تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 12 1234511 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 117

نام تاپيک: سید علی صالحی

  1. #1

    پيش فرض سید علی صالحی




    بـرای استفاده راحت تـر از فهرسـت بـه روش زیر عمل کنید :

    1. Ctrl + f یا F3 را فشار دهید
    2. کلمه ی کلیدی مورد نظر را وارد کنید
    3. کلمات هایلایت شده را بررسی کنید





    » هی تراشیده ی باد و بلور ‚ لیموی گس :



    » پس پیراهنی دوخته ی هزار عطر آهوکش :

      محتوای مخفی: لیست اشعار 

    » سمفونی سپیدهدم :
    » آخرین عاشقانه های ر ی را :


    »
    هزار و یک ترانه برای تنهایی زنان :
    ~~~


    ا

    آینه : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    اسم ها،خط خوردگی ها و روزگار حرف عجیب خ : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    اندکی آرامتر : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    اشتباه از ما بود : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    انیس آخر همین هفته می آید : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    ب

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    پ

    پلاک : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] / [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    ت

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    ج

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    چ


    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    ح

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    خ

    خودت ، خودم و فراموشي جهان : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    د


    دارد یک چیزی یادم می آید : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    دعای زنی در راه .. که تنها می‌رفت : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ر

    رعايت رويا و خواب هفتم عطارد : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    روحا : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    ز

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    س

    سلام یعنی برای همیشه خداحافظ : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    سلام : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    ک
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    گ

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    م

    مراثی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    مصرانه تأكيد مي كنم : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    مسیح : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    متهم : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    ن

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    و

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    هـ

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    ی

    یکی دو پیاله با مولوی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    بروزرسانی تا پست 112#


    Last edited by Йeda; 14-05-2014 at 22:12. دليل: به روز رسانی

  2. 5 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,695

    پيش فرض سید علی صالحی

    ۱۳۳۴/۱/۱ - تولد - روستای مَرغاب، ايذه بختياری، خوزستان.

    فرزند سوم خانواده‌ای چهارده‌نفره. پدر: کشاورز، شاعر و شاهنامه‌خوان. مادر: خانه‌دار



    ۱۳۴۰ - شيوع بيماری حصبه در ولايت، مرگ‌ومير کودکان، درگذشت برادر کوچکتر (عبدالله) بر اثر بيماری حصبه

    کوچ دائمی خانواده به مسجد سليمان و نجات علی از بيماری حصبه.



    ۱۳۴۱ - ورود به دبستان سعدی در مسجد سليمان



    ۱۳۴۳ - تاسيس روزنامه ديواری "ناقوس" در دبستان (ماهانه) و درج اولين زمزمه‌های کودکانه در همين روزنامه.

    تصادف شديد با اتومبيل، قطع اميد پزشکان از بازگشت صالحی به زندگی.

    صالحی از سال اول دبستان، کار و نان‌آوری را در کنار تحصيلات تجربه می‌کند: شاگرد پادو، آب‌يخ فروشی، تدريس خصوصی همکلاسی‌های خود، خرازی فروشی، شاگرد بنايی و فعلگی.



    ۱۳۴۷ - ورود به دوره‌ی اول دبيرستان - دبيرستان ۲۵ شهريور مسجدسليمان

    ادامه‌ی کار تهيه و تنظيم روزنامه‌ی ديواری "ناقوس" در دبيرستان تا دو سال، اما سرانجام به علت درج شعرهای معارض با شرايط، روزنامه ديواری تعطيل می‌شود.



    ۱۳۵۰ - معرفی شعر صالحی در راديوهای استان خوزستان (آبادان و اهواز) و حمايت مهدی اخوان ثالث از شعر صالحی. چاپ اشعار ايشان در مجله‌ی بومی شرکت نفت، به اهتمام ابوالقاسم حالت.

    ادامه‌ی مشاغل گوناگون و سخت در ياری رساندن مالی به خانواده.



    ۱۳۵۱ - شرکت در اولين شب شعر مسجد سليمان در کنار شاعران پيشکوست و دبيران شاعر اهل جنوب و استقبال مردم از شعر صالحی.

    پاره‌ای از شعر "شبان" که سال ۱۳۵۰ سروده شد و سال ۱۳۵۱ در شب شعر خوانده شد:
    شب،
    شرجی،
    نان و ستاره و نفت،
    حتما
    شبانی که شبان آمد
    شبان هم رفت.

    ورود صالحی به دوره‌ی دوم دبيرستان و انتخاب رشته‌ی رياضيات.



    ۱۳۵۲ - احضار صالحی به دفتر دبيرستان که توسط دو غريبه بازجويی می‌شود و سرانجام از او می‌خواهند که در شعر و انشاهايی که سر کلاس می‌خواند، دست از انتقاد و معارضه با شرايط بردارد. صالحی مدتی سکوت می‌کند.



    ۱۳۵۳ - احضار مجدد و تنبيه و تهديد از سوی مقامات وقت. صالحی ترک تحصيل می‌کند.

    بازی در نمايشنامه‌ی "چشم در برابر چشم" اثر غلامحسين ساعدی. اين نمايش تنها دو شب در شهر اجرا و سپس گروه را از ادامه‌ی کار بازمی‌دارند.

    استقبال جرايد پايتخت از شعر صالحی.



    ۱۳۵۴ - به درخواست رئيس دبيرستان و خواهش خانواده، صالحی بر سر کلاس درس بازمی‌گردد و ديپلم رياضی را می‌گيرد.

    سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۴ صالحی همراه تنی چند از شاعران پيش‌کسوت و هم‌نسل خود جريان "موج ناب" را در شعر سپيد پی‌ريزی می‌کند. منوچهر آتشی و نصرت رحمانی در تهران از اين جريان پيشرو حمايت می‌کنند و برای شعر صالحی ويژه‌نامه‌هايی در مطبوعات جدی و معتبر ادبی منتشر می‌کنند. (ديدار صالحی با اخوان ثالث، منوچهر آتشی، منوچهر نيستانی، نادر نادرپور و سهراب سپهری در تهران)

    اواخر ۱۳۵۴ اعزام به خدمت نظام وظيفه. سه ماه در پادگان لشکرک تهران که به علت نافرمانی، دو ماه آن را صالحی در زندان گذراند. سه ماه خدمت در پادگان صُفه اصفهان که قريب به چهار هفته‌ی آن را صالحی در زندان گذراند. او در يکی از مصاحبه‌هايش گفته است: "قادر نبودم زور و جور و تحميل بی‌دليل رنج را تحمل کنم". دو ماه و هجده روز خدمت در قوشچی رضاييه، که در واقع درجه‌ی گروهبان سومی او را حذف کرده و به قوشچی رضاييه تبعيدش کرده بودند. سرانجام پس از سی روز در قوشچی، صالحی به دليل ضعف بينايی و رفتارهای غير قابل کنترل (به زعم فرماندهان) معافيت پزشکی می‌گيرد و سال ۱۳۵۵ به مسجد سليمان باز می‌گردد. در تمام اين مدت اشعارش به صورت مستمر در جرايد مرکز به چاپ می‌رسيده است.

  4. 2 کاربر از bidastar بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,695

    پيش فرض

    ۱۳۵۵ - تلاش در راه تحکيم موج ناب در شعر.

    انتخاب مشاغلی مثل معلمی (تدريس خصوصی)، تدريس رياضيات در سطح دبيرستان و کتاب‌فروشی.

    استخدام موقت در شرکت ساختمانی خارج از شهر به عنوان سرنگهبان، مسئول خريد و حسابدار. اعتراض صالحی به سران شرکت اروپايی پرزيسيون به دليل به تعويق افتادن حقوق کارگران و دعوت نگهبانان به اعتصاب. احضار صالحی، محاکمه و کسر سه ماه حقوق.



    ۱۳۵۶ - دی ماه اين سال نام صالحی همراه با هوشنگ گلشيری در داستان‌نويسی و پرويز فنی‌زاده در بازيگری، به عنوان برنده‌ی جايزه‌ی فروغ فرخزاد در شعر اعلام می‌شود.

    صالحی سه روز به تهران می‌آيد، تقاضای استخدام در مطبوعات از سوی سردبيران را رد می‌کند و به مسجد سليمان بازمی‌گردد. اما در کمال تعجب به او گفته می‌شود که: "تو اخراجی!" صالحی از شرکت ساختمانی اخراج می‌شود و به تدريس خصوصی فيزيک، شيمی و رياضيات در سطح دبيرستان می‌پردازد.



    ۱۳۵۷ - صالحی از گروه "موج ناب" فاصله می‌گيرد. او در اين باره گفته است: "حس می‌کردم همه‌ی ما شاعران موج ناب داريم شبيه هم می‌شويم. درک و دريافتم درست بود. ديگر زبان موج ناب جوابگوی احوال و خلاقيت من نبود. يکی دوبار با دوستان شاعرم درباره‌ی نقض تقطيع غلط و سطربندی سنتی در شعر سفيد بحث کردم و گفتم اين شيوه‌ی زيرهم نويسی و پراکنده کردن کلمات بر صفحه‌ی سپيد کاغذ درست نيست!"



    ۱۳۵۸ - يازدهم اردی‌بهشت اين سال صالحی تصميم می‌گيرد تا برای اقامت دايمی در تهران، شهر خود را ترک کند. او بر اين باور بود که ماندن در مسجد سليمانِ محروم، دستاوردی جز استمرار محروميت (حتی در خلاقيت) ندارد. بی‌آن که کسی يا آشنايی در تهران داشته باشد، با صد تومان، مدرک ديپلم و مدرک معافيت از نظام وظيفه، راهی تهران می‌شود.

    بعد از تحمل سختی‌های بسيار، پاييز ۱۳۵۸ در کنکور رشته‌ی ادبيات دانشکده هنرهای دراماتيک قبول می‌شود، و همزمان با حمايت اسماعيل خويی، غلامحسين ساعدی، نسيم خاکسار و عظيم خليلی به عضويت کانون نويسندگان ايران درمی‌آيد و در مطبوعات آزاد مشغول به کار می‌شود.



    ۱۳۵۹ - در جريان انقلاب فرهنگی، زخمی می‌شود و سپس در مسجد سليمان محاکمه شده و مورد کيفر قرار می‌گيرد.

    شهريور ۱۳۵۹ صالحی با دشواری توانست مجددا به تهران بازگشته و به کار روزنامه‌نگاری و شعر خود بپردازد. اما با تعطيلی روزنامه‌ها، او نيز بيکار می‌شود.



    ۱۳۶۰ - برای گذران زندگی به مشاغل گوناگونی در تهران روی می‌آورد: کتاب‌فروشی کنار خيابان، دکه‌ی کبابی، رانندگی و مسافرکشی، کار در مهدکودک‌های تهران به عنوان قصه‌گوی کودکان، مربی شنا و نجات غريق، و چاپ دفاتر شعر و استقبال ناشران و مردم از کتابهای صالحی.



    ۱۳۶۱ و ۱۳۶۲ - در پی حوادثی، دچار مشکلات عصبی و بيماری، سکوت و گريز از مجامع فرهنگی می‌شود. اما با حمايت دوستان بی‌دريغ‌اش، به زندگی طبيعی خود بازمی‌گردد.



    ۱۳۶۳ - نقض تقطيع سنتی و سطربندی کلاسيک در شعر سپيد، و پيشنهاد "تقطيع هموار و مدرن" و ايجاد واکنش‌های مختلف از سوی شاعران در برابر اين پيشنهاد. اما سرانجام صالحی موفق می‌شود تا امروز دستاورد او را در سرنوشت شعر سپيد ببينيم. قريب به دو دهه است که کليه آثار و کتب تازه در شعر و يا اشعار مندرج در مطبوعات، به روش صالحی تقطيع می‌شوند. (رجوع شود به کتاب "شعر در هر شرايطی" و ديگر مصاحبه‌های صالحی در اوايل دهه‌ی هفتاد.)

    صالحی در همين سال ازدواج می‌کند. همسر او که تحصيل‌کرده‌ی آمريکاست، صاحب و مدير مهدکودک است. صالحی بارها گفته است که بدون حمايت همسرم،‌ شايد حتی شعر را هم کنار می‌گذاشتم.



    ۱۳۶۴ - بنيان‌گذاری "جنبش شعر گفتار" - زبان ساده و فاهمه‌ی صالحی - و حرکت موثر و ملی او در سرنوشت شعر پيشرو پارسی، و پيشنهاد راهی تازه و فراگير در "شعر زبان" (رجوع شود به کتاب "شعر در هر شرايطی") که با آغاز دهه‌ی هفتاد به جريانی همگانی بدل و بويژه مورد استقبال نسل‌های پوياتر قرار گرفت.

    بعد از اين سنت‌شکنی بود که جريان‌های جوان ديگری از دل "جنبش شعر گفتار" به در آمد. صالحی با اين جنبش به يکی از موثرترين شاعران زنده تبديل شده و با کاستِ "نامه‌ها" حقانيت اين راه را تثبيت کرد.

    علی صالحی معتقد است که: "ريشه‌ی شعر گفتار به گات‌های اوستا بازمی‌گردد. معمار نخست آن حافظ است و نيما و شاملو هم چند شعر نزديک به اين حوزه سروده‌اند. اما فروغ دقيقا يک شاعر کامل در "شعر گفتار" است. من تنها برای اين حرکت "عنوانی دُرُست" يافتم و سپس در مقام تئوريسينِ مولف، مبانی تئوريک آن را کشف و ارائه کردم. همين!"



    ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۳ - تلاش و پويش در راه تحکيم و توسعه‌ی "جنبش شعر گفتار".



    ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۹ - دبير سرويس ادبی و صفحه شعر مجله "دنيای سخن".



    ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۰ - شرکت در مجامع ادبی و فرهنگی بين‌المللی در کانادا، سوئد و آمريکا. سخنرانی و شعرخوانی در دانشگاههای کشورهای ميزبان.

    سرآغاز ترجمه‌ی شعر صالحی به زبان‌های فرانسه، عربی، آلمانی، انگليسی، ارمنی، روسی و کردی به صورت پراکنده در مطبوعات جوامع نامبرده. ترجمه دو دفتر شعر از صالحی در کردستان عراق (به زبان کردی) و استقبال از شعر او. پيوند و دوستی با "شيرکو بی‌کَس" شاعر نامدار کردستان عراق و ديگر شاعرانی مثل لطيف هملت، رفيق صابر، عبدالله پَشيو، و ...



    ۱۳۷۸ - بازگشت و فعاليت مجدد در کانون نويسندگان ايران



    ۱۳۸۰ - انتخاب صالحی از سوی مجمع عمومی به عنوان يکی از دبيران اصلی کانون نويسندگان ايران که تا هم‌اکنون (۱۳۸۲) اين وظيفه را ادامه می‌دهد.

    او بارها در همين زمينه از سوی مراجع قضايی و دادگاهها احضار و مورد بازجويی قرار گرفته است.



    ۱۳۸۲ - صالحی به عنوان سردبير، يک شماره مجله "معيار ادبی" را منتشر کرد که متعاقبا ممنوع‌المصاحبه و از ادامه کار در مجله محروم می‌شود.





    کارگاه‌های شعر


    صالحی در سال ۱۳۷۵ اولين کارگاه شعر خود را در تهران تاسيس کرد که مورد استقبال دانشجويان و شاعران جوان قرار گرفت. اما پس از سه ماه و در پی دو سکته‌ی پياپی مغزی و قلبی، کارگاه شعر معيار (در مجله معيار) تعطيل می‌شود. صالحی پس از ده ماه بستری بودن، دوباره زندگی را آغاز می‌کند.

    در سال ۱۳۷۹ صالحی مجددا کارگاه شعر دنيای سخن (در مجله و دفتر دنيای سخن) را راه‌اندازی می‌کند که اين وهله با استقبال پرشوری مواجه می‌شود. اين کارگاه شعر از حيث حقوقی زير نظر ناشر معتبری است و هنوز نيز در حال فعاليت است.

    گفتنی است که تنی چند از شاعرانی که کار جدی خود را در کارگاههای شعر صالحی آغاز کردند، تا هم‌اکنون برنده‌ی چند جايزه‌ی معتبر در رشته‌ی شعر شده‌اند. از جمله: علی آموخته‌نژاد، مهری رحمانی، محمد آشور، علی اخوان، خانم فريس‌آبادی و زيبا کاوه‌ای

  6. این کاربر از bidastar بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #4
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,695

    پيش فرض

    در اينجا به معرفي كتاب هاي منتشر شده از اين شاعر خوب مي پردازيم

    يوماآنادا: فاخته بايد بخواند مهم نيست که نصف شب است
    شاعر: سيد علی صالحی
    تاريخ چاپ: چاپ اول - ۱۳۸۴
    شمارگان: ۳۳۰۰ نسخه
    تعداد صفحات: ۱۷۷ صفحه
    شابک: ۴-۵۳-۶۲۰۵-۹۶۴
    ناشر: انتشارات ناهيد با همکاری انتشارات نيلوفر
    حروفچين: سعيد شبستری
    چاپ: گلشن

    نام: از آوازهای کوليان اهوازی
    شاعر: سيد علی صالحی
    تاريخ چاپ: چاپ اول - ۱۳۸۲
    تيراژ: ۳۰۰۰ جلد
    تعداد صفحات: ۱۲۳ صفحه
    شابک: ۷-۸-۹۴۶۳۸-۹۶۴
    ناشر: انتشارات رامانيوش
    طراح و صفحه‌آرا: راما
    ليتوگراف: عروج
    چاپ: سارنگ

    چون حکايت به اينجا رسيد، آفتابِ عالمتاب از افق سربرآورده بود. "مَلِک شهرباز" به خواب اندر، و شهرزادِ خسته، با هزار و يک حکايتِ خويش، هزار و يک زن را از بندِ مويه و مرگ وارهانيده بود.

    پس رسولِ رهايیِ زنان با خود گفت: "هزار و دومين شب را چه کنم؟ هزار و دومين دختر اين سرزمين را چگونه از چنگِ چنين اهريمنی نجات دهم!؟" و باز ماند به روز و بخسبيد، و در خواب ديد که در هزاره‌ای ديگر است، تا سرآغازِ هزار و دومين شبِ بی‌پايان. پس برآمد و چنگ برگرفت و گفت:

    - مَلِکا ...! شب‌زنده‌دارِ بی‌دليل! اکنون موسمی ديگر از هزاره‌ی من و شماست، و من تا رهايیِ تمام زنانِ زمين، زنده می‌مانم و همچنان ترانه خواهم خواند. اکنون ديده فروبند، وقت، وقتِ من است.



    نام: چيدن محبوبه‌های شب را، تنها به باد ياد خواهد داد
    شاعر: سيد علی صالحی
    تاريخ چاپ: چاپ اول - ۱۳۸۰
    تيراژ: ۲۲۰۰ جلد
    تعداد صفحات: ۲۲۸ صفحه
    شابک: ۱-۶-۹۲۶۳۸-۹۶۴
    ناشر: انتشارات ابتکار نو - تهران، خيابان ستارخان، خيابان امام منتظر، کوچه همتيان، پلاک ۲۱
    طراح جلد: شهلا دانشمند
    ليتوگرافی و چاپ: سروش مهر
    عکس: يوسف بايبوردی
    حروف‌چين و صفحه‌آرا: سهيلا بنايی

    شعرهای اين دفتر، از زمان پيدايی حکومت "طالبان" تا حادثه‌ی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ سروده شده است


    نام: دريغا ملا عمر ...
    شاعر: سيد علی صالحی
    تاريخ چاپ: چاپ اول - ۱۳۸۰
    تيراژ: ۲۲۰۰ جلد
    تعداد صفحات: ۴۷ صفحه
    شابک: ۷-۵۲-۷۱۷۴-۹۶۴
    ناشر: انتشارات آرويج - تهران، خيابان شريعتی، بالاتر از سه‌راه
    طالقانی، خيابان شهيد کارگر، پلاک ۱۲
    ليتوگراف: پام‌مهر
    چاپ: ۱۱۰

  8. این کاربر از bidastar بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #5
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,695

    پيش فرض

    نام: دعای زنی در راه که تنها می‌رفت
    شاعر: سيد علی صالحی
    تاريخ چاپ: چاپ دوم - ۱۳۸۰
    تيراژ: ۲۲۰۰ جلد
    تعداد صفحات: ۹۹ صفحه
    شابک: ۰-۱-۹۲۶۳۸-۹۶۴
    ناشر: انتشارات ابتکارنو - تهران، خيابان ستارخان، همتيان، شماره ۲۱
    حروف‌چين: سهيلا بنايی
    طرح روی جلد: شهلا دانشمند
    ليتوگراف: معارف
    چاپ: کيميا


    نام: آسمانی‌ها
    شاعر: سيد علی صالحی
    تاريخ چاپ: چاپ اول - ۱۳۷۶
    تيراژ: ۳۰۰۰ جلد
    تعداد صفحات: ۹۶ صفحه
    شابک: ۹-۲۵-۵۶۰۹-۹۶۴
    ناشر: انتشارات تهران - تهران، صندوق پستی ۴۸۷-۱۹۵۸۵
    حروفچين: هاديان
    ليتوگراف: ديبا
    چاپ: ديبا



    نام: روياهای قاصدک غمگينی که از جنوب آمده بود
    شاعر: سيد علی صالحی
    تاريخ چاپ: چاپ اول - ۱۳۷۶
    تيراژ: ۳۰۰۰ جلد
    تعداد صفحات: ۵۶ صفحه
    شابک: ۴-۳۶-۵۶۰۹-۹۶۴
    ناشر: انتشارات تهران - تهران، صندوق پستی ۴۸۷-۱۹۵۸۵
    حروفچين: هاديان
    ليتوگراف: ديبا
    چاپ: ديبا



    نام: آخرين عاشقانه‌های ری‌را
    شاعر: سيد علی صالحی
    تاريخ چاپ: چاپ اول - ۱۳۷۸
    تيراژ: ۳۰۰۰ جلد
    تعداد صفحات: ۳۶۴ صفحه
    شابک: ۰-۵۵-۵۶۰۹-۹۶۴
    ناشر: انتشارات تهران - تهران، صندوق پستی ۴۸۷-۱۹۵۸۵
    حروفچين: هاديان
    ليتوگراف: ديبا
    چاپ: ديبا


    نام: سفر بخير مسافر غمگين پاييز پنجاه و هشت
    شاعر: سيد علی صالحی
    تاريخ چاپ: چاپ دوم - ۱۳۷۶
    تيراژ: ۳۵۰۰ جلد
    تعداد صفحات: ۱۵۲ صفحه
    شابک: ۶-۰۳-۶۲۴۶-۹۶۴
    ناشر: انتشارات محيط - تهران
    حروفچين: ظريفيان
    ليتوگراف: اشکان
    چاپ: زحل
    صحافی: اميرکبير



    نام: ساده بودم، تو نبودی، باران بود
    شاعر: سيد علی صالحی
    تاريخ چاپ: چاپ دوم - ۱۳۸۰
    تيراژ: ۳۰۰۰ جلد
    تعداد صفحات: ۱۷۴ صفحه
    شابک: ۴-۰۵-۵۵۶۳-۹۶۴
    ناشر: انتشارات دارينوش - تهران، صندوق پستی ۵۱۱۹۳-۱۴۱۵۵
    طراح و صفحه‌آرا: مصطفی معظمی
    حروفچين: دارينوش
    ليتوگراف: عروج
    چاپ: سارنگ

  10. #6
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,695

    پيش فرض

    اين صبح، اين نسيم، اين سفره‌ی مُهيا شده‌ی سبز، اين من و اين تو، همه شاهدند
    که چگونه دست و دل به هم گره خوردند ... يکی شدند و يگانه.
    تو از آن سو آمدی و او از سوی ما آمد، آمدی و آمديم.
    اول فقط يک دلْ‌دل بود. يک هوای نشستن و گفتن.
    يک بوی دلتنگ و سرشار از خواستن. يک هنوز باهمِ ساده.
    رفتيم و نشستيم، خوانديم و گريستيم.
    بعد يکصدا شديم. هم‌آواز و هم‌بُغض و هم‌گريه، همنَفس برای باز تا هميشه با هم بودن.
    برای يک قدم‌زدن رفيقانه، برای يک سلام نگفته، برای يک خلوتِ دل‌ْ‌خاص، برای يک دلِ سير گريه کردن ...
    برای همسفر هميشه‌ی عشق ... باران!
    باری ای عشق، اکنون و اينجا، هوای هميشه‌ات را نمی‌خواهم
    ... نشانی خانه‌ات کجاست؟!


    نام: نشانی‌ها
    شاعر: سيد علی صالحی
    تاريخ چاپ: چاپ اول - ۱۳۷۴
    تيراژ: ۳۰۰۰ جلد
    تعداد صفحات: ۴۸ صفحه
    شابک:
    ناشر: انتشارات دارينوش - تهران، صندوق پستی ۵۱۹۳ - ۱۴۱۵۵
    نقاش: حسين بختياری
    طراح و صفحه‌آرا: مصطفی معظمی
    حروفچين: پيک سبز
    ليتوگراف: پرنگ
    چاپ: نيل

  11. #7
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,695

    پيش فرض

    نام: دير آمده‌ای ری‌را! باد آمد ... / نامه‌ها
    شاعر: سيد علی صالحی
    تاريخ چاپ: چاپ چهارم - ۱۳۸۰
    تيراژ: ۳۰۰۰ جلد
    تعداد صفحات: ۱۶۰ صفحه
    شابک: ۹-۸۷-۵۵۶۳-۹۶۴
    ناشر: انتشارات دارينوش - تهران، صندوق پستی ۵۱۱۹۳ - ۱۴۱۵۵
    طراح و صفحه‌آرا: مصطفی معظمی
    حروفچين: دارينوش
    ليتوگراف: عروج
    چاپ: سارنگ


    نام: عاشق شدن در دی‌ماه، مردن به وقت شهريور
    شاعر: سيد علی صالحی
    تاريخ چاپ: چاپ دوم - ۱۳۷۵
    تيراژ: ۳۰۰۰ جلد
    تعداد صفحات: ۱۳۶ صفحه
    شابک: ۹-۹۰-۵۵۶۳-۹۶۴
    ناشر: انتشارات دارينوش - تهران، صندوق پستی ۵۱۹۳ - ۱۴۱۵۵
    نقاش بانو: حسين بختياری
    طراح و صفحه‌آرا: مصطفی معظمی
    حروف‌چين: پات
    ليتوگراف: پرنگ
    چاپ: نيل


    نام: پيشگو و پياده شطرنج
    شاعر: سيد علی صالحی
    تاريخ چاپ: چاپ اول - ۱۳۶۷
    تيراژ: ۱۰۰۰ جلد
    تعداد صفحات: ۳۲ صفحه
    ناشر: انتشارات محيط - انقلاب، اول بهار، شماره ۱۱


    *********************************

    منم آن مست دهل زن، که شدم مست به ميدان
    دهل خويش چو پرچم، به سر نيزه ببستم.



    بازسرايی‌ها


    منم کوروش، شهريار روشنايی‌ها

    تاريخ چاپ: ۱۳۸۲
    ناشر: انتشارات ابتکار نو
    تعداد صفحات: ۱۵۴ صفحه
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید







    ترانه‌های ملکوت
    (بازسرايی چهار دفتر از كتاب مقدس)

    تاريخ چاپ: ۱۳۸۱
    ناشر: انتشارات برسات
    تعداد صفحات: ۲۲۱ صفحه
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید








    اين منم زرتشت ارابه‌ران خورشيد
    (بازسرايی يشت‌های اوستا)

    تاريخ چاپ: ۱۳۸۱
    ناشر: انتشارات ابتکار نو
    تعداد صفحات: ۳۰۶ صفحه
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید







    زرتشت و ترانه‌های شادمانی
    (بازسرايی گات‌های اوستا)

    تاريخ چاپ: ۱۳۸۱
    ناشر: انتشارات برسات
    تعداد صفحات: ۱۴۹ صفحه

  12. #8
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,695

    پيش فرض

    از ميان اسعار اين شاعر شعر " سلام " را بسيار دوست دارم



    سلام ، حال همه ما خوب است ،
    ملالي نيست جز گم شدن گاه به گاه خيالي دور ،
    كه مردم به آن شادماني بي سبب مي گويند .
    با اين همه عمري اگر باقي بود ، طوري از كنار زندگي مي گذرم
    كه نه زانوي آهوي بي جفت بلرزد نه اين دل ناماندگار بي درمان !
    تا يادم نرفته است بنويسم ، حوالي خوابهاي ما سال پرباراني بود .
    مي دانم هميشه حياط آنجا پر از هواي تازه بازنيامدن است
    اما تو لااقل ، حتي هر وهله ، گاهي ، هر از گاهي
    ببين انعكاس تبسم رويا ، شبيه شمايل شقايق نيست !
    راستي خبرت بدهم ؛ خواب ديده ام خانه اي خريده ام
    بي پرده ، بي پنجره ، بي در ، بي ديوار . . . هي بخند !
    بي پرده بگويمت ، فردا را به فال نيك خواهم گرفت
    دارد همين لحضه يك فوج كبوتر سپيد ، از فراز كوچه ما مي گذرد
    باد بوي نامه هاي كسان من مي دهد
    يادت مي آيد رفته بودي خبر از آرامش آسمان بياوري ! ؟
    نه ري را جان !
    نامه ام بايد كوتاه باشد ، ساده باشد ، بي حرفي از ابهام و آينه ،
    از نو برايت مي نويسم
    حال همه ما خوب است
    اما تو باور مكن !!


    خودش آمده بود كه بميرد
    زندگي هميشه منتظر است
    كه ما نيز زندگاني باشيم
    نه خيلي هم
    همين سهم تنفسي كافي ست
    قدر ترانه اي تمام
    طعم تكلمي خلاص
    عصر پانزدهمين روز
    از تير ماه تشنه بود
    پنجره باز بود
    خودش آمده بود كه بميرد
    بي پر و بال از آب مانده اي
    كه انگار مي دانست
    ميان اين همه بي راه رهگذر
    تنها مرا
    براي تحمل آخرين عذاب آدمي آفريده اند
    خودش آمده بود كه بميرد
    نه سر انگشتان پير من و نه دعاي آب
    هيچ انتظاري از علاقه به زندگي نبود
    هي تو تنفس بي
    ترانه ي ناتمام
    تكلم آخرين از خلاص
    ميان اين همه پنجره كه باز است به روي باد
    پس من چرا
    كه پياله ي آبم هنوز در دست گريه مي لرزد ؟
    خودش آمده بود كه پر ... كه پرنده
    كه پنجره باز بود و
    دنيا ... دور

  13. #9
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,695

    پيش فرض

    سيدعلي صالحي "شاعر نام آشناي معاصر در گفت و گو با خبرگزاري "ايلنا" به مناسبت سالروز بزرگداشت مولانا اظهار داشت دلايل بسياري مرا به ترديد افكنده كه شمس مي‌‏توانسته به مفهوم جنسيتي و بطور كامل " زن" باشدو نسبت همجنس بازي دادن به او دروغي عظيم است.

    گفت‌‏وگوي مفصل ايلنا را با اين شاعر و منتقد مي‌‏خوانيد:

    -يكي از دلايل موفقيت يك شاعر آشنايي با ادبيات گذشته خود است؛ و بدون شك اين آشنايي بدون تاثير نيست، شما تاثير آثار مولانا (شعرو نثر ) را بر آثار خودتان چطور مي‌‏بينيد؟

    صالحي: متاسفانه در طول زندگي فرهنگي‌‏ام فقط يك با توانستم به طور كامل مثنوي معنوي و ديوان شمس را بخوانم بعد از آن به صورت پراكنده فقط گزينه‌‏ها و منتخبات محدودي از كلام اين مرموز نويس بشري خواندم.اما اخيرا و آرام آرام در حال مرور غزليات اين حضرت عظما هستم؛ هم به يك دليل خاص و آن هم در كنار دقت روانكاوانه در نامه‌‏هاي شمس تبريزي.
    در مورد تاثير شعر مولانا بر مسووات امروز من، بي شك پاره وسيعي از ضمير ناخود آگاهم در تصرف ضرب‌‏ آهنگ زرين ذهن اوست،اين سعادت را داشته‌‏ام كه در جواني هر دو خرمن آسماني مولوي را با دقت خوانده‌‏ام و نفوذ خوانده‌‏ها و داشته‌‏ها در دوران جواني تا وقت وفات با آدمي است.

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    -اشاره كرديد به "يك دليل خاص"ديوان شمس" مولوي و "نامه‌‏هاي شمس تبريزي" دوباره در دست مطالعه داريد. منظور شما از دليل خاص چيست؟
    صالحي: در حال حاضر قصد اعلام يك اتفاق جنجالي يا كشف غافل گيرانه در كار نيست، تنها مي‌‏خواهم به ترديد شخصي خودم پاسخ بدهم .نثر شمس تبريزي، نگاهش به جهان، روحيه و اژگانش، شوخ طبعي‌‏هاي دروني و درايت‌‏هاي زير كانه او و همچنين بي‌‏خبري از شجره روشن او و دلايل ديگري، مرا به ترديد افكنده كه اين انسان شگفت انگيز مي‌‏توانسته حتي به مفهوم جنسيتي و به طور كامل"زن" باشد كه به علت محدوديت‌‏هاي سنتي و ديني و جايگاه پرده نشيني زن در جامعه، ملبس به لباس مردان شد و حتي در نوشتارهاي آشكار از زبان مردان سخن بگويد. اما ذهن او ذهن يك زن است. تظاهر عميق او به"مرد" بودن درعصر سلطه تاريخ مذكر بعيد نيست.
    با قيد ترديد عرض مي‌‏كنم و در اين ميان ممكن است و حتما و فقط مولوي از راز او با خبر بوده است. چرا مولوي وقتي كه در شور و جنون سرودن فرو مي‌‏رفته او را"يار" كه لقبي عاشقانه براي زن است مثل"دلدار" و"هند جگرخوار" خوانده است؟ اما به وقت هوشياري باز راز داري مي‌‏كرده و اين را با خلق را ميان خود افشا نمي‌‏كرده؟
    من فقط به يك ترديد اشاره مي‌‏كنم و نه يك مساله كاملا اثباتي، ما در تاريخ زنان مردانه و سالار و شگفت انگيز كم نداشته‌‏ايم، كه گاه در لباس مردانه هم ظاهر مي‌‏شدند؛"سيده سلطان"مگر مقابل تيمور لشكر نكشيد،"طاهره برغاني" مگر در لباس رزم در قلعه "طبرسي" شش ماه با سپاهان قاجار نجنگيد و "گُرد آفريد"شاهنامه؛ آيا دركارزار عرفان و كلام نمي‌‏توانسته زني داشته باشيم كه بر مولوي چيره شود؟


    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

    "شمس" نامي زنانه است. ترديد افكني من، علاقه‌‏مندان اين خطه را به بازخواني"غزليات شمس" حضرت مولانا و نامه‌‏هاي خود شمس ترغيب مي‌‏كند، به آن بخش‌‏هاي آشكار كه اداي مردان را در رفتار و گفتار تكرار مي‌‏كند دقت نكنيد، زيرا تظاهر به مرد بودن كرده است ،پندار دروني و ذهنيت او، حضوريك زن پنهان را به صورتي كمرنگ به نمايش مي‌‏گذارد. چرا بنا به افسانه وقتي كه بستگان مولوي، به سحرگاه شمس را مي‌‏كشند، بي هوش مي‌‏شوند؟ چون مسلمان بوده‌‏اند و دريافته‌‏اند كه زني را كشته و خون زن براين خاك خسته، كفر بودو خروج عليه سنت عميق شان ونه مگر مجرد ماندن در عرفان عميق، به معناي حرام شدن همه زندگي است، شمس مجرد ماند به همه عمر. و اين افسانه كه مي‌‏گويند شمس و مولانايِ پيامبروش، همجنس باز بوده‌‏اند دروغي عظيم است.
    تحقيق در اين تدبير تازه و باز جست چنين نكته‌‏اي به عهده محققين است، من تنها ترديد خود را اعلام كرده‌‏ام. البته شواهد بسياري وجود دارد كه ثابت مي‌‏كند"شمس"،مرد بوده است، اما همه بازي رندانه او و راز مشترك ميان ايشان و مولوي بوده است. پس پشت كلام اين دو بزرگ ظرايفي هست كه نمي‌‏تواند ترديد مرا در اين زمينه مخدوش كند.
    - البته اثبات اين نكته همانطور كه گفتيد نياز به تحقيق و ارايه دلايل كافي دارد و اميدواريم محققان ادبي در اين زمينه ديدگاه‌‏هاي خود را ارايه كنند. برگرديم به تاثير مولانا بر ادبيات معاصر و در بين شاعران و نويسندگان معاصر.
    صالحي: جز در سطوح دانشگاهي آن هم در حد آشنايي با اين شريف خبر چنداني ندارم كه كسي را در اين روزگار ياراي هم زا نو نشستن با دو اوين اين دريا باشد.
    "حافظ"كم حجم كهكشاني را هم به زور مي‌‏خوانند. اين آثار از آن خاصان است ،خاصه به اين چند دهه كه ترجمه‌‏هاي كاباره‌‏اي جاي آيات ملي را غصب كرده است.متاسفم!
    عزت آن عزيز شگفت انگيز تا ابد باقي است. اما كجاست نسل خانلري‌‏ها،محيط طباطبايي‌‏ها ,زرياب‌‏ها , زرين كوب‌‏ها.
    -به نظر مي‌‏آيد در اين سال‌‏هاي اخير غربي‌‏ها بيشتر از فارسي زبانان به مولانا گرايش پيدا كرده‌‏اند، به نظر شما دليل اين گرايش چه مي‌‏تواند باشد؟
    صالحي : آنها از او به عنوان روشنفكر، مولا، ملا، دگر انديش و شاعر رومي ياد مي‌‏كنند!!

    درست همان شعرهايي را از او ترجمه كرده‌‏اند كه به غلط نشان مي‌‏دهد كه مولوي«همو سكسئوليته» بوده. "مَدونا"(خواننده زن آمريكايي) هم به ترانه بازشان خوانده است. نخست در آمريكا نوار و كاست صداي مدونا و شعر مولوي فراگير مي‌‏شود ، سپس همگان حيرت زده به كتاب پير ما يورش مي‌‏برند. عجب استقبالي! از خود مي‌‏پرسند قريب به هشت صد سال پيش شاعري در ايران بوده كه چنين و چنان!
    و البته وجوه فلسفي كلام مولوي و نظر گاه عميق او به جهان و پي افكندن چرايي‌‏هاي غريبش درباب حيات و مرگ آن هم در عصري كه نفوذ عرفان سرخ پوستي, بوديزم شرقي, فرق فرا طبيعت‌‏گرا و در غلتيده در بي‌‏خويشتني عصر پسا مدرنيته نيز خود مولفه هاي ديگري هستندكه روي كرد غربيان را به آرامش شرقي دامن مي‌‏زند.

    - به گفته مولانا «هركسي از ذن خود شد يار من» و حقيقت اين كه هركسي به دليل خاص خودش به مولانا علاقه نشان مي‌‏دهد، آنچه شما را بيشتر مجذوب مولانا كرده چيست؟
    صالحي : نمي‌‏توانستم باور كنم كه انساني خاكي با همه غرايز معمولي‌‏اش به چنين جادوي حيرت‌‏آوري دركلمه رسيده باشد. مولوي سرتا پا يك چيز بود:"لغت برگزيده"!
    در نوجواني و جواني اگر خطايي مي‌‏كردم و يكي از نزديكان مي‌‏خواست براي صحت يا عدم صحت حادثه مرا سوگند دهد،حاضر بودم به دروغ به هر چيزي قسم بخورم به جز به"آيات مولاناي گرامي"، زيرا براي من حجت محض بود. يكبار و سرانجام پدرم به اين قضيه پي برد؛ من بعد از نيمه شب طاق نصرت‌‏ها و سينه ريز چراغ‌‏هاي روشن رنگي بخشي از خيابان را با چوبي بلند خرد كرده بودم، سال جشن‌‏هاي دو هزار و پانصد ساله بود، به اشتباه دو نفر از جوانان محله ما كه بي‌‏خبر بودند از ماجرا بازداشت شدند ،اما به علت عدم اثبات جرم، دو روز يا سه روز بعد آزاد شان كردند، ساعد دست من بريده بود، براي مخفي كردن موضوع به روستا گريخته بودم، هفته بعدكه به شهر آمدم پدرم بو برده بود، ديوان غزليات مولوي را پيشم گذاشت و گفت : تو باعث شدي كه"عيسي"و"قاسم" چند شب در زندان بخوابند، كارتو بود، قسم بخور! و نتوانستم به دروغ قسم بخورم! پدر سيلي خود را زد و گفت: با خون دل بزرگت نكرده‌‏ام كه بالاي دار بروي، اول بگذار من بميرم، بعد هر غلطي كه دلت خواست...
    و هنوز هم بعد از خواندن پاره‌‏اي از پندارآن معظم زندگي‌‏ساز، احساس مي‌‏كنم تنها نيستم و مي‌‏توانم همچنان شاعر باشم.

  14. این کاربر از bidastar بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #10
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,695

    پيش فرض

    تو هيچ از خودت پرسيدهاي
    چرا اين چراغ شكسته
    اين همه حوصله نويس شبتاب خسته است ؟
    باد اين بي هر كجا وزيده لعنتي بي سواد است
    رو به دريا رفتن ياران ما
    حتما دليلي داشته است
    ورنه من كه مي دانم استعاره ي آسان دريا را
    در اوراق كدام كتاب كهنه نوشته اند
    بي خود نپرس
    غروب آن پنجشنبه ي باران ريز
    به روياي كدام سفر از ساحل ستاره گذشته ام
    به توچه ؟
    منظور اصلي شما
    اشاره به آغاز روزي از همين روزهاي روشن است
    كه مردمان ما بالاي بالاي كوه رفته اند
    بالا بالاي كوه آسمان پيدا نيست
    پرنده راه سفر ستاره پيدا نيست
    اما يك چيزي
    از آن جا يك چيزي پيداست
    پيداست
    پشت بسته ترين دروازه هاي بي چراغ چه مي گذرد
    حالا من از تو مي پرسم
    او كه براي رسيدن به صبح
    تنها در ايوان خانه ي خويش به خواب رفته است
    آيا آفتابي ترين افق هاي دوردست را هم خواهد ديد ؟

  16. این کاربر از bidastar بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


صفحه 1 از 12 1234511 ... آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •