تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




نمايش نتايج 1 به 2 از 2

نام تاپيک: اشعار پســــــت مدرن

  1. #1
    پروفشنال green-mind's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2015
    محل سكونت
    Www.
    پست ها
    899

    پيش فرض اشعار پســــــت مدرن



    شعر پسانوگرا یا شعر پست‌مدرن یکی از جریان‌های نو در حوزهٔ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] است که از آغاز ۱۳۸۰ خورشیدی در ایران به راه افتاد.




    ( ویژگی‌های شعر پسانوگر )


    از ویژگی‌های اصلی شعر پسانوگرا می‌توان به ساختارشکنب، معناگریزی، نگاه متفاوت، [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (یا پلی‌فونی) و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ، جدال با سنت، به چالش کشیدن دین و افکار کهن و به کار بردن الفاظ عامه و تکیه کلام‌های چندزبانی و یا رکیک اشاره کرد و همچنین کلاژ، بی قاعدگی (فقدان نظم مرکز محور)، رشد غیر خطی، ساختار نامتمرکز، [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ، عدم قطعیت (شک اندیشی)، ذهن گرایی (تجرید گرایی)، ایهام، انتزاع ، تکرار و تسلسل، دو پهلویی و جریان سیال ذهن، از جمله مولفه‌هایی می‌باشد که در شعر پسانوگرا رایج است.
    یکی از عناصری که در غزل‌های پست مدرن به چشم می‌خورد «شکست روایت» است، یعنی دیگر ساختار خطّی و روایی بر غزل حکمفرما نیست. در غزل کلاسیک واحد شعر، مصرع یا بیت است، امّا در غزل پست مدرن کلّ غزل واحد است. مسألهٔ «مرگ مؤلّف» با آن که بیشتر به دید ما به اثر برمی‌گردد و در متن نیاز به رویکردی خاص ندارد، امّا در «غزل پست مدرن» روی آن بسیار کار شده است.




    ( شعر در ایران )

    شعر پست مدرن، شعری است که از هنجارها و اصول و قواعد شعری و سنت ها می گریزد از ‹‹قالب، ساختار و شکل ›› و نیز رویکرد به مضمون های متفاوت هم یکی دیگر از ویژگی های شعر پست مدرن است.

    در مطالعه جریان‌های شعر معاصر فارسی، یکی از صورت‌های موجود این جریان‌ها، شعر پسانوگرا (پست‌مدرن) است که بخشی از شعر دهه‌های اولیه قرن حاضر تاکنون را به خود اختصاص داده است. جریان پسانوگرا، اگرچه در طول حیات خود، اغلب زیر سایه شعر کلاسیک و نو قرار داشته، حجم قابل ‌توجه‌ای از آثار شعری سروده شده، به‌ویژه اشعار دهه هفتاد را دربر داشته و تأثیرهای گوناگونی بر ادبیات و شعر فارسی برجای گذاشته ‌است که برای بررسی چگونگی خلق، ویژگی‌ها و تأثیرات آن احتیاج مبرم به تبارشناسی آن است. چه‌آنکه پی‌بردن به مؤلفه‌های خاص این جریان، بدون در نظر گرفتن عناصر فکری سازنده و خط سیر رشد آن، غیرممکن است.

    به گزارش شبکه خبری فرهنگ و هنر، شعر پسانوگرای (پست‌مدرن) فارسی، «شعری متفاوت است که بیشتر بر کارکردهای زبانی تکیه دارد» (حسن‌لی،1383: 71). اغلب پژوهشگران، ریشه‌های شعر پسانوگرا را در شعرهای بیژن جلالی می‌دانند و آثار او را به عنوان اولین نمونۀ شعر پسانوگرا قلمداد کرده‌اند. اما به نظر می‌رسد که ریشه‌های این جریان را باید در سال‌های پیش از حضور بیژن جلالی جستجو کرد. چرا که وجود مؤلفه‌های آثار پسانوگرا، را در اشعار مربوطه به شاعران پیش از آن نیز می‌توان مشاهده کرد.باید خاطرنشان کرد که اغلب ویژگی‌های شعر پسانوگرا را می‌توان در آثار شاعران سنتی، در طول صدها سال سابقه شعر فارسی به فراوانی مشاهده ‌کرد و این مؤلفه‌ها را تک‌تک مورد کنکاش و مطالعه قرار ‌داد. ولی‌ به‌ علت اینکه، این ویژگی‌ها هیچ‌ کدام در غالب اندیشه و فلسفه پست‌مدرن موردنظر، قرار ‌ندارد به عنوان صنایع ادبی سنتی و جهان‌بینی شخصی، مورد توجه قرار گرفته‌اند و نمی‌توان آن‌ها را در طبقه‌بندی‌های رایج پست‌مدرن جای‌داد. دیگر اینکه هیچ اثری را نمی‌توان تنها به صرف داشتن ویژگی‌های گاه‌ و بیگاه مشترک با یکدیگر، در یک جریان کنار هم قرار‌ داد. در جریان شعر پسانوگرا، مهم ترین عنصر، که در مرکز این جریان قرار می‌گیرد، معارضه فکری و فلسفی این جریان با معادلات عقل‌محور، اخلاق‌گرا و نظام‌مند دنیای مدرن، با تأکید بر ناخودآگاه ذهن و توجه مفرط به زبان است. در نتیجه در شرح این جریان و تبارشناسی آن رجوع به فلسفه پست‌مدرن را با ویژگی‌های خاص خود مورد نظر قرار گرفته است و بر همین اساس به تبارشناسی آن پرداخته‌ شده است.

    در جریان تغییر سبک شعر فارسی از کلاسیک به نو، اتفاقات گوناگونی افتاده و نظریه‌های مختلفی طرح شده‌است. در نتیجه تغییر سبک شعر فارسی را باید نتیجه تلاش گروه‌های فکری گوناگون دانست. در نگاهی به شعر معاصر، جریان تغییر سبکی در مسیر حرکت خود، از شعر سنتی به نیمه‌سنتی و سپس به نیمایی و شعر منثور می‌رسند. در این حرکت «همه آنچه که در پیوند با نوگرایی و نوآوری، از سوی جریان‌های گونه‌گون شعر معاصر پدید آمده یا پیشنهاد شده ‌است، از این چهار حوزه بیرون نیست: زبان، شکل و ساختار، صور خیال، معنا و محتوا» (حسن‌لی،1383: 92). قابل ذکر این که شعر پسانوگرا نیز به نوعی آفریده همین تحولات سبکی بوده‌ است. آنچه در تبارشناسی شعر این جریان باید مورد توجه قرار گیرد این است که، این آثار پیش از اینکه در چهار‌چوب تغیر سبک شعر فارسی، خلق شده باشند، متأثر از مکاتب غربی قرن بیستم هستند. مکتب‌های فکری‌ای که عموماً با نام «ادبیات ویرانگر»،- از«دادائیسم» تا «پست‌مدرن»- از نظر موقعیّت فرهنگی و تاریخی، تحت عنوان ادبیات «پسامدرن» طبقه‌بندی شده‌اند.حوادث و اتفاقات دنیای مدرن را باید مهمترین عامل تغییر نوع نگرش فکری و فلسفی دنیای جدید دانست. در ایران وقوع انقلاب مشروطه و عوامل شکل‌دهنده آن، عمده‌ترین عامل تغییر سبک شعر سنتی به نیمایی و نو قلمداد می‌شود. اتفاقاتی که خود ریشه در ارتباطات گسترده ایرانیان با دنیای خارج دارد. همچنین وجود نابسامانی‌های موجود در دنیای مدرن غرب و بروز جنگ‌های جهانی، زمینه‌ساز تولد فلسفه فکری جدیدی شد که خود را در معارضه با کلیه عناصر ارزشی دنیای مدرن قرار داد و نهایتاً به فلسفۀ پست‌مدرن معروف گردید. فلسفه پست‌مدرن، خالق ادبیات پست‌مدرن است. ادبیاتی که از سال‌های اول قرن بیستم با بروز ادبیات پسارئالیستی خود را به عنوان جریان ادبی غالب دنیای غرب تثبیت کرد.

    حضور جریان ادبی پسارئالیسم، با زیرمجموعه‌های خود از قبیل جریان‌های دادائیسم، سورئالیسم، ساختارگرا و ساختارشکن، کشورهای دیگر از جمله ایران را نیز از تأثیر خود بی‌نصیب نگذاشت و به انحای مختلف، شعر فارسی را نیز به خود مشغول نمود. در جریان حوادث پس از ا‌نقلاب مشروطه، ارتباط ایرانیان با اروپاییان و غرب بیش از پیش گردید. چاپ گسترده نشریات و کتب، ورود آثار ترجمه و همچنین ورود ایرانیان تحصیل کرده در کشورهای غربی به ایران، باعث ورود اندیشه‌های جدید غربی به کشور شد. هم‌زمانی تغییر سبکی فارسی با انقلاب مشروطه و تغییرات فکری جدید در غرب، زمینه پیدایش جریان‌های نوگرا را در کشور آماده کرد و نواندیشان بسیاری با نظریه‌های متعددی، داعیه‌دار خارج کردن ادبیات فارسی از بن‌بست گردیدند. شعر پسانوگرای فارسی نیز یکی از این جریان‌ها بود که با تأثیرپذیری از شعر معاصر غرب، «عصیان» بر علیه نظام شعر فارسی را در دستور کار خود قرار داده بود. «این طرز نو نه فقط مخالف سمبولیسم اجتماعی و نمادگرایی و تعهد، که اصولاً مخالف هرگونه منطق و معنائی در شعر بود؛ اتفاقی که در شعر فرانسه و بعد در دیگر جاها تحت نام دادائیسم و سوررئالیسم روی داده بود» (لنگرودی، 1381: 35).

    در بررسی فعالیت شعری این جریان، هرچند تندر- کیا اولین بیانیۀ عصیانگر را صادر کرد، ولی باید توجه داشت که اولین شعر متأثر از شعر نوین آمریکا را به نام محمد مقدم ثبت نموده‌اند. هر چند او خود از این تأثیرپذیری ابراز بی‌اطّلاعی کرده‌است. در این بررسی همچنان به نام‌هایی چون هوشنگ ایرانی، احمدرضا احمدی، یداله رویایی، بیژن جلالی و... برمی‌خوریم. «تندرکیا و هوشنگ ایرانی با اقدامی ظاهراً متهورانه (طرح پیشنهادهای تازه) جریان‌های هنری ناپایداری را در شعر نو فارسی پدید آوردند... تندرکیا هویت (اجرا)ی زبانی را به نوعی تفنن و یا بازی لفظی تقلیل داد. تصور او از نوآوری و نقض سنت‌های ادبی، فاقد جنبه تکوینی (آفرینشی) و در نتیجه خام و خسته و شکسته - بسته به نظر می‌رسد... . تندرکیا خواسته یا ناخواسته، بی یا کم هویتی خود را در تقابل با دستگاه زیباشناختی شعر نیما قرار می‌داد که از آن اطلاع چندانی نداشت.» هوشنگ ایرانی که شاعری نقاش و مترجمی متفکر و گوشه‌گیر بود، بسیاری از خامی‌های تندرکیا را در رفتارهای زبانی نداشت، ا‌ما از همان سال 1330 که مجموعه «بنفش بر خاکستری» را منتشر کرد، بسیاری ازسنت‌گرایان را برآشفت و موج وسیعی از اعتراضات را برانگیخت. ... احمدرضا احمدی در دهه چهل با شعر موج ‌نو و یدالله رؤیایی در دهه پنجاه با شعر حجم همچنان در پی سنت‌شکنی و نوآوری برآمدند. با آن که حرکت این دو تن و همراهان آن‌ها سنجیده تر و شاعرانه‌تر و متعادل‌تر از تندرکیا و هوشنگ ایرانی بود، امّا همچنان نسبت به شعر معاصر زمان خود (چون: شعر شاملو، اخوان، فرخزاد و سپهری) در مجامع ادبی مقبولیتی نیافت و در حاشیه ماند» (حسن‌لی، 1383: 55-50).

    توالی جریان‌های زبان گرا و تعهدگریز فارسی، با تأثیرپذیری از یکدیگر که ریشه در آثار پسارئالیستی غرب دارد، در ادامه، شعر موج‌نو و حجم، شعر تجسمی و موج ‌ناب را به دنبال دارد. «در بحبوحه موج‌سازی‌های دهه پنجاه، موج کوتاه و گذرای دیگری به نام «شعر تجسمی یا پلاستیک» نیز از سوی اسماعیل نوری علا در اوایل دهه پنجاه مطرح شد. این گونه شعری با آن که می‌خواست از ابهام بپرهیزد و از عنصر تصویر بهره‌مند باشد، مایه‌هایی از موج‌نو و شعر حجم را در خود داشت. ... موج ناب از بقایای رها شده انواع موج ‌نو (موج‌ نو، شعر حجم و شعر پلاستیک)، با شعرچند شاعر جوان پیدا شد، شاعران جوانی که عموماً اهل مسجد‌سلیمان و تحت‌تأثیر هوشنگ چالنگی (شاعر مهم موج ‌نو) و بعضاً بیژن جلالی بودند و نخستین آن‌ها که معرفی شد، آریا آریاپور (حمید کریم پور) در مجله تماشا بود».

    اصطلاح «شعر پست‌مدرن» در شعر معاصر فارسی، مشخصاً به شعر زبان‌گرای دهه هفتاد و عمدتاً رضا براهنی اطلاق شده است. شعری که بیژن جلالی را آغازگر آن پنداشته‌اند. اما همان‌گونه که بیان شد و درمنابع متعدد نیز ذکر شده‌است، شعر جلالی نیز، خود، برخاسته از انواع موج ‌نو است. براساس آنچه‌ که بیان شد موج ‌نو حرکتی هرچند متعادل‌تر، در راستای حرکت تندر- کیا و ایرانی بود که آن‌ها هم، رویکردی به آثار پسامدرن غربی به ‌شمار آمده‌اند. در نتیجه، در تبارشناسی این جریان و بررسی چگونگی ظهور، رشد و حرکت آن، چاره‌ای جز کنکاش در جزییات شکل‌گیری گروه‌ها و آثار مرتبط با آن نیست.
    ویکی پدیا
    شبکه خبری فرهنگ و هنر




  2. #2
    پروفشنال green-mind's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2015
    محل سكونت
    Www.
    پست ها
    899

    پيش فرض

    .اما تو رفته‌ای

    تو رفته‌ای
    و بحران نوشیدن چای بی تو در این خانه
    مهم‌ترین بحران خاورمیانه است و
    این احمق‌ها هنوز سر نفت می‌جنگند

    پوریا عالمی


      محتوای مخفی: کامل شده 




    معاهده‌ی ما
    ترکمن‌چای نبود
    عهد ساده‌ی نوشیدن چای بود
    در عصرهایی که حسابش از تاریخ معاصر جداست
    هرچند خورشید همیشه به دامان غرب پناهنده می‌شود
    اما روشنایی خانه
    چشمان تو و گردسوزی ساده بود
    که شب را به صبح می‌رساند


    کاغذهای کاهی
    نه اعلان‌های شهربانی نه اعلامیه‌های مجازات بود
    کاغذهای کاهی فرصت اندکی بود برای نوشتن، دوست داشتن و نوشتن دوستت دارم
    خورشید ملاک تمدن نبود
    وقتی سایه‌روشن پیراهن تو مرزهای شرق و غرب را معین می‌کرد


    کشف حجاب
    نه به ضرب و زور و دستور شاه
    که تواقفی دوجانبه بود بین آرمان‌گرایی من و سست‌عنصری دکمه‌های پیراهنت
    که زود وا دادند
    و دست تو را رو کردند
    و این سقف خواسته‌های من بود
    همین شد که بعد از تو هیچ نسلی به کف خیابان و کف خواسته‌هاش تن نمی‌دهد


    خون در کف خیابان
    خون در کف اتاق
    خون در کف حمام
    و خون روی تخت
    ما و خانه و خیابان با هم به بلوغ رسیدیم


    از آن بحبوحه‌ی تاریخی سال‌ها گذشته است
    فصل‌ها آن‌قدر رفتند
    که بهار عربی رسید
    بهار عربی یعنی ربیع
    و اینجا ربیع یعنی گلاب
    و گلاب یعنی فاتحه
    و فاتحه این شعر
    و فاتحه این معاهده خوانده شده است با عملیات انتحاری من برای حفظ تو در این جمله در این برهه
    اما تو رفته‌ای
    تو رفته‌ای
    و بحران نوشیدن چای بی تو در این خانه
    مهم‌ترین بحران خاورمیانه است و
    این احمق‌ها هنوز سر نفت می‌جنگند





    .






Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •