...
مرغِ شب خوابید و من از گریه بیدارم هنوز گرچه رفتی از بَرَم مشتاقِ دیدارم هنوز
گرچـه رفتـی ز برم حسـرت رویِ تـو نرفت
درِ این خانـه به امیـد تو باز اسـت هنـوز
ان گنج نهان در دل خانه پدرم بود
هم تاج سرم بود همی بال وپرم بود
هرجا که زمن نام ونشانی طلبیدند
اوازه ی نامش سند معتبرم بود...
آن كس كه مرا روح و روان بود، پدر بود
آن كس كه مرا فخر زمان بود پدر بود
افسوس كه رفت از سرم آن سايه رحمت
آن كس كه برايم نگران بود، پدر بود
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)