تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 11 12345 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 108

نام تاپيک: معرفی گیتاریست های برتر جهان

  1. #1
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    13 معرفی گیتاریست های برتر جهان

    با سلام خدمت همه دوستان عزیز و علاقه مندان به موسیقی

    در این تاپیک قصد دارم


    در حد توان گیتاریستهای مطرح جهان رو معرفی کنم با کمک منابعی همچون ویکی پدیا و گوگل و یاهو و ... منابع کامل رو جمع آوری کنم

    امیدوارم مورد علاقه دوستان عزیز قرار بگیره

  2. #2
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    پيش فرض




    ریچی بلک مور ، ابر گیتاریست Rock

    ریچارد هیو بلک مور ( ریچی بلک مور ) متولد 14 آپریل 1945 در وستون آوون انگلستان . به اتفاق رای اکثر توازندگان و صاحب نظران موسیقی راک استثنایی ترین و توانمند ترین نوازنده ی گیتار الکتریک دوره معاصر در سبک های hard rock و heavy metal است که با خلاقیت و توانایی اعجاب آور خود پایه گذار و تکمیل کننده بسیاری از نوع آوری ها و ابداعات در نوازندگی گیتار الکتریک و بداهه نوازی (improvising ) در انواع برشمرده این موسیقی بوده است . گرایش عمده بلک مور از آغاز فعالیت هنری اش به موسیقی کلاسیک و رومانتیک ، باعث خلق و رشد شاخه کلاسیک راک و بعدها نئو کلاسیک شد و امروزه بسیاری از آثار اجرایی و گروه های تحت رهبری اش rainbow و deep purple جزو آثار جاودان موسیقی راک شده اند .
    بررسی دقیق رپرتوار اجرایی بلک مور فهرست بلندی از آثار کلاسیک موسیقی از دوران باروک تا عصر مدرن که با شیوه و برداشت هایی گوناگون در قطعات و خصوصا بداهه نوازی هایش استفاده کرده نشان می دهد .
    رد ملودی های بسیاری را از هایدن ، پاگانیننی ، باخ تاگریگ ، باربر و گرشو گرشوین می توان در آثار او جستجو کرد که کاملترین و جامعترین آنها اجرای موومان چهارم سمفونی 9 بتهون در قطعه صعب العلاج difficult to cure است . ریف اصلی گیتار در قطعه سوختن burn بر گرفته از fascinating rhythm جرج گرشوین است . در قطعه wring that neck که در کنسرت با ارکستر فیلارمونیک سلطنتی لندن اجرا شده است اشاراتی را به باخ violin partita no3 in E major و گریگ per gynt suite no1,mvt 1, (morning mood )
    می شنویم . در بخش پایانی گیتار سولوی قطعه lazzy هم به ملودی هایی از آلف ون (swedish raphasody ) ، midsommarvarka بر می خوریم .
    علاوه بر استعدادهای ذاتی و عوامل آموزشی و اکتسابی که بلک مور همواره وبه غایت از آنها برخوردار بوده ، نکته بسیار مهم در بروز خلاقیت ود ست یابی به قدرت بیان هنری خاص او ، وجود بستر مناسب و تاثیرات آنی (momentary ) همنوازی با بزرگانی است که همیشه در کنارش بوده اند . همنوازان بزرگی چون جان لرد ، راجر گلاور ، یان پیس ، کوزی پاول ، جیمی بین ، دان ایری ، تونی کری ، دیوید رزنتال و باب راندینلی و... وهمچنین خوانندگان اسطوره ای نظیر یان گیلن رود آوانس ، دیوید کاوردل و جولیان ترنر . حاصل این همکاری ها ساخت قطعات و آلبوم هایی بوده است که تقریبا همیشه در مکان های بالای هیت پارادهای انگلستان و آمریکا جای گرفته اند و عامل اصلی موفقیت این قطعات بی شک بلک مور است .
    در 1997 ، ریچی، گیتار الکتریک را کنار گذاشت و با تشکیل گروه blackmore night ادامه کار هنری اش را با گیتار آکوستیک آغاز کرد .

  3. #3
    پروفشنال Mehrdad-bx's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    ?Open source
    پست ها
    882

    پيش فرض

    ممنون، لطف میکنی.
    ولی یه سوال: همه اینایی که معرفی میکنی کیتار الکتریک میزنن؟
    نمیشه یکم آروم تر باشن؟

  4. #4
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    پيش فرض

    ممنون، لطف میکنی.
    ولی یه سوال: همه اینایی که معرفی میکنی کیتار الکتریک میزنن؟
    نمیشه یکم آروم تر باشن؟
    سلام دوست خوب

    همه اینایی که
    من تازه یک نفر رو معرفی کردم

    در ادامه تاپیک حتما سعی میکنم به سلیقه شما هم احترام بزارم

    موفق باشید


  5. #5
    پروفشنال thomas-anders's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    565

    پيش فرض

    امیدوارم از دیتر بوهلن گیتاریست بزرگ المانی هم چیزی بنویسید تو ویکیپدیا هم هستش

  6. #6
    پروفشنال Prima1001's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    Far! Far! So Far
    پست ها
    713

    پيش فرض

    امیدوارم از گیتاریست معروفمون Armik هم مطالبی عنوان بشه، هر چی باشه باعث افتخاره که ایرانیه!
    خودم هم اگه چیزی پیدا کردم حتما می ذارم

  7. #7
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    پيش فرض

    امیدوارم از گیتاریست معروفمون Armik هم مطالبی عنوان بشه، هر چی باشه باعث افتخاره که ایرانیه!
    خودم هم اگه چیزی پیدا کردم حتما می ذارم
    سلام

    خیلی خوشحال میشم دوست خوب اگر کمک کنید

    موفق باشید



  8. #8
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    پيش فرض

    سگوویا
    بدون شک نوازندگان گيتار کلاسيک حال حاضر مديون يک نفر هستند کسی که بنوعی ميشه گفت نوازندگی گيتار کلاسيک و ارتقا اون به يک ساز اصلی ارکستر را مطرح ساخت ….کسی که تکنيکهای مختلف نوازندگی گيتار ….



    قطعات جديد و سبکهای مختلف را پايه ريزی کرد … با همت او بود که تدريس ساز گیتار بعنوان يک ساز مهم مانند پيانو و ويلن در دانشگاه ها و ساير مراکز موسيقی + روشهای نوين تدريس را پايه ريزی کرد .


    و چنان اعتباری به اين ساز بخشيد که در هيچ دوره ای ديگر به اين مهم دست نيافته بود
    و گيتار توانست بعد از سالها خود را از زير سايه سنگين سازهای ديگر بيرون کشد.
    و پدر گيتار کلاسيک معاصر کسی نيست جز :
    آندرس سگوويا
    آندرس (آندره)سگوويا در ۱۸ فوريه سال ۱۸۹۴ در يک لينارس اسپانيا متولد شد.
    (سگوويا همچنين نام يکی از شهرهای اسپانيا نيز ميباشد )
    پدرش يک وکيل برجسته و زبردست بود و آرزو داشت تا فرزندش نيز کار او را دنبال کند .
    اما با توجه به محيط و سرزمين اسپانيا و روح زنده موسيقی که در اون وجود داره آنقدرها بزرگ و تاثير گذار بود بود تا بر آرزوی پدر اندره غلبه کند… چون خود او در همان دوران کودکی آندره - وسايل موسيقی : پيانو و ويولن را به همراه استادی در خانه برای فرزندش مهيا کرد اما آندره هيچگاه نتواست به آنها علاقه مند شود تا اينکه يک روز در خانه يکی از دوستان خود با صدای گيتار آشنا شد …صدای جادويی با طنينی که او را مبهوت و شيفته خود ساخت.


    و اين آغازی تازه ای بود برای رسيدن به يک هدف بزرگ


    و اين علاقه آنچنان بود که با خانواده خود مخالفت که بشدت با اين تصميم مخالف بودند و اعتقادی که انها به بی ارزش بودن اين کار داشتند نمود و به دنبال استادی ماهر در شهر خود گشت اما پيدا نکرد:


    پس خودش معلم خودش شد!


    در اين ميان دانش او و اطلاعاتش و تمرينات سابقش در ساير ساز ها بخصوص پيانو به اون باعث پيشرفت در تکينک او شد . او دريافت که تمرينات اصلی پيانو برای انگشتان برای گيتار نواختن و تکنيک های اون بسيار مفيد .


    آندره به اين مساله اذعان ميدارد که در پيشرفت های اوليه اش متدهای تارگا بسيار تاثير گذار بود.
    در هر حال سگوويا بر اين عقيده پافشاری داشت که جايگاه اصلی گيتار بايد دروسط سن باشه


    (قابل توجه باشد در ان زمان سازهای اصلی پيانو و ويلن بود و ساز گيتار کاربرد انچنانی نداشت و بنوعی در اجراهای موسيقی نقش مهمی نداشت و همچنين اين ساز مربوط به قشر فقير و کولی های شهر بود ).


    اين عقيده در زمانی ابراز شد که سگوويا ميدونست که گيتار در بطن موسيقی اون زمان ساز نا مناسب و کم ارزشی بود جايگاه اين ساز در ميخانه ها ( عشرتکده ها ) و سازی بود برای بنمايش در اوردن زنها و رقاصه ها (بطور کلی ريشه موسيقی فلامنکو رو ميشه در اين مکانها ديد)


    ….موسيقی کم ارزش = عدم توجه محافل هنری آن زمان


    و مهمتر از اين مساله اين بود که هيچ ثمری و چيز قابل عرضه ای برای نمايش دادن يک اثر هنری در گيتار و ساخته های اون زمان وجود نداشت.


    و شايد هم مخالفت خانوادش از همين موضوع سرچشمه ميگرفت…


    با وجود نظرات و نگاه های بد بينانه به اين ساز باز هم سگوويا دست از کار نکشيد و تمرينها و مطالعات خودش رو ادامه دادو به حد کامل و پيشرفته ای رسيد .


    هنگامی که از لحاظ نوازندگی به حد عالی و بنوعی ميشه گفت به بلوغ کامل رسيد .تصميم گرفت تا مرحله تازه ای رو شروع کنه و اون اجراهای زنده بود.


    شهرت او در حدود سن ۴۰ سالگی بسرعت در ميان جامعه موسيقی اون زمان پخش شد.

    اولين اجرای عموميش رو در سال ۱۹۰۹ در گرانادا اجرا نمود اجرايی که با تحسين و شگفتی هنرمندان مواجه شد . اين اولين قدم در بوجود آوردن فرهنگی جديد و ذهنيتی جديد به اين ساز بود.کنسرتهای متعدد با تماشاچيان بسيار اجرا شد .. و اين اجراها محدود به گرانادا نکرد …در مادريد ۱۹۱۲ و در بارسلونا ۱۹۱۶ و کم کمک باعث توجه محافل هنری به اين اجرا ها جلب شد.


    در مادريد بود که از راميرز مشهور ( سازنده گيتار ) گيتار دست ساز خودش رو که ساليان سال در اختيار داشت هديه گرفت.و تا ساليان بعد از اجرا هاش از اون استفاده ميکرد .
    بعدها حدودا در دهه ۳۰ اون ساز ساخته Hermann Hauser آلمانی رو استفاده ميکرد .


    در حاليکه بعد از سالها به موفقيت بزرگ در دنيای موسيقی دست يافت و اون چيزی نبود جز اينکه بزرگترين نوازنده گيتار در جهان شناخته بشه.
    سال ۱۹۱۹ .سگوويا آماده بود تا اندوخته ها و مهارتش رو به جهانيان نشون بده چون اعتقاد داشت اين


    امر بايد فراتر از مرزهای کشورش هم صورت بگيردپس اجراهای بين المللی رو اغاز کرد….
    اجراهای سگوویا همگی به بالاترين حد از فروش خود و بيننده دست يافت او ۲۵ اجزا در ساير شهرهای آمريکا بر گذار نمود


    در هنگامه پايان گرفتم اجراها منتقدان هنری سگوويا رو با آهنگسازان برجسته ای چون :favorably with Kreisler, Casals, and Paderewski مقايسه نمودند
    وقوع جنگ در اسپانيا باعث شد که سگوويا خانه اش رو در اسپانيا به سال ۱۹۳۶ ترک کند.


    برای مدتی در جنوای ايتاليا ساکن شد …اما بعد به مونته ويدئو اروگوئه رفت
    و از همانجا تورهای خودش رو در کشورهای مرکزی آمريکای شمالی ادامه …


    بعد از ۵ سال سگوويا دوباره در سال ۱۹۴۳ به امريکا برگشت و اين بار مدير برنامه او شخصی بود بنامS. Hurok
    اما اين بار کمی با قبل تفاوت داشت و محبوبيت او و شهرتش در ميان مردم کمرنگ بود….و تالارهای بزرگ در اين ميان پا پس کشيدند تا اينکه شخصی عهده دار زيانهای حاصله از عدم استقبال شد…


    اما جالب اين بود که برخلاف انتظار بسيار با استقبال مردم روبرو شد و در اين ميان نبايد نقش رسانه بزرگی مثل تلويزيون رو فراموش کرد که در اين امر سهم بزرگی داشت.
    و هدف اجرای حدود ۱۱۲ کنسرت تا سال ۱۹۶۴ بود.


    سالهای بعد ديگه ميشد نوارهای گرامافون اجراهای سگوويا که در تعداد قابل شماری توزيع شده بود رو در فروشگاههای اين نوع محصولات ديد.
    و در اين دوران اوج فعاليت کاری او در زمينه موسيقی بود ساخت قطعات از رومانتيک … سپس مدرن…ضبط قطعات ساخته شده خودش برای اجرا توسط گيتار و ارکستر و ….اجرای کنسرتهای پی در پی ….


    شايد اينطور بنظر بيايد که عمده فعاليت سگوويا تنهای اجرای کنسرت در کشورهای مختلف بوده اما با اين حال سگوويا از انتقال دانش به علاقه مندان غافل نبود و شاگردان بسياری رو تحت تعليم خود قرار داد از قبيل تدريس در مدارس موسيقی اروپا و امريکا.


    همچنين با مساعدت او دوره های منظم و هدفداری رو برای اموزش در مدارس موسيقی شهرهايی مانند : مادريد - بارسلونا - فلورانس و لندن تشکيل شد .


    در طی اين سالها شاگردان بسياری رو بعنوان يک نوازنده ماهر به جامعه هنزی تحويل داد . يکی از اين شاگردانش رو که همه ميشناسيد همچنين با مساعدت او دوره های منظم و هدفداری رو برای اموزش در مدارس موسيقی شهرهايی مانند :


    مادريد - بارسلونا - فلورانس و لندن تشکيل شد . در طی اين سالها شاگردان بسياری رو بعنوان يک نوازنده ماهر به جامعه هنری تحويل داد .


    همانند : جان ويليامزو کريستوفر پارکنينگ و اليوت فيسک و ديگری هم که ميدونم باعث افتخار ما ايرانی ها ميباشد لی لی افشار ميباشد


    اما زندگی شخصی سگوويا : در سال ۱۹۶۲ او با يکی از شاگردان خودش به نام Amelia ازدواج کرد البته ازدواج قبلی سگوويا به طلاق منتهی شده بود. ثمره اين ازدواج ۲ فرزند بود يک فرزند پسر که بنا بر رويه خود سگوويا نسبت به پدرش راه او را ادامه نداد و به نقاشی روی آورد و ساکن پاريس شد .


    و همچنين فرزند دخترش Beatrice.


    در سالهای کهولت هيچگاه نظم و ترتيب خود را ترک نکرد و روزانه ۵ - ۶ ساعت به تمرين گيتار میپرداخت اما در آن سالها بيشتر زندگی سگوويا بيشتر به مطالعه کتابهای هنر و فلسفی و تاريخی بود تا علاقه اصلی او در جوانی يعنی نوازندگی گيتار به خوردن غذا های مختلف علاقه بسياری داشت و همچين به مصاحبت با ديگران وبه روابط اجتماعی نيز اهميت وافری قايل بود .


    دوستان بسيار زيادی در سراسر دنيا داشت و در اين ميان هر سال به ۲ نفر سر ميزد Prince of Belgium. وQueen Elizabeth و در آن سالها به نوشتن زندگی نامه ای از خودش دست زد به نام The Guitar and Myself او همچينين جايزه های بسياری را از ان خود کرد ودر اواخر عمر خود شاهد تکثير ديجيتالی آثار خود بود …. سگوويا اين انسان خستگی تاپذيرو اين خورشيد درخشان دنيای گيتار کلاسيک در سال ۱۹۸۷ غروبی ابدی کرد.

  9. #9
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    پيش فرض

    Yngwie Johan Malmsteen



    بیوگرافی کوتاه
    کشور : سوئد
    سبک : NeoclassicalوPower metal وHeavy

    لارس یوهان اینگوی لنریک در آخرین روز ژوئن در استکهلم سوئد متولد شد . که بعدها اسم خود رو را به اینگوی یوهان مالمستین تغییر داد.
    در سال 1970 همزمان با مرگ جیمی هندریکس تولد معنوی اینگوی آغاز شد .او 3سال مداوم به تمرین گیتار با توجه به کارهای گروههایی مانند (( deep purple))و نوازندگی ابرگیتاریست راک ،ریچی بلک مور ، پرداخت .
    با کمک خواهرش با موسیقی موتزارت ، بتهون ، ویوالدی و باخ آشنا میشود و راه آینده اش را کما بیش مشخص می سازد .
    اولین گروه حرفه ای اینگوی در سال 1981 ((استیلر )) بود که به پیشنهاد مایک وارنی صورت گرفت .
    همچنان در زندگی هنری مالمستین تاثیر بلک مور را می توان حس کرد بخصوص با پذیرش دعوت گراهام بونت (خواننده رینبو ) و همکاری با جولیان ترنر ( خواننده رینبو 1980-1983) که در سال 1982 صورت گرفت .
    اولین گروه اختصاصی او rising force بود که اولین آلبوم پرقدرت خودرا در سبک نئوکلاسیک با همین نام در سال 1984 به دنیای موسیقی متال عرضه کرد .این آلبوم موفق به دریافت جایزه ((گرمی )) برای بهترین اجرای سازی راک و انتخاب rising force بعنوان بهترین آلبوم سال شد و همینطور اینگوی با این آلبوم عنوان بهترین گیتاریست را کسب کرد.
    در سال 1985 او آلبوم ((marching out )) را با خوانندگی جف اسکات سوتو به پایان رساند . یک سال بعد نیز آلبوم (( تریولوژی )) را ساخت که واقعا یکی از شاهکارهای مالمستین است .خوانندگی این آلبوم را مارک بولز بعهده داشت .
    سال 1987 ، سال خوبی برای مالمستین نبود چراکه وی در یک سانحه تصادف برای یک هفته به کما رفت و دست راستش قدرت پیک زدن خود را از دست می دهد .
    ناکامی های او در آن سال پایانی نداشت ، مدتی بعد او باخبر شد که مادرش را از دست داده است .
    یک سال بعد او که اینگوی مالمستین نام دارد نا امید نیست ، با روحیه ای قوی و پولادین قدرت نوازندگی خودرا باز می یابد و با همکاری جولیان ترنر شاهکار دیگری از خود را معرفی می کند ، آلبوم odyssey ، در این آلبوم آهنگ های بسیار به یاد ماندنی وجو دارد ، قطعه heavy tonight را حتما شنیده اید ، چه چیز غیر از یک شاهکار در موسیقی متال می تواند باشد .
    در 1989 به لطف صدای زیبای ترنر و نوازندگی خیره کننده مالمستین تور ادیسه شنوندگان بسیاری را در کنسرت ها جذب کرد . آخرین کنسرت گروه در لنینگراد ، شش ماه پیش از فستیوال صلح بن جووی برگزار شد و از قطعات معروفش اجرای بخشی از موومان اول سنفونی پنجم بتهون با گیتا ر الکتریک است . پس از آخرین اجرا ، اعضا گروه از هم جدا شدند تا نام (( رایزینگ فورس )) به آرشیو جاودانه های راک بپیوندد.
    سال 1990 برای اینگوی سالی همراه با تغییرات بود . او به میامی نقل مکان کرد و گروه جدیدی با اعضایی که تمامی آنها مانند مالمستین سوئدی بودند را تشکیل داد . به همرا گروه آلبوم جدید خود را با نام (( Eclipse )) ، ( خسوف ) ، به علاقمندانش معرفی کرد و این آلبوم توانست تندیس های پلاتین و گلد را در ژاپن و اروپا کسب کند . در این آلبوم خوانندگی بعهده گوران ادمن ( خواننده سابق گروه جان نروم ) بود .
    2 سال بعد مالمستین دوباره کولاک کرده است ، انتشار شاهکار موسیقی متال ، آلبوم fire and ice ، دوباره هیجان را به طرفداران تشنه موسیقی او باز می گرداند . این آلبوم که حاصل احساسات شخصی مالمستین است ، کاملا تحت تاثیر موسیقی باروک ساخته شد چنانکه نمود آن را در اجرای bandineri از سوئیت ارکسترال دوم باخ در قطعات (( nomercy)) و ((cry no more )) بوضوح می توان مشاهده کرد . این آلبوم در روز اول فروش در ژاپن بیش از یک صد هزار نسخه فروش داشت .
    آلبوم (( the seventh sign )) را در سال 1993 منتشر کرد .خواننده او در این آلبوم مایکل وشرا (لادنس سابق ) بود . این آلبوم هم تندیس های سه گانه پلاتین در ژاپن را به دست آورد .
    درسال 1994 همچنان مالستین را همچون کوهی استوار می توان دید . انتشار دو آلبوم کوچک با نامهای power and glory و I can wait در این سال بود که حاوی قطعات منتشر نشده او بودند .
    در 1995 آلبوم هیجان انگیز magnum opus را منتشر کرد ، قطعاتی در این آلبوم هست که هیچ کس نمی تواند براحتی از کنار آنها بگذرد . همچنان موسیقی باروک در کارهای او نمود دارد overture 1622 که از قطعات موتزارت است ، شاهد این ماجراست . قطعات زیبای دیگری همچون amberdawn و voodoo در این آلبوم خودنمایی می کنند .
    در سال 1996 او با همکاری (( مارک بولز )) آلبوم جذاب دیگری را با نام (( inspiration )) منتشر کرد که ضبط آن در استودیوی خصوصی در میامی بود .
    پس از ماهها کار بی وقفه در استودیوی 308 میامی در 1997، اینگوی کار مطلقا کلاسیک خود ، سوئیت کنسرتو برا ی گیتار الکتریک در می بمل را در ژوئن آماده کرد . سپس به پراگ رفت تا از ارکستر فیلارمونیک چک به تازگی صدمین سال تاسیس خود را جشن گرفته بود دعوت به همکاری کند . در مدت سه روزه ضبط ، کار با همراهی یوئل لوی ، رهبر ارکستر آتلانتا ، همراه شد . اما دوستداران موسیقی او برای شنیدن این اثر همچنان باید یک سال صبر می کردند . او همچنین در این سال آلبوم ، Best Ballad ، را عرضه کرد که مجموعه ای از بهترین بالادها ی مالمستین است .
    در سال 1998 او با خوانندگی متس لون و با همکاری نوازنده افسانه ای درام ، کوزی پاول ، آلبوم (( facing animal )) را منتشر کرد که متاسفانه آخرین کار کوزی بود و او مدتی بعد در یک حادثه رانندگی در گذشت . در آلبوم کاملا می توان قدرت و احساس کوزی را لمس کرد .
    در 1999 بود که آلبوم (( alchemy )) توسط مالمستین منتشر شد .در این آلبوم مارک بولز دوباره بازگشته بود و اینگوی نیز این آلبوم را کاملا با توجه به تم های هوی و نئو کلاسیک ساخته بود . در مورد این آلبوم خود اینگوی چنین می گوید : (( دوست داشتم آلبومی بدهم که در آن نوازندگی خود را در اوج ممکن ، بدون در نظر گرفتن جنبه های تجاری به نمایش بگذارم . تمامی اشعار و عنوان ترانه ها را خودم نوشته و انتخاب کردم نامهایی که برای من بسیار جذاب هستند مانند : لئوناردو داوینچی . علت این امر را باید در نام این آلبوم جستجو کرد ، ( کیمیا ) ، که محل تلاقی علم و جادوست و در این جا نقطه تلاقی و تلفیق دانش صدابرداری و جادوی موسیقی است. )). و براستی که او به این اهداف خود رسید رسید ، قطعات blitzkrieg ,blue و Leonardo بخوبی شاهدی بر این هستند .
    War To End All Wars آلبومی که در سال 2001 منتشر شد و حاوی مضامین تقریبا اجتماعی در قالب هنر نمایی موسیقایی مالمستین بود . در همین سال بود که مالمستین در ژاپن به همراه ارکستر فیلارمونیک ژاپن ، سوئیت کنسرتو خود را به روی صحنه برد . کاری جذاب و به یادماندنی که برای همیشه در حافظه ها باقی خواهد ماند . اجرای قطعه icarus dream که قطعاتی از adagio in E bemol اثر ALBINONI در آن بکا رفته را می توان از زیباترین قطعات این کار بر شمرد .
    در 2004 او آلبوم Attack را عرضه کرد که خوانندگی این کار را دوگی وایت بر عهده داشت و مالمستین دوباره رایزینگ فورس را احیاء کرد . این آلبوم هم با توجه به تم های هوی و نئو کلاسیک نوشته شده بود .
    2005 آلبوم Unleash The Fury ، مالمستین شکست ناپذیر را دوباره بر سر زبانها انداخت . آلبوم شامل 18 قطعه زیبا است که با خوانندگی دوگی وایت همرا ه شده است .



  10. #10
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    پيش فرض

    فرانسيسکو تارگا
    نام فرانسيسکو تارگا با گيتار کلاسيک عجين شده است . نگاهی به قطعات تنظيم شده توسط او و بالاخص قطعات ساخته شده و تمريناتی و اتودهای آموزشي در زمينه گيتار کلاسيک از وي چهره ای ماندگار و فراموش ناشدنی در دنيای گيتار کلاسيک ساخته است.

    Franciso Tarrega در 21 نوامبر 1852 در شهر Vila-real ديده به جهان گشود .والدين تارگا در صومعه مادر کلارسيس کار مي کردند و به دليل موقعيت شغلي تارگا تحت نظر پرستار بودروزي در اثر بي احتياطي پرستار تارگا در حالي که مشغول بازي بود در کانال آبياري پرت شد و شوکي که در اثر اين جريان بر او وارد شد بصورتی که صدمه شديدی بر چشمها و قوه بينايی او وارد ساخت.

    والدين تارگا اورا براي گذراندن دوره موسيقي به Castellon فرستادند زيرا حالا تصور ميکردند که اگر او نابيناشود ميتواند از طريف نوازندگی به اقتصاد خانواده کمک کند!!!!

    Eugeni Ruiz اولين استاد تارگا بود ( که نابينا بود (که اولين درس موسيقی را به او ياد داد. در همان زمان موسيقيدان نابينای ديگری بنام Manuel Gonzalez که مشهور بود بهEl cego de la Marina او تارگا را به سمت گيتار سوق داد و بنوعی زندگی او را متحول کرد و تمامی رموز و تکنيکهای وبنوعی حقه هايی که ميتوانست بينندگان را مجذوب کند به او ياد داد.

    در سال 1862 تارگا اين شانس را يافت که Julian Arcas که براي اجرا به Castellen آمده بود را از نزديک ملاقات کند و در حضور او قطعه اي بنوازد، مهارت و توانايي تارگا موجب تحير Arcas شد و به پدر تارگا توصيه کرد که حتما او را به مدرسه موسيقي در Barcelona بفرستد.

    بنابراين تارگا به بارسلون رفت ولي طولي نکشيد که به دليل وخامت وضعيت مالي پدرش به ناچار به خانه بازگشت.و براي کمک به پدر گروه موسيقي تشکيل داد و در اماکن عمومي و کافه ترياها به اجراي برنامه هايي مشغول شد.
    در آن زمان يکي از ثروتمندان شهر به نام Antonio Canesa پس از مشاهده استعداد خارق العاده تارگا کل هزينه سفر و اقامت تارگا به مادريد جهت تحصيل در کنسرواتوار اسپانيايي تقبل کرد.

    تارگا در آن زمان توانست براي اولين بار گيتاري تهيه کند (اين گيتار ساخته Antonio Torres بود.)سالهاي دانشجويي تارگا به سختي گذشت.در آن زمان پيانو يکي از متداولترين آلات موسيقيايي بود و گيتار آن محبوبيت سابق خود را از دست داده بود و در ميان آلات موسيقيايي در پايين ترين سطح قرار داشت، به همين دليل تارگا نمي توانست به عنوان نوازنده گيتار در کنسرتها فعاليت داشته باشد و به نواختن پيانو مي پرداخت.

    تا اينکه استادش (Arriet ) در کنسرتي که براي امور خيريه ترتيب داده شده بود مهارت تارگا را در نواختن گيتار مشاهده نمود و او را به عنوان شاگرد خصوصي نزد خود پذيرفت و به تارگا گفت گيتار به تو احتياج دارد و تو براي اينکار به دنيا آمدي.

    از آن پس تارگا نوازندگي پيانو را رها کرد و تمام تمرکز خود را بر روي گيتار پياده کرد.در زمستان سال 1880 در کنسرتي در Novelda به جاي دوستش گيتار نواخت و به زودي شهرت و آوازه او در همه جا پيچيد.( در اين کنسرت همسر آينده خود Maria Rizo را ملاقات کرد.)

    پس از اين کنسرت در سال 1881 به فرانسه رفت و در تئاتر ها نوازندگي مي کرد و پس از اينکه توسط ملکه اليزابت دوم به انگليس دعوت شد به منظور ازدواج با ماريا به Noveldo بازگشت.

    پس از مراسم عروسي آنها به مادريد رفتند و اولين دخترشان در آنجا متولد شد ولي متاسفانه دخترشان بر اثر يک بيماري در گذشت.

    در Valencia تارگا با بيوه ثروتمندي به نام Conxa Martinez آشنا شد که اين خانم در زمينه فعاليتهاي هنري به تارگا خيلي کمک کرد و همچنين خانه اي را در Sant Gervasi در اختيار تارگا و خانواده اش قرار داد، اين خانه مکاني بود که تارگا بهترين و معروفترين آثارش را در آنجا ساخت.

    در سفري به Granad تره مولوي Recuerdos de la alhambra را ساخت و سپس در Algeria قطعات Danza mora
    Morish dance به وي الهام شد.و کنسرتهايي را در اسپانيا ، ميلان، ژنف، فرانسه، رم، ايتاليا اجرا کرد .و در اين کنسرتها استادي و تبحر خود را در نوختن گيتار به همگان اثبات کرد.

    در سنین بالا اخلاق تارگا دچار تغییر خلق و خو شد . مردی احساسی و دارای عقاید عاشقانه. همچنین ترسو ترجیح میداد کنسرت را در مکانی کوچک با تعداد جمعیت کم اجرا کند تا در تئاتری بزرگ و در مقابل عده زیادی تماشاگر.
    تارگا فرد خوش شانسي نبود زيرا در ژانويه 1906 به سختي بيمار شد. اين بيماري بسيار سخت و دوره نقاهت آن بسيار طولاني بود و در اين ميان دوستانش براي حمايت مالي از او کنسرتهايي با عنوان Audicions Tarrega برگزار کردند و درآمد حاصل شده از اين کنسرتها را به تارگا مي دادند.

    تارگا در 2 دسامبر 1909 آخرين اثر خود با عنوان Oremus را ساخت.و در 15 دسامبر 1909 در خانه اش در خيابان Valencia در گذشت.

صفحه 1 از 11 12345 ... آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •