تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 11 از 15 اولاول ... 789101112131415 آخرآخر
نمايش نتايج 101 به 110 از 146

نام تاپيک: رسول یونان

  1. #101
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    1
    در شهر
    هم نمك مي فروشند
    هم نان
    اما نان و نمك نمي فروشند

    "وقار نعمت"


    2
    شمردن بلد نيستم
    دوست داشتن بلدم
    گاهي شده
    يكي را دوبار دوست داشته باشم
    دو نفر را يك جاچه كار مي شود كرد
    دوست داشتن بلدم
    شمردن بلد نيستم.

    "آيدين روشن"


    3
    خاقان رعد گريست
    ابرهاي مادر گريستند
    وبر پهنه دريا
    ردپاي خانم باران نقش بست

    "سعيد موغانلي"



    سایه نقره ای (شامل ترجمه اشعار ترکی)
    مترجم رسول یونان

  2. 6 کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #102
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    برف باريده است
    من در مزارع
    روشني درو مي كنم.
    اي پروردگار پاك!
    سپاسگذارم
    تو به سپيدي بركت بخشيدي!

  4. 2 کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #103
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    هوا ابری‌ست

    خیابان‌ها خلوت‌اند

    در چنین روزی به دنیا آمدم

    شاید آنروز هم هوا ابری

    و خیابانها خلوت بودند

    پس من فقط از خیابانی به خیابانی دیگر پیچیده‌ام

  6. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #104
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    ما در خواب همدیگر را دیدیم

    ما خوابهای همدیگر را دیدیم

    یکی از ما وجود ندارد

    یا تو یا من

    و این بیداری کاملاً مشکوک است

    بیا به خوابهایمان برگردیم

    به سرزمین ماه و قصه

  8. 3 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #105
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    من به خواب شاپرکی رفتم

    که در خواب شاپرک شدم

    حالا نمی‌دانم،

    شاپرک من است،

    یا من شاپرکم

  10. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است

    a@s

  11. #106
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    اسمم را گفتم

    مرا نشناخت

    عینکم‌ را برداشتم

    مرا نشناخت

    حالا مطمئنم

    پوست صورتم را هم کنار بزنم

    باز مرا نخواهد شناخت

    او دیگر عوض شده است

    و چشمهایش مال خودش نیست

    پاهای زنی گناهکار او را

    در خیابانها می‌گرداند.

  12. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #107
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تصمیم گرفته‌ایم که دنیا را درست کنیم

    من و بهزاد و راهب

    و این تصمیم همانقدر کمیک است

    که پرواز یک شترمرغ با بالن

    مرتضی از راه می‌رسد

    یک رییس جمهور دیگر

    او هم به ما می‌پیوندد

    با فکرهای بکرش

    اما درست نمی‌شود این دنیای لعنتی

    مثلاً صاحبخانه از اجاره‌اش صرفنظر نمی‌کند

    شب شومی‌ست

    و ستاره‌ها در قاب پنجره

    تخم‌مرغهای لقی هستند

    که دیوانه‌ای آنها را

    به سینه‌ی آسمان کوبیده است

  14. 3 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #108
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    یک شامگاه سرد پاییزی

    آدمها کبود از سرما

    موشها در جوی آب

    گوشه‌ی ماه را می‌جویند

    سگها در خیابانها بو می‌کشند

    تا بو کشیده باشند

    جلوی در سینما

    انگشت پای شیطان

    از چکمه‌ای بیرون زده است

    امیدوارم فقط این یک خواب باشد

    وگرنه این شامگاه شوم

    آوازهایمان را

    سیاه خواهد کرد.

  16. #109
    اگه نباشه جاش خالی می مونه .::. RoNikA .::.'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    p30world
    پست ها
    271

    پيش فرض

    در جستجوی خوشبختی به راه افتاده بودم
    اما رد پایی که باید
    مرا به عمارت سفید می رساند
    به یک چاه ختم شد
    به دایره ی خلوت مار
    که در ظلمت چرت می زد
    در بیداری
    رنگ همه چیز تغییر می کند
    دیگر نمی خواهم
    خواب هایم تعبیر شوند .

  17. 3 کاربر از .::. RoNikA .::. بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #110
    داره خودمونی میشه !!!Buzz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    21

    پيش فرض

    سلام
    تشکر به خاطر زحمت همه ی عزیزان در این تاپیک
    آیا امکانش هست اینگونه تاپیک ها به پی دی اف تبدیل بشن؟

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •