سلام به دوستان.بچه ها یه سوال . درد همسترینگ معافی داره؟البته به کمرم هم زده؟از این راه میشه معافی گرفت؟
سلام به دوستان.بچه ها یه سوال . درد همسترینگ معافی داره؟البته به کمرم هم زده؟از این راه میشه معافی گرفت؟
کلفت و نرم شدن نامنظم استخوانهای جمجمه، لگن و انتهاها که بیشتر در آدمهای بالای ۵۰ سال شایع است و بیشتر در استخوانهای لگن و ساق آلودگی بیماری paget به چشم میخورد. بعد از این دو قسمت، استخوان کلاویکول، جمجمه، مهرهها و استخوان ران شانس ابتلا دارند.
بر اثر این بیماری، این استخوانها درشت میشوند و تغییر شکل میدهند و خیلی راحت وآسان شکسته میشوند.
شایعترین نشانه در بیماریپاژه دردهای استخوانی است. براثر احساس خارش مزمن، حال مریضها در طول شب بدتر میشود.
نواحی آلوده ممکن است احساس شود که گرم و حساس هستند. هر وقت بیماری پاژه به جمجمه اثر کند ممکن است باعث کَر شدن گوشها شود. افزایش جریان گردشی خون در داخل استخوانهای بیمار ممکن است قلب را زیر فشار بگذارد و باعث نارسایی قلب شود. بر اثر این بیماری به ندرت یک تومور استخوانی ایجادمیشود.
علت بیماری پاژه ناشناخته است، سلولهای استخوانی که در تکثیر طبیعی شرکت دارند و بافت استخوانی تازه میسازند، در این بیماری به طور طبیعی عمل نمیکنند.
در پاژه تعادل معمولی بین تشکیل شدن استخوان و از بین رفتن آن قطع میشود به این ترتیب که بافت استخوانی تازه سریعتر از بافت استخوانی از بین رفته، تولید میشود و لاجرم استخوان درشت می شود.
● تشخیص:
این بیماری با آزمایشهای فیزیکی و معاینهی بالینی دقیق، رادیوگرافی و تستهای مختلف میسر میشود. درمانی برای این بیماری وجود ندارد ولی نشانههای آن را میتوان خفیف یا حتی درمان کرد. داروهای آرام کنندهی درد از قبیل آسپیرین یا ایبوبروفن، تزریق هورمون تیروئید (کالسی تونین) ممکن است دردهای شدید را ساکت کند. بیماری پاژه (osteitis deforman) نامیده میشود.
استخوانهای بزرگ شده و تغییر شکل یافته در بیماری پاژهی پیشرفته که به جمجمه اثر گذاشته باشد، سبب میشود تا کلیهی بیمار بزرگتر به نظر بیاید و تا اندازهیی هم بیقواره و این شرایط ممکن است باعث دردهای استخوانی و یا از بین رفتن شنوایی شود و مریض سردرد بگیرد.
● بیماری پاژه در پستان:
یک بیماری نادر بدخیم است که در آن توموری در مدخل مجاری شیری در نوک پستان رشد میکند. علائم شامل خارش و سوزش در نوک پستان آلوده و گاهی درد در نوک پستان است که معالجه نخواهد شد. این بیماری شبیه به اگزمای پوست است و در بیشتر موارد در خانمها بعد از یائسگی ظاهر میشود. تشخیص با بیوپسی انجام میشود و درمان شبیه کانسر پستان است.
● بیماری پاژه در زهار:
نوعی کانسر پوست در ناحیهیی از وولو است. نشانهها شامل خارش و درد شدید عود کننده است. ضایعهی قرمز ابریشمی (Red Velvety) با حاشیهی واضح روشن یا پچهای سفید ممکن است روی وولو، آنوس، واژن یا در ناحیهیی بین آنوس و واژن ظاهر شود.
بسیاری از زنها ابتدا نشانهها را ندیده و بیاهمیت تلقی میکنند و از این رو بیماری ممکن است برای مدت طولانی تشخیص داده نشود. علت بیماری پاژه در وولو معلوم نیست. تشخیص این بیماری با بیوپسی و برداشتن آن با جراحی لازم میشود.
دکتر عبدالپیمان علویان
بیهوشی
هفته نامه پزشکی امروز
گال از آن دسته بيماريهايي هست كه شايد بتوان با بهبود كيفيت زندگي و افزايش سطح بهداشت جامعه آن را كنترل كرد امگال را نمي توان از ياد برد . هنوز هم بسياري از مناطق ايرانهستند كه در فصولي از سال از اين بيماري انگلي رنج مي برند و گال آنها را آزار و اذيت مي كند .
گال يا جرب ( Scabies) يك بيمارى عفونى خارش دار و عامل آن بندپايى از گروه مايت ها يا هيره ها بنام علمى Sarcoptes scabiei است. مايت ها موجوداتى شبيه كنه اما بسيار كوچكتر و ميكروسكوپى و ماده هاى آنها با اندازه اى در حدود ۳/۰ ميلى متر هستند .
اين بيمارى شايع ترين بيمارى پوستى خارش دار در جهان است و سالانه بيش از ۳۰۰ ميليون نفر در دنيا به آن مبتلا مى شوند. مايت نر كه اندازه اش تقريبا نصف ماده است پس از بارور نمودن جنس ماده، بعد از مدت كوتاهى مى ميرد.. محل زندگى انگل، داخل پوست بدن انسان است و پس از انتقال به ميزبان، قسمت سطحى پوست بدن را به صورت عمودى سوراخ كرده سپس به ايجاد تونل در سطح افقى مى پردازد بطوريكه در هر شبانه روز حدود ۳-۲ ميليمتر پيشروى مى كند و تخمهايش را در داخل آن قراردهد. هيره ماده در طول زندگى ۵-۴ هفته اى خود در داخل نقب هاى داخل جلدى حدود ۵۰-۴۰ تخم مى گذارد كه بعد از ۵-۳ روز حدود ۱۰ درصد آنها باز ميشوند و لاروهايي از آنها خارج مى شوند كه از سلولهاى پوست تغذيه كرده و تونلهاى جديدى را ايجاد مى كنند و نهايتا به هيره بالغ تبديل مى شوند.
دوره زندگى هيره از تخم تا تخم ۲۴-۱۰ روز طول مى كشد. راه اصلى انتقال، تماس نزديك حداقل براى ۱۵ دقيقه با افراد آلوده و گاهى از طريق وسايل آلوده مى باشد.
اين انگل هنگامي كه روي پوست مي نشيند پوست را سوراخ مي كند و به زير پوست مي رود . هيره در زير پوست تونل هايي را حفر مي كند و در آنها شروع به تخم ريزي مي كند و كلاً زندگيش در همين تولنها خلاصه ميشود . تقريباً پس از گذشت يك ماه از ورود انگل به بدن بيمار كم كم علايمي را در خود مي بينيد كه نويد دهنده گال هست .
با توجه به زمان طولاني بيماري به (( خارش هفت ساله )) هم مشهور است . مردم از زمانهاي بسيار قديم اين بيماري را مي شناخته اند و براي درمان آن از آ‘ گرم معدني حاوي گوگرد استفاده مي كرده اند . بيماري گال در تمام دنيا بخصوص در نواحي گرم و مرطوب شايع است .
آنچه مسلم است رعايت نكردن بهداشت فردي ، فقر اقتصادي ، جنگ و محلهاي پر جمعيت مانند سربازخانهها ، بيمارستانها ، و شبانه روزيها ، در انتشار بيماري نقش اساسي دارند .
[
عامل بيماري :
عامل بيماري ، انگل بسيار ريزي به نام ساركوپت اسكابيي است كه در حدود ۴/۰ ميليمتر طول دارد ، شكل آن شبيه لاك پشت است و داراي چهار جفت پاي كوتاه مي باشد .
انگل ماده بعد از مستعد شدن روي پوست شروع به كندن تونل در لايه شاخي پوست مي كند ، طول كانال معمولاً چند ميليمتر است و گاهي تا چند سانتيمتر نيز مي رسد ، جنس ماده دراين تولنها در شبانه روز ۲ تا ۳ تخم بزرگ مي گذارد و در مدت ۳۰ تا ۶۰ روز به تخمگذاري مي پردازد تا بميرد .
طريقه انتقال :
انگل بوسيله تماس مستقيم پوست با پوست و به نسبت كمتري از طريق لباس و رختخواب و ملافه هاي آلوده شده و تماس جنسي منتقل مي شود ، بچه ها معمولاً اولين عضو خانواده اند كه به اين بيماري مبتلا مي شوند . حوابيدن كودكان با يك ديگر و يا استفاده از لباس و وسايل همديگر به انتشار بيماري كمك مي كند .
علائم بيماري :
نشانه اصلى بيمارى خارش است. خارش معمولاً شبانه و شديد است و هنگام خواب در بستر كه بدن شخص گرم مى شود اتفاق مى افتد. انگلها در اثر گرم شدن محيط و در بعضى مواقع به دنبال گرفتن دوش آب گرم نيز فعال شده و خارش شروع مى شود. علايم ديگر شامل ضايعات پوستى قرمز رنگ و برجسته، تورم موضعي، بثورات جلدى و تونلهاى زيرپوستى به طول ۱۵ ـ ۳ ميلى متر است. دانه هايى به شكل مرواريد كه محتوى مايع شفاف بوده و هاله اى قرمز رنگ دور آن را احاطه كرده، روى پوست پديد مى آيند و اندازه هر يك از دانه ها كه به صورت تاول قابل ديدن است، معمولاً به اندازه ته سنجاق مى باشد و ممكن است به علت خاراندن زياد شكل خود را از دست داده و به صورت اثرات خراش مانند يا به صورت زخمهايى در محلهاى آلوده ديده شود. هيره هاى اسكابئى نقاطى از بدن انسان كه داراى پوست ظريف، چين خورده و مرطوب ايت مانند پشت و كف دستها، فضاهاى بين انگشتان، مچ، آرنج، زير بغل، و كشاله ران و نوك سينه را آلوده مى كنند. در شيرخواران صورت، كف و قوزك پا نيز ممكن است درگير شود. تشخيص قطعى با آزمايش ضايعات جلدى و مشاهده مايت در زير ميكروسكوپ صورت مي گيرد.
محل نفوذ انگل بصورت يك آبدانه يا سرخدانه و يا بصورت مجاري كوچك خطي مي باشد ، مهمترين علامت خارش شبانه است و اين خارش شديد در بستر گرم و موقع حمام كردن به علت تحريك انگل شديد تر مي شود . خارش پوست ممكن است سبب ايجاد زخم و گاهي تورم غده هاي لنفاوي و تب شود . محل جايگزيني انگل بيشتر ،لاي چينهاي پستان خانمها و اطراف دستگاه تناسلي و مقعد مي باشد .
راههاي سرايت و انتقال بيماري:
انتقال از طريق كوچكترين تماس مستقيم با پوست بيماران وهم چنين از طريق لباس ( خصوصاً لباس زير ) ملحفه و ساير وسايل شخصي آلوده صورت مي گيرد .
تماس نزديك حداقل براي ۱۵ دقيقه با افراد آلوده و انتقال از طريق وسايل آلوده راه اصلي انتقال است.
ساير راههاي انتقال بيماري شامل موارد زير است:
۱) خوابيدن در بستر ديگران
۲) زندگي در محيطهاي اجتماعي شلوغ
۳ ) انتقال از راه لباس و يا وسايل آلوده مثل لباس خواب
۴)بازي كودكان با يكديگر مخصوصاً در مهدكودكها
۵ ) نگهداري از اشخاص آلوده
آیا سگ و گربه هم ناقل بیماری هستند؟
سگ ها و گربه ها دارای انواع متفاوتی از انگل ها هستند که درصد بسیار زیادی از آنها نمی توانند به راحتی به انسان انتقال پیدا کند. انگل های بخصوصی بر روی بدن سگ ها وجود دارند که بیماری گال را انتقال می دهند و با نام mange شناخته می شوند. البته زمانیکه انگل های بدن گربه سانان و سگ سانان با پوست انسان برخورد میکنند، به راحتی نمی توانند به بقای خود ادامه دهند و تنها یک خارش سطحی را بوجود آورده و سپس از بین می روند. این قبیل خارش ها با بیماری خارش انسانی که با گذشت زمان بد و بدتر می شود و تا زمانیکه به درستی درمان نشود از بین نمی رود، تفاوت دارد.
آيا خطرناك است؟
گال خطرناك نيست اما مسري ميباشد و اگر فوراً معالجه نشود به ديگر اعضاء فاميل يا كلاس مدرسه سرايت ميكند.
درمان :
تمام اعضاي خانواده و كساني كه در تماس نزديك با فرد مبتلا مي باشند بايد همزمان درمان شوند . بهترين دارو در حال حاضر (( محلول گامابنزن )) ميباشد و طريقه درمان بدين صورت است كه بيمار قبل از خواب ، محلول گامابنزن را از گردن به پايين بدن بويژه بين انگشتان دست و پا ، كف پاها ،زير بغل و ناحيه تناسلي بمالد ، روز بعد بيمار حمام كند و بدن خودرا بشويد ، لازم است بيمار بعد از حمام كردن از ملافه ها و لباسهايي كه قبلاً در آب جوشانده شده است استفاده نمايد . از اين محلول براي افراد بالاي ۵ سال استفاده مي شود . ضمناً مي توان از كرم كروتاميتون ۱۰% استفاده كرد به اين صورت كه اين كرم بطور كامل در تمام سطح بدن از چانه به پايين ، بخصوص در نقاط چين دار پوست ماليده شود كه اين عمل را ميتوان ۲۴ ساعت بعد نيز تكرار كرد . صبح روز بعد پس از مصرف دارو ملحفه و لباس زير را بايد تعويض نمود و ۴۸ ساعت پس از آخرين بار مصرف دارو ، بايد حمام كرد .
۱- باید از انگل کش هایی مانند پرمترین (permethrin) استفاده کنید. این پمادها از ناحیه گردن به پایین مورد استعمال قرار گرفته و سپس شستشو داده شود. استعمال کرم باید تا ۷ روز ادامه پیدا کند. همچنین می توانید از یک اونس (معادل ۳۰ گرم) کرم لیندان lindane ۱% استفاده کنید. این کرم را نیز باید از ناحیه گردن به پایین بر روی پوست خود بمالید و حداکثر پس از ۸ ساعت آنرا بشویید. این کرم اگر به طور مستقیم وارد پوست گردد، سبب ایجاد حمله های ناگهانی بیماری های متفاوت می شود به همین دلیل اگر پوست خراشیده، و یا دارای جوش های تحریک پذیر است نباید از آن استفاده کنید. همچنین مصرف این پماد بلافاصله پس از استحمام توصیه نمی شود. به دلیل رعایت جوانب احتیاط بهتر است خانم های باردار، شیرده، و کودکان زیر ۲ سال از این کرم استفاده نکنند. این نوع کرم تنها زمانی تجویز می شود که بیمار، نسبت به سایر راههای درمانی واکنش مناسب نشان نداده باشد.
۲- داروهای خوراکی نیز برای درمان بیماری وجود دارند که از جمله آنها می توان به ایورمکتین (ivermectin) اشاره کرد. این ماده یک انگل کش موثر است و درد سر استعمال کرم را هم ندارد. مرکز مبازه با بیماری در امریکا پیشنهاد کرده که بهتر است این دارو در دوز ۲۰۰ میکروگرم به ازای هر کیلو از وزن بدن استفاده شده و دو هفته بعد مجدداً مصرف تکرار شود. هر چند مصرف قرص های خوراکی خیلی راحت تر از استعمال پماد است، اما این قرص تاثیرات جانبی منفی بیشتری نسبت به انواع کرم ها دارد.
۳- آنتی هیستامین ها مانند دیفن هیدرامین (diphenhydramine) می توانند در رهایی شما از خارش های مکرر نقش شایان ذکری را ایفا کنند.
۴- لباس ها، ملافه ها و پتوها را با آب گرم به خوبی بشویید. انگل ها برای مدت زمان طولانی قادر نیستند در خارج از بدن موجود زنده زندگی کنند، اما بهتر است کل لباس های خود را بشویید و خشک کنید، فرش ها و مبلمان را تمیز کرده و اقدامات پیشگیرانه دیگر را نیز در این خصوص انجام دهید.
۵- مراقب برخوردهای جنسی خود باشید و ارتباط خود را با اعضای خانواده در یک چهارچوب قرار دهید. (ارتباطتان را با کسانی که خود ناقل بیماری هستند کم کرده و ارتباطی که امکان انتقال بیماری را ممکن می سازد، قطع کنید.)
از آنجایی که خارش به مرور زمان افزایش پیدا می کند، برای درمان کامل چند روز وقت لازم است تا خارش به طور کلی از میان برود. پس از گذشت یک تا دو هفته، رهایی شما از بیماری چشمگیر خواهد بود. اگر بعد از این مدت تغییری احساس نکردید، باید از انگل نمونه برداری شده و نوع آنرا مشخص کنند.
موارد منع مصرف داروهاي گامابنزن وپماد كروتاميتون
۱ – نوزادان نارس
۲ – در كودكان زير ۵ سال
۳- زنان باردار ( با تجويز پزشك )
۴ – كساني كه سابقه تشنج يا غش دارند .
راه های مراقبت و پيشگيري :
باتوجه به اينكه ابتلا به بيماري گال مستقيماً به عدم رعايت بهداشت فردي و گروهي و نداشتن آگاهيهاي لازم بهداشتي مربوط ميشود بنابراين آموزش بهداشت به گروههاي زيرضروري است:
۱ ) دانشآموزان
۲) مسولان و ساير كاركنان مدارس
۳ ) اولياي دانشآموزان
اين گروهها بايد با روشهاي زير آشنا شوند:
۱- رعايت بهداشت فردي و پاكيزه نگاهداشتن لباس
۲- اجتناب از پوشيدن لباسهاي زير ديگران
۳- جداسازي بيمار تا بهبودي كامل
۴- بيماريابي در ساير افراد خانواده زيرا معمولاً بقيه افراد خانواده نيز مبتلا ميشوند
۵- درمان صحيح و كامل مبتلايان
۶ - سمپاشي محل زندگي هيره
۷ – درمان كليه افراد خانواده و ساير مواد تماس طبق دارونامه
۸ – ضدعفوني و جوشاندن لباسهاي بيماران به مدت ۵ – ۴ دقيقه در آب جوش و خشك كردن در آفتاب
۹ – آموزش به مردم در خصوص راههاي انتقال بيماري
۱۰ – آموزش بهداشت به افراديكه در اماكن تجمعي مانند مدارس ، سربازخانه هاو …. زندگي مي كنند .
۱۱ – آموزش به مردم در مورد استحمام حداقل دوبار در هفته
۱۲ – آموز ش به مردم در مورد عدم استفاده از لباس و رختخواب ديگران
۱۳ – اتو كردن درزهاي لباس تا انگلهاي احتمالي اين ناحيه از بين بروند .
چه افرادي بيشتر در معرض ابتلا به گال ميباشند؟
عامل گال ميتواند تمام افراد يك خانواده را در هر سني كه باشند مبتلا كند. بيماري بيشتر از افرادي شروع ميشود كه تماس نزديك با فرد بيمار دارند .
بچههاي كمتر از ۱۵ سال حساس هستند و معمولاً اولين كساني كه درخانه علامتدار ميشوند ، بچههاي كوچك زير ۱۵ سال ميباشند.
منبع : pezeshk.us
سلیاک چیست؟
بیماری سلیاک، نوعی بیماری گوارشی است که به پرزهای روده کوچک آسیب میرساند و سبب اختلال در جذب مواد مغذی میشود. افرادی که به بیماری سلیاک مبتلا هستند پروتئینی به نام گلوتن را که در گندم، جو، چاودار و احتمالاً جودو سر وجود دارد، نمیتوانند تحمل کنند. زمانی که بیماران مبتلا به سلیاک، غذاهای حاوی گلوتن مصرف میکنند، سیستم ایمنی بدن آنها پاسخی را به صورت تخریب روده کوچک صادر میکند. این تخریب به خصوص در پرزهای انگشتانهای روده که مواد مغذی داخل آنها جذب میشوند، ایجاد میشود. به دنبال آسیب پرزهای رودهای فرد بدون توجه به مقدار غذایی که میخورد، مبتلا به سوء تغذیه میشود. به دلیل این که سیستم ایمنی خود فرد سبب تخریب و آسیب پرزهای روده کوچک میشود، این بیماری، به عنوان یک بیماری خود ایمنی نامیده میشودو از طرف دیگر به علت این که مواد مغذی جذب نمیشوند، میتواند به عنوان یک بیماری سوء جذبی مورد نظر قرار گیرد.
بیماری سلیاک همچنین به نامهای اسپروی سلیاک، اسپروی غیر حارهای و آنتروپاتی حساس به گلوتن هم نامیده میشود.
سلیاک، بیماری وراثتی است و نسلی به نسل دیگر، و در خانواده انتقال مییابد.گاهی اوقات این بیماری برای اولین بار به دنبال رژیم غذایی بعد از عمل جراحی”>جراحی، بارداری، تولد نوزاد، عفونتهای ویروسی و یا استرسهای روحی فعال میشود. بیماری سلیاک، افراد را به گونهای متفاوت، تحت تاثیر قرار میدهد. در گروهی از بیماران، علائم از دوران کودکی، و در تعداد دیگر در بزرگسالی بروز میکند.
یکی از عوامل مهمی که در زمان و نحوه شروع بیماری موثر میباشد، مدت زمانی است که یک فرد از شیر مادر تغذیه کرده است. هر اندازه این دوران طولانی تر باشد، علائم، دیرتر بروز میکنند و علائمی نیز که بروز میکنند، بیشتر شامل نشانههای معمول بیماری هستند.
از عوامل مهم دیگر، سن شروع به مصرف غذاهای حاوی گلوتن و مقدار مصرف این مواد است.
علائم ممکن است خود را به صورت گوارشی یا غیر گوارشی نشان دهند.برای مثال فردی ممکن است اسهال و دردهای شکمی داشته باشد، در حالی که فرد دیگر تحریکپذیر و افسرده باشد. در حقیقت تحریکپذیری از عمومیترین علائم بیماری سلیاک در کودکان است.
به طور کلی علائم بیماری سلیاک ممکن است یک یا چند مورد از موارد زیر باشد:
دردهای تکرار شونده شکمی، اسهال خونی، کاهش وزن، اسهال چرب، کمخونی غیر قابل توضیح، نفخ، دردهای استخوانی، انقباضات عضلانی، خستگی، تاخیر رشد، درد در مفاصل، تشنج، سوزن سوزن شدن پاها، آفتهای دردناک دهانی، آسیبهای پوستی دردناک به نام Herpetiforms، تاخیر در قاعدگی یا نامنظم شدن دوران عادت ماهانه، تاخیر در رشد دندانها، کم خونی و تاخیر در رشد و کاهش وزن از علائم سوء تغذیه یعنی دریافت ناکافی مواد مغذی که این موارد به عنوان یک مشکل جدی برای تمامی افراد به خصوص کودکان، ممکن است پیش آید.
بعضی از افراد مبتلا به سلیاک هیچ علامتی ندارند، زیرا قسمت سالم روده قادر به جذب مواد مغذی کافی برای پیش گیری از بروز علائم است. با وجود این مسئله، این افراد همچنان در معرض خطر ابتلا به بیماریهای همراه سلیاک خواهند بود.
به طور معمول تشخیص سلیاک سخت است. زیرا تعدادی از علائم آن شبیه به علائم بیماریهای دیگر مانند نشانگان روده تحریکپذیر، بیماری کرون، کولیت زخمی، دیورتیکولوزیس، عفونتهای روده کوچک، نشانگان خستگی مزمن و افسردگی است.
تحقیقات اخیر نشان میدهند که سطح آنتی بادیهای خاص در خون افراد مبتلا به سلیاک بالاتر از حد طبیعی است.این آنتیبادیها توسط سیستم ایمنی خود فرد در پاسخ به ترکیباتی که به بدن آسیب میرساند، ایجاد میشوند. بنابراین برای تشخیص بیماری سلیاک، پزشکان، سطح آنتیبادیهایی از خون را که، به گلوتن حساس هستند میسنجند، این آنتیبادیها آنتی گلیادین، آنتیاندومیزیوم و آنتیرتیکولین هستند.
به دنبال تایید بیماری سلیاک توسط نتایج آزمایشگاهی و علائم موجود، پزشک ممکن است بخش کوچکی از روده کوچک را برای تعیین میزان آسیب به پرزهای روده کوچک از طریق نمونه برداری، مورد بررسی قرار دهد، زیرا نمونه برداری از روده کوچک بهترین روش برای تشخیص سلیاک است.
غربال گری برای بیمارن سلیاک روشی است که میتوان به وسیله آن افراد بدون علامت را مشخص کرد. در این افراد نیز آزمون آنتیبادیهای بیماری سلیاک در آنها تشخیص داده شده است. که باید تحت آزمایش و بررسی قرار گیرند. آمار نشان میدهد که در حدود ۱۰ درصد از اقوام درجه یک بیماران، مانند پدر و مادر و فرزندان آنها مبتلا به سلیاک هستند. باید خاطر نشان کرد هر چه قدر طول مدت تشخیص بیماری، طولانی تر و زمان عدم درمان، مدتدارتر باشد شانس پیشرفت بیماری، سوءتغذیه و ایجاد بیماریهای همراه، افزایش خواهد داشت.
علايم سلياك:
علايم بيماري سلياك مي تواند به شكل مشكلات روده اي و يا در اثر سوء تغذيه تظاهر يابند.
نكته:۵۰ درصد افراد مبتلا به سلياك فاقد هرگونه علايم روده اي ميباشند.
۱- علايم كلاسيك: اسهال حجيم، بدبو و رنگ پريده-كاهش وزن-كندي رشد-كوتاهي قامت-خستگي مزمن-سوء جذب چربي (مدفوع حجيم و روغني ميگردد)-كم خوني فقر آهن-درد شكم-ورم شكم-نفخ-يبوست-زخم هاي دهاني-افسردگي-گرفتگي عضلاني-درد استخوان.
۲-به علت آسيب به روده درجاتي از عدم تحمل لاكتوز بروز ميكند.
۳-تغيير در ساختار روده باريك جذب ريز مغذي ها، مواد معدني و ويتامين هاي محلول در چربي را مختل ميسازد.
۴-عدم توانايي در جذب كربوهيدراتها و چربيها ميتواند به كاهش وزن،كندي رشد در نوجوانان و يا خستگي منجر گردد.
۵- كم خوني(آنمي): به علت سوء جذب آهن، فوليك اسيد و ويتامين B۱۲ ميتواند به كم خوني فقر آهن و كم خوني مگالوبلاستيك منجر گردد. همچنين التهاب روده باريك ممكن است به از دست رفتن ميكروسكوپي خون از روده كوچك بيانجامد.
۶- پوكي استخوان: سوء جذب ويتامين D و كلسيم ميتواند به پوكي استخوان، نرمي استخوان، كاهش تراكم استخوانها و انقباضات عضلاني (تتاني) بيانجامد.
۷- كاهش جذب ويتامين K ميتواند مكانيسم انعقاد خون را مختل كرده و به خونريزي منجر گردد.
۸- بيماري سلياك باعث افزايش تكثير باكتريهاي روده كوچك گرديده كه سوء جذب ريز مغذي ها را تشديد ميكند.
۹- كمبود ويتامينهاي A,D,E.
۱۰- نقص پادتن ايمنوگلوبين: در ۲ درصد بيماران مبتلا به سلياك مشاهده ميشود. همچنين اين عارضه ريسك ابتلا به سلياك را ۱۰ برابر ميكند. اين پادتن غشاء مخاطي دهان، مجاري هوايي و مجاري گوارش را در برابر عفونتها محافظت ميكند.
۱۱- درماتيت هرپتي فرم(HERPETIFORMIS DERMATITIS): يك اختلال پوستي مزمن است كه با بثورات جلدي خارش دار (در نواحي باسن، آرنج ها، زانوها) بروز مييابد. عامل آن آنزيم ترانس گلوتاميناز پوست ميباشد. در ۲ درصد بيماران سلياك مشاهده ميگردد.
۱۲- كندي و يا توقف رشد، و تاخير در بلوغ ممكن است بدون علايم بارز روده اي و يا سوء تغذيه شديد در نوجوانان تظاهر يابد.
۱۳- سقط جنين و ناباروري در زنان.
۱۴- صرع، آتاكسي(ATAXI)(عدم هماهنگي حركتي-فرد در راه رفتن مشكل دارد) و نوروپاتي محيطي (سوزن سوزن شدن دستها و پاها)، مشكلات روماتيسمي، ضعف وسردرد هاي ميگرني.
۱۵- عدم درمان به موقع ميتواند به سرطانهاي روده كوچك منجر گردد. ۲۰ درصد بيماران مبتلا به سلياك در صورت عدم درمان به سرطان روده كوچك دچار خواهند شد.
علايم در كودكان:
۱-مشكلات يادگيري، رفتاري و تمركز.
۲-تحريك پذيري، اسهال، استفراغ، نفخ شكم، كوتاهي قد و رشد ناكافي، نقص در ميناي دندان.
چگونگی تشخيصي:
غربالگري سلياك در كودكي و نوجواني.
۱-آزمايش خون براي شناسايي پادتن هاي ENDOMYSIUM ،سطح آنتي بادي ضد گليادين و سطح آنتي بادي ضد بافتي ترانس گلوتاميناز.
۲-بيوپسي (نمونه برداري از بافت) از روده كوچك براي شناسايي آسيب به پرزهاي روده اي.
۳-آزمايش خون براي تشخيص كم خوني،سطوح كلسيم،آهن و فوليك اسيد.
درمان بیماری سلیاک
اساس درمان بیماری سلیاک، رژیم غذایی فاقد گلوتن است که در آن کلیه مواد غذایی حاوی گلوتن حذف میشوند. در بیشتر افراد، رعایت رژیم ذکر شده سبب توقف علائم میشود، به دنبال رعایت رژیم بدون گلوتن، آسیبهای ایجاد شده در روده کوچک ترمیم و از ایجاد آسیبهای بیشتر پیشگیری میشود. ترمیم پرزهای روده کوچک از زمان آغاز رعایت رژیم فاقد گلوتن شروع میشود و زمان دوره بهبودی، به طور معمول ۳ تا ۶ ماه خواهد بود، که البته این دوره در بزرگسالان به ۲ سال هم میرسد.
رژیم فاقد گلوتن، نیاز همیشگی فرد مبتلا به سلیاک است. خوردن هر نوع ماده حاوی گلوتن به هر اندازه و هر مقدار، میتواند به روده کوچک آسیب برساند. در رژیم فاقد گلوتن، مصرف کلیه مواد غذایی حاوی گندم، جو، چاودارواحتمالاً جودوسر ممنوع است. بیشتر حبوبات، ماکارونی، غلات و اکثر غذاهای فراوری شده، دارای گلوتن هستند. با وجود محدودیتهایی که وجود دارد، بیماران مبتلا به سلیاک میتوانند رژیمی متعادل با انواع غذاها، شامل نان و ماکارونی داشته باشند. برای مثال به جای آرد گندم از آرد سیب زمینی، برنج، سویا و آرد لوبیا استفاده کنند. لازم به ذکر است که برای مصرف جو دوسر نظریات متفاوتی وجود دارد، زیرا بعضی از افراد قادر به تحمل آنها هستند و بعضی دیگر نمیتوانند آن را تحمل کنند. تحقیقات بیشتری برای تایید مصرف یا عدم مصرف جو دوسر توسط بیماران سلیاک ادامه دارد و تا تایید کامل این مطلب، بیماران میتوانند طبق نظر پزشک یا مشاور تغذیهای خود عمل کنند.
گوشت، ماهی، برنج، انواع میوه و سبزی، فاقد گلتون هستند. بنابراین این گروه از بیماران میتوانند به راحتی از این گروههای غذایی در برنامه غذایی روزانه خود استفاده کنند.
پیروی از رژیم فاقد گلوتن نیاز به دقت ویژهای دارد. زمانی که در رستوران یا مدرسه و… غذا میخورید، باید مراقب منابع پنهانی گلوتن باشید. منابع پنهانی گلوتن شامل نگهدارندهها و تثبیت کنندههای استفاده شده در مواد غذایی مختلف هستند که در محصولات غذاهای تولید شده در داروها و دهان شویهها وجود دارند. در صورتی که ترکیبات موجود در محصولات، بر روی آن درج نشده باشد شما میتوانید با کارخانه تولید کننده تماس بگیرید و از وجود یا عدم وجود این مواد مطلع شوید.
نكته: برنج، ذرت (بلال)، برنج وحشي، لوبياي سويا، ارزن و دانه آفتاب گردان فاقد گلوتن ميباشند.
نكته:جو دوسر(OATS): فاقد گلوتن است، اما گاهي اوقات در كنار ساير غلات حاوي گلوتن روييده و يا همراه با آنها آسياب ميگردد. از اينرو معمولاً آلوده به گلوتن مي باشند. همچنين جو دوسر حاوي اونين(AVENIN) است كه براي مخاط روده سمي بوده و ميتواند آغازگر واكنش آلرژيك در بيماران مبتلا به سلياك باشد.
پس برای درمان نکات زیر را فراموش نکنیم :
تنها راه درمان اين بيماري پيروي از رژيم غذايي ۱۰۰ بدون گلوتن تا پايان عمر ميباشد.
پس از حذف گلوتن از رژيم غذايي روده باريك بسرعت شروع به بازسازي خود ميكند. اما در مواردي نيز اين بازسازي انجام نگرفته و بايستي از داروهاي سركوبگر سيستم ايمني (استروئيدها) براي بيمار تجويز گردد.
۱-حذف گندم، جو، جو دوسر، جوي سياه و يا چاو دار و همچنين تمام فراورده هايي كه حاوي اين غلات ميباشد. نظير: نانها، بيسكوئيت ها، كيكها، كلوچه ها، شيريني ها، پاستا (ماكاروني)، سوپ ها، سسها، پيتزا.
۲-مصرف مكمل هاي غذايي (ويتامينها و مواد معدني) براي برطرف شدن آثار سوء تغذيه.
شيوع بيماري سلياك:
شيوع آن در ۱ درصد جمعيت است. به عبارتي از هر ۱۰۰ تا ۳۰۰ نفر يكي مبتلا به سلياك است.
نكته: اين بيماري ارثي است و چنانچه يكي از بستگان نزديك شما مبتلا به سلياك باشد، احتمال مبتلا شدن شما به اين بيماري ۱۰ تا ۲۰ درصد است.
نكته: بسياري از موارد اين بيماري معمولاً تشخيص داده نشده، و يا به اشتباه نشانگان روده تحريك پذير و يا بيماري كرون تشخيص داده ميشوند.
نكته: افرادي كه مبتلا به ديابت وابسته به انسولين، كوليت روده و مشكلات تيروئيد مي باشند بيشتر مستعد ابتلا به سلياك ميباشند.
نكته:
براي اينكه فردي به بيماري سلياك دچار گردد ۳ چيز بايستي روي دهد:
۱- به ارت بردن ژن اين بيماري (داشتن زمينه ژنتيكي).
۲-مصرف گلوتن.
۳-عوامل آغازگر اين ژن (استرس، تراما (عمل جراحي و يا حاملگي)، عفونتهاي ويروسي)
نکته :
بر اساس نتایج تحقیقات دانشمندان دانشگاه منچستر، خوردن شیر مادر خطر بروز بیماری سلیاک را کاهش می دهد. به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، این دانشمندان با مطالعه رابطه شیر مادر و بیماری سلیاک دریافتند، کودکانی که به مدت طولانی تری از شیر مادر تغذیه می کنند، در صورتی که بعد از، از شیر گرفتن آنها در رژیم غذائیشان گلوتن وجود داشته باشد، ۵۲ درصد کمتر به بیماری سلیاک مبتلاء می شوند. در بیماری سلیاک، بیمار نسبت به گندم و گلوتن حساسیت دارد.
در این شرایط به پزشک خود مراجعه نمایید
اگر شما یا کودکتان علایم بیماری سلیاک را دارید.
اگر علایم در عرض ۳ هفته پس از آغاز رژیم فاقد گلوتن برطرف نشده باشند.
اگر کودک دوباره وزن از دست رفته را به دست نیاورد یا رشد و نمو مناسبی مطابق انتظار نداشته باشد.
اگر تب به علایم اضافه شود.
نقش یک آنزیم در درمان مبتلایان به سلیاک :
با تشخیص بیماری سلیاک در مورد هر فرد ، او باید تحت رژِیم غذایی قرار گیرد و برای همیشه از مصرف هر ماده حاوی گندم بپرهیزد اما این محدودیت به زودی به پایان می رسد.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، محققان هلندی می گویند آنزیمی به نام AN-PEP که ابتدا برای فرآیندسازی مواد غذایی ایجاد شد ، قادر به شکستن گلوتن درمعده و قبل از رسیدن آن به روده کوچک است. این یافته حائز اهمیت است زیرا روده کوچک محل آغاز سلیاک است.
استفاده از این آنزیم برای درمان سلیاک شانس بزرگی است. به گفته سرپرست این تحقیق دکتر کونیگ از دانشگاه لیدن پیش بینی اینکه آیا درمان با آنزیم فوق را می توان جایگزین رژِم غذایی فاقد گلوتن نمود یا خیر بسیار دشوار است اما لااقل بیماران می توانند گاهی بعنوان یک گزینه درمانی همراه با غذای دارای گلوتن آن را مصرف کنند.
البته این آنزیم ها فعلا در آزمایشگاه ونه در انسان بررسی شده اند. هیچ مدل حیووانی هم برای بیماری سلیاک وجود ندارد بنابراین در حیوانات قابل آزمایش نیستند.
دکتر کونیگ می گوید آنزیم AN-PEP بسیار موثر بوده و کاملا پروتئین های گلوتن را به قطعاتی که دیگر باعث التهاب روده نمی شوند می شکند.
AN-PEP از آسپرژیلوس نایجر ، یک قارچ شناخته شده ، گرفته می شود. به دلیل آنکه قارچ آسپرژیلوس در فرآیندسازی مواد غذایی مورد استفاده قرار گرفته است بنظر نمی رسد درمان با آنزیم گرفته شده از آن اثرات جانبی داشته باشد.
به هر حال مرحله بعدی این مطالعات بررسی آنزیم فوق در شرایط بدن انسان است.
تاثیر شیر مادر در جلوگیری از بیماری سلیاک در کودکان
تغذیه با شیر مادر ، از کودکان در برابر عدم تحمل گلوتن که بیمای سلیک نامیده می شود ، حفظ می کند.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، نتایج یک تحقیق نشان میدهد هرچه کودک از شیر مادر بیشتر تغذیه کند ، احتمال این بیماری در او کمتر است.
اما کاملا مشخص نیست که آیا این حفاظت آشکار دائمی است و یا اینکه چطور شیر مادر چنین تاثیری را اعمال می کند.
افرادی که مبتلا به بیماری سلیاک هستند یک حساسیت دائمی یاعدم تحمل نسبت به گلوتن (پروتئین موجود در غلاتی همچون گندم و جو) دارند.
مطالعات متهددی نشان داده اند که نحوه تغذیه نوزادان و فاککتورهای ژنتیکی هردو در بیماری سلیاک حائزاهمیت هستند.
در این مطالعه مشخص زمانی که برای اولین بار به نوزادانی که بطور مرتب از شیر مادر تغذیه کرده بودند ، غذاهای حاوی گلوتن دادند ظهور بیماری سلیاک ۵۳ درصد کاهش داشت.
محققان معتقدند برای این یافته ها ممکن است توضیحات مختلفی وجود داشته باشد و بهرحال تحقیقات بیشتر در این مورد را ضروری می دانند.وضعیت شیوع سلیاک در ایران درحالي كه يك درصد ازجمعيت ۷۰ميليوني كشور به بيماري سلياك مبتلا هستند اما فقط نيم درصد آنان شناسايي شدهاند. اين بيماري عمدتا ريشه ژنتيكي دارد و مبتلايان به آن نسبت به ماده گلوتن موجود در آرد گندم و جو حساسيت دارند و بايد از مواد غذايي جايگزين استفاده كنند.
براي شناسايي مبتلايان به اين بيماري در استان اصفهان تست غربالگري از سه هزار فرد كه احتمال ابتلاي آنان به اين بيماري داده ميشد به عمل آمد و ۲۰۰بيمار مشكوك به ابتلا در استان شناسايي شده اند كه پس از انجام آزمايشهاي تخصصي ابتلاي ۱۲۰نفر آنان تاييد شد.
دراستان تهران نيز ۱۵۰مبتلا بهاين بيماري شناسايي شدهاند و در برخي از استانهاي ديگر كشور نيز اقدامات محدودي براي شناسايي مبتلايان به اين بيماري انجام شده است.
هزينه آزمايشهاي تشخيصي اين بيماري بيش از يكصدهزار تومان است و امكان انجام غربالگري با توجه بههزينه بالاي آزمايشها در جامعه وجود ندارد و بيشتر مطالعات انجام شده برروي افرادي كه احتمال ابتلاي آنان به اين بيماري وجود داشته انجام شده است.
هزينه استفاده ازمواد غذايي جايگزين گلوتن براي بيماران مبتلا به سلياك سنگين است
اين بيماري بيشتر زمينه ژنتيكي دارد و ممكن است باعوارضي مانند ديابت تيپ يك، تيروئيد، بيماريهاي كبدي، ناباروي، صرع و حتي برخي سرطانهاي گوارشي همراه شود. عقب ماندگي از عوارض ابتلا به اين بيماري در دوران كودكي است.
**مرور سریع سلیاک
اطلاعات اوليه
توضيح كلي
بيماري سلياك عبارت است از يك بيماري آلرژيك در روده كوچك ، كه توسط گلوتن (يك نوع پروتئين كه در اغلب غلات وجود دارد) ايجاد مي شود. در اين بيماري ، روده كوچك نمي تواند مواد مغذي را به خوبي جذب كند. اغلب موارد بيماري سلياك ، ارثي هستند. بيماري سلياك مسري يا سرطاني نيست . اين بيماري معمولاً به هنگام دوران شيرخوارگي يا اوايل كودكي (دو هفتگي تا يك سالگي ) آغاز مي شود. امكان دارد علايم هنگامي ظاهر شوند كه كودك اول بار شروع به خوردن غذاهاي حاوي گلوتن مي كند. در بزرگسالان ، علايم ممكن است به تدريج و در عرض چند ماه يا حتي چند سال پديدار شوند.
علايم شايع
كاهش وزن يا آهسته شدن روند وزن گرفتن يك شيرخوار بعد از اضافه كردن غلات به رژيم غذايي
بي اشتهايي
مدفوع شل ، كم رنگ ، حجيم و بدبو؛ دفع گاز زياد
تورم شكم ؛ درد شكم
ظاهر عمومي نشاندهنده نرسيدن مواد مغذي به حد كافي
زخم دهاني
كم خوني يا كمبود ويتامين ، همراه با خستگي ، رنگ پريدگي ، بثورات پوستي ، يا درد استخوان
قوس برداشتن مختصر پاها (پا پرانتزي ) در كودكان
خستگي مبهم ، از نفس افتادن زودهنگام
تورم پاها
علل
بيماري سلياك يك بيماري مادرزادي است كه به علت عدم تحمل به گلوتن ايجاد مي شود. گلوتن پروتئيني است كه در اغلب غلات وجود دارد.
عوامل افزايش دهنده خطر
سابقه خانوادگي بيماري سلياك
حاملگي
ساير آلرژي ها
پيشگيري
در حال حاضر نمي توان از آن پيشگيري به عمل آورد.
عواقب مورد انتظار
با رعايت يك رژيم سفت و سخت فاقد گلوتن ، مي توان انتظار يك زندگي طبيعي را در اغلب بيماران داشت . روند بهبود در عرض ۳-۲ هفته آغاز مي شود.
عوارض احتمالي
در موارد نادر، حذف گلوتن از رژيم غذايي با بهبودي سريع همراه نخواهد بود.
درمان
اصول كلي
تشخيص قطعي با نمونه برداري مسجل مي شود. براي اين كار، نمونه بافتي كوچكي از روده كوچك برداشته مي شود. امكان دارد سه بار نمونه برداري انجام شود. يك بار زماني كه گلوتن در رژيم غذايي وجود دارد، يك بار زماني كه گلوتن از رژيم غذايي حذف شده است ، و دفعه سوم زماني كه دوباره گلوتن در رژيم غذايي گنجانده مي شود.
تنها انتخاب درماني ، حذف كردن گلوتن از رژيم غذايي است .
داروها
آهن و اسيدفوليك براي كم خوني
كلسيم و مكمل هاي ويتاميني در صورت كمبود
امكان دارد داروهاي كورتيزوني خوراكي براي كاهش پاسخ التهابي بدن در موارد حمله شديد بيماري تجويز شوند.
فعاليت
هيچ محدوديتي براي آن وجود ندارد.
رژيم غذايي
رژيم غذايي فاقد گلوتن . حذف كامل گلوتن از رژيم غذايي دشوار است . بنابراين در مدتي كه با رژيم جديد به تدريج خو مي گيريد صبر پيشه كنيد. برنامه ريزي رژيم غذايي با كمك متخصص تغذيه انجام مي پذيرد.
در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد
اگر شما يا كودكتان علايم بيماري سلياك را داريد.
اگر علايم در عرض ۳ هفته پس از آغاز رژيم فاقد گلوتن برطرف نشده باشند.
اگر كودك دوباره وزن از دست رفته را به دست نياورد يا رشد و نمو مناسبي مطابق انتظار نداشته باشد.
اگر تب به علايم اضافه شود
سلياك و زايمان
محققان سوئدي ميگويند خطر زايمان زودرس و تاخير رشد درون رحمي جنين در زناني كه تا زمان حاملگي از بيماري سلياك خود بياطلاع هستند زياد است.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، تشخيص و درمان زودهنگام اين زنان پيش از حاملگي عوارض حاملگي را كمتر ميكند.
با تشخيص زود هنگام بيماري در اين زنان و شروع رژيم غذايي بدون گلوتن التهاب روده كوچك كم ميشود. به اين ترتيب با درمان التهاب روده كوچك از سوء جذب مواد غذايي در اين زنان پيشگيري ميشود.
با درمان سوء جذب عوارض حاملگي نيز در اين زنان كاهش مييابد.
محققان بيماستان دانشگاهي اوربو در سوئد اطلاعات حاصل از ۲/۸ميليون تولد در فاصله سالهاي ۱۹۷۳تا ۲۰۰۱از مادران سالم را با ۲۰۷۸تولد از مادران مبتلا به سلياك كه بيماري فقط در ۱۱۴۹تن از آنها پيش از زايمان تشخيص داده شده بود با هم مقايسه كردند.
نتايج اين مطالعه كه در نشريه “ “gastroenterologyبه چاپ رسيد نشان داد تاخير رشد داخل رحمي، تولد نوزاد كم وزن، زايمان زودرس و كاهش وزن جفت تنها در زناني كه تا هنگام حاملگي بيماري سلياك در آنها تشخيص داده نميشود ديده شد.
در حالي كه تشخيص زود هنگام اين بيماري دستكم دو سال قبل از بارداري از بروز تمام عوارض ناخواسته مذكور پيشگيري ميكند.
اين مطالعه بر تشخيص زودرس اين بيماري در سالهاي اوليه عمر تاكيد ميكند. اين بيماري دستكم يك تا دو سال پيش از حاملگي بايد تشخيص داده شود. با شروع درمان و بهبود التهاب روده از سوء تغذيه مادر باردار پيشگيري ميشود.
در زناني كه سابقه تولد زايمان زودرس و يا تولد نوزاد كوچك دارند و از خستگي و ضعف و دردهاي شكمي رنج ميبرند بايد به بيماري سلياك مشكوك شد.
عوامل افزایش دهنده خطردرسلیاک
سابقه خانوادگی بیماری سلیاک
حاملگی
سایر آلرژیها
پیشگیری
در حال حاضر نمیتوان از آن پیشگیری به عمل آورد.
عواقب مورد انتظار
با رعایت یک رژیم سفت و سخت فاقد گلوتن، میتوان انتظار یک زندگی طبیعی را در اغلب بیماران داشت. روند بهبود در عرض ۳-۲ هفته آغاز میشود.
عوارض احتمالی
در موارد نادر، حذف گلوتن از رژیم غذایی با بهبودی سریع همراه نخواهد بود.
بيماري سيلياك در كشورهاي در حال توسعه
در دهه ۸۰ ميلادي با استفاده از تست هاي ساده سرلوژيكي به تدريج مشخص شد كه شيوع بيماري سيلياك در كشور هاي مختلف خاورميانه و شمال افريقا و هند ( كشورهاي در حال توسعه ) تقريبا به همان اندازه كشورهاي غربي است . شيوع سيلياك در مناطقي كه در معرض خطر قرار دارند ۳% تا ۵% است .
تظاهرت كلينيكي سيلياك به طور مشخصي با سن و مدت گستردگي بيماري تغيير مي كند . مطالعات كلينيكي نشان داده است كه ظهور اين بيماري در اروپا و خاور ميانه با نشانه هاي غير اختصاصي يا حتي بدون نشانه هاي معمولي همراه است كه در بعضي اوقات نشانه هي هم ندارد .
با توجه به انكه گندم يك غذاي عمده و همگاني در اغلب كشورها بوده اين امكان وجود دارد در پي استفاده زياد نسبت به ان مقاومت و خود ايمني پيدا كنند و موجب پديد امدن نشانههايي خفيف تر مي گردد كه اين نشانه ها مي توتنند با سندروم روده تحريك پذير( Ibs ) يا اختلالات معدی روده اي شناخته نشده اشتباه شود. يك شاخص عمده سيلياك (CD) در كشورهاي جهان سوم توام بودن آن با اسهال مزمن يا كم خوني فقر آهن است .
بهترين روش براي تشخيص CD در بيماراني كه اسهال دارند تست سريولوژيكي (واكنش آنتي ژن – آنتي بادي ) و بیوسپی روده كوچك مي باشد . با توجه به كمبود امكانات لازم براي تامين رژيم فاقد گندم (gloten Free ) در كشورهاي خاورميانه ارائه يك رژيم مداوم ومفيد هم براي بيماران و هم پزشكان
كار سخت است.
ارتباط ميان ابتلا به سلیاک و فصل تولد نوزاد
احتمال ابتلا به نوعي بيماري گوارشي به نام سلياك در كودكاني كه در فصل تابستان متولد شده اند بيش از سايرين است سلياك نوعي اختلال گوارشي نسبتا شايع است كه در نتيجه حساسيت به پروتئيني به نام گلوتن كه در گندم و برخي مواد غذايي ديگر مانند برنج و جو وجود دارد پديد مي آيد و باعث پيدايش علائمي مانند دل درد , اسهال , سوئ جذب و برخي عوارض ديررس در فرد مبتلا مي گردد. نتايج مطالعات ۲۴ ساله پژوهشگران سوئدي روي ۲۱۵۱ كودك مبتلا به بيماري سلياك نشان مي دهد , شيوع اين بيماري دركودكاني كه در فصل تابستان به دنيا آمده اند , تا پيش از سن دو سالگي به مراتب بيش از ساير همسالان آنها است. اين محققان با توجه به نتايج اين پژوهش تماس با برخي عوامل محيطي كه ميزان آنها در طول مدت سال تغيير مي كند را در بروز اين بيماري دخيل مي دانند.
رژيم غذايي فاقد گلوتن براي بيماران مبتلا به سلياك
اصول رژيم غذايي فاقد گلوتن
«مقادير بسيار جزئي گلوتن (حتي يك مولكول) به اندازة مقادير فراوان آن مضر است» . سلياك نوعي بيماري گوارشي مزمن است كه در افراد حساس به گلوتن بروز ميكند. گلوتن پرتئيني است كه در غلاتي مثل گندم، جو، جوي سياه و چاودار پيدا ميشود و با تأثير بر پرزهاي روده باعث كاهش جذب غذا و در نتيجه بروز علامتهاي مختلف ميشود. تنها درمان بيماري سلياك رژيم غذايي فاقد گلوتن براي تمام عمر ميباشد.
مبتلايان به سلياك لازم است بدانند كه با رعايت برنامه غذايي و حذف كامل غلات غيرمجاز ذكر شده به طور كامل بهبود مييابند وليكن بايد تا پايان عمر در پرهيز كامل از چنين غلاتي بوده و برنامه غذايي مناسب خويش را رعايت نمايند.
اين مطالب جهت كمك به افرادي كه نيازمند به رعايت رژيم فاقد گلوتن ميباشند تهيه شده است، در اين جزوه غذاهاي اصلي كه شما ميتوانيد از آنها استفاده كنيد و همچنين غذاهايي كه مجاز به استفاده از آنها نيستيد ذكر شده است، در انتهاي آن نيز طرز تهية نان و يك نوع شيريني فاقد گلوتن شرح داده شده است.
آنچه مبتلايان به سلياك بايد در مورد تغذية خود بدانند:
رژيم غذايي در بيماران مبتلا به سلياك بسته به شدت بيماري از لحاظ پرهيز و نحوة استفاده ساير مواد غذايي متفاوت بوده و فرد بايد همواره مورد پيگيري تغذيهاي نزد مشاوران تغذيه قرارگرفته و از لحاظ كفايت انرژي و مواد مغذي موجود در برنامة غذايي خود توسط مشاوران تغذيه اطمينان حاصل نمايد. اين افراد نياز به انرژي مناسب براساس نيازهاي شخصي خود داشته و بايد از برنامه غذايي با پروتئين بالا (به ميزان ۱۰۰ تا ۱۲۰ گرم روزانه براي بالغين و ۳ تا ۴ گرم به ازاي هر كيلوگرم وزن بدن براي كودكان) برخوردار باشند. همچنين مايع بصورت روزانه توصيه ميشود كه مشاور تغذيه با توجه به وضعيت جسماني بيمار به تدريج چربي رژيم غذايي به ميزان بيشتري در نظر ميگيرد.
فرد مبتلا به سلياك لازم است بداند كه نسبت به پروتئين كلية غلاتي كه بطور معمول از آنها نان تهيه ميشود نظير گندم، جو، جوي سياه و چاودار، عدم تحمل دارد. لذا به هيچ وجه مجاز به مصرف چنين غلاتي نميباشد مانند انواع نانهاي معمولي، ماكاروني و اسپاگتي، انواع كيك و بيسكويتهاي معمولي و انواع كلوچه ها، همچنين مصرف كليه محصولات غذايي كه در تهية آنها از اينگونه غلات استفاده شده است، ممنوع ميباشد مانند سوسيس، كالباس و سوپهاي آماده، حتي اگر مشكوك به استفاده از آرد اين غلات در تهيه و پخت برخي از غذاها ميباشد، بايد از آنها استفاده ننمايد بنابراين سوپهاي آماده و سسهايي كه در رستورانها عرضه ميشوند و حتي سبزيجات پخته شده در رستورانها ممنوع ميباشد.
بهتر است در هنگام خريد خوراكيها به مواد غذايي مورد استفاده درتهيه آنها دقت نموده و آنهايي را كه شامل غلات و آردهاي ممنوعه هستند، استفاده نكنيد.
غذاهايي كه حاوي گلوتن ميباشد و بايد از آنها پرهيز كرد:
-تمام غذاهايي كه معمولاً حاوي گندم و جو، جو دوسر و گندم سياه يا چاودار و آرد آنها.
-انواع نانهاي معمولي، نان خشك، بيسكويت، باگت، نان سفيد و سياه.
-كليه گوشتهاي كنسرو شده، سوسيس، كالباس، كتلت، كباب كوبيده رستورانها، شنيسل گوشت و مرغ، ماكاروني، رشتهفرنگي، غذاهاي حاوي جو، شوربا، فرني، با آردهاي فوق.
-سس سفيد و سس گوجه فرنگي، نشاسته گندم.
-قهوه فوري، نسكافه، شير شكلات، نشاسته گندم.
-كليه شيرينيهاي تهيه شده با آرد گندم، گز، سوهان، حلوا، ترحلوا، شكلات و بعضي از انواع آب نبات، كمپوت و انواع مواد غذايي كنسرو شده و كليه غذاهايي كه با آرد غيرمجاز تهيه شود.
-چيپس سيب زميني، كشك، مارگارين، سركه سفيد، سسهاي آماده.
-شكر قهوهاي، آجيل بوداده، دارچين.
-ويفرها و انواع بيسكويت.
نكته:
بهتر است در ماههاي ابتدايي رعايت رژيم فاقد گلوتن از مصرف شير و فرآوردههاي حاوي شير جلوگيري كرد.
هرگاه به غذايي مشكوك بوديد بهتر است مصرف نكنيد.
نكته:
در صورتي كه فرد مبتلا دچار اسهال ميباشد، مصرف شير براي دو ماه اول درمان ممنوع ميباشد و بجاي استفاده از شير، فرد ميتواند از ماست جهت تأمين نيازهاي مواد معدني و پروتئيني خود استفاده نمايد و پس از رفع و بهبود اسهال ميتوان از شير به تدريج در برنامه غذايي خود استفاده نمايد.
چون در مبتلايان به سلياك كمبود اسيدفوليك، آهن، ويتامين B۱۲ و نيز كلسيم شايع ميباشد. رژيم غذايي اين افراد بايد از نظر دارا بودن چنين مواد معدني و ويتامينهايي غني باشد و در صورت لزوم از قرص آهن، اسيد فوليك و مولتي ويتامين استفاده شود.
نمونهاي از رژيم فاقد گلوتن كه بيمار مبتلا به سلياك ميتواند از آنها استفاده نمايد:
آشاميدنيها:
چاي، آب، شير بدون چربي و يا كم چربي، نوشابههاي غيرالكلي
نانها، غلات و حبوبات:
نان ذرت يا تهيه شده با آرد ذرت، بلال، سيبزميني، برنج، عدس، لوبياي قرمز و در حالت بهبود انواع حبوبات بصورت كامل (افراد مبتلابه سلياك ميتوانند از ذرت و يا آرد برنج، انواع شيرينيها و رشته را تهيه نموده و مصرف كنند كه در پايان طرز تهيه ۲ مورد از آنها شرح گرديده است.)
پنير و تخم مرغ:
پنير كم چرب و پاستوريزه، تخم مرغ به هر شكل
دسرها:
ميوه، بستني خانگي، ژلاتين ساده يا با ميوه، دسرهاي تهيه شده با آرد ذرت
ميوه و سبزي:
ميوه بصورت پخته و تازه در صورت تحمل و طبق توصيه مشاور تغذيه و نيز سبزيهاي پخته يا كنسرو شده (آلو، گوجه، عصارة آنها و ميوهها با پوست و هسته در ابتدا توصيه نميشوند)
گوشتها:
انواع گوشتهاي بيچربي، كم چربي بصورت كباب شده يا بخارپز، ماهي و مرغ
سوپها:
انواع سوپهاي تهيه شده با آرد ذرت يا برنج و فرني با آرد برنج
شيرينيها:
انواع شيرينيهاي تهيه شده از سيب زميني، آرد برنج و ذرت، عسل، مربا، مارمالاد، شكر و شربتها
آجيلجات:
بادام، پسته، گردو، فندق، آفتابگردان و بطور كلي تمام آنها در صورت عدم بروز اسهال و تحت نظر مشاور تغذيه
روغن:
روغن ذرت، روغن زيتون، آفتابگردان، روغن بادام زميني، روغن مايع
نكته:
درميان انواع تنقلاتي كه از غلات تهيه شدهاند، برشتوك به دليل اينكه از ذرت تهيه شده است، مجاز ميباشد و چيپس در صورتي كه از آرد غلات ممنوعه عاري باشد نيز مجاز ميباشد. لازم به ذكر است كه خميردندانCrest فاقد گلوتن ميباشد.
طرز تهية شيريني ذرت:
آرد ذرت به ميزان ۱۱۰ گرم، شكر ۱۰۰ گرم به صورت پودر شده، تخم مرغ ۳ عدد، وانيل به ميزان كم در صورتيكه از عدم وجود غلات ممنوعه در آن مطمئن باشيد و يا پوست ليموترش پودر شده يا رنده شده بجاي وانيل سفيده تخم مرغ را با نصف شكر خوب هم ميزنيم. بعد زردة تخم مرغ را با نصف شكر خوب هم ميزنيم. سپس هر دو را كاملاً با هم مخلوط ميكنيم و كمكم آرد ذرت را به آن اضافه كرده و مخلوط ميكنيم. آنگاه قالب حاوي مخلوط حاصل را در طبقة وسط فر با درجة حرارت ۱۷۵ درجه سانتيگراد به مدت ۲۰ دقيقه قرار ميدهيم. پس از اين مدت شيريني ذرت به دست آمده آماده مصرف ميباشد.
طرز تهية نان ذرت و برنج:
شير گرم ۲۰۰ سيسي، تخم مرغ ۱ عدد، آرد برنج ۳۷۵ گرم، بلغور ذرت ۷۵ گرم
(بايد توجه داشته باشيد كه بلغور ذرت زرد رنگ است كه از آن بايد در تهية اين نوع نان استفاده شود زيرا در بازار آرد ذرت نيز وجود دارد كه به رنگ سفيد ميباشد و برخي از فروشندگان به آن نيز بلغور ذرت ميگويند و آنرا به جاي بلغور ذرت ميفروشند)، شكر يا پودر قند ۱ قاشق مرباخوري، نمك ۱ قاشق مرباخوري، پودر خمير ترش از نوع ريز ۷ گرم (۱ قاشق سوپخوري)، كره نرم شده ۴۰ گرم (۳ قاشق سوپخوري)، زرده تخم مرغ و كنجد در صورت تمايل جهت تزئين روي كيك.
آرد برنج و بلغور ذرت را با پودر قند يا شكر و نمك خوب مخلوط ميكنيم. كمكم كره نرم شده را به آن اضافه ميكنيم و ضمن اضافه كردن آنرا خوب هم ميزنيم (مخلوط الف) از طرف ديگر تخم مرغ را داخل بقيه آب گرم باقيمانده ريخته و كاملاً هم زده و مخلوط ميكنيم (مخلوط ب). مخلوط تخم مرغ و آب گرم (مخلوط ب) را به مخلوط تهيه شده قبلي (مخلوط الف) اضافه ميكنيم و به خوبي هم مي زنيم. بعد كم كم آرد برنج را به آن اضافه نموده و ضمن اضافه كردن با همزدن آنرا با خمير تهيه شده مخلوط ميكنيم و پس از مخلوط شدن كامل آنها شير را نيز به تدريج به آن اضافه نموده و با قاشق به خوبي هم ميزنيم تا خمير مورد نظر حاصل شود. كمي آرد برنج را روي قالب شيريني بزرگي ريخته و سطح آنرا صاف ميكنيم و سپس خمير به دست آمده را روي قالب شيريني پخش ميكنيم و قالب شيريني را در فر با حرارت ۲۰۰ درجه سانتيگراد به مدت ۳۰ دقيقه قرار ميدهيم تا روي نان طلايي شود. پس از طلايي شدن روي نان آن را از فر بيرون آورده و استفاده ميكنيم.
در صورت تمايل به تزئين نان مورد نظر، قبل از قرار دادن خمير در فر روي سطح آنرا كمي با زرده تخم مرغ و كنجد، بصورت يك لايه نازك تزئين ميكنيم سپس در فر با همان درجة حرارت و زمان قرار ميدهيم.
Last edited by ghazal_ak; 23-01-2008 at 17:16.
مقدمه
يكي از بيماريهاي كشنده در كشورهاي در حال توسعه، بيماري سرخك است كه ميزان كشندگي آن در حدود ۱ تا ۵ درصد و در بعضي مناطق در حدود ۱۰ تا ۳۰ درصد تخمين زده شده است. بهبود پوشش جاري واكسيناسيون، باعث كاهش موارد ابتلا به سرخك و در نتيجه كاهش موارد مرگ ناشي از سرخك گرديده است.
طي دهه ۱۹۸۰ ميلادي بهدنبال بسيج جهاني واكسيناسيون كودكان، پوشش ايمنسازي افزايش چشمگيري پيدا كرد و در سال ۱۹۸۹ ميلادي، كاهش ميزان ابتلا به سرخك تا ۹۰ درصد و كاهش ميزان مرگ و مير ناشي از آن تا ۹۵ درصد ( اين آمار در مقايسه با ميزان ابتلا و مرگ و مير، قبل از انجام برنامههاي واكسيناسيون، داده شده است) در برنامة كار مجمع جهاني بهداشت قرار گرفت.
در گردهمايي جهاني سال ۱۹۹۰، رسيدن به پوشش۹۰ درصدي تا سال ۲۰۰۰ بهعنوان هدف براي واكسن سرخك و ساير واكسنهاي برنامه گسترش ايمنسازي مطرح گرديد و متعاقباً حذف سرخك در سه منطقه از شش منطقه سازمان جهاني بهداشت (منطقه امريكا تا سال ۲۰۰۰، منطقه اروپا و منطقه مديترانه شرقي تا سال ۲۰۱۰) به عنوان هدف در نظر گرفته شد. مناطق آفريقايي و آسياي جنوب شرقي و غرب اقيانوس آرام، اهداف قبلي مجمع جهاني بهداشت مبني بر كاستن ميزان ابتلا و مرگ را حفظ نمودند. در سال ۲۰۰۰، سازمان جهاني بهداشت و يونيسف توصيه كردهاند كه كشورها بايد علاوهبر پوشش گستردة دوز اول واكسن سرخك، فرصت دومي را نيز براي تمامي كودكان به منظور ايمنسازي عليه سرخك، فراهم نمايند. موارد گزارش شده سرخك، طي دهه ۱۹۸۰ و اوايل دهه۱۹۹۰، كاهش يافت و در اواسط دهه ۱۹۹۰، ثابت باقي ماند. درسال ۲۰۰۰ ميزان موارد سرخك در سطح جهان در مقايسه با ميانگين ساليانه ۵ سال قبل، افزايش ۱۳ درصدي پيدا كرد كه پس از انجام بسيجهاي واكسيناسيون، تعداد موارد گزارش شدة سرخك به شدت كاهش يافت (كاهش در ميزان ابتلا به ميزان تقريبي بيش از ۹۹ درصد) درسال ۲۰۰۰ سرخك، مسئول نصف موارد مرگ ناشي از بيماريهاي قابل پيشگيري با واكسن بود. البته ميزان مرگ و مير جهاني سرخك تا سال ۲۰۰۰ در مقايسه با دوران قبل از مصرف واكسن، ۸۷ درصد كاهش يافته است.
در سال ۲۰۰۱، سازمان جهاني بهداشت و يونيسف با توجه به بار جهاني بيماري سرخك، برنامه استراتژيك مشتركي را براي سالهاي ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ منتشر كردند. اهداف برنامه، كاهش ميزان ابتلا به سرخك تا ۵۰ درصد در مقايسه با سال ۱۹۹۹ و حذف سرخك ميباشد. استراتژيهاي طراحي شده (راهبردها) در اين برنامه عبارتند از :• پوشش بالاي نوبت اول واكسيناسيون ؛
• تأمين فرصت دوم ايمنسازي عليه سرخك براي تمام كودكان از طريق فعاليتهاي ايمنسازي تكميلي و يا اجراي نوبت دوم واكسيناسيون ؛
• مراقبت موارد ابتلا وتأييد آزمايشگاهي موارد مشكوك به سرخك ؛
• درمان مؤثر موارد سرخك ؛
• ادغام فعاليتهاي كنترل سرخك با ساير فعاليتهاي ايمنسازي و فعاليتهاي برنامه مراقبتهاي اوليه بهداشتي.
درسال ۱۹۹۷، كشورهاي عضو منطقه مديترانه شرقي سازمان جهاني بهداشت، مصوبة حذف سرخك در منطقه تا سال ۲۰۱۰ را تصويب كردند. اين مصوبه، شامل چهار استراتژي است:
۱- انجام واكسيناسيون سرخك و تداوم آن بهمنظور پوشش بيش از ۹۵ درصد كودكان ؛
۲- واكسيناسيون همزمان همه كودكان، بدون در نظر گرفتن سابقه واكسيناسيون قبلي يا ابتلا به بيماري (بسيج واكسيناسيون عمومي) ؛
۳- انجام بسيج ملي واكسيناسيون دورهاي (هر ۳ تا ۵ سال) براي تمام كودكاني كه بعد از آخرين بسيج واكسيناسيون به دنيا آمدهاند يا پوشش جاري بيش از ۹۵ درصد براي دومين نوبت واكسن سرخك ؛
۴- تقويت نظام مراقبت سرخك وتأييد آزمايشگاهي موارد مشكوك.
اصطلاحات برنامه :
كنترل سرخك : كنترل سرخك به معناي كاهش ميزان ابتلا و ميزان مرگ و مير بر اثر بيماري سرخك و منطبق بر اهداف از پيش تعيين شده است.
حذف سرخك :
موقعيتي (مرحلهاي) است كه در آن انتقال محلي سرخك در يك ناحيه جغرافيايي بزرگ، متوقف شده است و بيماري، بهدنبال ورود يك فرد مبتلا به منطقه، انتقال نمييابد.
ريشهكني سرخك :
به معناي قطع انتقال جهاني سرخك در نتيجه تلاشهاي بهعمل آمده است.
طغيان :
هرگاه تعداد موارد مشاهده شده نسبت به موارد مورد انتظار (در يك ناحيه جغرافيايي و دورة زماني مشابه) افزايش يابد اصطلاحاً طغيان گفته ميشود.
تعريف طغيان بستگي به مرحلة مراقبت سرخك دارد. براي مثال كشور ما كه در مرحلة حذف قرار دارد حتي يك مورد ابتلاء به سرخك با ويروس بومي بهعنوان طغيان تلقي ميگردد.
بيماري سرخك :
سرخك، بيماري حاد بثوري، بسيار مسري و با قدرت انتشار زياد است و علائم مقدماتي آن تب، پرخوني ملتحمه چشم (احتقان ملتحمه) آبريزش از بيني، سرفه و ايجاد نقاط سفيد در زمينة قرمز بر روي سطح مخاطي دهـان (Koplic Spots) هستند. معمولاً در روز سوم تا هفتم بعد از شروع بيماري، بثورات ابتدا در صورت (ناحيه خط مو ) ظاهر ميشوند، سپس به تمام بدن گسترش مييابند و ۴ تا ۷ روز نيز باقي ميمانند. دورة نهفتگي بيماري ۷ تا ۱۴ روز (معمولاً ۱۰ روز تا زمان بروز علائم اوليه و ۱۴ روز تا ظهور بثورات) است. انسان تنها مخزن ويروس محسوب ميشود. عوارض عمدة بيماري عبارتند از: عفونت گوش مياني (Otitis Media)، عفونت ريه(Pneumonia)، اسهال، سوء تغذيه، زخم قرنيه و كوري، التهاب غشاهاي مخاطي دهان (استوماتيت)، لارنگوتراكئوبرونشيت و تورم مغز (Encephalitis)، عارضـه نـادر مغـزي پـان آنـسـفـاليـت اسـكـلـروزانـت تـحـت حـاد (Subacute Sclerosing Panencephalitis = SSPE). افرادي كه قبلاً واكسينه شدهاند، ممكن است تظاهرات باليني با مشخصات ذكر شده را بهطور كامل نداشته باشند.
عامل بيماري، :
موربيلي ويروس (Morbilli Virus) است. و نوع ژن (ژنوتيپ) ويروس سرخك در ايران از نوع D۴ ميباشد كه در مرحله حذف، دانستن نوع ويروس بهمنظور مشخص كردن چرخش ويروس در طبيعت و تشخيص بومي يا غير بومي بودن آن، داراي اهميت است.
بيماري از ديدگاه نحوة گزارشدهي در تقسيمات سازمان جهاني بهداشت در گروه A قرار دارد. (يعني گزارشدهي موارد بيماري الزامي است و بايد با سريعترين راههاي ممكن نظير تلفن، صورت پذيرد).
دوره قابليت سرايت بيماري :
اين مسئله از ديدگاه برنامه مراقبت، فوقالعاده با ارزش است. بهطور معمول از ۳ تا ۵ روز قبل از بروز بثورات سرخكي و تا ۴ روز پس از آن، بيماري، مسري تلقي ميشود.
جداسازي :
در بيمارستان از مرحلة آبريزش بيني و قبل از ظهور تب تا ۴ روز بعد از بروز بثورات (راشهاي) پوستي، خطر انتشار ويروس به ساير بيماران بستري و در معرض خطر، وجود دارد. (درمورد مبتلايان به اختلالات ايمني، اين احتمال تا پايان دورة بيماري وجود دارد).
نحوه مراقبت از موارد تماس بيماري :
• افراد در معرض تماس با فرد مبتلا به سرخك (بدون سابقه واكسيناسيون) در صورت نداشتن ممنوعيت دريافت واكسن، بايستي واكسينه گردند و در صورتيكه امكان تجويز واكسن به هر علتي براي آنان ميسر نباشد، بايد۱۴ روز تحت مراقبت قرار بگيرند و بروز تب در آنها بهعنوان احتمال شروع بيماري تلقي گردد. طول مدت استراحت و جداسازي اين افراد برمبناي تشخيص پزشك معالج خواهد بود.
• افراد خانوادة فرد مشكوك كه واكسينه نشدهاند و سن آنها بين ۹ ماه تا ۲۵ سال است، بايد در فاصلة زماني كمتر از ۷۲ ساعت بعد از شروع علائم در بيمار، واكسينه شوند. در مورد كودكان كمتر از ۹ ماه و زنان باردار، تجويز ايمونوگلوبولين استاندارد (به مقدار ۲/۰ ميليليتر بهازاء هر كيلوگرم وزن و حداكثر ۱۵ ميليليتر) توصيه شده است. كليه افراد دريافتكننده ايمونوگلوبولين اختصاصي سرخك بايد ۵ ماه بعد واكسينه شوند. (تجويز واكسن قبل از اين مدت، بياثر خواهد بود).
• در مدارس بلافاصله بعد از تشخيص باليني بيماري، تمامي محصلين مدرسه بايد از نظر سابقة واكسيناسيون و دريافت ۲ نوبت واكسن سرخك بررسي شوند و در صورت تكميل نبودن واكسيناسيون (بر اساس كارت واكسن يا حافظه والدين)، بلافاصله واكسينه گردند. بررسي موارد در مدت ۴۸ ساعت بعد از شناسايي مورد اوليه، ضروري خواهد بود.
توجه :
۱- اگر در يك كانون تجمعي (مدرسه، اداره، پادگان و …) يك مورد قطعي مبتلا به سرخك گزارش گردد و علائمي از گردش ويروس در مدت سه هفته پس از شروع ابتلا نفر اول وجود داشته باشد، بايد تمامي افراد ۹ ماه تا ۲۵ سال آن كانون بدون توجه به سابقة واكسيناسيون، واكسينه شوند.
۲- اگر در يك كانون تجمعي، طي حدود ۱۴ روز، دو مورد مشكوك به سرخك يا بيشتر مشاهده گرديد، بايد تمامي افراد ۹ ماه تا ۲۵ سال آن كانون را بدون توجه به وضعيت واكسيناسيون قبلي، واكسينه نمود.
۳- در بررسي موارد، بايد در همان بلوك مسكوني يا همسايگان ( تا شعاع ۱۰۰۰ متر) نسبت به پاسخگويي سئوالات زير و بيماريابي اقدام نمود:
• آيا در يك ماه اخير، مورد ديگري با علائم مشابه ديده شده است؟
• وضعيت واكسيناسيون افراد زير۲۵ سال در اين منطقه چگونه است؟ (در اين افراد بايد بررسي وضعيت واكسيناسيون انجام شود)
• بيمار به چه مكانهايي (مدرسه، اداره، پادگان و…) تردد نموده است؟ (اين مكانها بايد بررسي و بيماريابي شوند)
۴ - بهمنظور پيشگيري در موارد تماس، از واكسن حاوي جزء سرخك (M يا MRيا MMR ) استفاده گردد.
پيشگيري :
جهت پيشگيري واكسن زنده سرخك يا MMR يا MR، (طبق دستورالعمل واكسيناسيون كشوري)، به ميزان ۵/۰ سيسي، زير جلدي توصيه ميگردد.
واكسن سرخك ( توليد ايران ) :
واكسن سرخك، ويروس ضعيف شده سرخك (بهوسيلة پاساژهاي متوالي و مكرر) از سويه ادمونستون سوشAIK-HDC است كه به سلول رويان انسان، عادت نموده و براي حفظ آن از آلودگي، كانامايسين و نئومايسين و همچنين مقدار كمي مادة تثبيت كننده به آن افزوده شده است.
موارد منع واكسيناسيون :
۱- داشتن بيماريهاي حاد تبدار با تب متوسط تا شديد (بالاتر از ۵/۳۸ درجه سانتيگراد)؛
۲- قبل از گذشت حدود يك ماه از تزريق يك واكسن ويروسي زنده ديگر (درعين حال اگر ۲ واكسن، همزمان و در نقاط مختلف بدن تزريق شوند، مانعي ندارد و بديهي است رعايت فاصله بين واكسن خوراكي پوليو و واكسن تزريقي سرخك، لزومي ندارد) ؛
۳- نقص ايمني و بدخيميها ؛
۴- بارداري ؛
۵- حساسيت شديد نسبت به آنتي بيوتيكهاي بهكار رفته در واكسن (مثل نئومايسين و كانامايسين).
عوارض واكسن :
عوارض واكسن به واكنشهاي موضعي و واكنشهاي عمومي، تقسيمبندي ميشود، بيشتر اين واكنشها خفيف هستند و خودبهخود بهبود پيدا ميكنند.
عوارض خفيف و شايع واكسن سرخك /MMR/MR :
۱- عوارض موضعي (Local Reaction) شامل: درد، تورم و يا قرمزي محل تزريق كه در حدود ۱۰% موارد مورد انتظار است.
۲- واكنشهاي عمومي(Systemic Reaction) :
• در ۵ تا ۱۵ درصد واكسينه شدهها بهوسيلة واكسن سرخك، تب، راش و يا التهاب ملتحمه مشاهده ميشود.
• واكنش نسبت به جزء اوريون واكسن MMR، شامل تورم غدد پاروتيد و واكنش نسبت به جزء سرخجه واكسن MMR، شامل درد مفاصل و تورم غدد لنفاوي است. ورم مفاصل نيز در ۱% از كودكان و ۱۵% از بزرگسالان واكسينه شده، مشاهده ميشود.
درد مفاصل (آرترالژي): معمولاً در مفاصل محيطي كوچك بهوجود ميآيد و اگر بيشتر از ۱۰ روز باقي بماند، پايدار، و اگر كمتر از ۱۰ روز باقي بماند، گذرا ناميده ميشود.
اختلال عملكرد مغزي (آنسفالوپاتي): يك كسالت عمده با شروع حاد است كه با دو علامت از علائم ذيل مشخص ميشود:
۱- تشنج
۲- تغييرشديد سطح هوشياري كه يك روز يا بيشتر بهطول انجامد
۳- تغيير آشكار رفتاري كه بهمدت يك روز يا بيشتر ادامه يابد. (اين تغيير بايد ۶ تا ۱۲ روز بعد از واكسيناسيون سرخك يا MMR اتفاق افتاده باشد.)
توجه: تورم مغزي (آنسفاليت) ناشي از واكسن، بين روز پنجم تا پانزدهم پس از تزريق واكسن بهوجود ميآيد.
كاهش پلاكت (ترومبوسيتوپني): كاهش تعداد پلاكت سرم به ميزان كمتر از ۵۰.۰۰۰ در ميليليتر است و ميتواند به كبودي يا خونريزي منجر گردد.
واكنش افزايش حساسيت (آنافيلاكسي): واكنش آلرژيك شديد و فوري (چند دقيقه تا نيم ساعت) كه از طريق بروز اختلال در سيستم گردش خون باعث تغيير سطح هوشياري، كاهش فشار خون، ضعيف بودن يا از بين رفتن نبض وانتهاهاي سرد شده و ممكن است با انقباض مجاري هوايي (برونكواسپاسم) و يا ادم حنجره همراه باشد.
واكنش شبه افزايش حساسيت (واكنش آنافيلاكتوئيد): واكنش حساسيت (آلرژيك) تشديد يافتهاي است كه در مدت ۲ ساعت پس از واكسيناسيون اتفاق ميافتد و با يك يا چند علامت از علائم زير مشخص ميشود:
۱- خسخس سينه (ويزينگ) و يا تنگينفس بهدليل انقباض منتشر مجاري هوايي سيستم تنفسي (برونكواسپاسم)
۲- ادم حنجره (لارنگو اسپاسم)
۳- يك يا چند علامت پوستي شامل كهير، ادم صورت، ادم سراسري (ژنراليزه).
تشنج : حركات غيرطبيعي اندامهاي بدن است كه از چند دقيقه تا بيش از ۱۵ دقيقه و بدون همراهي با علائم عصبي موضعي (نورولوژيك فوكال) بهطول ميانجامد و ميتواند همراه با تب و يا بدون تب باشد.
سنكوپ : به هم خوردن موقتي سطح هوشياري بهدليل كاهش اكسيژن رساني به مغز (هيپوكسي مغزي)
سندرم شوك توكسيك : اگر واكسن پس از مخلوط شدن با حلال (پس از بازسازي)*، بيش از ۶ ساعت نگهداري شود و مورد استفاده قرار گيرد، بهدليل رشد ميكروب استافيلوكك در آن، ميتواند پس از تزريق، موجب سندرم شوك توكسيك گردد. از مشخصات اين سندرم، شروع ناگهاني تب، استفراغ و اسهال در مدت چند ساعت پس از ايمنسازي است و در صورت عدم درمان، ظرف مدت ۲۴ تا ۴۸ ساعت، ميتواند منجر به مرگ گردد.
* (واكسنهايي كه نياز به بازسازي دارند مانند: BCG، MMR، مننژيت)
فصل ۲ :
مراقبت بيماري :
هدف از انجام مراقبت در مناطقي كه براي حذف سرخك تلاش مينمايند، عبارت است از :
۱- كشف و بررسي سريع كلية موارد مظنون به سرخك
۲- اثبات موارد بهوسيلة تشخيص آزمايشگاهي
۳- مشخص كردن منبع احتمالي بيماري (محلي يا وارده)
۴- پيشبيني و جلوگيري از طغيانهاي بيماري
۵- مشخص نمودن جمعيتهاي پرخطر*
تعريف مورد بيماري :
۱- تعريف باليني مورد بيماري: هر شخصي كه طبق نظر پزشك از لحاظ باليني به عفـونت سرخك مشكوك باشد يا هر شخص داراي نشانههاي تب و بثورات (راش) ماكولوپاپولر (غير وزيكولار) و سرفه همراه با آبريزش بيني (كوريزا) يا التهاب ملتحمه (كونژونكتيويت)
۲- تعريف آزمايشگاهي: وجود آنتيبادي IgM اختصاصي سرخك در خون بيمار.
* منظور از جمعيتهاي پرخطر، مهاجرين، حاشيهنشينهاي فقير، جمعيتهاي جابجا شده، جمعيتهاي با دسترسي مشكل، جمعيتهاي با فرهنگها و اعتقادات خاص، جمعيتهاي با پوشش پايين واكسيناسيون و … هستند.
طرح طبقهبندي باليني :
۱- تأييد شده باليني : مورد مشكوك كه با تعريف مورد باليني، مطابقت دارد.
۲- رد شده باليني : مورد مشكوك كه با تعريف مورد باليني، مطابقت ندارد.
طرح طبقهبندي آزمايشگاهي :
۱- تأييد شده آزمايشگاهي : موردي كه با تعريف مورد باليني مطابقت دارد و بهوسيلة آزمايشگاه، مورد تأييد قرار گرفته است.
۲- تأييد شده اپيدميولوژيك : موردي كه با تعريف مورد باليني مطابقت دارد و از نظر اپيدميولوژيك با مورد تأييد شدة آزمايشگاهي ارتباط داشته باشد.
۳- تأييد شده باليني : موردي كه با تعريف مورد باليني مطابقت داشته باشد ولي بهدليل كافي نبودن نمونه خون، امكان تأييد آزمايشگاهي آن وجود ندارد.
۴- مورد رد شده : مورد مشكوكي كه با تعريف باليني يا آزمايشگاهي مطابقت نداشته باشد.
در كشور ما كه براي حذف سرخك تلاش مينمايد از طبقهبندي آزمايشگاهي بيماري استفاده ميشود.
سيستم گزارشدهي :
در مرحلة حذف، مراقبت برمبناي مورد بيماري بايد مورد توجه قرار گيرد و هر مورد بايد در عرض كمتر از ۴۸ ساعت، گزارش و بررسي شود و از هر مورد مشكوك بايد نمونههاي آزمايشگاهي جمعآوري شود.
در تمام سطوح حتي در صورتيكه موردي وجود نداشته باشد، گزارشدهي بايد انجام گردد. (گزارشدهي صفر).
سيستم گزارشدهي شامل موارد ذيل است :
۱- گزارش فوري تلفني (از محيط تا بالاترين سطح) و ثبت آن
۲- گزارش ماهيانه : گزارشدهي از تمامي سطوح بهداشتي و درماني (بخش دولتي و بخش خصوصي) انجام ميگيرد. يعني گزارشدهي بايد از خانة بهداشت به مركز بهداشتي درماني مربوطه؛ از مركز بهداشتي درماني ( شهري – روستايي) به مركز بهداشت شهرستان؛ از مركز بهداشت شهرستان به مركز بهداشت استان (معاونت بهداشتي دانشگاه)؛ و از مركز بهداشت استان به مركز مديريت بيماريها صورت پذيرد. مراكز بخش خصوصي ( بيمارستان،درمانگاه، مركز بهداشتي درماني، مطب، كلينيك و …) نيز بايد براساس برنامة عملياتي تدوين شده (بنا به امكانات هر دانشگاه و شهرستان)، اطلاعات خود را به مركز بهداشتي- درماني محدودة فعاليتشان يا به مركز بهداشت شهرستان ارسال نمايند. گزارش ماهيانه از طريق تكميل فرمهاي بررسي اپيدميولوژيك و ليست خطي، انجام ميپذيرد :
الف) فرم بررسي اپيدميولوژيك موارد : اين فرم براي هر مورد بيمار، تكميل ميشود و هر ماه به مركز مديريت بيماريها، ارسال ميگردد.
ب) فرم ليست خطي موارد : اين فرم تمامي اطلاعات مورد نياز در گزارش تلفني موارد مشكوك به سرخك را داراست و هرماه به مركز مديريت بيماريها ارسال ميگردد.
۳- گزارش صفر ماهيانه : اگر در سطح دانشگاه، موردي وجود نداشت، گزارش صفر ماهيانه، ارسال ميگردد. (با استفاده از فرم گزارش ماهانه موارد بيماريهاي قابل پيشگيري با واكسن).
چگونگي تجزيه و تحليل اطلاعات و تهيه گزارش، شامل موارد ذيل است :
۱- تعداد موارد و ميزان بروز برحسب ماه و سال و منطقه جغرافيايي (شهرستان، دانشگاه، كشور)؛
۲- ميزان بروز برحسب سن و جنس (شهرستان، دانشگاه، كشور) ؛
۳- پوشش واكسن سرخك برحسب سال و منطقه جغرافيايي (شهرستان، دانشگاه، كشور)
۴- ميزان دوزهاي مصرف شده واكسن MMR نسبت به ميزان دوزهاي مصرف شده واكسن سه گانه نوبت اول(DPT۱) يا واكسن ب.ث.ژ (BCG) (شهرستان، دانشگاه، كشور)، (ميزان افت پوشش واكسن)
۵- كامل بودن و به موقع بودن گزارشات* (فرم ليست خطي، فرم بررسي اپيدميولوژيك، فرم گزارش صفر ماهيانه، گزارش فوري تلفني)
۶- نسبت طغيانهاي شناخته شده (اعلام شده) به طغيانهاي تأييد شده توسط آزمايشگاه
۷- نسبت موارد بيماري برحسب گروه سني و وضعيت ايمنسازي (گروههاي سني شامل: زير ۱۲ ماه و ۴- ۱ سال و ۹- ۵ سال و ۱۴- ۱۰ سال و ۱۹- ۱۵ سال و ۲۴- ۲۰ سال و ۲۵ سال به بالا).
ارزشيابي و پايش مراقبت بيماري در مرحلة حذف، علاوهبر موارد فوق براساس شاخصهاي عملياتي زير صورت ميپذيرد :
توجه: هدف در تمامي اين شاخصها، دسترسي به ميزانهاي بالاتر از۸۰% ميباشد.
۸- درصد گزارشات ماهيانة رسيده
۹- درصد موارد گزارش شده در مدت زمان كمتر از ۴۸ ساعت بعد از شروع راش جلدي
* درصد كامل بودن گزارشات : تعداد گزارشات رسيده، تقسيم بر تعداد گزارشات مورد انتظار ضربدر۱۰۰ (براساس اطلاعات جمعآوري شده توسط فرم گزارش ماهانه موارد بيماريهاي قابل پيشگيري با واكسن) ؛
* درصد به موقع بودن (به هنگام بودن) گزارشات : تعداد گزارشات به موقع رسيده، تقسيم بر تعداد گزارشات مورد انتظار ضربدر ۱۰۰ (در مورد گزارش فوري تلفني به معناي آن است كه حداكثر ظرف مدت ۲۴ ساعت، بايد گزارش تلفني داده شود.
۱۰- درصد موارد بررسي شده در مدت زمان كمتر از ۴۸ ساعت بعد از گزارش مورد
۱۱- درصد مواردي كه داراي نمونه آزمايشگاهي مناسب بودهاند و نتايج آزمايشگاهي آن، در مدت ۷ روز، مشخص شده باشد
۱۲- درصد موارد تأييد شده كه منبع احتمالي عفونت آنها، مشخص شده است.
توجه :
۱- كلية موارد مشكوك به سرخك بايد با تعريف باليني ارائه شده، مطابقت داشته باشند
۲- نمونة مناسب براي آزمايشگاه در مبحث چگونگي جمعآوري نمونهها، توضيح داده شده است ( مقدار، كيفيت، انتقال )
۳- طبقهبندي مناطق تحت پوشش كشور ( دانشگاه – شهرستان ) بهوسيلة ميزان پوشش واكسيناسيون آنها ( كمتر از ۸۰% ، بين ۹۵-۸۰% و بيشتر از ۹۵% ) صورت پذيرد
۴- نقشههاي پوشش واكسيناسيون مناطق، تعداد موارد و ميزان بروز در سطوح دانشگاهي، شهرستاني و كشوري، تهيه گردند
۱-۴- نقشه نقطهاي تعداد موارد گزارش شده بايد در كلية سطوح تهيه گردد. (توصيه ميشود براي كليد راهنماي نقشه از تقسيمبندي برمبناي: صفر مورد، ۱۰-۱ مورد، ۱۰۰-۱۱مورد، ۱۰۰ مورد به بالا و عدم اطلاعات استفاده گردد.)
۵- روند ماهيانه و ساليانه پوشش و تعداد موارد بايد بررسي گردند
۶- توزيع سني و وضعيت ايمنسازي موارد بايد بررسي شوند
۷- پيشبيني طغيانها بايد براساس پايش تجمع موارد مشكوك و تغييرات در روند اپيدميولوژي سرخك صورت پذيرد
۸- درتهيه آمار و اطلاعات ذكر شده، مقايسه ۳ سالة اخير، ضروري است
۹- هر دانشگاه، موظف است كميتهاي تحت عنوان كميتة طبقهبندي دانشگاهي سرخك (متشكل از: معاون بهداشتي، مدير گروه مبارزه با بيماريها، كارشناس مسئول بيماري سرخك، يك يا دو نفر متخصص عفوني يا متخصص اطفال) تشكيل دهد و نسبت به طبقهبندي نهايي موارد مشكوك، اقدام نمايد.
۱۰- تشخيص نهايي هر مورد مشكوك به سرخك بايد بهوسيلة كميته (كشوري و دانشگاهي) سرخك و با توجه به وضعيت باليني، وضعيت اپيدميولوژيك و نتيجه آزمايشگاهي تأييد شود و ضمن درج در فرم بررسي و ليست خطي، صورت جلسه گردد
تذكر: آمار ماهيانه، بايد تا بيستم ماه بعد به مركز مديريت بيماريها، ارسال گردد.
فعاليتهاي عمدهاي كه بايد در مرحلة حذف مورد توجه خاص قرار گيرند :
• تهيه پسخوراند تجزيه و تحليل اطلاعات در سطوح بالاتر و ارسال به سطوح محيطي
• اطمينان از كامل و به موقع بودن ( به هنگام بودن ) گزارشات واصله (بخش دولتي و بخش خصوصي)
• پايش دائم و فعالانه شاخصهاي مراقبت
• بيماريابي فعال: بيماريابي فعال بخصوص در مناطق زير بايد انجام گردد :
- مناطق فاقد گزارشدهي منظم
- مناطق داراي گزارشات صفر موارد
- مناطق پرخطر
• سازماندهي اقدامات كنترلي در زمان تأييد موارد بيماري
• انجام بسيجهاي تكميلي واكسيناسيون براساس اطلاعات مراقبتي
بررسي طغيانهاي سرخك :
هدف از بررسي طغيانهاي سرخك در مرحله حذف، رسيدن به موارد زير است:
• ارزشيابي برنامههاي جاري واكسيناسيون
• تقويت مراقبت جاري
• مشخصكردن اپيدميولوژي بيماري و روشهاي انتقال آن
• توصيف جمعيتهاي پرخطر
• كاهش مرگ و مير بيماري.
در اين راستا، جمعآوري اطلاعات به شرح زير صورت ميپذيرد:
• محل و موقعيت موارد
• وضعيت سني موارد
• وضعيت ايمنسازي موارد
• تعداد مرگ حاصله ( طي ۳۰ روز اول از شروع راش جلدي )
• ليست خطي موارد
• اطلاعات باليني موارد
• نمونههاي آزمايشگاهي موارد
• تأييد كردن تشخيص
• مشخص نمودن علل طغيان.
فعاليتهايي كه در اين مرحله بايد انجام گردند همانند مراقبتهاي جاري و شامل موارد ذيل است:
۱- تقويت و استحكام برنامه جاري واكسيناسيون
۲- پيشگيري از انتقال بيمارستاني و محيطي
۳- ارتقاء مناسب مديريت موارد بيماري
۴- ايمنسازي گروههاي پرخطر.
توجه :
درهنگام بروز طغيان بيماري، كليه افراد ۹ ماهه تا ۲۵ سال، كه با فرد يا افراد بيمار در تماس بودهاند بدون توجه به سابقه واكسيناسيون قبلي، بايستي با واكسن حاوي سرخك واكسينه گردند.
نمونه برداري موارد در مرحله حذف بيماري سرخك :
بهمنظور تأييد يا رد موارد مشكوك به سرخك، بايد از تمامي موارد، نمونهبرداري خون، و بررسي سرمي (از نظر IgM سرخك) انجام شود.
در مواقع طغيان نيز بايد از تمامي موارد، نمونهبرداري خون (نمونه سرولوژي) انجام گيرد و صرفاً از ۱۰ مورد اول طغيان، نمونههاي ادرار و ترشحات گلو (نمونههاي ويرولوژي)، تهيه شود.
* تعدادي از دانشگاههاي علوم پزشكي كشور، براي تعيين ژنوتيپ ويروس سرخك، تعيين گرديدهاند كه علاوهبر تهية نمونههاي سرمي (سرولوژي) به تهيه نمونههاي ادرار و گلو (ويرولوژي) از تمامي موارد نيز اقدام خواهند نمود.
نمونه خون:
عليرغم آنكه تست اليزا IgM در ۴ تا ۲۸ روز پس از بروز بثورات، بيشترين حساسيت را دارد و حتي در روز اول پس از بروز بثورات نيز تا ۷۰% اين تست، مثبت است. توصيه ميگردد كه نمونة خون، روز دهم پس از شروع بثورات تهيه گردد. در صورتيكه در روزهاي بعد، احتمال دسترسي به بيمار وجود نداشته باشد، مي توان در همان برخورد اول، نمونه را تهيه نمود.
روش كار:
۱- ۵ ميليليتر از خون، در لولة برچسبدار استريل، جمعآوري شود.
۲- نمونه خون جمعآوري شده بهمدت ۱۰ دقيقه در سانتريفوژ ۱۰۰۰ دور در دقيقه قرار گيرد و سرم آن جدا شود.
۳- نمونه خون ميتواند در دماي ۴ تا ۸ درجة سانتيگراد حداكثر بهمدت ۲۴ ساعت تا قبل از جداسازي سرم، نگهداري شود.
۴- نمونه خون كامل، نبايد منجمد شود.
۵- در صورتيكه سانتريفوژ وجود نداشته باشد، نمونه خون بايد تا زمانيكه سرم از لخته خون جدا شود در يخچال نگهداري گردد.
۶- سرم بايد بهدقت از نمونه جدا شود و به ويال استريل برچسبدار منتقل گردد.
۷- برچسب ويال بايد حاوي مشخصات بيمار، تاريخ جمعآوري و نوع نمونه باشد.
۸- سرم بايد تا رسيدن زمان انجام آزمايش در دماي ۴ تا ۸ درجه سانتيگراد نگهداري شود.
توجه:
بايد دقت نمود فرد با تابلوي باليني سرخك - كه از نظر نمونه سرم (سرولوژي) مورد بررسي قرار ميگيرد طي ۱۴ روز گذشته، واكسن سرخك يا MR يا MMR، دريافت نكرده باشد.
تذكر ۱ : خون كامل بايد حداكثر طي مدت ۲۴ ساعت در درجه حرارت ۴ تا ۸ درجة سانتيگراد به آزمايشگاه، منتقل شود.
تذكر ۲ : درصورتيكه اقدام فوق ميسر نباشد، بايد حتماً سرم با شرايط فوقالذكر از خون، جدا شود.
تذكر ۳ : درصورتيكه دستگاه سانتريفوژ، موجود نباشد، خون كامل بايد بهمدت ۲۴ ساعت در يخچال با شرايط ذكر شده بهمنظور جداسازي سرم از لخته خون نگهداري شود.
تذكر ۴ : سرم استريل درصورتيكه با يخ نگهداري ميشود بايد در مدت ۴۸ ساعت و در صورتيكه در يخچال ۴ تا ۸ درجه نگهداري ميشود بايد حداكثر طي مدت ۷ روز، به آزمايشگاه منتقل شود.
تذكر ۵ : نمونهها بايد با رعايت زنجيرة سرما به همراه فرم ارسال نمونه به آزمايشگاه، انتقال يابند.
تذكر ۶ : در صورت استفاده از جعبه حمل واكس (Vaccine Carrier)بايد كيسه يخ (Ice Bag) در كف و همچنين در ديوارهها قرار گيرد و نمونه در مركز ظرف جاسازي شود و يك آيسبگ نيز در بالاي آن قرار گيرد.
نمونة ادرار :
جهت انجام بررسي ويرولوژي تهيه نمونه ادرار لازم ميباشد.
روش كار:
۱- ۲۰ تا ۵۰ سيسي ادرار (ترجيحاً ادرار اول صبح) در ظرف استريل گرفته شود و بلافاصله با رعايت زنجيره سرما (۴ تا ۸ درجه سانتيگراد) به آزمايشگاه، ارسال گردد.
۲- در آزمايشگاه لوله حاوي نمونه را در سانتريفوژ يخچالدار (۴ تا ۸ درجه سانتيگراد) با دورrpm ۱۵۰۰ يا xg ۵۰۰ بهمدت ۵ تا ۱۰ دقيقه، سانتريفوژ نماييد.
۳- مايع رويي را دور بريزيد.
۴- رسوب حاصل را در يك ميليليتر محيط ترانسپورت بهصورت تعليق درآوريد.
۵- محلول فوق را در لولههاي درپيچدار ريخته و در آن را محكم ببنديد.
۶- با هماهنگي كارشناس مسئول بيماريها، طي مدت ۴۸ ساعت در شرايط سرد به آزمايشگاه ملي سرخك دانشكده بهداشت دانشگاه علوم پزشكي تهران، ارسال نماييد.
تذكر ۱ : نمونه ادرار نبايد قبل از عمل تغليظ ادرار (سانتريفوژ كردن )، منجمد شود.
تذكر ۲ : نمونه ادرار بايد طي مدت ۵ روز اول بعد از شروع راش، جمعآوري شود.
تذكر ۳ : نمونه ادرار بايد در ظرف استريل، جمعآوري شود.
تذكر ۴ : نمونه ادرار بايد تا زمان سانتريفوژ در درجه حرارت ۴ تا ۸ درجه سانتيگراد، قرار گيرد.
تذكر ۵ : ارجحيت عمل سانتريفوژ در ۲۴ ساعت اول جمعآوري نمونه است.
تذكر ۶: رسوب تهنشين شده بايد به لوله متوسط حمل ويروس يك ميليليتري يا محيط كشت بافتي منتقل شود و در درجه حرارت ۴ تا ۸ درجة سانتيگراد و حداكثر طي مدت ۴۸ ساعت به آزمايشگاه رفرانس منتقل شود. در غير اين صورت عمل انتقال و حمل را ميتوان از طريق انجماد نمونه تا ۷۰ درجه سانتيگراد زير صفر، انجام داد.
نمونه گلو:
جهت انجام بررسي ويرولوژي تهيه نمونه گلو لازم ميباشد.
زمان نمونهگيري: نمونهگيري از گلو بايد حتماً در مدت ۷ روز اول بروز بثورات جلدي تهيه شود.
روش كار:
الف) روش غرغره كردن :
۱- دو ميليليتر محيط مخصوص انتقال (نمونة ويروس)، غرغره شود.
۲- محيط غرغره شده را درون ليوان يكبار مصرف بريزيد.
۳- محيط غرغره شده را از داخل ليوان به لوله استريل در پيچدار منتقل كنيد سر لوله را ببنديد. (اين نمونه بايدبا هماهنگي كارشناس مسئول بيماريها و حداكثر طي ۴۸ ساعت در شرايط سرد به آزمايشگاه ملي سرخك، ارسال گردد.)
ب) روش سواب :
۱- در مواردي كه امكان غرغره كردن نباشد (مانند كودكان)، از سواب استريل براي نمونهگيري استفاده شود.
۲- سواب را چندين بار بر روي انتهاي حلق (نازوفارنكس) بكشيد بطوريكه سلولهاي اپيتليال كنده شده به آن بچسبند.
۳- سواب را در لوله در پيچدار حاوي دو ميليليتر محيط مخصوص انتقال، قرار داده و خوب تكان دهيد و سر سواب را بشكنيد تا بتوانيد در لولة در پيچدار را ببنديد.
۴- با هماهنگي كارشناس مسئول بيماريها، نمونه را در دماي مناسب (۴ تا ۸ درجه سانتيگراد) و در اسرع وقت (طي ۴۸ ساعت)، به آزمايشگاه ملي سرخك دانشكدة بهداشت دانشگاه علوم پزشكي تهران، ارسال نمائيد.
منبع: پزشک
این هم اطلاعاتی در باره ی تالاسمی امیدوارم به دردت بخوره :
============================
انواع تالاسمی
تالاسمی به دو نوع آلفا تالاسمی و بتا تالاسمی است که خود بتا تالاسمی هم شامل تالاسمی ماژور (تالاسمی شدید) و تالاسمی مینور یا تالاسمی خفیف میباشد. افراد مبتلا به تالاسمی مینور در واقع کم خونی مشکلسازی ندارندریا، ولی اگر دو فرد تالاسمی مینور با هم ازدواج کنند به احتمال 25% فرزندنشان دچار تالاسمی شدید ماژور خواهد بود و 25% فرزندشان سالم و 50% تالاسمی مینور خواهند داشت.
تالاسمی ماژور
تالاسمی ماژور یا آنمی کولی به علت حذف یا جهش در هر دو ژن سازنده زنجیره بتا ایجاد میشود و به این ترتیب یا هیچ زنجیره بتایی ساخته نمیشود و یا به مقدار کمی ساخته میشود. در نتیجه بدن کمبود این زنجیرهها را با ساخت زنجیرههای آلفا جبران میکند که این زنجیرههای آلفای اضافی برای گلبولهای قرمز سمی هستند و با رسوب بر روی سلولهای گلبول قرمز باعث میشوند که گلبولهای قرمز در مغز استخوان و در داخل خون تخریب شده و زنجیرههای آلفا در مغز استخوان رسوب میکنند. از طرفی به علت خونسازی غیر موثر ، مراکز خونساز خارج مغز استخوان ، ار جمله کبد و طحال شروع به خونسازی میکنند و بزرگ میشوند.
بیماری معمولا بصورت کم خونی شدید در 6 ماهه اول زندگی کودک تظاهر میکند و درصورت عدم شروع تزریق خون ، بافت مغز استخوان و مکانهای خونساز خارج مغز استخوان فعال و بزرگ شده و باعث بزرگی مغز استخوانها بخصوص استخوانهای پهن (صورت و جمجمه) و بزرگی کبد و طحال میشوند.
علایم بیماری
کم خونی شدید طوریکه برای بقاء بیمار تزریق مکرر خون لازم است.
افزایش حجم شدید مغز استخوان بخصوص در استخوانهای صورت و جمجمه ، چهره خاص افراد تالاسمی را ایجاد میکند (چهره موش خرمایی).
اختلال رشد دربچههای بزرگتر
رنگ پریدگی ، زردی و گاهی پوست ممکن است به دلیل رنگ پریدگی و یرقان و رسوب ملانین به رنگ مس در آید.
بزرگی کبد و طحال ، در سنین بالاتر گاهی طحال به حدی بزرگ میشود که باعث تخریب بیشتر گلبولهای قرمز میشود.
علایم ناشی از رسوب آهن در بافتهای مختلف از جمله پانکراس و قلب و غدد جنسی و ایجاد دیابت و نارسایی قلبی و تاخیر در بلوغ.
استخوانها نازک شده و مستعد شکستگی میشوند.
تشخیص
در آزمایش خون تالاسمی ماژور گلبولهای قرمز خون کوچک و کم رنگ خواهد بود (کم خونی هیپوکروم میکروسیتر). افت شدید هموگلوبین به مقادیر کمتر از 5 گرم در دسی لیتر وجود دارد. بیلی روبین سرم به علت تخریب سلولها افزایش مییابد و سایر آزمایشات که لزومی برای گفتن همه آنها نیست. تشخیص قطعی با الکتروفورز هموگلوبین انجام میشود که در تالاسمی ماژور هموگلوبین A طبیعی ساخته نمیشود و 98% هموگلوبینها را هموگلوبین F تشکیل میدهد و هموگلوبین A2 نیز تا 5% افزایش پیدا میکند.
عوارض
از عوارض تالاسمی یک سری از عوارض از جمله اختلال رشد و تغییر قیافه بیمار و بزرگی کبد و طحال که به علت خود بیماری است و یکسری عوارض دیگر ناشی از درمان تالاسمی است. اصلیترین این عارضه هموسیدوز یا هموکروماتوز است.
هموسیدروز به رسوب آهن در بافتها گفته میشود که نتیجه غیر قابل اجتناب تزریق طولانی مدت خون است. در هم نیم لیتر خونی که به بیمار تزریق میشود، حدود 200mg آهن به بافتها منتقل میکند که این مقدار آهن نمیتواند از بدن دفع شود و در بافتها رسوب میکند و باعث نارسایی در بافتها میگردد. بخصوص رسوب آهن در قلب و پانکراس و غدد ، مشکل اصلی این بیماران خواهد بود که باعث نارسایی پانکراس و دیابت ، نارسایی قلبی و نارسایی غدد جنسی و تیروئید و ... میشود.
درمان
تالاسمی شدید و درمان نشده همیشه باعث مرگ در دوران کودکی میگردد. در صورت تزریق مکرر خون و حفظ سطح مناسبی از خون میتوان طول عمر ا افزایش داد و تا حد زیادی مانع از تغییرات استخوانی و اختلال رشد گردید. پس درمان تالاسمی عبارتند از:
تزریق دراز مدت خون: هدف از تزریق خون مکرر برای بیمار حفظ هموگلوبین بیمار در سطح بالای 10 است.
دفروکسامین: مشکل اصلی بیماران تالاسمی بعد از سالها ، هموسیدروز و اضافه بار آهن است، که میتوان آن را به کمک تزریق مرتب دفروکسامین به صورت زیر جلدی یا وریدی تخفیف داد. این دارو با آهن ترکیب شده و از ادرار دفع میشود. البته مقدار زیاد این دارو ممکن است باعث واکنش پوستی در محل تزریق و یا عوارض عصبی به ویژه در دستگاه بینایی و شنوایی شود. بنابراین این دارو به تنهایی برای پیشگیری دراز مدت از مسمومیت با آهن کافی نیست.
برداشتن طحال: اگر بزرگی طحال ، نیاز به تزریق خون را بیشتر کند طحال برداشته میشود تا نیاز به خون کاهش یابد.
پیوند مغز استخوان: درمان قطعی بیماری با پیوند مغز استخوان است. البته این عمل با مرگ ومیر بالایی همراه است. و در برخی بیماران نیز سلولهای تالاسمی مجددا رشد میکنند.
روند بیماری
امروزه با توجه به درمانهای موجود بیماران تا 30 سالگی هم زنده میمانند. و اینها بچههایی با رشد ناقص هستند و شایعترین علت مرگ آنها نارسایی قلبی به علت هموسیدروز و همچنین به علت تزریق خون و افزایش بار قلب میباشد.
تالاسمی مینور
تالاسمی مینور معمولا بدون علامت بوده و علایم بالینی واضح ندارند و بطور عمده در تستهای چکاپ به صورت اتفاقی تشخیص داده میشوند. این افراد کم خونی مختصر (هموگلوبین بیش از 10) با سلولهای گلبول قرمز کوچک و کم رنگ (هیپوکروم میکروسیتر) دارند که معمولا مشکلساز نمیباشد.
تالاسمی مینور در نتیجه اختلال یکی از دو ژن سازنده زنجیره گلوبین بتا به وجود میآید که این ژن ناقص یا از پدر و یا از مادر به فرد به ارث رسیده است، در نتیجه کاهش یا فقدان ساخت زنجیره بتا از یک ژن اتفاق میافتد و به دنبال آن هموگلوبین A2 تا حدود %8-4 افزایش مییابد و گاهی افزایش هموگلوبین F در حدود %1-5 دیده میشود.
تنها نکتهای که در تالاسمی خفیف یا مینور جالب توجه است، این است که این افراد موقع ازدواج نباید با یک فرد شبیه خود (تالاسمی مینور) ازدواج کنند.
آلفا تالاسمی
علت آلفا تالاسمی حذف یک یا چند ژن از 4 ژن سازنده زنجیره آلفاست، هر چه تعداد ژنهای حذف شده بیشتر باشد بیماری شدیدتر میشود و براساس تعداد ژنهای حذف شده به 4 گروه تقسیم میشوند.
هیدروپس فتالیس: که حذف هر 4 ژن آلفا را دارند و هموگلوبین ساخته شده فقط از زنجیرههای گاما تشکیل شده است که هموگلوبین بارتز گفته میشود و وخیمترین نوع آلفا تالاسمی است و با حیات خارج رحمی منافات دارد و جنین هنگام تولد مرده است و یا مدت کوتاهی پس از تولد میمیرد. این جنینها دچار ادم شدید هستند.
بیماری هموگلوبین H: که در اثر حذف 3 ژن آلفا گلوبین بوجود میآید. بیماران دچار کم خونی هیپوکروم میکروسیتیک بوده و بزرگی طحال در آنها دیده میشود. در بعضی مواقع ممکن است نیاز به تزریق خون داشته باشند و در صورت کم خونی شدید و نیاز به انتقال خون باید طحال برداشته شود.
صفت آلفا تالاسمی 1: که 2 ژن آلفا حذف شده و از هر لحاظ شبیه بتا تالاسمی مینور است.
صفت آلفا تالاسمی 2: که فقط یک ژن از 4 ژن حذف شده و یک حالت ناقل ژن ، خاموش و بدون علامت است.
تالاسمی یک واژه یونانی است که از دو کلمه تالاسا به معنی دریا و امی به معنی خون گرفته شده و به آن آنمی مدیترانه ای یا آنمی کولی و در فارسی کم خونی می گویند . تالاسمی یک بیماری همولتیک مادرزادی است که طبق قوانین مندل به ارث می رسد . تالاسمی به گروهی از اختلالات ژنتیکی خون اطلاق می شود که عمدتاً در افرادی از تبار مدیترانه ای ، آفریقایی و آسیایی رخ میدهد . در کشور ما پراکندگی این بیماری در مناطق نزدیک به دریای خزر (استانهای هرمزگان ، سیستان و بلوچستان و بوشهر ) ، خوزستان ، فارس و جنوب کرمان از سایر نقاط کشور شایعتر است . این بیماری به دو صورت شدید ( ماژور ) و خفیف ( مینور ) ظاهر میشود .
______________________-
اگر هردو والدین دارای ژن معیوب باشند به صورت شدید یعنی ماژور و اگر یکی از والدین فقط ژن معیوب داشته باشد به صورت خفیف یعنی مینور ظاهر میشود . تالاسمی برای کسانی که نوع مینور را داشته باشند ، مشکلی ایجاد نمی کند و آنها هم مثل افراد سالم می توانند زندگی کنند و فقط در موقع ازدواج باید مراقب باشند . در این حالت کمبود پروتئین به حدی نیست که باعث اختلال در عملکرد هموگلوبین گردد . یک فرد با این بیماری حامل صفت ژنتیکی تالاسمی می باشد . این فرد به جز یک کم خونی خفیف در برخی موارد ، مشکل دیگری را تجربه نخواهد کرد . اما برعکس ، تالاسمی ، حداکثر آزار خود را به بیماران نوع ماژور می رساند . اگر یک زن و شوهر هرکدام دارای نوع کم خونی خفیف ( مینور ) تالاسمی باشند ، هریک از فرزندان آنها 25درصد احتمال ابتلا به تالاسمی ماژور ( کم خونی شدید ) را داشته و50 درصد احتمال تالاسمی مینور و 25 درصد ممکن است سالم باشند
______________________
_____________________
علائم و عوارضی که تالاسمی در بیماران ایجاد می کند : در نوع ماژور تالاسمی (کم خونی شدید ) هموگلوبین غیر طبیعی خون افزایش یافته و هموگلوبین قرمز خون کاهش پیدا می کند . این کم خونی باعث بزرگ شدن طحال و کبد و تغییر قیافه ظاهری او میشود . بنابراین به علت پایین آمدن مداوم خون ، بیمار مجبور است مدام خون تزریق کند و در اثر تزریق خون که دارای مقدار زیادی آهن است و در اثر خود بیماری که باعث شکسته شدن هموگلوبین ( گلبولهای قرمز ) و آزاد شدن آهن می شود ، میزان آهن خون افزایش یافته و بافت های عمده بدن چون ؛ قلب ، کبد ، طحال و ... رسوب می کند و سبب ایجاد مشکلات دیگری می شود که تنها به کمک آمپول دسفرال می توان از تجمع آهن جلوگیری کرد . مصرف مداوم دسفرال با قیمت بالای آن ، موجب بروز مشکلات اقتصادی در خانواده ها می شود .
راههای پیشگیری از تالاسمی
انجام آزمایش خون از نظر کم خونی ( CBC ، الکتروفورز و هموگلوبین A2 )
انجام آزمایش روی جنین در هفته های اول حاملگی ( هفته ی دهم )
با یک آزمایش ساده می توانید جلوی بروز مشکلات بسیاری که در صورت داشتن فرزند تالاسمی با آن برخورد خواهید نمود را بگیرید . در صورت ابتلای جنین به تالاسمی ماژور حداکثر تا هفته ی شانزدهم بارداری از نظر شرعی و قانونی مجوز ختم حاملگی توسط پزشکی قانونی صادر می گردد .تالاسمی در ایران حضور تاسف باری دارد و در حدود سی هزار نفر این بیماری را در خود دارند و هرسال به این تعداد نیز اضافه می شوند . کسانی که در ایران تالاسمی در خود دارند به چهار گروه تقسیم میشوند . گروه اول مبتلایانی که دسترسی به امکانات پزشکی و درمانی ندارند و از درمان صحیح یعنی تزریق خون و دسفرال محروم می باشند . گروه دوم بیمارانی که به موقع بیماریشان تشخیص داده می شود و خون تزریق می نمایند ؛ اما از دسفرال و سایر اقدامات درمانی استفاده نمی کنند . گروه سوم کسانی که بیماریشان به موقع تشخیص داده میشود ، تزریق مناسب خون همراه با روش های جانبی را به موقع دریافت می دارند و طول عمری قابل ملاحظه خواهند داشت . گروه چهارم بیمارانی که دسترسی به پیوند مغز استخوان داشته اند ، احتمال بهبودی آنان تا حدود زیادی میسر میباشد.
امید است با اتکا به خداوند تبارک و تعالی در آینده ای نه چندان دور در اثر پیشرفت های علمی ، تالاسمی هم مانند بیماریهای شایع دوران گذشته ریشه کن شود
بیماری قند یا دیابت در دنیا از شیوع بالایی برخوردار هست. این بیماری در صورت عدم کنترل، به چشم، کلیه ها، اعصاب و عروق بزرگ صدمه می زند.
دیابت زمانی ایجاد می شود که لوزالمعده (Panceras) توانایی تولید انسولین برای حفظ میزان قند خون در حد طبیعی را نداشته باشد. انسولین هورمونی هست که بدون آن سلول های بدن قدرت استفاده از گلوکز که منبع اصلی انرژی است را ندارند.
بیماری قند را بطور ساده می توان به دو دسته تقسیم نمود:
- بیماری قند نوع یک (Type1Diabetes)
- بیماری قند نوع دو (Type2Diabetes)
خطر بروز دیابت در خویشان درجه یک بیماران دیابتی بیشتر از بقیه می باشد. این نشانگر یک مسئله ی ژنیتکی در هر دو نوع دیابت می باشد.
بیماری قند نوع یک:
در حدود 5 تا 10٪ بیماران، دارای این نوع دیابت هستند. در دیابت نوع یک، سلول های سازنده انسولین به علت بیماری خود ایمنی (Auto immune) نابود شده و قادر به تولید انسولین نیستند. این بیماران باید تمام عمر برای طبیعی نگه داشتن قند خون انسولین تزریق بکنند. دیابت نوع یک معمولاً هنگام کودکی یا نوجوانی رخ می دهد، ولی امکان بروز آن در هر سنی وجود دارد. مبتلایان به این بیماری در ابتدای تشخیص دچار پُر ادراری، پُرنوشی و کاهش وزن می شوند و در بسیاری از مواقع نیازمند بستری شدن در بیمارستان هستند. حدود 20٪ این بیماران دچار بیماری های دیگر از قبیل بیماری تیروئید، بَرَص (Vitiligo) و نارسایی غده فوق کلیه می شوند.
بیماری قند نوع دو:
در حدود 90٪ بیماران دارای این نوع دیابت هستند. این بیماری در دوران بزرگسالی به خصوص در افراد چاق رخ می دهد و شیوع آن با بالا رفتن سن به طور مداوم افزایش می یابد. به علت اپیدمی چاقی، تشخیص این نوع دیابت در کودکان و نوجوانان افزایش یافته است. در ابتدای این بیماری، لوزالمعده توانایی تولید انسولین را دارد، ولی مقدار آن برای حفظ قند خون در حد طبیعی کافی نیست. مبتلایان به این بیماری می توانند علائمی مانند پُرادراری، پُرنوشی و کاهش وزن داشته باشند و یا اینکه بدون هیچ علامتی، پزشک در هنگام آزمایش خون متوجه بالا بودن قند خون می شود.
رعایت رژیم غذایی، ورزش و کاهش وزن در تنظیم قند خون از اهمیت زیادی برخوردار هست و در بسیاری از موارد می توان به این ترتیب دیابت را تحت کنترل درآورد.
در سال های اخیر داروهای خوراکی جدید و همچنین انواع مختلف انسولین به بازار آمده که کنترل این بیماری را آسانتر نموده است. در این بیماری نظم بیمار در حفظ رژیم غذایی، ورزش، اندازه گیری قند خون و تماس مداوم با پزشک متخصص ضروری هست. در بیماران دیابتی تنظیم فشار خون و کلسترول نقش مهمی را در جلوگیری از عوارض ایفا می کنند.
دکتر شیلا احمدی
عرق کردن بیش از حد تحمل بدن (هیپر هیدروز)
تا کی میتوان این عارضه را تحمل کرد؟
عرق کردن بیش از حد بدن عارضه خطرناکی نیست ولی تاثیر خیلی زیادی در کیفیت زندگی مبتلایان دارد. بسیاری از مبتلایان نمیدانند که آیا این عارضه درمان پذیر هست یا نه و برای درمان آن به چه کسی باید مراجعه کنند.
تعریف:
در چه مواقعی میگوییم که میزان تعریق زیاد است؟
در واقع هیچکس نمیتواند تعریف درستی از اصطلاح "تعریق خیلی زیاد" (هیپر هیدروز) ارائه دهد. شاید دلیل آن فقدان وسیلهای مناسب برای اندازه گیری میزان عرق کردن بدن باشد. به همین دلیل تعریق بدن به هر میزانی که مشکل ساز باشد یا باعث تنش عصبی در شخص شود، به عنوان هیپرهیدروز در نظر گرفته میشود. دلیل این عارضه هنوز نامشخص است ولی حدود 1-3 درصد از مردم از این عارضه رنج میبرند.
هیپرهیدروز معمولا از نوجوانی شروع میشود. خیس بودن مداوم کف دست و پا و زیر بغل از شکایتهای اصلی این مبتلایان است. اگر تعریق زیاد محدود به همین نقاط باشند، به آن هیپرهیدروز موضعی میگویند. در بیشتر موارد هیپرهیدروز موضعی مشکل جسمانی وجود ندارد و مبتلایان در سلامت کامل به سر میبرند. در این افراد میزان بروز مشکلات عصبی تفاوت چندانی با افراد عادی ندارد. اما گاهی هم مشکلات متعددی را ایجاد میکند. مثلا بعضی از مبتلایان از خیس بودن خود خجالت میکشند. یا اینکه عامل بسیاری از ناکامیهای زندگی خود را موارد ذیل معرفی میکنند:
· تعویض مکرر لباس در طول روز بدلیل خیس شدن با عرق
· پرهیز از دست دادن با دیگران
· پرهیز از شرکت در مراسم عمومی
· از دست دادن موقعیتهای عاطفی
· تداخل با نگارش با نوشت افزارهای جوهردار مثل خودنویس
در واقع یک سوم از مبتلایان به هیپرهیدروز موضعی مشکل خود را غیر قابل تحمل میپندارند.
آیا هیپرهیدروز درمان هم دارد؟
علیرغم اثرات منفی زیاد این عارضه در زندگی مبتلایان آن، بیشتر آنها سراغی از درمان نمیگیرند. از آنجایی که بیشتر مبتلایان به هیپرهیدروز موضعی جوان هستند، با مشکل خود کنار میآیند. بعد از سازگاری با این عارضه، اغلب آنها از درمان پذیری آن مایوس میشوند و با آن زندگی میکنند.
اگرچه درمان قطعی وجود ندارد، ولی میتوان تا حد زیادی از عوارض آن کاست. در واقع با مصرف دارو یا استفاده از دستگاههای مختلف میزان تحمل این عارضه در بین مبتلایان بیشتر میشود.
راههای مختلف درمان
اگرچه هیپرهیدروز موضعی خطرات جدی بجا نخواهد گذاشت، اما لحظاتی از زندگی وجود دارند که تاثیر جدی از این عارضه میگیرند. به همین دلیل درمان را به بعضی از مبتلایان توصیه میکنیم. به نظر شما در چه زمانی باید درمان را شروع کرد؟ ما درمان را برای کسانی توصیه میکنیم که این رطوبت مداوم اختلال در زندگی فرد ایجاد کرده باشد.
برای درمان از داروهای ساده شروع میکنیم. در صورتی که مشکل برطرف نشد، از روشهای درمانی تخصصیتر استفاده میکنیم. این ترکیبات عبارتند از:
1. اسپری ضد عرق: ترکیبات ضد عرق ساده در تمام فروشگاههای آرایشی بهداشتی وجود دارند و برای تهیه آن نیازی به نسخه پزشک نیست. این ترکیبات تاثیر کمی دارند و برخی از بیماران به این ترکیبات پاسخ مناسب میدهند.
2. داروهای ضد عرق: این ترکیبات را فقط با نسخه پزشک از داروخانه میتوان تهیه کرد. این دارو که قدرت اثر قوی تری نسبت به اسپری دارد از نمک آلومینیوم تشکیل شده و میتواند در هیپرهیدروز معمولی اثر داشته باشد.
3. یونتوفورزیس: در این روش درمانی دارویی وجود ندارد و با تکنولوژی الکتریکی درمان لازم انجام میشود. دستگاه یونتوفورزیس جریان الکتریکی خاصی ایجاد میکند. این جریان الکتریکی از طریق الکترودهای خاص به نواحی دارای عرق زیاد وارد شده غدد عرق را سرکوب میکند. به این ترتیب بیمار تا مدتها از رطوبت ناشی از عرق زیاد در امان است.
4. بوتاکس: تزریق این داروی ضد چروک در نواحی مبتلا به هیپرهیدروز میتواند تحریک عصبی غدد عرق را کمتر کرده و ترشح این غدد را کاهش دهد. این دارو تا 90 درصد موارد هیپرهیدروز را درمان میکند. به این ترتیب مواردی را که به روشهای درمانی قبلی جواب نمیدهند با این روش بهبود میدهیم. با توجه به اینکه این روش نیاز به تزریق در نقاط متعدد دارد، برای کاهش درد از بیحس کنندههای موضعی استفاده میکنیم.
5. داروهای خوراکی: این داروها هم از میزان عرق تا حد مطلوبی کم میکنند اما با توجه به عوارض جانبی زیاد، خیلی مورد استقبال بیماران و پزشکان قرار نمیگیرد. از جمله عوارض این داروها طپش قلب و گاهی افزایش فشار خون میباشد.
در موارد هیپرهیدروز عمومی، برعکس نوع موضعی، کل بدن دچار افزایش تعریق میشود. این موارد خیلی بندرت دیده میشوند ولی در صورت مشاهده باید در اولین فرصت به پزشک مراجعه نمود. از جمله علل این بیماری عفونتهای عمومی بدن، اختلالات هورمونی، سرطان ویا اختلالات عصبی میتوان نام برد. در هیپرهیدروز عمومی شبها موقع خواب هم افزایش عرق خواهیم داشت در صورتی که در نوع موضعی فقط در موقع بیداری عرق زیاد دیده میشود. برای درمان هیپرهیدروز عمومی علت ایجاد کننده باید برطرف شود پس شناسایی این علت الزامی است که توسط پزشک انجام میشود.
به این ترتیب متوجه میشویم که هرعلامتی ممکن است نشانه اولیه یک بیماری مهم باشد. پس به تمام مشکلات جدید بدن باید توجه کرد و از کوچکترین علامت حتی عرق کردن نابجا نباید بطور سرسری گذشت و علت ایجاد کننده آنرا جستجو کنید.
دکتر فریدون بهنیا
واريس چگونه به وجود مي آيد؟
كار وريدها(سياهرگ ها) بازگردانيدن خون بدون اكسيژن از اندام هاي بدن به قلب است تا قلب براي تامين اکسيژن مورد نياز خون، آن را به شش ها بفرستد. پس از آن خون اكسيژن دار به قلب بازمي گردد و از آنجا به سرخرگ آئورت پمپ شده و بالاخره در سراسر بدن منتشر مى شود.
وريد هاى ساق پا كار دشوارترى دارند، چرا كه بايد خون را در مسيري طولانى، در خلاف جهت جاذبه زمين و فشار وزن بدن به جلو برانند. در وريدها دريچه هاى يك طرفه اى قرار دارند كه كار آنها پيشگيرى از بازگشت خون به عقب است. اگر اين دريچه ها كار خود را به خوبى انجام ندهند، خون به عقب بازمي گردد و در وريدها تجمع مي يابد و سبب تورم آنها مى شود.
وريدهاى متورم و بادكرده به دو شكل ديده مى شوند: وريدهاى واريسى و وريدهاى تارعنكبوتى (كه در پزشكى بدان تلانژيكتازى گفته مى شود). وريدهاى واريسى بزرگ تر بوده و به رنگ آبى تيره يا ارغوانى هستند و اغلب در سطح پوست، به صورت پرپيچ و خم ديده مى شوند. وريدهاى تارعنكبوتى، كوچك ترند و شبيه تارهاى عنكبوت به نظر مى رسند و رنگ آنها آبى يا قرمز است. اين وريد ها به سطح پوست نزديك بوده و درد و تورم ندارند. بزرگ ترين و طولانى ترين وريد سطحى، وريد صافن بزرگ است كه از سمت داخلى مچ پا وارد كشاله ران مى گردد. زمانى كه دريچه ها در مسير اين وريد و يا اتصالات آن با ساير وريدها خراب مى شوند، خون، تجمع يافته و يا در شاخه هاى وريدى به عقب بازمى گردد و واريس را ايجاد مى كند.
روزنامه شرق- زهرا عباسپورتميجانى
دلايل
وريدهاى متورم واريسى و تارعنكبوتى بسيار شايع هستند. بيش از 40 درصد زنان بالاى 50 سال به اين بيمارى دچارند. عوامل اين بيمارى شامل موارد زير است:
1- توارث: به نظر مى رسد كه تمايل به اين بيمارى به ويژه در سنين جوانى، در ميان برخى خانواده ها بيشتر باشد. برخى زنان با دريچه هاى وريدى با كارايى پايين تر و يا ديواره هاى عروقى ضعيف تر به دنيا مى آيند.
2- ايستادن به مدت طولانى: يك بررسى در مورد كارگران دانماركى در دسامبر 2005 نشان داد زنانى كه 75 درصد مدت زمان کار خود را به حالت ايستاده و يا در حال راه رفتن گذرانده بودند، تقريباً دو برابر زنانى كه مدت زمان كمترى بر روى پاهايشان ايستاده بودند، نياز به درمان واريس پيدا کردند. پژوهشگران تخمين مى زنند در بزرگسالاني كه سنين فعاليت و اشتغال را مى گذرانند، ايستادن هاى طولانى مدت مسئول بيش از 20 درصد موارد پيدايش واريس است.
3- سن: خطر واريس با افزايش سن زيادتر مى شود. رگ هاى خونى و عضلات پشت ساق پا كه در موقع راه رفتن با فشار بر وريدها، بازگشت خون را به سمت قلب تسهيل مى كنند، با گذشت زمان ضعيف تر مى شوند. كمتر از ده درصد زنان زير 30 سال و بيش از 75 درصد زنان بالاى 70 سال به واريس مبتلا هستند.
4- جنسيت: زنان بيش از مردان مستعد واريس هستند و باردارى عامل اصلى آن است. در دوران باردارى، وريدهاى ساق پا پرتر بوده و راحت تر پاره مى شوند، زيرا حجم خون و فشار شكمى در اين دوران افزايش مى يابد و هورمون ها سبب گشاد شدن رگ هاى خونى مى شوند. هرچه حاملگى به پايان خود نزديك مى شود، خطر واريس افزايش مى يابد.
5- وزن: وزن اضافى به ويژه در اطراف شكم، فشار اضافى را بر وريدهاى ساق پا تحميل مى كند. زنانى كه اضافه وزن دارند، نسبت به زنان لاغر بيشتر در معرض ابتلا به واريس هستند و اين خطر در مورد زنان چاق سه بار بيشتر است.
در مطالعات انجام شده بر روى مردان، ارتباط چندانى بين بروز واريس و وزن بدن ديده نمى شود.
وريدهاى تارعنكبوتى بيشتر به لحاظ زيبايى ناراحت كننده هستند، حال آن كه وريدهاى واريسى علاوه بر ظاهر طناب مانند، مشكلات متعدد ديگرى نيز به همراه دارند. در صورتى كه مبتلا به وريد واريسى هستيد، پس از ايستادن يا نشستن طولانى، در ساق پاهايتان احساس درد مبهم، سنگينى، سوزش، فشار و يا ضعف خواهيد كرد. معمولاً بالا نگاه داشتن ساق هاى پا به بهبود اين مشكل كمك مى كند. ممكن است شب ها گرفتگي دردناك عضلات پشت ساق پا را تجربه كنيد. پاها و مچ پاهايتان ورم مى كند و ممكن است پوست اطراف ناحيه واريس دچار خارش و خشكى شده و يا بر روى آن بثوراتى پيدا شود و يا رنگ آن به قهوه اى يا آبى تغيير كند. وريد هاى واريسى بزرگ تر لزوماً علائم شديدترى ندارند. در واقع، بسيارى از مردم مدت ها قبل از بروز تغييرات قابل رويت در وريد هايشان، ساير علائم را تجربه مى كنند.
اگر وريد هاى واريسى درمان نشوند، علائم بدتر شده و گاه عوارضى چون پارگى، زخم پوستى و ترومبوفلبيت(thrombophlebitis يا التهاب وريدى همراه با لخته شدن خون) پيدا مى شود.
پزشك درباره علائم سئوال كرده و وريدها و پوست اطراف آن ها را معاينه مى كند. براى آزمايش واپس زدن خون، جريان خون را اندكى مسدود مى كند(براى اين كار از يك تورنيكت، بازوبند فشار خون و يا دست استفاده مى كند) و مشاهده مى كند كه پس از رها كردن ناحيه مسدود شده چه اتفاقى مى افتد. براى مشاهده وريدهاى سطحى و دريچه هاى آن ها، پزشك از سونوگرافى داپلر استفاده مى كند، يعنى چيزى شبيه به همان كه در دوران باردارى مورد استفاده قرار مى گيرد، و آن را بر روى سطح ساق پا حركت مى دهد. سونوگرافى داپلر، اطلاعات بيشترى در اختيار قرار مى دهد، چرا كه به پزشك امكان مى دهد سرعت و جهت جريان و قوام خون را ارزيابى كند. اين روش مى تواند مكانى را كه از آن جا خون شروع به پس زدن مى كند، شناسايى نموده و تاييد كند كه جريان خون وريد عمقى به مقدار كافى است.
وريدهاى واريسى ساق پا نياز به هيچ گونه درمانى ندارند، مگر اينكه علائم بروز كنند. در بسيارى موارد، روش هاى مراقبت از خود براى كاهش فشار وريدهاى ساق پا، تقويت جريان خون و پرهيز از استفاده از روش هاى موثرتر و يا به تاخير انداختن آن ها كفايت مى كند. اين روش ها به قرار زير هستند:
1) پاهايتان را بالا نگاه داريد. روزى چند بار با نگه داشتن پاها در بالاى سطح قلب به مدت 15 دقيقه، به آن ها استراحت دهيد. بدين ترتيب وريد هاى شما ناچار نخواهند بود كه در خلاف جهت جاذبه كار كنند.
2) فعاليت ساق پا را تغيير دهيد. اگر براى مدت طولانى مى نشينيد يا مى ايستيد، چندين بار براى مدتى كوتاه به قدم زدن سريع بپردازيد. عضلات پشت ساق پايتان را با فعاليت هاى فيزيكى از قبيل قدم زدن هاى سريع و تمرين هاى استقامتى تقويت كنيد.
3) از مسكن استفاده كنيد. استامينوفن، آسپيرين يا ايبوپروفن مى توانند دردهاى خفيف وريدهاى واريسى را كه گه گاه بروز مى كنند، تسكين بخشند.
4) جوراب هاى ساق بلند كشى بپوشيد. اين جوراب ها با تحت فشار قرار دادن وريدهاى ساق پا از بازگشت خون به عقب جلوگيرى مى كنند. اگر علائم خفيف باشند، جوراب هاى ساق بلند معمولى كفايت مى كنند. اگر علائم شديدتر باشند، پزشك شما جوراب هاى ساق بلند فشاردهنده اى را تجويز خواهد كرد كه از مچ پا تا ران ها خاصيت کشساني(سفتي) آنها كاهش مى يابد(مانند تصوير بالا). اين جوراب ها بايد صبح ها قبل از برخاستن از رختخواب پوشيده شوند.
5) از پوشيدن هرگونه لباس و پوشش تنگ در ناحيه كمر يا ساق پا خوددارى كنيد.
واریس بیماری است كه در طی آن دیواره ی وریدها(سیاهرگ ها) دچار تورم و برآمدگی پیاز مانند میشوند. این مشكل به طور عمده در دیواره ی وریدهای قسمت تحتانی ساق پا دیده میشود. هر ورید یا سیاهرگ دارای دریچههای كنترل كننده جریان خون است. واریس هنگامی رخ میدهد كه این دریچهها دچار نارسایی شده باشند و به فعالیت طبیعی خود ادامه ندهند. یكی از علل به وجود آورنده این حالت، فشارهای درون لوله گوارشی مثلا به دلیل ابتلا به یبوست است. بعضی از سیاهرگهای واریسی به طور عمیقی درون ساق پا قرار داشته و قابل مشاهده نیستند.
واریس هنگامی رخ میدهد كه این دریچههای كنترل كننده جریان خون در سیاهرگ، دچار نارسایی شده باشند و به فعالیت طبیعی خود ادامه ندهند. در نتیجه دیواره ی وریدها(سیاهرگ ها) دچار تورم و برآمدگی پیاز مانند میشوند.
واریس میتواند منجر به كاهش تامین مواد مغذی برای پوست و ماهیچه شود و در نتیجه قانقاریا و زخم ایجاد كند.
علامت اصلی این بیماری درد و تورم خفیف در قوزك پا و بد منظره شدن ناحیه مبتلا به واریس است. برخی مواقع نیز هیچ علامتی مشاهده نمیشود. روشهای درمانی شامل پوشیدن جورابهای محكم مخصوص واریس و نشستن در حالتی است كه پاها در سطحی بالاتر از قلب قرار داشته باشند (به طور مثال قرار دادن پاها بر روی یك صندلی در حالت نشستن و یا دراز كشیدن بر روی زمین). در اغلب موارد برای برطرف كردن مشكل واریس، عمل جراحی مورد نیاز است.
برطرف كردن یبوست گام نخست در بهبود این بیماری است. یبوست فشار وارده بر سیاهرگهای ساق پا را افزایش میدهد و منجر به تشكیل واریس میشود. رژیم غذایی غنی از فیبر، سبب كاهش یبوست و پیشگیری از بروز واریس میشود.
روشهای درمان واریس شامل پوشیدن جورابهای محكم مخصوص واریس و نشستن در حالتی است كه پاها در سطحی بالاتر از قلب قرار داشته باشند.در اغلب موارد، عمل جراحی نیز مورد نیاز است.
ـ برای حجیم كردن مدفوع و پیشگیری از یبوست، مصرف غلات سبوس دار، نان سبوسدار، ماکارونی و برنج توصیه میشود. غلات غنی از فیبر نامحلول، مدفوع را حجیم كرده و آب را در خود نگه میدارند، در نتیجه مدفوع حاصل، نرمتر و بزرگتر بوده و آسانتر از دستگاه گوارش عبور میكند. بدین ترتیب فشار كمتری به وریدهای پا وارد میشود. این نكته حائز اهمیت است كه افزایش دریافت فیبر در رژیم غذایی باید همراه با افزایش دریافت آب، حداقل به میزان 6 لیوان در روز باشد.
ـ سبزیجات دارای برگ سبز و انواع كلم به وسیله تامین فیبر نامحلول به ویژه در طول دوران بارداری اهمیت دارد. چرا كه در این زمان، سطوح بالای هورمون پروژسترون، سبب آهسته كردن انقباضات روده بزرگ میشود و احتمال بروز یبوست را افزایش میدهد.
ـ مركبات به ویژه پرتقال و گریپ فروت همچنین شاتوت، توت فرنگی، فلفل دلمه ای و انواع سبزیجات دارای برگ سبز تامین كننده ویتامین C هستند. این ویتامین برای حفظ استحكام كلاژن ضروری است. كلاژن مادهای است كه به حفاظت از دیواره رگها كمك می كند. فقدان ویتامین C در رژیم غذایی منجر به پارگی وریدهای كوچك و بدتر شدن واریس وریدها میشود.
از نظر تغذیه ای مهم ترین کارها برای بهبود واریس، برطرف کردن یبوست و کاهش وزن اضافی در افراد چاق است.
ـ مصرف عصاره شاتوت در افراد دچار واریس سبب كاهش نشت دیواره نازك رگهای خونی میشود. این عصاره دارای آنتی اكسیدانهایی به نام آنتوسیانین است. آنتوسیانین به بهبود بافت پیوندی آسیب دیده كمك میكند. مصرف میوه شاتوت نیز اثر مشابهی در رفع این مشكل دارد.
- مغزها، دانه ها و ماهی های روغنی حاوی اسید های چرب ضروری هستند كه مصرف مقداری از این غذاها به طور روزانه برای كمك به استحكام دیواره وریدها ضروری است.
ـ كره، مارگارین، روغنها، كیك، شیرینی، شكلات، پای و بیسكویت سرشار از چربی بوده و تامین كننده مقدار زیادی انرژی هستند كه احتمال افزایش وزن و واریس وریدی را افزایش میدهند.
ـ هر غذایی كه به طور تجربی سبب بروز یبوست میشود، باید به میزان كمتر یا به طور تركیبی همراه با غذاهای ملین مصرف شود.
مهم ترین مواد غذایی ملین شامل آلو، انجیر و زرشك است.
چند نكته:
ـ كاهش وزن اضافی برای افرادی كه اضافه وزن دارند، ضروری است. افزایش فشار وارده به رگها در نتیجه حمل چربی اضافی بدن، با افزایش خطر واریس مرتبط است.
ـ ورزش منظم به سوزاندن انرژی اضافی و همچنین درمان واریس كمك میكند.
در جهان امروز افراد بي شماري را مي توان يافت كه دچار بيماري افسردگي هستند. برخي از انديشمندان غربي و روان شناسان بر اين باورند كه در جهان امروز بيش از 75 درصد مردم به نوعي از بيماري افسردگي و به سخن ديگر از ديوانگي رنج مي برند. اين بدان معناست كه بيماري روحي و رواني بيشترين شمار مردمان را دربر مي گيرد و انسان بيش از آن كه دچار بيماري هاي جسمي و بدني باشد از بيماري هاي روحي و رواني رنج مي برد.
به نظر مي رسد كه برخلاف باورهاي روان شناسان، اين بيماري ها تنها به حوزه روان مرتبط نباشد و ارتباط تنگاتنگي با حوزه بيماري هاي روحي داشته باشد. به اين معنا كه مي بايست ميان بيماري هاي روحي و بيماري هاي رواني تفاوت و تمايزي محسوس قائل شد؛ چنان كه ميان بيماري هاي جسمي و رواني اين دسته بندي انجام شده است.
بيماري هاي رواني به آن دسته از بيماري هايي گفته مي شود كه با روان يعني نفس مرتبط با جسم مرتبط مي باشد و متاثر از عالم فيزيك و طبيعت بشري است و مي توان آن را در حوزه نرم افزاري جسم جست وجو كرد. به سخن ديگر روان عبارت است از عالم برزخ ميان جسم و روح. در اين عالم و نشاه كه برخي از خصوصيات روح و برخي از خصوصيات جسم در آن ديده مي شود، نشانه هايي از هر دو بعد انساني را مي توان يافت. از اين روست كه مي توان با ابزارهاي فيزيكي ولي نرم همانند تعبير قدرت نرم از آن آگاه شد و به شناخت و آگاهي نسبي آن دست يافت.
به سخن ديگر روان نرم افزاري فيزيكي و جسمي است كه در عالم برزخ قرار مي گيرد و روان شناسان مي توانند آن را با ابزارهاي نرمي بررسي و بيماري هاي آن را معالجه و درمان كند.
اما روح مقامي برتر و از حوزه فرامادي است و چنان كه قرآن تعبير مي كند از عالم خلق بيرون در مجموعه عوامل امر داخل مي باشد. از اين روست كه خداوند مي فرمايد: و يسالونك عن الروح قل الروح من امر ربي؛ از تو درباره روح مي پرسند بگو آن از امر پروردگار من است.
بيماري هاي انساني از اين رو به دو دسته بيماري هاي روحي و بيماري هاي رواني دسته بندي مي شود. بيماري روحي بيماري هايي است كه روح را از سلامت فطري بيرون مي برد و وضعيت كلي بشر را از حوزه بشريت و ماهيت بشري بودن خارج مي سازد. گاه از آن به پليدي ذاتي نيز ياد مي شود. اين دسته از بيماري ها در اين مقاله و نوشتار مورد نظر نيست و مجال ديگري را مي طلبد.
اما بيماري هاي رواني را مي توان به دو دسته تقسيم كرد؛ زيرا عوامل موثر در آن مي تواند عواملي در حوزه بيماري هاي مرتبط با جسم و فيزيك باشد و يا مرتبط به عقايد و بينش و نگرش. به اين معنا كه عوامل موثر آن مي تواند برخاسته از وضعيت جسمي فرد و متاثر از آن باشد كه با درمان هاي غذايي و دارويي قابل درمان است و يا مي تواند برخاسته از بينش و نگرش فردي باشد كه در حوزه روان شخص اثر گذاشته و امكان درمان از راه دارو نيست و مي بايست تنها با استفاده از درمان هاي عقيدتي آن را بازسازي كرد.
از اين روست كه به نظر مي رسد كه ميان افسردگي برخاسته از جسم و يا ديوانگي برخاسته از جنون و جن زدگي تفاوت گذاشت. به اين معنا كه اسكيزوفرني و يا شيزوفرني بيماري هاي رواني هستند كه مي تواند برخاسته از عوامل جسمي و يا اعتقادي باشد.
قرآن به هر دو دسته از عوامل جسمي و اعتقادي توجه داشته است. در ادبيات اسلامي و فرهنگ قرآني با بيماري هايي مواجه هستيم كه از آن به بيماري جنون ياد مي شود. هر چند كه اين تعبير فراگير است و به گونه اي با آن رفتار شده كه گويي بيماري هاي رواني برخاسته از عوامل جسمي را نيز شامل مي شود ولي در حقيقت در گذشته تنها به بيماري هايي اطلاق مي شد كه برخاسته از عوامل اعتقادي بوده است؛ زيرا در طب و پزشكي كهن از بيماري هاي رواني با خاستگاه جسم به ماليخوليا ياد مي كردند.
جنون از ماده جن در اصل به معناي پنهان ماندن چيزي از حس است. (مفردات راغب ص 203) به انسان ديوانه ازاين جهت مجنون مي گويند كه چيزي ميان عقل و نفس او مانع مي شود و عقل او را مي پوشاند.(همان ص205)
مقصود از جنون و ديوانگي در اين نوشتار معناي دوم آن است كه در آيات قرآني به شكل جنه و مس الشياطين و سعر و مجنون و مفتون و جملاتي چون يتخطبه الشيطان و استهوته الشياطين بدان اشاره شده است.
عوامل جنون
قرآن عامل اين بيماري رواني را تماس با شيطان مي داند و براين نكته تأكيد مي ورزد كه كساني كه از آموزه هاي وحياني قرآن دوري مي ورزند و خود را تحت مديريت شيطان و ابليس قرار مي دهند درمدتي زماني گرفتار وي مي شوند و شيطان مديريت روان وي را به عهده گرفته و او را به جنون دچار مي سازد. قرآن برخي از عواملي كه موجب مي شود تا شيطان امكان و قدرت چنين تصرفي را در انسان بيابد مورد تأكيد و توجه قرار مي دهد تا انسان با دوري از آن ها خود را از شر شيطان و جنون رها سازد. از مهم ترين عوامل مي توان به رباخواري اشاره كرد كه زمينه تصرف شيطان را فراهم مي آورد. درحقيقت حرام خواري و رباخواري زمينه بسيار مساعدي براي جنون است. (بقره آيه 275) در حقيقت انديشه و بينش خاص موجب مي شود تا اين گونه درمعرض خطر جنون قرار گيرد.
شيطان با نفوذ بر عقايد وانديشه هاي افراد و وسوسه كردن آنان زمينه تحير و جنون افراد را فراهم مي آورد و نمي گذارد تا شخص در سلامت شخصيت خود باقي بماند. (انعام آيه 71)
نشانه هاي جنون
براي جنون نشانه هايي است كه افسردگي يكي از آن هاست. شخصي كه دچار جنون است در حالت عادي به سر نمي برد. تحير و سرگرداني در كارها و انتخاب ها از نشانه هاي ديگر آن است (انعام آيه 71) و پريشاني خاطر وي را رنج مي دهد (همان) گفتن سخنان ياوه و بيهوده و انتساب و ارتباط با موجودات فرابشري از نشانه هاي ديگري است كه قرآن بيان مي دارد. البته برخي از اين نشانه ها را قرآن خود به مجانين نسبت مي دهد و برخي ديگر را كافران به پيامبران نسبت مي دهند و براين باورند كه پيامبران نيز دچار جنون شده و رفتارهاي انسان هاي روان پريش و يا مجنون را درپيش مي گيرند. بنابراين از جهت تشابهي كه ميان رفتارهاي پيامبران و مجانين وجود دارد آنان نيز متهم به جنون مي شوند.
به هرحال باتوجه به اين دو دسته آيات مي توان به نشانه هايي كه براي مجانين گفته شده است دست يافت كه به برخي از آنان اشاره شده است.
البته تفاوت هايي ميان سفيه (نادان) و مجنون وجود دارد كه برخي آن را ناديده گرفته و اهل سفيه و يا سفيهان را همان مجانين دانسته اند. درحالي تفاوت ميان مجانين و سفيهان به روشني در رفتار آنان مشخص و معلوم است. شخص سفيه مي تواند به بيماري خاصي دچار شده و يا به ارث بيماري را از والدين خود بگيرد ولي جنون اين گونه نيست و شخص به جهاتي كه گفته شد تحت تأثير عواملي خاص به آن دچار مي شود. از اين رو ميان احكام مجنون و سفيه در برخي موارد مي توان تفاوت هاي محسوسي را جست و جو كرد هرچند در برخي ديگر از احكام مشترك مي باشند.
همواره دشمنان براي گمراه كردن ديگران با اتهام جنون مي كوشند عقايد و انديشه هاي ناسازوار با انديشه هاي خويش را از ميدان به در كنند. اين گونه است كه همواره پيامبران متهم به جنون مي شدند و به جهت اختلاف عقايدي با مشركان و كافران از جامعه طرد مي شدند.
توجه به آيات قرآن و اتهام هايي كه به پيامبران از سوي مشركان و كافران زده مي شد مي توان به اين نكته توجه داد كه جنون ارتباط تنگاتنگي با حوزه بينش و نگرش اعتقادات انساني دارد و بيان گفته ها و انديشه هايي كه بيرون از ساختار عادي فكر بشر است مي تواند به عنوان مهم ترين نشانه جنون از آن ياد كرد. جنون و ديوانگي امري در حوزه عقايد و بينش و نگرش است كه در برخي از رفتارها نيز نمود مي يابد. اين رامي توان از اتهام كافران و مشركان به دست آورد. به اين معنا كه شخص مجنون مي بايست كسي باشد كه باورها و عقايدهاي خاصي را مطرح مي سازد كه به نظر تحت تأثير موجودات جني است.
درحقيقت انسان هرگاه تحت تأثير موجودات جني و فرابشري قرارگيرد از عقايد وافكار و بينش هاي خاصي برخوردار مي شود كه بيرون از انديشه ها و باورهاي عادي بشر است. مشركان از آن جايي كه پيامبران را با عقايد و باورهاي بيرون بشري مي ديدند به اين باور رسيده بودند كه پيامبران تحت تأثير موجودات جني بوده و مجنون مي باشند.
قرآن بيان مي دارد كه علت اختلاف عقايدي همين طور كه ممكن است تحت تأثير موجودات جني به ويژه شيطان باشد مي تواند تحت تأثير آموزه هاي وحياني خداوند باشد و تفاوت ميان پيامبران و مجانين در اين است كه رفتارها و گفتارهاي پيامبران از و يژگي عقل پسندي و هنجاري برخوردار مي باشد و بيرون از دايره تحير و سرگرداني و اختلاف و تضاد است. اما كساني كه دچار جنون مي شوند سخنان ياوه و بيهوده و رفتارهاي نابهنجار و غيرعادي دارند و از تعادل شخصيتي و روحي و رواني نيز برخوردار نمي باشند.
راه درمان جنون
جنون به جهت آن كه بيماري است كه در طول مدت و در يك فرآيند پيچيده پديدار مي شود به سادگي قابل درمان نيست؛ زيرا عواملي چون رفتارهاي ضدآموزه هاي وحياني مانند رباخواري و ارتباط با عقايد فساد و ضدبشري موجب مي شود تا شخص در تماس با شيطان و عوامل وي قرار گيرد و مجنون شود. براي رهايي اين اشخاص مي بايست نخست عقايد و بينش هاي آنان تغيير يابد و نگرش سالمي جايگزين نگرش فاسد شود. ازاين روست كه نمي توان به سادگي به درمان آنان پرداخت. البته كساني را كه از جنون ساده برخوردار مي باشند مي توان به كمك برخي از راه هايي كه در روايات بيان شده درمان كرد.
به هرحال ميان اقسام و انواع بيماري رواني و افسردگي مي بايست تفاوت گذاشت و براي درمان هر بيماري خاص از روش خاصي استفاده كرد. از آن جايي كه روان شناسان همه انواع و اقسام جنون و ديوانگي و افسردگي را يكسان تلقي مي كنند تنها از روش خاصي سود مي برند. از اين روست كه گاه درباره شخصي درمان سازنده و مفيد واقع مي شود و در شخص ديگر نه تنها سودي نداشته بلكه بر بيماري شخص مي افزايد.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)