تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 5 12345 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 47

نام تاپيک: ارتباط زبان فارسي و ساير زبان ها

  1. #1
    پروفشنال shvalaie's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    631

    پيش فرض ارتباط زبان فارسي و ساير زبان ها

    سلام دوستان

    هيچ مي‌دونستين كه بعضي از واژهايي كه فكر مي‌كنين مثلا انگليسي يا فرانسوي، عربي و يا حتي روسي هستن، در واقع، ايراني هستن؟ اين واژه‌ها در اصل ريشه‌اي ايران باستاني داشتن و بعد توسط زباني مانند زبان تركي و يا مستقيما وارد زباني مانند روسي، فرانسوي، انگليسي و ... شدن و بعد دوباره به زبان خودمون برگشتن.

    از واژه‌هاي عربي كه خيلي ميشه مثال زد:
    سپيد كه حالا شده سفيد
    پيل كه حالا شده فيل
    نرگس كه حالا شده نرجس
    نارنگ كه حالا شده نارنجي
    و .... اما واژه‌هايي كه در زبانهاي روسي، فرانسوي و آلماني هستن:

    واژه استكان: به نظر يك واژه‌شناس روسي، اين واژه در اصل همان «دوستگاني» فارسي (در فارسي قديم به معناي جام شراب بزرگ و يا نوشيدن شراب از يك جام به افتخار كسي) است كه از قرن 16 ميلادي از طريق زبان‌هاي تركي وارد زبان روسي شده و به شكل استكان درآمده و حالا در واژه‌نامه‌هاي فارسي اين واژه را وام‌واژه‌اي روسي مي‌دانند.

    پيژامه: همان «پاي‌جامه» فارسي است كه در زبانهاي فرانسوي، روسي، و انگليسي وارد شده و بعد به خودمان برگشته و فكر مي‌كنيم كه خارجي است.

    سارافون: اين واژه در اصل «سراپا» (فارسي) بوده كه از طريق زبانهاي تركي وارد زبان روسي شده، تلفظ آن عوض شده و در حال حاضر سارافون به نوعي لباس ملي زنانه روسي گفته مي‌شود كه بلند و بدون استين است.

    كيوسك: اين واژه در اصل «كوشك» و يا «گوشه» فارسي و فارسي باستان بوده كه تغيير شكل داده و به شكل كيوسك درآمده.

    در ضمن كلمات زير هم از زبان فارسي وارد زبانهاي اروپايي شده‌اند:
    شغال
    روسي: shakal
    فرانسه: chacal
    آلماني: schkal

    شال (كه ريشه‌اش هندي است)
    روسي: shal'
    انگليسي: shawl
    آلماني: schal
    فرانسوي: chale

    كاروان
    فرانسه: caravane
    روسي: karavan

    كاروانسرا
    روسي: karvansarai
    فرانسه: caravansérail
    آلماني: karawanserai

    منبع: واژه‌هاي دخيل فارسي در روسي، ليلا عسگري، نامه فرهنگستان، شماره پياپي 29 (زير چاپ)

  2. #2
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    پست ها
    316

    پيش فرض

    با تشكر.
    بسياري كلمات ديگه فارسي هم هستن كه در زبانهاي ديگه با تغييرات و يا تلفظي متفاوت استفاده ميشن.
    در اين كشورها به هيچ وجه منكر ريشه اصلي اين كلمات نميشن. در فرهنگ لغات معروف تمامي اين كشورها ريشه كلمات هميشه قيد ميشن و نام كشور هم برده ميشه.
    دليل ورود بعضي كلمات يك زبان به زباني ديگه هم نبودن كلمه معادل دقيق اون كلمه به همون معنا و مفهوم در اون زبان بوده و هست. گاهي خبرهاي جهاني باعث ورود اين كلمات خارجي در يك زبان ميشن. ساختن كلمه معادل يك كلمه در زباني متفاوت يكي از وظايف اكادمي فرهنگي كشورها هست اما هميشه اين كلمات وجود ندارن و مثلا يك خبرنگار به ناچار كلمه اصلي اون زبون رو با توضيحاتي در موردش در خبرش استفاده ميكنه و بعد به خاطر استفاده عموم از اون كلمه, كلمه وارد فرهنگ لغات اون كشور ميشه.
    شايد با يك توضيح بهتر بتونم اين مسئله رو روشن كنم.
    مثلا كلمه حجاب كلمه وسيعي هست و تفسير هاي مختلفي داره. در بعضي از كشورها از كلمه حجاب به معناي پوشش استفاده ميشه و در بعضي ديگه اون رو پوشش اسلامي تفسير كردن (فعلا وارد جزئيات مفاهيم ديگه اين كلمه نميشم چون منظور از اين توضيحات, اداي مطلب ديگه اي هست). اما در هر كشوري اين پوشش نه تنها اسمي براي خودش داره بلكه شكل ظاهريشون هم با هم فرق داره. مثلا لباس شنل مانند در بعضي كشورهاي افريقاي شمالي نوعي حجاب يا پوشش مذهبي هست. در بعضي ديگه لباسي شبيه عبا باز پوشش مذهبي هست و يا در ايران مثلا چادر هست. خوب در اين مثالها دسته اول اين پوشش رو جلبه و دسته دوم, عبايه و در ايران چادر مينامن. نظر به اينكه اين پوششها شبيه هم نيستن در اكثر زبانهاي دنيا كلمات اصلي و محلي اين پوششها در ابتدا در يا سفر نامه ها و يا خبرها بكار رفتن و بين مردم استفاده از اونها رايج شده و اكادمي فرهنگي اين كشورها هم ترجيحا اصل اين كلمات رو نگه داشتن و وارد فرهنگ لغات اون زبونها هم شدن و توضيحات در مورد ريشه اين كلمات و مناطق استفاده از هر يك از اين پوشش ها هم قيد شده.
    همونطور كه سماور كه اصلش روسي هست با همون كلمه سماور در ايران استفاده ميشه و فقط كمي تلفظش تغيير كرده و محلي شده.
    يا كلمه بهشت پارسي كه در ابتدا پرديز (با فتحه روي تمام حروف) و بعد پرديس بوده و كلمه پرديس به معناي بهشت در بسياري از كشورها با تلفظ هائي گوناگون استفاده ميشه.

  3. #3
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض

    سلام
    خيلي خيلي برام جالب بود!!!
    به خصوص پيژامه و سارافون!!!
    يه دونه هم من يادم مياد...واژه "شربت" كه ربشه فارسي داره در انگليسي به همين صورت: sherbet يا sharbet استفاده ميشه. البته توي زبون هاي ديگه نمي دونم

    اين ريشه مشترك كلمات در زبانها به نظرم خيلي بحث جالبيه
    ممنونم از مطلبتون
    موفق باشين

  4. #4
    حـــــرفـه ای *NashenaS*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    ∞±
    پست ها
    2,395

    پيش فرض

    سلام...

    تعداد این کلمات اینقد زیاده که بعضی وقت ها از شمار در می ره...

    خصوصا در درس های فنی و علوم خیلی از این ها ظاهر می شن...

    نمونه هایی که من یادم می اد :

    Seam: سیم
    Tariff: تعریف (تعرفه)
    Algebra: جبر
    و
    ...

    نباید از اینا بگزه ادم به همین سادگی...

    موفق باشین.

  5. #5
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض

    سلام
    البته ناشناس عزیز این دو مورد:

    Tariff: تعریف (تعرفه)
    Algebra: جبر
    که هر دو از عربی وارد انگلیسی شده

  6. #6
    Banned G A B R I E L's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Shahr Sakht Afzar.CoM
    پست ها
    759

    پيش فرض

    سلام

    نکته جالب دیگر نام پیامبران الهی است که در زبانهای مختلف به اشکال مختلف در اومده اند :

    مثلا زبان انگلیسی :


    دانیال : Daniel

    یعقوب : Jacob , Jakob

    ابراهیم :Abraham

    داود : David

    اسحاق فرزند حضرت ابراهیم علیه السلام : Isacc (مثل ایساک نیوتون : اسحاق نیوتون)

  7. #7
    Banned G A B R I E L's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Shahr Sakht Afzar.CoM
    پست ها
    759

    پيش فرض

    نام فرشته الهی ((میکائیل)) در زبانهای مختلف به شکل زیر در اومده :

    فارسی و عربی : میکائیل

    انگلیسی : مایکل

    فرانسه : میکائیل و میشل

    آلمانی : میشائیل (مثل میشائیل بالاک!)

  8. #8
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    فولادشهر
    پست ها
    2,228

    پيش فرض

    با سلام
    paradise
    یا همون پردیس یا بهشت
    من یه جا دیدم از فارسی وارد انگلیسی شده

  9. #9
    اگه نباشه جاش خالی می مونه vbigdeli's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    پست ها
    410

    پيش فرض

    نقل قول نوشته شده توسط *سینا*
    با سلام
    paradise
    یا همون پردیس یا بهشت
    من یه جا دیدم از فارسی وارد انگلیسی شده
    مبادلات کلمه ای بین فرهنگ ها زیاد هستش،ولی خوب هیچ زبانی مثله هبری(ابری) و یونانی در در زبان های دیگر دنیا تاثیر نداشته!

  10. #10
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    Tabriz
    پست ها
    3,505

    پيش فرض اینا هم هست

    سلام
    خیلی جالب بود
    """"""""""""""""""""""
    زبان فارسی مانند بیشتر زبانهای زنده، آمیزش و دادوستدهایی با دیگر زبانها داشته است. در طول تاریخ به علت قرار داشتن ایران در منطقه‌ای که کانون دادوستد فرهنگی و بازرگانی و حتی هدف جنگ های دائمی بوده است، زبان فارسی همیشه در حال تعامل با زبان های دیگر بوده است. در بین زبانهای بیگانه، به خاطر رواج زبان عربی در دنیای اسلام، بیشترین آمیزش با زبان عربی بوده است که باعث گسترش واژگان آن شده است. برخی این آمیختگی با زبان ناهمخانواده عربی را مایه پیچیدگی ناموزون دستور زبان فارسی می‌دانند (همچون 16 جمع شکسته اضافه و 14 باب فعلی) و برخی هم با این نظر موافق نیستند.

    زبان فارسی از زبان های بسیاری تاثیر پذیرفته است که از جمله می‌توان به زبان های زیر اشاره کرد:
    * ۱ عربی
    * ۲ ترکی
    * ۳ مغولی
    * ۴ روسی
    * ۵ فرانسوی
    * ۶ انگلیسی
    عربی

    بیشترین اثرگذاری را بر زبان پارسی داشته است به گونه‌ای که درصدی از واژه‌های پارسی نوین در برگیرنده واژه‌های وام گرفته شده از عربی می‌باشند. برخی منابع درصد 40 تا 50 درصد را برای این وامگیری یاد کرده‌اند (مرجع 1) که می‌تواند تنها درباره برخی نوشته‌های دوره‌های قاجاری یا صفوی یا دسته‌ای از نوشته‌های سیاسی و دینی امروزی درست باشد. بسته به اینکه کدام زمینه از کاربرد زبان پارسی را در نگر داشته باشیم، درصد وام‌‎واژه‌ها در آن ناهمسان است. برای نمونه شمار واژه‌های عربی در زبان گفتگوی روزانه با درصد آن واژه ها در یک خطبه روحانی ناهمسان است.

    پس از ورود اسلام به ایران زبان عربی نفوذی گسترده در ایران پیدا کرد به گونه‌ای که بیشتر دانشمندان ایرانی چیرگی کافی به عربی داشتند. از این رهگذر واژه‌های عربی بسیاری به زبان پارسی وارد شد. بسیاری از واژه‌های عربی هنوز در زبان پارسی رایجند ولی درصد آنها با روندی کند رو به کاهش است.

    عربی افزون بر سخت نمودن دستور پارسی و پرواژه‌تر کردن زبان پارسی، ایرانیان را با وزن های عروضی سروده‌های عربی آشنا نمود (البته بی گمان ایرانیان در کشف، گسترش و مدون کردن این اوزان پس از آشنایی ابتدایی با آنها، مستقل از ادبای عرب فعالیت نمودند و حتی نقشی بسیار بارزتر از اعراب در این زمینه داشتند). این وزن ها ابزاری بسیار نیرومند را در دست شعرای پارسی زبان قرار داد که به همراه بهره گیری از واژه‌های تازه‌وارد شده عربی سروده‌های خود را با آسانی بسرایند و به کمک این ابزارها شعر پارسی رادر زمانی کوتاه به اوج برسانند. با فروپاشی امپراتوری های عرب در سده‌های گذشته رفته‌رفته از نفوذ عربی در پارسی کاسته شد و واژه‌های کم کاربرد عربی کم کم به فراموشی سپرده شد. ولی انبوهی از واژه‌های عربی که آوایش پارسی یافته بودند هنوز هم در زبان پارسی وجود دارند.

    ولی مهمتریـن تأثیـر زبان عربی در زبان پارسی نازا شدن دستگاه کارواژه‌های (فعل ها) ساده زبان پارسی بوده است. برای نمونه به جای آموزاندن، تعلیـم دادن؛ به جای خوراندن، تغذیـه کردن؛ به جای کوشیـدن، سعی به عمل آوردن؛ به جای گردیـدن، تغیـیـر کردن؛ به جای برآمدن، طلوع کردن، روایی یافت. ایـن به دلیل ورود اسم مصدرهای عربی بود که به ناچار با کارواژه‌های کردن، شدن، گردیـدن، و نمودن همراه می‌شدند. بنابر این عادت بر آن شد که نخست از مصدرهای فارسی اسم مصدر بسازند و آن گاه آن اسم مصدر را به صورت ترکیـبی درآورند، مانند کوشش کردن به جای کوشیـدن؛ آموزش دادن، به جای آموزاندن؛ پرورش دادن، به جای پروریـدن؛ مالش دادن، به جای مالیـدن؛ کاوش کردن، به جای کاویـدن. کارواژه‌های مرکب، نازاست و واژه دیگری از آن نمیتوان گرفت؛ حمام گرفتن، تجربه کردن، وابستگی داشتن، دل بریدن، طلاق دادن و تهمت زدن. ولی کارواژه‌های ساده هرزبان، چشمه‌های زاینده واژگان آن زبان است، زیرا از هر کارواژه ساده چندین واژه می‌توان برگرفت. ببینید از کارواژه‌های "ساختن"، چند واژه می‌توان ساخت؛ ساز، ساززن، سازنده، سازندگی، سازش، سازشکار، سازکار، سازگار، سازمند، سازمان، سازمانده،سازور، سازوار، سازوبرگ، سازه، سازیدن، ساخت، ساختار، ساختگی، ساختمان و آهنگساز. این یکی از بزرگترین زیان های عربی بر پارسی بود که بسیاری از کارواژه‌های زاینده را به فراموشی سپرد (سپوختن، آجیدن، فساییدن و لوغیدن، ویزیدن، آهنجیدن، آزرمیدن، آهیختن، انباردن و...)

    ترکی آذری و مغولی

    تاثیرپذیری زبان فارسی از زبان ترکی و در مقابل تاثیرگذاری زبان فارسی به ترکی در طی سده‌های متمادی در اثر همجواری این دو زبان در فلات ایران صورت گرفته. زبان ترکی که در مراحلی زبان شاهان و درباریان و لشکریان بوده در حوزه‌های خاصی تاثیرات لغوی و دستوری خاصی را به فارسی بخشیده و متقابلا از آن متاثر گشته است. واژه‌های چندی در حوزه آشپزی همچون بشقاب،قاشق، قابلمه، قیمه، قورمه، بر گرفته از زبان ترکی هستند. در حوزه نظامی نیز لغات و ترکیباتی از قبیل یورتمه، گلنگدن، قنداق، قشون، چاتمه و یاغی نشانگر نقش این زبان در لشکر بوده. یکی از ترکیبات دستوری ترکی در زبان فارسی پسوند چی است که به معنی فاعل یک کار و یا دارنده شغل در اسامی همچون پستچی، تلفنچی و غیره می‌آید. یکی از نکات قابل توجه در تعامل زبان ترکی با فارسی، تلفظ حروف می‌باشد. از جمله حروفی که در تلفظ ترکها و فارسها مغایرت دارد، حرف ق می‌باشد. بنابرنظر دهخدا، کلماتی که دارای حرف ق هستند عمدتاً یا ترکی هستند یا عربی. لذا تلفظ صحیح این حرف نیز نزد ترکها و عربهاست. در ضمن یک فارس نمی‌تواند در تلفظ، بین حرف ق و حرف غ، تمایزی قائل شود و هر دو حرف را شبیه هم تلفظ می‌نماید که می‌تواند شنونده را دچار اشتباه کند. مثل: قریب به معنی نزدیک و غریب به معنی دور.
    واژه هایی نظیر آقا و خانم و چریک از زبان مغولی وام گرفته شده اند.

    روسی

    در دوران معاصر و به خصوص پس از جنگ های ایران و روسیه در زمان قاجار به همراه سیاست روسیه زبان این کشور نیز بر زبان فارسی تاثیر گذاشت. از نمونه وازه‌های روسی در زبان فارسی می‌توان به کلمه استکان و سماور اشاره نمود.

    فرانسوی

    با این که نفوذ سیاست فرانسه در تاریخ ایران معاصر هرگز اهمیت و نقش سیاست انگلیس را نداشته است اما تاثیر ادبیات و زبان در گذشته کمتر از تاثیر زبان انگلیسی نبوده است. اما به مرور زمان با پیشی گرفتن زبان انگلیسی در دنیای امروز، در ایران نیز همانند اکثر نقاط دیگر جهان از تاثیر زبان فرانسه به شدت کاسته شد.

    واژه مغازه یک واژه فرانسوی است که پس از ورو به فارسی چنان با لغات فارسی هم آوایی پیدا کرده است که شاید اغلب ایرانیان در فارسی یا حداقل عربی بودن آن شک نکنند.[نیاز به ذکر منبع] قاعده بسیار مهمی که از زبان فرانسه وارد فارسی شده است تلفظ tion در انتهای لغات فرنگی است که به شیوه فرانسوی در فارسی استفاده می‌شود. علیرغم نفوذ بسیار شدید انگلیسی در فارسی هنوز اغلب مترجمان فارسی لغات انگلیسی دارای tion را به همین شیوه فرانسوی در کتاب ها می‌نویسند. برای مثال می‌توان به واژه informationاشاره کرد که در اکثر قریب به اتفاق موارد در فارسی ( اگر به کلمه اطلاعات ترجمه نشود) به صورت انفورماسیون نوشته می‌شود. البته به نظر می‌آید در آینده‌ای نه چندان دوراین شیوه منسوخ گردد. امروزه اکثر جوانان ایرانی واژه‌های connection یا option را با همان تلفظ انگلیسی می‌شناسند و تلفظ شیوه فرانسوی آنها برای آنان ناآشناست.
    """""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""" """"""""""""""""""""""""""""""""""""""""
    حالا منم یه چند تایی میگم که اصلا فارسی هستن و عربی هم نیستن

    پلیس
    پامادور
    چک
    بانک
    امازون
    و ...
    یادم نیست .
    """""""""""""""""""""""""""
    کلماتی که از مغولی وارد شدن

    خان
    خانم
    طی = تو ترکی یعنی عروسی
    غازان
    و ....
    """"""""""""""""""
    Last edited by bb; 27-07-2006 at 06:40.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •