تنهایی
------
از تنهایی مگریز
به تنهایی مگریز
گهگاه آن را بجوی و تحمل کن
و به آرامش خاطر مجالی ده.
-------
ترجمه احمد شاملو
تنهایی
------
از تنهایی مگریز
به تنهایی مگریز
گهگاه آن را بجوی و تحمل کن
و به آرامش خاطر مجالی ده.
-------
ترجمه احمد شاملو
شگفت انگیزی زندگی با آگاهی به ناپایداریش
در شهامت من شدن، در روح شوخی،
در شادی بی پایان خنده،
در قدرت تحمل درد نهفته است.
"مارگوت بیگل"
کی بود، یکی نبود
راه خود را برو
همان گونه که من راه خود را می جویم
به سوی هدف انسان شدن
در طول راه برخورد می کنیم با
حقیقت
آزادی
و خویشتن خویش
و در طول راه
رشد می کنیم و به بار می نشینیم
مسیر مشترکی که به ما امکان می دهد
دیگران را پناهگاهی باشیم
و راهنما
تو و من به این راه می رویم
آدمي را نيز هواي پرواز در سر است
تا دور شود ؛
راهش را بيابد
و در آرامش به جستجو پردازد
...
ترجمه زنده یاد احمد شاملو
موطن آدمی را بر هیچ نقشه ای نشانی نیست. موطن آدمی تنها در قلب کسانی است که دوستش دارند - مارگوت بیگل
Last edited by barani700; 27-03-2009 at 02:23.
پیش از آنکه واپسین نفس را برآرم
پیش از آنکه پرده فرو افتد
پیش از پژمردن آخرین گل
برآنم که زندگی کنم
برآنم که عشق بورزم
برآنم که، باشم
جوياي راه خويش باش از اين سان كه منم
در تكاپوي انسان شدن
در ميان راه ديدار مي كنيم حقيقت را
آزادي را
خود را
در ميان راه مي بالد و به بار مي نشيند
دوستي كه توانمان مي دهد
تا براي ديگران مأمني باشيم و ياوري
اين است راه ما .. /.
.:: مارگوت بيگل ::.
وقتی که همه چیز
به تمامی در خاموشی غرقه شوند ،
سکوت را
مجالِ آن هست
که به خانه اَندَر شَوَد
تا روحْ
در مهِ روزْمرهگی
پنهان نماند !
1
وقتی که همه چیز
به تمامی در خاموشی غرقه شوند ،
سکوت را
مجالِ آن هست
که به خانه اَندَر شَوَد
تا روحْ
در مهِ روزْمرهگی
پنهان نماند !
2
از كسی نمیپرسند
چه هنگام میتواند «خدانگهدار» بگوید؟
از عادات انسانیاش نمیپرسند
از خویشتنش نمیپرسند
...
زمانی به ناگاه
باید با آن رو در روی در آید
تاب آرد
بپذیرد
وداع را
درد مرگ را
فرو ریختن را
تا دیگر بار
بتواند كه برخیزد.
بسیار وقت ها با یکدیگر از غم و شادی خویش سخن ساز می کنیم
اما در همه چیز رازی نیست
گاه به سخن گفتن از زخم ها نیازی نیست
سکوتِ ملال ها از راز ما سخن تواند گفت.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)