تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 21 از 129 اولاول ... 111718192021222324253171121 ... آخرآخر
نمايش نتايج 201 به 210 از 1281

نام تاپيک: مجموعه مقالات و موضوعات روانشناسي

  1. #201
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    Tabriz
    پست ها
    3,505

    پيش فرض

    مقابله با پایان یافتن یک رابطه

    در عالم تجرد و تلاش برای یافتن شخص مناسب، همیشه این امکان وجود دارد که پس از مدتی معاشرت با شخصی جذاب یا قابل قبول، با جمله ناراحت کننده ای از این دست روبرو شوید: "ما به درد هم نمیخوریم" یا " این رابطه به جایی نمیرسه".

    گذشته از این که دنیا بر سرتان خراب میشود، چه کار دیگری میتوانید انجام دهید؟ گریه کنید؟ سعی کنید او را به ادامه دادن رابطه تشویق کنید؟ وسایلش را از پنجره به بیرون پرتاب کنید؟ آنچه مسلم است این است که شما خود را در یک کشمکش احساسی شدید خواهید یافت. اما برای بازگشت به زندگی طبیعی، روشهای متعددی وجود دارد که در اینجا به آن اشاره کرده ایم.

    یک دقیقه بعد از به پایان رسیدن رابطه
    آنچه میخواهید انجام دهید:
    شما یک یا چند مورد از صدها واکنش ممکن را تجربه خواهید کرد، از جمله خشمی شدید و طوفانی، حمله اشک و داد و فریاد یا بهت زدگی.

    روش بهتر مقابله:
    دکتر دن نوهارت (Dan Neuharth) روانپزشک و نویسنده کتابهای بسیار مفید خودشناسی میگوید:" هنگامی که خبر بدی را میشنویم، بدن وارد حالت وحشت شدید و جنون آمیز شده و همه چیز در آن سرعت میگیرد." او میگوید که بهترین روش در دست گرفتن کنترل در چنین لحظات سرسام آوری، متوقف شدن، نگاه کردن و گوش دادن است.

    " بر وجود خودتان متمرکز شوید، به تنفس خود توجه کرده و کوشش کنید که سرعت حرکات و واکنشهای بدن خود را پایین بیاورید." این خودآگاهی میتواند به شما کمک کند تا در 60 ثانیه پر تنش اولیه منطقی و هوشیار باقی بمانید. به محض اینکه آرام شدید، از یار سابق خود دور شوید تا مدتی تنها یا با دوستان خود باشید و به تدریج موقعیت جدید را درک و هضم کنید. بیهوده در کنار او نمانید و برای یافتن پاسخ به این در و آن در نزنید زیرا کار عاقلانه ای نیست و نتیجه ای هم نخواهد داشت. قطع رابطه نوعی مذاکره نیست و هر کاری که پس از آن برای تغییر نظر طرف مقابل یا تنبیه او انجام دهید، در نهایت موجب ناراحتی خودتان خواهد شد.

    یک ساعت بعد
    آنچه میخواهید انجام دهید:
    کوشش میکنید که حال خود را بهتر کنید. مینشینید و اندوه خود را در الکل غرق میکنید، به خریدی بی قید و بند میروید یا نیمه شب به یار سابق تلفن میکنید تا "آخرین حرفتان" را به او بزنید.

    روش بهتر مقابله:
    انجام دادن کارهایی که به شما آرامش روحی ببخشند، بسیار عالی است به شرط اینکه با انجام دادن آنها دچار پشیمانی نشده و حال خود را بدتر نکنید. به گفته نوهارت:" گاهی در زمانی که دل شکسته شده اید فکر میکنید که تنها عامل تسکین بخشی که به آن نیاز دارید میتواند دو کیلو شکلات باشد. اما اگر علاوه بر تنها شدن، احساس چاقی هم به سراغتان بیاید، باید به فکر روش مقابله دیگری باشید. و اینرا هم بگویم، اثبات اینکه دوست سابقتان اشتباه کرده است تاثیری در اصل ماجرا که رها شدن شما باشد، نخواهد داشت. اینکار تنها موجب میشود که شما کمی نامتعادل به نظر برسید. شما دونفر میتوانید "بعدا" گفتگویی منطقی با یکدیگر داشته باشید.

    از جمله رفتارهای مثبت میتوان به موارد زیر اشاره نمود: گفتگو با یک دوست نزدیک که بتواند فقط به درددل شما گوش کند یا رفتن به باشگاه ورزشی. میزان اندورفین (endorphin) (نوعی پروتئین مسکن) دریافتی شما پس از ورزش یا حتی یک پیاده روی طولانی، میتواند امواج اندوه را خنثی کند.

    یک روز بعد
    آنچه میخواهید انجام دهید:
    عمل از روی انگیزه آنی و بدون تفکر. شما میل فراوانی برای تماس با او احساس میکنید، با 50 نفر از دوستان اینترنتی خود قرار میگذارید، روی بدنتان خالکوبی میکنید یا نیمی از موهای سرتان را میتراشید.

    روش بهتر مقابله:
    کنترل نکردن انگیزه های ناگهانی و غیر عقلانی، واکنش دفاعی ذهن برای کنار راندن صدمه روحی وارده است. دکتر نوهارت میگوید:" در این زمان اطلاعات هنوز در حال هضم هستند. کسانی وجود دارند که صبح روز بعد هنگام بیدار شدن، به خاطر نمی آورند که از طرف شخص مورد علاقه خود رها شده اند." هنگامی که این افراد متوجه میشوند آنچه به یاد می آورند، تنها یک خواب بد نبوده است، به این فکر می افتند که شاید یک تغییر بتواند همه چیز را بهتر کند یا لااقل آغازی تازه باشد. " باید متوجه باشید که این ایده جدید، تنها در اثر یک انگیزه آنی ایجاد شده است و بلافاصله آنرا عملی نکنید." او در این زمان نوشتن خاطرات روزانه را تمرینی مفید میداند. هیچ کس نمیخواهد طرد شود، اما تراشیدن مو هم نمیتواند فایده ای داشته باشد.

    سه روز بعد
    آنچه میخواهید انجام دهید:
    خزیدن در یک حفره تاریک، ماندن در رختخواب، بارها و بارها شنیدن یک ترانه غمگین.

    روش بهتر مقابله:
    بله، حقیقت تلخ است. "بین یک روز و سه روز تفاوت کیفی بسیاری وجود دارد. حالا زمانی است که این قطع رابطه به خوبی درک شده و حالاست که شما درهم شکسته خواهید شد." ترشح آدرنالین (و خشم) موجب میشود که دو روز اول را بگذرانید، اما پس از تحلیل رفتن این هورمون، خود را با همان میزان درد و خستگی ناشی از حرکت در طوفان احساسات مختلف، خواهید یافت. سیل اشکهایی که تصور میکردید فرو نخواهند ریخت، جاری میشوند. لحظه ای خشمگین و لحظه ای غمگین خواهید شد و در مراحل مختلف اندوه به حرکت درخواهید آمد. در اینجا باید حواس خود را به اینکه استراحت کرده، غذا خورده و در کل از خود مراقبت کنید، معطوف نمایید زیرا بخشی از وجود شما، از درون زندگیتان کنده شده است. اگر به یک روند مشخص که شما را مشغول نگه دارد بچسبید، کار عاقلانه ای انجام داده اید.

    یک هفته بعد
    آنچه میخواهید انجام دهید:
    تلفن کردن به او، ورود به صندوق پست اینترنتی او، چک کردن مدام و وسواس گونه پیامهای روی تلفن، چک کردن پیامهای دوستان او در صفحات عمومی مانند یاهو 360.

    روش بهتر مقابله:
    تبریک! شما اکنون در مرحله " او را برمیگردانم" هستید! نوهارت میگوید: "در این مرحله شما سعی میکنید به شیوه ای عقلانی از این شوک خارج شوید، اما این تصور که شاید دل او برایتان تنگ شده باشد، فقط وضعیت را بدتر خواهد کرد." فکر کردن مداوم به او تنها درد و رنج شما را افزایش خواهد داد. پذیرفتنش مشکل است، اما اگر شخص مورد نظر واقعا نخواهد با شما باشد، شما نمیتوانید هیچ کاری برای بازگردانش انجام دهید. در برابر وسوسه تحلیل تمام دلایل او برای پایان دادن به رابطه مقاومت کنید و تصور نکنید که تنها با تغییر دادن یک بخش کوچک از این موارد میتوانید دوباره وارد زندگی وی شوید. اما اعتقاد به اینکه میتوانید از میان این حادثه با بلوغ بیشتر خارج شوید و رنج فعلی را دور بیاندازید بسیار مفید خواهد بود. شاید در این مرحله متوجه نشوید، اما بدانید همانطور که زخمها، بدون اینکه از آنها بخواهید، درمان میشوندف قلب شکسته هم التیام میابد.

    دو هفته بعد
    آنچه میخواهید انجام دهید:
    فکر کردن به اینکه در روزها و موقعیتهای آتی، داشتن یک یار و یک زوج بودن چگونه میتوانست باشد، یادآوری نکات مثبت و مواهب بودن در یک رابطه عاشقانه و فکر کردن به اینکه دیگر عاشق نخواهید شد.

    روش بهتر مقابله:
    از خود بپرسید که آیا واقعا برای او دلتنگ شده اید یا دلتان برای آنچه در رابطه بوده، مانند نجواهای عاشقانه و قرارهای معمول شبهای تعطیل تنگ شده است. در حال حاضر شما تنها به یاد لحظات خوش گذشته و وارونه و زیبا جلوه دادن تاریخچه رابطه خود با کسی هستید که عملا شما را از زندگی خود بیرون انداخته است. آیا این شخص ارزش این همه اشک و آه را دارد؟ آیا زمان دور ریختن نشانه های حضور وی در زندگی شما نرسیده؟ عکسها را در جایی دور از دید قرار دهید، ای-میلهای مشترکتان را پاک کنید، خانه را مجددا و به میل خود بچینید تا با نگریستن به آنها مدام به یاد اطرات گذشته نیافتید. نوهارت میگوید:" روابط عاشقنه در اصل عادت هستند، و شما باید این عادت را ترک کنید. اگر نشانه های این شخص را مدام در اطراف خود ببینید، خارج کردن وی از ذهنتان دشوارتر خواهد شد."

    یک ماه بعد
    آنچه میخواهید انجام دهید:
    سعی میکنید حضور این شخص ناراحت کننده را در زندگی خود فراموش کنید، انگار هرگز او را نمیشناخته اید.

    روش بهتر مقابله:
    قبل از اینکه معشوق سابق خود را به کلی فراموش کنید، با توجه با فاصله ای که در این مدت ایجاد شده، مدتی صبر کنید تا بیشتر درباره او فکر کنید. نه به خاطر اینکه دوباره وی را به دست آورید، بلکه برای اینکه این رابطه را مرور کرده و از تکرار اشتباهات اجتناب کنید. (البته اگر هنوز به اندازه روز سوم احساس درماندگی میکنید، برای پیشگیری از افسردگی با یک مشاور تماس بگیرید.)

    یک خط زمانی مشخص را در نظر بگیرید و از زمان آشنایی خود، اولین قرار ملاقات عاشقانه، اولین مشاجره و هر واقعه مشخص دیگر یادداشتهایی بردارید. اکنون دورنمایی از این رابطه در دست دارید و میتوانید از بیرون به آن نگاه کنید و نکات مثبت، منفی و زمانی که هشدارهای پایان رابطه آغاز شده و شما آنرا ندیده گرفته بودید را بیابید. زمانی که توانستید بدون احساس درد و اندوه به نکات مثبت او فکر کنید میتوانید مطمئن باشید که از او دور شده و از رابطه خود چیزی آموخته اید.
    حالا زمان جلو رفتن در زندگی و آغاز راهی جدید فرارسیده است.

    msn.match.com
    فریا

  2. #202
    آخر فروم باز ghazal_ak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    1,260

    پيش فرض چگونه خود و ديگران را ببخشيم؟

    « من هرگز تو را به خاطر آن کار نمي بخشم. »
    « من نمي توانم خودم را ببخشم» .
    آيا اين جمله ها براي شما آشنا نيستند؟ وقتي از بخشيدن ديگران امتناع مي کنيم در واقع مي گوييم: « من ترجيح مي دهم به جاي آنکه قدمي در جهت بهبود اوضاع بردارم در گذشته زندگي کنم و ديگران را بخاطر اين اوضاع و احوال سرزنش کنم (يا خودم را)». وقتي خود را نمي بخشيم در واقع ماندن در احساس گناه را بر مي گزينيم و بدين ترتيب خود را در رنج روحي بيشتر قرار مي دهيم.



    بخشش ديگران:
    وقتي از بخشش ديگران امتناع مي کنيم در واقع اين ما هستيم که رنج مي بريم. در پنجاه درصد موارد فرد گناهکار حتي خبر ندارد که در فکر ما چه مي گذرد.
    در حالي که ما خويش را در کانون رنج هاي رواني قرار داده ايم.اگر من از بخشيدن برادر زنم به خاطر دعوت نکردن من به مهماني تولدش خودداري کنم، خود من رنج مي برم. او زخم معده نمي گيرد، بدخواب و افسرده نمي شود، او مزه تلخي در دهانش احساس نمي کند، من مي کنم. هيچ جاي تعجب نيست که به ما نصيحت شده است: « کساني که شما را اذيت کرده اند، عفو کنيد.». زيرا اين تنها راه شاد و سلامت زيستن است.
    کينه ورزي يکي از اصلي ترين علل بيماري هاست. بعلاوه، تا وقتي که ديگران را بخاطر ناخشنودي خود مسئول و گناهکار بدانيم از قبول مسئوليت امتناع مي کنيم. با سرزنش کردن ديگران هرگز راه به جايي نمي بريم، فقط وقتي مي توانيم قدمي در جهت بهبود اوضاع برداريم که دست از سرزنش ديگران بکشيم. ملامت کردن ديگران بهانه ايست براي نپرداختن به واقعيت، بهانه اي براي قدم برنداشتن.
    اگر فردي بگويد: « من ترا مي بخشم اما نمي توانم کارت را فراموش کنم» در واقع مي گويد: « من تو را تا اندازه اي مي بخشم اما دلم مي خواهد بعضي از دلخوري ها را براي خودم نگه دارم تا بعدها آسانتر بتوانم آنها را به يادت بياورم.» بخشش واقعي فراموش کردن و بيرون ريختن تمامي کدورت هاست.
    به اعتقاد من هر کس زندگي را به بهترين گونه اي که مي داند سپري مي کند. در اين راه اشتباهات بسياري مرتکب مي شود گاه بر اساس اطلاعات غلط عمل مي کند و گاه کارهاي احمقانه از او سر مي زند. با اين حال در همه اين موارد او به بهترين نحو ممکن عمل کرده است. هيچکس از لحظه تولد کامل و بي عيب نيست.
    والدين ما به بهترين نحوي که مي دانستند به تربيت ما پرداختند. آنها بر اساس اطلاعاتي که داشتند و با شهامت قدم در قلمرو ناشناخته دوران بچه داري گذاشتند. سرزنش کردن مداوم آنها بخاطر عدم انجام صحيح وظايف پدر و مادري کاري عبث و بيهوده است.
    بعضي ها هرگز والدين خود را نمي بخشند و زندگي خود را طوري تنظيم مي کنند که به آنها نشان دهند که وظايف خود را بخوبي انجام نداده اند...
    در واقع مي خواهند بگويند: اين تقصير شماست که من ورشکسته، تنها و غمگينم. پس حال بنشينيد و رنج کشيدنم را تماشا کنيد.
    سرزنش کردن ديگران هيچ ثمري براي ما ندارد و چيزي را تغيير نمي دهد، آب رفته به جوي باز نمي آيد. سرزنش کردن اوضاع جوي چه کمکي مي تواند به ما بکند. سرزنش کردن ديگران هم همينطور است.
    وقتي راه بخشش را بر مي گزينيم وقتي تغيير مي کنيم، ديگران هم تغيير مي کنند. وقتي نگرش خود را نسبت به ديگران عوض مي کنيم آنها هم شروع به تغيير رفتار خود مي کنند، گويي در همان لحظه اي که تصميم به تغيير زاويه ديد خود مي گيريم، ديگران هم به انتظارات تغيير يافته ما پاسخ مثبت مي دهند.

    بخشش خود:
    اگر بخشيدن ديگران مشکل است بخشيدن خود به مراتب دشوارتر است. بسياري از افراد در طول زندگي بخاطر کوتاهي هايي که بخود نسبت مي دهند به تنبيه رواني و جسماني خود مي پردازند. اين مجازاتها به اشکال گوناگون همچون پرخوري، کم خوري، ويران کردن نظامدار همه روابط، و زندگي در فقر و بيماري ظاهر مي شوند. ريشه تمامي اين رنجها در نظام باوري است که مي گويد: اعمال شيطاني بسياري از من سرزده است، من گناهکارم، يا من لياقت سلامتي و خوشحالي را ندارم، علت بيماري بسياري از افراد آن است که آنها خود را لايق تندرستي نمي دانند.
    اگر تا کنون احساس گناهکاري مي کرده ايد به عقيده من ديگر کافي است چرا ادامه مي دهيد، با تداوم احساس در سالهاي آينده باز هم مشکلي حل نخواهد شد.
    اين احساس را از خود بيرون کنيد ، گرچه بيرون کردن آن هميشه کار آساني نيست.
    نگهداشتن يک ذهن سالم مانند نگهداشتن يک جسم سالم احتياج به تلاش فراوان دارد اما به زحمتش مي ارزد.

  3. #203
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    1

    پيش فرض من یه سوال مهم دارم

    من تازه وارد فروم شما شدم این سوال را باید کجا مطرح کنم
    برای یه معلول جسمی حرکتی ولی باهوش ساکن آسایشگاه سالمندان متولد 1351 دیپلمه چه می توان کرد
    قابل ذکر است که وی نابیناست لطفا به من کمک کنید تا بتونم به این فرد کمک کنم او هیچ سرگرمی ندارد.

  4. #204
    Banned
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    112

    پيش فرض تعریف مهارتهای ده گانه زندگی

    خودآگاهی

    خودآگاهی ، توانایی شناخت و آگاهی از خصوصیات ، نقاط ضعف و قدرت ، خواسته ها ، ترس و انزجار است. رشد خودآگاهی به فرد کمک می کند تا دریابد تحت استرس قرار دارد یا نه و این معمولا پیش شرط ضروری روابط اجتماعی و روابط بین فردی مؤثر و همدلانه است.

    همدلی

    همدلی یعنی اینکه فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد درک کند. همدلی به فرد کمک می کند تا بتوانند انسانهای دیگر را حتی وقتی با آنها متفاوت است بپذیرد و به آنها احترام گذارد. همدلی روابط اجتماعی را بهبود می بخشد و به ایجار رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده ، نسبت به انسان های دیگر منجر می شود.

    ارتباط مؤثر

    این توانایی به فرد کمک می کند تا بتواند کلامی و غیر کلامی و مناسب با فرهنگ ، جامعه و موقعیت، خود را بیان کند بدین معنی که فرد بتواندنظرها ، عقاید ، خواسته ها ، نیازها و هیجان های خود را ابراز و به هنگام نیاز بتواند از دیگران درخواست کمک و راهنمایی نماید. مهارت تقاضای کمک و راهنمایی از دیگران ، در مواقع ضروری، از عوامل مهم یک رابطه سالم است.

    روابط بین فردی

    این توانایی به ایجاد روابط بین فردی مثبت و مؤثر فرد با انسانهای دیگر کمک می کند. یکی از این موارد ، توانایی ایجاد روابط دوستانه است.که در سلامت روانی و اجتماعی ، روابط گرم خانوادگی ، به عنوان یک منبع مهم روابط اجتماعی ناسالم نقش بسیار مهمی دارد.

    تصمیم گیری

    این توانایی به فرد کمک می کند تا به نحو مؤثرتری در مورد مسائل تصمیم گیری نماید. اگر کودکان و نوجوانان بتوانند فعالانه در مورد اعمالشان تصمیم گیری کنند ، جوانب مختلف انتخاب را بررسی و پیامد هر انتخاب را ارزیابی کنند ، مسلما در سطوح بالاتر بهداشت روانی قرار خواهند گرفت.

    حل مسأله

    این توانایی فرد را قادر می سازد تا به طور مؤثرتری مسائل زندگی را حل نماید . مسائل مهم زندگی چنانچه حل نشده باقی بمانند ، استرس روانی ایجاد می کنند که به فشار جسمی منجر می شود.

    تفکر خلاق

    این نوع تفکر هم به مسأله و هم به تصمیم گیری های مناسب کمک می کند . با استفاده از این نوع تفکر ، راه حلهای مختلف مسأله و پیامدهای هر یک از آنها بررسی می شوند . این مهارت ، فرد را قادر می سازد تا مسائل را از ورای تجارب مستقیم خود را دریابد و حتی زمانی که مشکلی وجود ندارد و تصمیم گیری خاصی مطرح نیست ، با سازگاری و انعطاف بیشتر به زندگی روزمره بپردازد.

    تفکر انتقادی

    تفکر انتقادی ، توانایی تحلیل اطلاعات و تجارب است . آموزش این مهارت ها ، نوجوانان را قادر می سازد تا در برخورد با ارزش ها ، فشار گروه و رسانه های گروهی مقاومت کنند و از آسیب های ناشی از آن در امان بمانند.

    توانایی حل مسأله

    این توانایی فرد را قادر می سازد تا هیجان ها را در خود و دیگران تشخیص دهد ، نحوه تأثیر هیجان ها بر رفتار را بداند و بتواند واکنش مناسبی به هیجان های مختلف نشان دهد . اگر با حالات هیجانی ، مثل غم و خشم یا اضطراب درست برخورد نشود این هیجان تأثیر منفی بر سلامت جسمی و روانی خواهد گذاشت و برای سلامت پیامدهای منفی به دنبال خواهند داشت.

    توانایی مقابله با استرس

    این توانایی شامل شناخت استرس های مختلف زندگی و تأثیر آنها بر فرد است . شناسایی منابع استرس و نحوه تأثیر آن بر انسان ، فرد را قادر می سازد تا با اعمال و موضع گیری های خود فشار و استرس را کاهش دهد.

    اجزای مهارتهای ده گانه زندگی

    خودآگاهی

    آگاهی از نقاط قوت

    آگاهی از نقاط ضعف

    تصویر خود واقع بینانه

    آگاهی از حقوق و مسئولیت ها

    توضیح ارزشها

    انگیزش برای شناخت

    مهارتهای ارتباطی

    ارتباط کلامی و غیرکلامی موثر

    ابراز وجود

    مذاکره

    امتناع

    غلبه بر خجالت

    گوش دادن

    همدلی
    علاقه داشتن به دیگران

    تحمل افراد مختلف

    رفتار بین فردی همراه با پرخاشگری کمتر

    دوست داشتنی تر شدن (دوستیابی)

    احترام قائل شدن برای دیگران

    مهارتهای بین فردی

    همکاری و مشارکت

    اعتماد به گروه

    تشخیص مرزهای بین فردی مناسب

    دوستیابی

    شروع و خاتمه ارتباطات

    مهارتهای حل مسأله
    تشخیص مشکلات علل و ارزیابی دقیق

    درخواست کمک

    مصالحه (برای حل تعارض)

    آشنایی با مراکزی برای حل مشکلات

    تشخیص راه حل های مشترک برای جامعه

    مهارتهای تفکر خلاق

    تفکر مثبت

    یادگیری فعال ( جستجوی اطلاعات جدید)

    ابراز خود

    تشخیص حق انتخاب های دیگر ( برای تصمیم گیری)

    تشخیص راه حل های جدید برای مشکلات

    مهارتهای مقابله با هیجانات

    شناخت هیجان های خود و دیگران

    ارتباط هیجان ها با احساسات ، تفکر و رفتار

    مقابله با ناکامی ، خشم ، بی حوصلگی ، ترس و اضطراب

    مقابله با هیجان های شدید دیگران

    مهارتهای تصمیم گیری

    تصمیم گیری فعالانه بر مبنای آگاهی از حقایق کارهایی که می توان انجام داد که انتخاب را تحت تأثیر قرار دهد.

    تصمیم گیری بر مبنای ارزیابی دقیق موقعیت ها

    تعیین اهداف واقع بینانه

    برنامه ریزی و پذیرش مسئولیت اعمال خود

    آمادگی برای تغییر دادن تصمیم ها برای انطباق با موقعیت های جدید

    مهارتهای تفکر انتقادی

    ادراک تأثیرات اجتماعی و فرهنگی بر ارزشها ، نگرشها و رفتار

    آگاهی از نابرابری ، پیشداوری ها و بی عدالتی ها

    واقف شدن به این مسئله که دیگران همیشه درست نمی گویند

    آگاهی از نقش یک شهروند مسئول

    مهارتهای مقابله با استرس
    مقابله با موقعیتهایی که قابل تغییر نیستند

    استراتژی های مقابله ای برای موقعیت های دشوار (فقدان ، طرد ، انتقاد(

    مقابله با مشکلات بدون توسل به سوء مصرف مواد

    آرام ماندن در شرایط فشار

    تنظیم وقت



    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  5. #205
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    Tabriz
    پست ها
    3,505

    پيش فرض

    بسیاری از نکات هستند که رعایت آنها در هنگام تمرینات تاثیر بسزایی در پیشرفت شما دارند. همانند یک نوازنده حرفه ای فکر کنید حتی اگر امروز شروع به یادگیری ساز نموده اید! نوازندگان حرفه ای بسیاری بوده اند که بدلیل عدم توجه به بدن و اعضای خود و تمرینات مداوم بعد از سالها دیگر نمیتوانند به نوازندگی ادامه دهند و دچار مشکلات حاد جسمی شده اند.

    رعایت برخی نکات ساده موجب تضمین بقای نوازندگی شما خواهد شد.

    محیط خود را از وسائلی که میتواند تمرکز شما را بهم بریزد خالی سازید. کامپیوتر، تلویزیون، عکس و از این قبیل وسایل میتوانند موجب شود تا ناخود آگاه دقت شما کمتر شود. اتاقتان باید تمیز و وسایل در آن منظم چیده شده باشد. محیطی بهم ریخته و نامنظم میتواند کارایی شما را کم نماید.

    همیشه قبل از شروع به تمرین صندلی - پایه نت - زیرپایی (در سازهایی گیتار و تار) و کلیه وسایلی که در هنگام تمرین میتواند نقش بازی نماید کنترل نمایید، زیرا که بسیاری از این وسائل اگر شخصی نباشند ممکن است سطح و ارتفاعش برای شما مناسب نباشد.

    مطمئن شوید که زمانی که ساز میزنید آیا در راحت ترین حالت ممکن هستید. برای این کار بهترین روش این است که نحوه ایستادن و یا طرز قرار گرفتن بر روی صندلی را به وسیله یک آینه تمام قد کنترل نماید. تمرین جلوی آینه یکی از روش های بسیار مفید است تا شما بتوانید بر مشکلات خود در زمینه استیل نوازندگی غلبه نمایید.

    توجه کنید به نقاطی که بدن با ساز شما درگیر میشود و یا وسایلی که هنگام نواختن برای راحتی استفاده مینمایید. آیا همه چیز در حالت طبیعی است یا خیر. واقعیت این است که ساز باید با بدن شما بعنوان یکی از اعضایتان هماهنگ شود در غیر اینصورت عاملی وجود دارد که ذهن و جسم شما را از انجام این کار باز میدارد، پس بدنبال پیدا کردن مشکل اصلی باشید. در این زمینه میتوانید از معلم خود تقاضای راهنمایی بخواهید.

    سعی کنید تا خود را مجبور نمایید در هنگام شروع هر تمرین برنامه ای برای گرم کردن عضلات و انگشتانتان برای خود تهیه نمایید، تمریناتی بدور از ساز. زیرا بسیاری تنها به تمریناتی کوتاه برای گرم کردن آنهم توسط ساز اکتفا مینمایند که کار مناسبی نمیباشد.

    هیچ موقع هنگام احساس درد در یک ناحیه از بدن تمرین را ادامه ندهید خستگی عضلات امریست طبیعی که با استراحت برطرف میشود اما درد در هنگام تمرین بسیار خطرناک میباشد که چه بسا در صورت ادامه این روند دیگر قادر به نوازندگی نباشید.

    بعد از تمرین اجازه دهید تا بدن شما استراحت نماید باید آنرا بتدریج خنک نمایید. پس از یک تمرین سخت بدن شما فشار زیادی را تحمل نموده است باید با نرمش و ماساز سعی کنید تا دوباره به حال عادی خود برگردد از قطع تمرینات به یکباره و عدم تمرینات کششی جدا خود داری نمایید.

    بدن شما نیز باید برای انجام یک تمرین همانند یک ورزشکار گرم شود و در پایان این مسابقه (که تمرین شماست) احتیاج دارد تا به آرامی به وضعت طبیعی خود برگردد پس از توجه به بدن خود غافل نشوید و تنها به انگشتانتان فکر نکنید!

    مطمئن شوید آیا تمرینات شما متناسب با تکنیک شما میباشد.از توصیه های بیمارگونه نوازندگان حرفه ای و یا اساتیدی که شما را مجبور مینمایند بیش از توان و ظرفیت خود عمل کنید دوری نماید.

    تکنیک بعد ممکن است شما را دچار عادت های نامناسبی نماید که به مرور زمان مشکلاتی را در آینده چه از نظر ذهنی و جسمی بوجود آورد.

    برای تمرینات خود برنامه ریزی نمایید و سعی نمایید تا در بین هر تمرین استراحت کوتاهی داشته باشید. به هیچ عنوان تمرینات خود را به صورت مداوم و بدون وقفه انجام ندهید. بگذارید تا هم ذهن و هم ماهیچه هایتان اندکی استراحت نمایند اینکار جدا از آرام شدن بدن شما باعث میشود تا تمرینات مرحله بعدی را با راندمان بالاتری انجام دهید.

    برخی از مشکلات فیزیکی و یا حتی ساختار اندام ها باعث میشود تا اجرای برخی از قطعات برای شما به دشواری انجام شد. خود را مورد فشار قرار ندهید. بلکه سعی کنید آنرا با احترام قبول نمایید نه با تاسف و قطعاتی را بنوازید که مناسب شما میباشد.

    اگر میشود با تمرینات خاصی بر این مشکل غلبه نمایید میتوانید در یک پروسه طولانی با تمرینات متنوعی انرا از پیش روی خود بر دارید. در هر حال توصیه اکید این است تا بر اساس ظرفیت های خود به نوازندگی بپردازید.

    بطور کل شیوه زندگی شما تاثیر بسزایی در نوازندگی شما دارد. شغل - محیط زندگی و غیره همه در این کار نقش دارند. مطمئن شوید تا خواب و خوراک شما کافی میباشد.

    برای خود ورزش مناسبی را انتخاب نمایید ورزشهایی از قبیل شنا و دو و کوه نوردی و میتواند باعث شود تا تمرینات را بهتر انجام دهید. و همچنین ورزشهای برای آرامش ذهن و اعصابتان.

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  6. #206
    Banned
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    112

    پيش فرض اضطراب امتحان و راههاي مقابله با آن

    اضطراب ( Anxiety ) بطور كلي عبارت از احساسي نافذ و ناخوشايند است كه با نشانه هايي از قبيل تنش ، وحشت ، دلهره و بيم و فاجعه اي در حال وقوع همراه است در مقابل ترس

    ( Fear ) واكنشي است كه نسبت به يك خطر حاضر و مشخص ديده مي شود اضطراب واكنشي است كه نسبت به يك تهديد نامشخص و ناشناخته آشكار مي شود و مي تواند از كشمكش هاي دروني ( Internal Conflicts) ، احساس عدم امنيت ( Insecurity Feeling ) يا تكانش هاي ممنوعه ( Forbidden Impulses ) ، ناشي شود . در هر دو حالت ترس و اضطراب امتحان ( Test Anxiety ) نوعي اضطراب است كه همراه با ترس مربوط به عدم توانمندي در عملكرد مربوط به يك وظيفه آشكار مي شود . اين حالت نوعي از اضطراب عملكرد

    ( Performance Anxiety ) تلقي مي شود و به تمايل و آمادگي به مضطرب شدن اشاره دارد كه ناشي از عوامل مداخله كننده محيطي است ( كريسني ، 1999 ) .

    اضطراب تحصيلي چگونه ايجاد مي شود ؟

    ترس و اضطراب فراگيران بطور معمول از طريق وظايف آموزشي ، معلمان و يا آموزشگاه شرطي شده و ياد گرفته مي شود . براي مثال سرزنش و توبيخ فراگير توسط معلم به دليل كيفيت ضعيف فعاليتهاي آموزشي فراگير ، ممكن است اضطراب و ترس را در فرد آشكار سازد . در اين حالت فراگير بيقرار شده و دچار تنش مي گردد ، عرق مي كند و ضربان قلب او افزايش مي يابد . اين حالت در صورت تكرار و شرطي شدن به ديگر موارد و حيطه هاي فعاليت آموزشي فرد كشانده مي شود . بر اين اساس مي توان انتظار داشت كه فراگير در شرايط مشابه پاسخ مشابهي را از خود بروز دهد كه در اين حالت مي توان رفتار توام با ترس و اضطراب را براي فراگير پيش بيني نمود . امتحان نيز به دليل ويژگي هاي خاص خود از جمله ارزيابي فعاليت آموزشي ، محيط رسمي و خاص ، محدوديت زماني و نظارت دقيق آموزشي بطور كلي براي فراگيران اضطراب زا است . افزون بر آن توانمنديهاي شناختي و عملي فراگيران با توجه به ميزان اضطراب موثر واقع شود .

    اضطراب تحصيلي چگونه در عملكرد مداخله مي كند ؟

    چنانچه اضطراب بيش از حد شدت يابد ، موجب مي گردد تا فراگيران از توجه مستقيم به وظايف دور شوند و اضطراب عملكرد يا تحصيلي در آنان آشكار گردد . به علاوه برخي از رفتارهاي فراگيران موجب مي شود تا ناآرامي در آنها افزايش يابد . برخي فراگيران با توجه مداوم به حواس پرتي و ناراحتي خود ، اضطراب خود را تشديد مي كنند و به انتقاد از خود مي پردازند . آثار چنين اضطرابي به كاهش و تضعيف حافظه و توانمنديهاي شناختي منجر شده و بر وظايف تحصيلي و آموزشي مسلط مي گردد . بطور كلي ادراكات فرد ، تشديد كننده اضطراب تلقي

    مي شوند . حتي اين امكان وجود دارد كه فراگير به دليل اشتغال فكري مبني بر عملكرد خوب ، فرآيند تفكري خود را آسيب بزند و عملكرد خود را تضعيف نمايد . چنين سيكل معيوبي

    ( Vicious Circle ) نگراني را افزايش مي دهد و فرآيند هاي شناختي و حافظه فرد را چند برابر دچار مشكل مي كند .

    مهارتهاي مقابله با اضطراب امتحان

    روشها و برنامه هاي متعددي براي كمك به فراگيران در غلبه بر اضطراب امتحان پيشنهاد شده است كه ابعاد مختلف فعاليت آموزشي را مورد توجه قرار مي دهند .

    1 ) يادگيري و مطالعه صحيح

    فقدان آمادگي براي امتحان و يادگيري ضعيف تكاليف آموزشي از عوامل اصلي اضطراب امتحان بشمار مي روند . روشهاي صحيح مطالعه و آمادگي مناسب براي يادگيري در كاهش اضطراب به ميزان زيادي موثر است . يادگيري مفيد و مطالعه صحيح بطور كلي با عوامل متعددي همبستگي دارند . تنظيم وقت مناسب ، انديشيدن قبل از مطالعه ، مدت مطالعه و محيط يادگيري در آماده سازي فرد براي يادگيري موثر ، داراي اهميت است . انگيزه و علاقه به مطالعه ، شروع مطالعه از قسمتهاي آسان و جالب ، مرور مطالب ، تفكر در مفاهيم و بسط انها ، بحث و ربط منطقي ، طبقه بندي و استفاده از تصاوير ، جداول و نمودارها ، درخواست كمك از ديگران و تمرين ، از ديگر مواردي هستند كه موجب يادگيري صحيح مي شوند و از اين طريق كاهش اضطراب را به دنبال خواهند داشت .

    2 ) هدايت و مهارت معلم

    بخشي از اضطراب فراگيران مي تواند با هدايت و مهارت معلم كاهش يابد و يا از بين برود . معلم بايد به فراگيران خود اين امكان و فرصت را بدهد كه در مورد موضوعات درسي تفكر نمايند و در صورت نياز به بحث و پرسش بپردازند . خوب شنيدن و خوب ديدن در كلاس و فعاليت هاي آموزشي عامل مهمي در ادراك و يادگيري موثر بشمار مي رود . به عبارت ديگر براي تمركز فراگيران بر موضوع درسي ، معلم بايستي محيطي آرام و مناسب را فراهم آورد و اجازه ندهد كه دانش آموزان با روياهاي روزانه ( Daydreaming ) خود مشغول شوند . كمك به فراگيري در تنظيم اهداف و برنامه هاي آموزشي نيز از ديگر فعاليتهاي موثر معلم بشمار مي رود . معلم بايستي عادات مناسب و موثر را به منظور يادگيري و فهم بهتر مطالب به فراگيران آموزش دهد . به عبارت ديگر پذيرفتن مسئوليت براي موفقيت تحصيلي از طريق تصميم گيري در مورد امكانات ، زمان و اتكاء به توانمندي هاي فردي ، انجام حداكثر تلاش و كوشش ، كمك و مشاوره گرفتن از ديگران به هنگام مشكلات آموزشي و بحث و تفكر در مورد موضوعات ياد گرفته شده از عادت مناسب بشمار مي روند .

    3 ) آمادگي براي امتحان

    مطالعه با توجه به اصل صحيح يادگيري بهترين راه آماده سازي براي امتحان بشمار مي رود . افرادي كه خود را براي امتحان تشريحي آماده مي كنند ، امكان موفقيت بيشتري در امتحانات ( تشريحي و يا چهار گزينه اي ) دارند . در آماده سازي براي امتحان تشريحي نه تنها نكات اصلي ياد گرفته مي شوند ، بلكه روابط منطقي بين اصول ، بخوبي ادراك مي شوند . مطالعه در شب قبل از امتحان به علل مختلف از جمله افزايش نگراني و اضطراب ، مطالعه فشرده ، ناتمام ماندن موضوع و شتاب زدگي مي تواند نتايج منفي را به دنبال داشته باشد . استراحت و خواب كافي از توصيه هاي اصلي جهت كاهش اضطراب در شب قبل از امتحان است . حاضر شدن كمي زودتر از زمان امتحان در محل امتحان ، حفظ اعتماد و اطمينان و آرامش در كاهش اضطراب نيز موثر است . مرور يادداشتها و نكات اصلي ، آمادگي را بر امتحان را افزايش مي دهد . با شكم خالي به جلسه امتحان نبايد وارد شد . مصرف ميوه هاي تازه و سبزيجات ، تنش امتحان را كاهش مي دهند .

    4 ) رفتار در جلسه امتحان

    در امتحان تشريحي قبل از شروع به نوشتن ، تمام سوالها را بخوانيد ؛ زير عبارات « تعريف كنيد ، مقايسه كنيد ، توضيح دهيد ، تشريح نماييد و يا بحث كنيد » ، خط بكشيد ، ايده و پاسخهاي خود را براي هر سوال در برگه چرك نويس بطور خلاصه يادداشت كنيد . جواب دادن را از سوال آسان شروع كنيد . فهرست كوتاه و خلاصه اي از رئوس مطالب مربوط به هر سوال را تهيه كنيد . چنانچه در حين جواب دادن به سوال ، نكات خاصي از ديگر سوالات به ذهنتان خطور كرد ، آن را يادداشت كنيد . با اين كار پاسخهاي شما كامل تر مي شود و تا حد زيادي اضطراب شما كاهش مي يابد . قبل از نوشتن فكر كنيد و سعي كنيد تا پاسخ خود را تنظيم كنيد . پاسخ روشن و مشخص را براي سوال ارائه كنيد و در آن به حيطه هاي مختلف موضوع بپردازيد . اطلاعات جزيي و كلي را در نظر بگيريد و بطور طبقه بندي شده آنها را بنويسيد . زمان پاسخ گويي به سوالات را تنظيم كنيد و براي هر سوال زمان مناسبي در نظر بگيريد ؛ به علاوه براي مرور پاسخها فرصتي باقي بگذاريد و در صورت امكان به تكميل و توضيح بيشتر پاسخ شما ناقص باشد ، مگر در مواردي كه به غلط بودن پاسخ شما ناقص باشد ، مگر در مواردي كه به غلط بودن پاسخ خود اطمينان كامل داشته باشيد . در پاسخ به سوالات سعي كنيد لغات و اصطلاحات ويژه رايج در موضوع را در پاسخهاي خود بكار ببريد و تلاش كنيد تا اصطلاحات هر درس را ياد بگيريد . رعايت املاء صحيح به خط خوانا و علامت گذاري مناسب در بررسي و ارائه بهتر پاسخ ، مفيد است .

    در مورد سوالات حل مساله ، ابتدا از خود سه سوال زير را بپرسيد :

    1- از شما چه خواسته شده و چه چيزي را بايد بيابيد ؟

    2- براي يافتن حل مساله به دانستن چه چيزهايي نياز داريد ؟

    3- در صورت مساله چه اطلاعات و داده هايي وجود دارند كه مي تواند در جستجوي شما موثر باشد ؟

    پس از انجام اين فرآيند به حل مساله اقدام كنيد . بطور كلي افراد موفق در حل مسئله داراي ويژگي هاي زير هستند :

    1- نگرش مثبت : آنها معتقدند كه مسايل با دقت پشتكار و تحليل حل مي شوند و پاسخهاي سريع و شتاب زده براساس دانش قبلي راه حل مناسبي نيست .

    2- توجه و دقت : آنها مساله را به منظور درك بهتر آن چندين بار مي خوانند ؛ سپس قضاوت و نتيجه گيري خود را مرور مي كند و از حدس زدن اجتناب و در نهايت كار خود را باز بيني مي كنند .

    3- طراحي روش : اين عده كار خود را به بخشهاي مختلف تقسيم كرده و آن را گام به گام حل مي كنند . اين فرآيند از آسانترين گام آغاز مي شود .

    4- تمركز : اين عده انرژي خود را از طريق گفتگو با خود ، در مورد آنچه انجام مي دهند ، خلق تصاوير ذهني ، ربط دادن آن با تجارب مشابه ، محاسبه و ترسيم تصاوير براي حل مساله بكار مي گيرند .

    امتحان گزينه اي

    در سوالات گزينه اي هميشه توجه داشته باشيد كه سوالات را سوء تعبير نكنيد ، به آنها چيزي اضافه نكنيد ، كلمه اي را حذف نكنيد و متوجه كلمات دو پهلو باشيد . نكته اصلي بدنه سوال مد نظر قرار دهيد . به واژه هاي كمك كننده مانند « هميشه ، هرگز ، هيچگاه ، به جز ، اغلب موارد و بندرت » توجه كنيد و در صورت امكان ، زير آنها خط بكشيد . زمان امتحان را در نظر بگيريد و وقت خود را در پاسخ به سوالاتي كه نمي دانيد ، هدر ندهيد . نمره منفي براي انتخاب گزينه غلط را در نظر بگيريد . پاسخ اول خود را عوض نكنيد مگر در مواردي كه نسبت به غلط بودن آن اطمينان كامل داريد . در مواردي كه پاسخ صحيح را نمي دانيد ، به توصيه هاي زير عمل كنيد : بطور كلي گزينه طولاني مي تواند نشانه پاسخ صحيح باشد . اگر دو گزينه مشابه هم هستند ، هيچكدام را انتخاب نكنيد . اگر گزينه ها متضاد هم هستند يكي از آنها را انتخاب كنيد . گزينه كلي تر در اغلب موارد پاسخ صحيح است .

    امتحان شفاهي

    امتحان شفاهي فرصتي براي شماست كه دانش ، توانايي ارائه و مهارت بيان خود را آشكار سازيد . به علاوه در اين موقعيت توانايي در برقراري ارتباط مشخص مي شود . امتحان شفاهي همچنين مي تواند تمريني براي مصاحبه هاي شغلي و استخدامي باشد . امتحان مي تواند بصورت رسمي يا غير رسمي انجام بگيريد ، اما بهتر است تمام امتحانات شفاهي را به منزله امتحان رسمي در نظر بگيريد تا از اثرات مثبت آن بهره مند شويد . در امتحان شفاهي بايستي بطور دقيق به سوال گوش فرا داد و بطور مستقيم و مشخص پاسخ دهيد . در امتحان شفاهي رسم دقت و پاسخ گويي روشن و مشخص شما بيشتر مد نظر است زيرا ارزيابي براساس پاسخگويي منظم و دقيق شما صورت مي گيرد ، در حاليكه در امتحان شفاهي غير رسمي اين ويژگي كمتر رعايت مي شود و پاسخهاي شما مي تواند طولاني تر باشد . در اين حالت ارزيابي بيشتر ذهني است . براي آمادگي در امتحان شفاهي توصيه مي شود موارد زير مد نظر قرار گيرد :

    1- از معلم بپرسيد كه موضوع امتحان چيست ؟

    2- براي امتحان شفاهي مطالعه ضروري است زيرا كه با نداشتن مطالعه نتيجه مثبتي نمي گيريد .

    3- سوالاتي را كه انتظار مي رود پرسش شوند ، بنويسيد و سپس پاسخهاي آن را مورد بحث قرار دهيد .

    4- در مكان شبيه به مكان امتحان تمرين كنيد و روش و حالت پاسخگويي خود را ارزيابي كنيد .

    منبع :
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  7. #207
    آخر فروم باز ghazal_ak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    1,260

    پيش فرض زنان چگونه هستند؟

    اگر آن چه را که در تلویزیون می بینید باور کنید, زنان را اسرارآمیز و غیرقابل درک, عشوه گر, دچار هیستری و پرتشنج و مستعد تغییر عقیده بدون دلیل می دانید. بعضی از مجلات زنان هم با توصیه کردن به این که چگونه زنان می توانند مردان را در دام خود اسیر کنند و یا آنها را در حالت حدس و گمان نگه دارند, این رفتارهای کلیشه ای را دایمی و ابدی می کنند. بعضی از تفاوت های اساسی که به نظر می رسد بین مردان و زنان وجود دارد به نقطه نظر خود شما بستگی دارد.

    نکته جالب این است که تا هفته هشتم دوران بارداری مادر, مردان و زنان تقریباً کاملاً شبیه هم اند. تنها تفاوت در سطح کروموزومی در عمق داخلی سلول های جنینی وجود دارد. داخل هر سلول بدن هر شخص, دی ان ای ((DNA به شدت در داخل جفتی از ساختمان هایی به نام کروموزوم پیچ خورده. یک جفت از کروموزوم ها تعیین می کنند که آیا یک شخص مؤنث است یا مذکر. به استثنای موارد بسیار غیرطبیعی نادر, شخصی با دو کروموزوم ایکس (X) مؤنث است و یک فرد با یک کروموزوم X و یک کروموزوم ایگرگ (Y) مذکر است. در عرض چند هفته در نهایت این کروموزوم ها باعث ایجاد تفاوت در جنین های نر و ماده می شوند.




    مجموعه خصوصیات کروموزومی یا "نقشه" کروموزومی برای یک انسان مذکر طبیعی که کروموزوم های X و Y را نشان می دهد.





    در نهایت زمانی که شخص از یک جنین مؤنث به یک زن بالغ تبدیل می شود, بسیاری از خصلت ها او را از یک مرد متمایز می کند. به طور میانگین زنان کوتاه تر و کوچک تر از مردان هستند. اگرچه زنان درصد بالاتری از چاقی بدن دارند. زنان اندام های تناسلی و تولیدکننده ای دارند که می تواند از یک بچه در حال بزرگ شدن حمایت کند و بچه به دنیا آمده را نیز بعد از تولد پرورش دهد. فشار خون زنان پایین تر است و قلب آنها حتی موقعی که خوابیده اند, سریع تر می زند. همچنین خون سریع تر به مغز زنان جریان پیدا می کند و هنگامی که آنها پیر می شوند, نسبت به مردان بافت مغزی کمتری را از دست می دهند.

    نکته دیگر وجود هورمون هاست که افراد بسیار زیادی به آن به عنوان تفاوت عظیم بین زنان و مردان نگاه می کنند. بدن هر شخصی چه او زن باشد و چه مرد, هورمون ها را برای تنظیم و کنترل یک طیف وسیع از فرایندها مورد استفاده قرار می دهد. هورمون ها, محصول سیستم درون ریزی هستند که شامل غده های بی شماری اند و در بخش های مختلف بدن قرار گرفته اند. برای مثال دو هورمون خیلی خوب شناخته شده آدرنالین و انسولین هستند. آدرنالین از غده آدرنال و انسولین از پانکراس می آیند. این ها و هورمون های دیگر برای زندگی و سلامت هم زنان و هم مردان حیاتی است.

    از طرف دیگر هورمون های جنسی در بدن های زنان و مردان با کمی تفاوت نسبت به همدیگر کار می کند. در مردان بیضه ها هورمون تستوسترون تولید می کند که تولید اسپرم را تنظیم می کند و باعث بروز صفات جنسی ثانویه مذکر می شود. در زنان, تخمدان هورمون هایی مثل استروژن و پروژسترون تولید می کند که فرایندهای مولد و تناسلی زن را تنظیم می کند. بدن های مردان یک کمی از تستوسترون را به استروژن تبدیل می کند و بدن زنان مقادیر کمی تستوسترون می سازد. بنابراین هیچ هورمونی برای یک جنس یا جنس دیگر انحصاری نیست.




    مولکول استروژن





    سطوح هورمون مردانه می تواند در طول روز چنان بالا و پایین برود که بدن او تولید اسپرم را تنظیم کند. اما سطح هورمون جنسی زن نوسانی دارد که به عنوان بخشی از چرخه مولد و تناسلی اوست و یک ماه طول می کشد تا کامل شود. در طول حاملگی زن, تغییرات دوباره در سطح هورمونی می تواند باعث بروز علایمی مثل تندخویی و دمدمی مزاج شدن بشود که به عنوان سندرم پیش از قاعدگی شناخته می شود. هنگامی که یک زن به زمان قاعدگی می رسد, تولید هورمون های جنسی اش آهسته می شود. در طول دوره سطح استروژن و پروژسترون او می تواند به شکل معناداری تفاوت کند و باعث بروز علایمی مانند گرگرفتگی و خواب آشفته بشود.

    هورمون های جنسی می تواند در خلال بیشتر زندگی یک زن روی عاطفه و فیزیولژی او اثر بگذارد. اما برخلاف تصور بعضی از مردم, هورمون ها مسئول هر جنبه از رفتار زنان نیستند.


    بچه پسرها و بچه دخترها

    تحقیقات احتمال می دهند که تستوسترون موجود در بدن یک زن ممکن است به جنسیت بچه ربط داشته باشد. ممکن است این تستوسترون تخم را ترغیب کند که اجازه باروری از اسپرمی که کروموزوم Y حمل می کند را بدهد و در نتیجه پسر متولد شود.

    احساسات زنان چگونه است؟

    در سال 2001 مؤسسه نظرسنجی "گالوپ" از بزرگسالان آمریکایی پرسید که کدام سری از کیفیت ها بیشتر به مردان مربوط است و کدام یک مناسب زنان است. نود درصد کسانی که مورد نظرسنجی قرار گرفتند گفتندکه مشخصه "احساساتی" بیشتر به زنان مربوط است. این نظرسنجی درباره احساسات به خصوصی یا درباره مضمون های مثبت و منفی ویژه ای برای کلمه "احساس" نپرسید. اما احتمالاً از نتایج به نظر می رسد که بیشتر آمریکایی ها زنان را در مقایسه با مردان یا قادر به تجربه یا مستعد تجربه یک دامنه گسترده تر و شدیدتر از احساسات می بینند.

    سردرگمی در مورد هدف؟
    یک کلیشه رایج این است که زنان علایم ترکیبی می دهند, مخصوصاً موقعی که پای درگیری های رمانتیک به میان می آید. یک مطالعه در دانشگاه تگزاس در اوستین حاکی است که جنس ها یکدیگر را درست نمی فهمند و در این امر نیروهای تکاملی دخیلند. سرگشتگی ممکن است از بشر مرد اولیه باشد که سعی می کرده فرزندان بیشتری داشته باشد در حالی که بشر زن اولیه سعی می کرده تا از خودش در برابر نیرنگ و اغوا شدن از طرف مرد محافظت کند.


    آیا زنان احساساتی از مردان هستند؟ آیا آنها بیشتر گریه می کنند؟

    این دیدگاه که زنان بیشتر از مردان گریه می کنند, شیوع زیادی دارد. اما در دوران نوزادی یا بچگی, دختران و پسران تقریباً به طور متوسط به اندازه هم گریه می کنند. تنها در طول دوران بلوغ دخترها شروع می کنند به این که بیشتر از پسرها گریه کنند. مطابق با مقاله سال 2005 نیویورک تایمز, تا سن 18 سالگی, زنان چهار برابر بیشتر از مردان گریه می کنند.
    یک توضیح احتمالی برای این امر هورمون پرولاکتین است که به این که مردم چه قدر گریه می کنند ربط دارد. پرولاکتین در خون و اشک ها وجود دارد و در زنان بیشتر از مردان وجود دارد. مجراهای اشک زنان هم یک کمی متفاوت تر از مجرای اشک مردان شکل گرفته که می تواند یا باعث گریه شود و یا تأثیر فزاینده ای بر گریه داشته باشد [منبع:نیویورک تایمز]. به علاوه افرادی که دچار افسردگی هستند ممکن است چهار برابر بیشتر از افرادی که افسرده نیستند گریه کنند و دوسوم افرادی که بیماری شان افسردگی تشخیص داده شده زن هستند.

    البته توضیح معمولی دیگر هم این است که بعضی از جوامع زنان را به گریه کردن تشویق می کنند در حالی که مردان را از گریه کردن نهی می کنند. در آمریکا, استثنا بر این استاندارد به نظر می رسد که در جهان کسب و کار باشد. در بعضی از مشاغل, گریه کردن نهی می شود- به زنی که در اداره گریه می کند ممکن است به چشم ضعیف یا غیر مؤثر نگاه شود.

    آیا زنان پراسترس تر از مردان هستند؟

    زنان بعضی وقت ها به این شهرت دارند که نگران تر از مردان هستند. مطابق با نظرسنجی مؤسسه گالوپ در سال 2005, زنان درباره دامنه ای از موضوعات اجتماعی نگران تر از مردان هستند. تعداد معنی داری از زنانی که مورد پرسش قرار گرفتند بیشتر از مردانی که از آنها سؤال شد, پاسخ دادند که در مقابل حدود هفت قضیه از 12 قضیه اجتماعی مورد نظرسنجی" به مقدار زیادی" نگرانند.

    مطالعات این را نشان می دهد که علاوه بر نگرانی که اغلب در زنان بیشتر است, زنان ممکن است از نظر فیزیولوژیکی مستعد تجربه استرس بیشتری باشند. برای مثال "امیگدالا"ی (amygdale) مغز, احساساتی مثل ترس و اضطراب را پردازش می کند. در مردان "امیگدالا" با اندام هایی ارتباط برقرار می کند که اطلاعات بصری را می گیرند و پردازش می کنند, مثل قشر بصری ((visual cortex. اما در زنان "امیگدالا" با بخش هایی از مغز که هورمون ها و گوارش را تنظیم می کند ارتباط برقرار می کند. این ممکن است به این معنی باشد که واکنش های استرس بیشتر احتمال دارد که در زنان نسبت به مردان باعث بروز نشانه های فیزیکی شود.



    به علاوه, بدن زنان نسبت به بدن مردان هورمون های استرس بیشتری تولید می کند. همچنین هربار که یک حادثه اعصاب خردکن تمام می شود, زمان طولانی تری طول می کشد تا بدن زنان تولید هورمون ها را متوقف کند. این امر ممکن است در افکار زنان, تمایل آنها به پاسخ به وقایع اعصاب خردکن و پرتنش و فکر کردن درباره شرایط رنج آور و عصبانی کننده را باعث شود یا بر این امر تأثیر بگذارد.

    آیا زنان حسودتر از مردان اند؟

    به نظر بعضی از مردم, زنان حسودتر و سلطه گرتر از مردان هستند. به خصوص در روابط رمانتیک. اما تحقیقات حاکی از آن هستند که زنان حسودتر از مردان نیستند. آنها فقط در شرایط متفاوتی حسود هستند.

    در یک مطالعه در آلمان, محققان چندین تصویر نمایشی را به شرکت کنندگان نشان دادند. شرکت کنندگان از رایانه استفاده می کردند تا توصیف کنند که کدام یک از سناریوها عصبانی کننده تر است. نتایج حاکی از این بودند که در تمام فرهنگ ها, زنان خیانت عاطفی را عصبانی کننده تر از خیانت جنسی می یابند. پاسخ های مردان در همه فرهنگ ها متفاوت بود. اما عموماً آنها نسبت به خیانت جنسی حسادت داشتند.

    از طرف دیگر, طی مطالعه ای در دانشگاه کالیفرنیا در سن دیگو, در حالی که از شرکت کنندگان خواسته شده بود تا جواب هایشان را توصیف کنند, همان موقع فشارخون و ضربان قلبشان هم اندازه گیری می شد. مردان واکنش های فیزیکی بیشتری به خیانت فیزیکی داشتند, در حالی که زنان همان حدود هیجان و تنش را به هر دو نوع نمایش نشان دادند. به هر صورت, 80 درصد زنان در مطالعه فکر می کردند که خیانت عاطفی بیشتر از خیانت جنسی آنها را از کوره در می برد.


    نگهداشتن شغل و ترک شغل


    بیشتر زنان در دهه 1980 وارد نیروی کار آمریکا شدند و یک کلیشه عمومی آن بود که زنان نمی توانند یک شغل را حفظ کنند. یک مطالعه نشان می دهد که این کلیشه دست کم تا اندازه ای حقیقت دارد. زنان تمایل دارند که شغلشان را بیش از اغلب مردان تغییر دهند. به هرصورت تحقیقات همچنین این گمان را مطرح می کند که دلیل این امر این است که زنان نسبت به مردان کمتر نسبت به کارشان احساس وفاداری دارند.



    زنان: مغز, بدن و باربی ها

    در سال 1992, شرکت اسباب بازی های متل (Mattel Toys) یک باربی سخنگو عرضه کرد که این عبارت را می گفت:"کلاس ریاضی سخت است!" این عروسک باعث جنجال و بحث, مخصوصاً میان والدین و معلمانی شد که فکر می کردند که این عروسک این کلیشه را که دخترها در ریاضی خوب نیستند را تقویت می کند. نمره های "تست استاندارد" هم به نظر می رسید که این کلیشه را تقویت می کند. معمولاً نمره های پسران در ریاضی بالاتر از نمره های دختران بود.

    تحقیق درباره تفاوت مغزهای زنان و مردان هم به نظر می رسید این ایده را که مردان باید در ریاضی بهتر باشند را تقویت می کند. مردان 5/6 برابر بیشتر از زنان در مغزهایشان ماده خاکستری دارند. در حالی که زنان ده برابر بیشتر از مردان ماده سفید دارند. ماده خاکستری, مراکز پردازشگری در مغز هستند و ماده سفید اتصالات بین آنها را به وجود می آورد. به عبارت دیگر مردان مقدار بسیار زیادی مناطق برای پردازش داده های به هم پیوسته دارند –مثل معادلات ریاضی- و زنان مقدار زیادی از اتصالات دارند که به آنها اجازه می دهد تا الگوها و قالب ها را ببینند و پردازش کنند. بعضی از محققان باور دارند که این تفاوت در ساختمان مغز این ایده که مردان در ریاضی بهتر از زنان هستند در حالی که زنان در زبان بهتر هستند را تقویت می کند.

    به هرصورت, محققان دیگر در این مورد که مردان واقعاً در ریاضی بهتر از زنان هستند بحث دارند. دختران اغلب در ریاضیات از پسران نمره های بهتری می گیرند. محققان این تئوری را مطرح می کنند که این کلیشه که زنان در ریاضیات خوب نیستند ممکن است به خاطر ترس از سرزنش شدن به خاطر اختلاف نمره با پسران باشد. به گفته دکتر ربرت جوزف از دانشگاه اوستین تگزاس, زنان می ترسند که عملکردشان در تست های استاندارد ثابت کند که آنها در ریاضیات بد هستند. به همین دلیل آنها به خوبی تست ها را انجام نمی دهند. علی رغم این که نمرات خوبی در کلاس های ریاضی می گیرند. از طرف دیگر مردان چنین تست هایی را به منزله فرصتی می بینند که ثابت می کند که آنها در ریاضی خوب هستند. بنابراین آن را بهتر انجام می دهند.

    به علاوه, اگر مردان هنگام امتحان در سالن حضور نداشته باشند زنان مایلند تا نمرات بهتری در تست های ریاضی بگیرند. طبق یک مطالعه که بر روی مردان و زنانی که نمرات تست استاندارد شبیه هم گرفته بودند انجام شد, موقعی که از زنان بدون حضور مردان در اتاق تست گرفته می شود, نمرات زنان بیش از 12 درصد افزایش می یابد. محققان می گویند این به خاطر تهدید کلیشه است یا ترسی ست که باعث می شود شخص از کلیشه رایج پیروی کند.

    صرف نظر از این که زنان در تست های استاندارد چه نمره هایی می آورند, به نظر می رسد که می توانند مهارت های ریاضیشان را که مساوی با مردان است پیشرفت دهند. تحلیل از مقیاس بزرگی از داده ها هم حاکی از آن است که تفاوت های خیلی کمی بین توانایی های زنان و مردان در ریاضیات وجود دارد.

    آیا زنان تحملشان در برابر درد از مردان بیشتر است؟

    بعضی از مردم گمان می کنند که به خاطر این که زنان می توانند بچه بزایند, تحمل دردشان از مردان بیشتر است. چند مطالعه از این تئوری حمایت نمی کند. یک مطالعه در واحد مدیریت درد دانشگاه بت ((Bath گزارش داد که در مقایسه با مردان, زنان در تمام دوران زندگی شان بیشتر احساس درد می کنند و برای مدت طولانی تری درد را احساس می کنند. یک آزمایش انجام شد که در آن زنان و مردان بازوهایشان را در آب یخ فرو بردند. در آن آزمایش زنان آستانه درد پایین تری داشتند و نسبت به مردان تحمل کمتری برای درد داشتند.

    مغز زنان هم یک کمی متفاوت از مغز مردان به درد پاسخ می دهد. اصطکاک قابل ملاحظه ای در مناطق مغز که به درد و استرس پاسخ می دهد وجود دارد. اما علاوه بر این نواحی مراکز لیمبیک زنان هم در هنگام درد فعال تر می شود. مرکز لیمبیک مسئول احساسات شخص است. بنابراین گمان می رود که زنان احتمال دارد که پاسخ های احساسی به درد و استرس داشته باشند. محققان این نظریه را مطرح می کنند که این امر به خاطر نقش جنسی سنتی زن به عنوان مراقبت کننده است.

    آیا باربی واقعاً زنان را از بدنشان متنفر می کند؟


    در سال 1995, محققان در دانشگاه آریزونا درباره این موضوع مطالعه کردند که دختران آفریقایی-آمریکایی و قزاقی بدن هایشان را چگونه می بینند. آنها از دختران نوجوان خواستند تا بدن هایشان را توصیف کنند و همچنین بگویند که یک دختر کامل شبیه به کیست. دختران آفریقایی-آمریکایی نسبت به ذکر کردن نشانه های فیزیکی برای یک دختر ایده آل بی میل بودند, اما دختران قزاقی یک توصیف را ارایه می کردند. عقیده آنها از یک دختر ایده آل 5 پا و 7 اینچ طول قد, حدود 100 پوند وزن و موهای بلند بود. محققان این توصیف را مطابقت زنده از یک عروسک باربی نامیدند.

    بعضی از محققان این را به عنوان مدرکمورد استفاده قرار می دهند تا نشان دهند که عروسک های باربی زنان را تشویق می کنند تا گرسنگی بکشند و بدن هایشان را به حد باربی برسانند. بعضی می گویند که باربی مسئول کاشت سینه و بی نظمی های خوردن است. به هرحال یک مطالعه با مقیاس وسیع انجام نشده که مستقیماً نشان دهد بازی با عروسک های باربی احترام به خود را پایین می آورد یا آشفتگی ها در خوردن را افزایش می دهد. هیچ مطالعه ای وجود نداشته که ثابت کند که دختران می خواهند شبیه به عروسک های باربی شوند. در حقیقت, یک مطالعه در سال 2005 در انگلیس نشان داد که دختران اغلب عروسک های باربی شان را از ریخت می اندازند یا آنها را ناقص می کنند در حالی که اسباب بازی های دیگرشان را بدون صدمه زدن رها می کنند.
    به هرصورت, یک مطالعه حاکی از این است که اسباب بازی ها با شکل های ظاهری دست نیافتنی ممکن است بر تصویر شخص از خودش اثر بگذارند. اما این مطالعه باربی را درگیر شامل نشده بود. این مطالعه عروسک های مذکر و عروسک های کن را در برابر تیپ های اکشنی مثل هوک و جی. آی.جو مورد مطالعه قرار داد. مردان در مطالعه بعد از بازی با تیپ های فعال مافوق عضلانی از خود تصویر منفی بیشتری نسبت به بعد از بازی با کن گزارش کردند. اگر بازی با یک اسباب بازی می تواند به این شکل روی مردان اثر بگذارد, به طور مشابه روی زنان هم اثر می گذارد.


    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    Last edited by ghazal_ak; 12-01-2008 at 18:13.

  8. این کاربر از ghazal_ak بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #208
    آخر فروم باز ghazal_ak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    1,260

    پيش فرض روانشناسی رنگ ها

    با وجودی که اثر رنگ‌ها تا حدودی ذهنی است و در مورد اشخاص مختلف فرق می‌کند امّا برخی از تاثیرات رنگ‌ها دارای معنی یگانه‌ای در سراسر جهان هستند. رنگ‌هایی که در طیف رنگ‌ها در ناحیه قرمز قرار دارند به عنوان رنگ‌های گرم شناخته می‌شوند که این دامنه‌اش از احساسات گرم و صمیمانه تا احساس خشم و عصبانیت متغیر است.
    رنگ‌هایی که در ناحیه آبی طیف قرار دارند، رنگ‌های سرد نامیده می‌شوند و شامل آبی، ارغوانی و سبز هستند. این رنگ‌ها معمولاً آرامش بخشند امّا گاهی نیز ممکن است احساس غمگینی و بی‌تفاوتی را به ذهن آورند.

    روان‌شناسی رنگ‌ها به عنوان روش درمان
    در برخی از فرهنگ‌های قدیمی، از جمله مصری‌ها و چینی‌ها، از رنگ‌ها برای درمان استفاده می‌شده است. این کار که گاهی به آن نور درمانی یا رنگ شناسی نیز گفته می‌شود هنوز هم به عنوان روش درمان جایگزین مورد استفاده قرار می‌گیرد.

    در این روش:
    ▪ از رنگ قرمز برای تحریک بدن و ذهن و افزایش تمرکز استفاده می‌شود.
    ▪ از رنگ زرد برای تحریک اعصاب استفاده می‌شود.
    ▪ از رنگ نارنجی برای بالا بردن سطح انرژی استفاده می‌شود.
    ▪ از رنگ آبی برای کاهش درد و تسکین بیمار استفاده می‌شود.
    ▪ از رنگ نیلی برای تسکین ناراحتی‌های پوستی استفاده می‌شود.

    اغلب روان‌شناسان به رنگ درمانی به دیده شک و تردید می‌نگرند و می‌گویند که درباره تاثیرات احتمالی رنگ‌ها اغراق شده و رنگ‌ها در فرهنگ‌های مختلف، معانی متفاوتی دارند. پژوهش‌ها نشان داده‌اند که در بسیاری از موارد، تاثیرات رنگ‌ها در تغییر حالت افراد، تاثیراتی زودگذر و موقتی بوده است. برای مثال، قراردادن افراد در اتاق آبی ممکن است در ابتدا احساس آرامش در آن‌ها به وجود آورد امّا این اثر پس از آن که آن‌ها آرامششان را بازیافتند، به تدریج کاهش خواهد یافت.

    روان‌شناسی رنگ‌های مختلف

    ۱) روان‌شناسی رنگ سیاه

    ▪ سیاه تمام نورها در طیف رنگ‌ها را جذب می‌کند.
    ▪ سیاه معمولاً به عنوان نماد ترس یا شیطان مورد استفاده قرار می‌گیرد امّا به عنوان نشانگر قدرت نیز شناخته می‌شود. از رنگ سیاه برای نشان دادن شخصیت‌های خطرناک مثل دراکولا و یا جادوگران استفاده می‌شود.
    ▪ رنگ سیاه در بسیاری از فرهنگ‌ها برای مراسم سوگواری مورد استفاده قرار می‌گیرد. این رنگ همچنین نشانگر غمگینی، جذابیت جنسی و رسمی بودن است.
    ▪ در مصر قدیم، رنگ سیاه نشانگر زندگی و تولّد دوباره بود.
    ▪ رنگ سیاه معمولاً به دلیل لاغر نشان دادن در نمایش‌های مد مورد استفاده قرار می‌گیرد.

    ۲) روان‌شناسی رنگ سفید

    ▪ رنگ سفید، نماد معصومیت و پاکی است.
    ▪ رنگ سفید می‌تواند در انسان احساس فضای بیشتر به وجود آورد.
    ▪ رنگ سفید معمولاً نشانگر سرما، پاکیزگی و آرامش است. اتاقی که کاملاً به رنگ سفید نقاشی شده باشد ممکن است جادار و بزرگ به نظر آید امَا خالی و سرد است. بیمارستان‌ها و کادر پزشکی از رنگ ▪ سفید برای ایجاد حس پاکیزگی استفاده می‌کنند.

    ۳) روان‌شناسی رنگ قرمز

    ▪ رنگ قرمز، رنگ گرمی است که برانگیزاننده هیجانات قوی است.
    ▪ رنگ قرمز، نشانگر عشق، حرارت و صمیمیت است.
    ▪ رنگ قرمز، به وجود آورنده احساس شور و هیجان است.
    ▪ رنگ قرمز، تحریک کننده احساس خشم و عصبانیت است.

    ۴) روان‌شناسی رنگ آبی

    ▪ آبی، رنگ مورد علاقه بسیاری از مردم و محبوبترین رنگ در بین مردان است.
    ▪ رنگ آبی، احساس آرامش را به ذهن می‌آورد و معمولاً نشانگر صلح، امنیت و نظم است.
    ▪ رنگ آبی، می‌تواند احساس غم، درون‌گرایی یا گوشه‌گیری را در بعضی افراد به وجود آورد.
    ▪ رنگ آبی معمولاً برای دکور دفاتر مورد استفاده قرار می‌گیرد زیرا تحقیقات نشان داده است که افراد در اتاق‌های آبی کارآیی بیشتری دارند.
    ▪ رنگ آبی با وجودی که از محبوبترین رنگ‌هاست امّا یکی از رنگ‌هایی است که کمترین اشتها را بر می‌انگیزد. در برخی از برنامه‌های کاهش وزن توصیه می‌شود که غذای خود را در بشقاب‌های آبی بکشید. ▪ رنگ آبی به ندرت به صورت طبیعی درخوراکی‌ها وجود دارد. همچنین رنگ آبی غذا معمولاً به عنوان نشانه فاسد بودن و یا سمّی بودن آن در نظر گرفته می‌شود.
    ▪ رنگ آبی می‌تواند باعث کاهش ضربان قلب و حرارت بدن گردد.

    ۵) روان‌شناسی رنگ سبز

    ▪ رنگ سبز، رنگ سردی است که نماد طبیعت است.
    ▪ رنگ سبز، نشانگر آرامش، خوشبختی، سلامتی و حسادت است.
    پژوهشگران دریافته‌اند که رنگ سبز می‌تواند باعث افزایش قابلیت خواندن گردد. برخی از دانش‌آموزان و دانشجویان با قراردادن یک برگه شفاف سبز رنگ بر روی صفحه کتاب، می‌توانند مطالب را با سرعت بیشتری از حدّ معمول بخوانند و درک کنند.
    ▪ رنگ سبز، از دیر باز نماد باروری بوده و در قرن پانزدهم برای لباس عروسی به کار می‌رفته است.
    ▪ از رنگ سبز در دکوراسیون به دلیل اثر آرام بخشی آن استفاده می‌شود.
    ▪ رنگ سبز باعث کاهش استرس می‌شود. کسانی که در فضای کاری سبز رنگ کار می‌کنند، کمتر دچار دردهای دستگاه گوارش می‌شوند.

    ۶) روان‌شناسی رنگ زرد

    ▪ رنگ زرد، رنگی گرم وشاد است.
    ▪ رنگ زرد به دلیل مقدار زیاد نوری که منعکس می‌کند، بیشتر از بقیه رنگ‌ها چشم را خسته می‌کند. استفاده از رنگ زرد برای پس زمینه کاغذ یا نمایشگر کامپیوتر می‌تواند باعث چشم درد یا در حالت‌های خاص از دست دادن بینایی گردد.
    ▪ رنگ زرد می‌تواند احساس رنجیدگی و خشم را به وجود آورد. با وجودی که رنگ زرد به عنوان یک رنگ شاد شناخته می‌شود اما بیشتر مردم در اتاق‌های زرد رنگ، هیجانشان را از دست می‌دهند و بچه ها نیز در اتاق‌های زرد رنگ بیشتر گریه می‌کنند.
    ▪ رنگ زرد باعث افزایش سوخت و ساز بدن انسان می‌گردد.
    ▪ چون رنگ زرد، از بقیه رنگ‌ها زودتر دیده می‌شود، بیشتر از بقیه برای جلب توجه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

    ۷) روان‌شناسی رنگ ارغوانی

    ▪ رنگ ارغوانی نماد وفاداری و ثروت است.
    ▪ رنگ ارغوانی نشانگر عقل و معنویت است.
    ▪ رنگ ارغوانی خیلی کم در طبیعت وجود دارد و به همین دلیل ممکن است به عنوان نشانه مصنوعی یا غیر عادی بودن در نظر گرفته شود.

    ۸) روان‌شناسی رنگ قهوه‌ای

    ▪ رنگ قهوه‌ای، رنگی طبیعی است که برانگیزاننده حس قدرت و اطمینان‌پذیری است.
    ▪ رنگ قهوه‌ای همچنین می‌تواند حس غم و انزوا را به وجود آورد.
    ▪ رنگ قهوه‌ای، حس گرما ، محبت، آسایش و امنیت را به ذهن می‌آورد.
    ▪ رنگ قهوه‌ای معمولاً بیانگر طبیعی بودن، زمینی بودن و متفاوت بودن است اما گاهی می‌تواند نشانگر پیچییدگی نیز باشد.

    ۹) روان‌شناسی رنگ نارنجی

    ▪ رنگ نارنجی، ترکیب زرد و قرمز است و به عنوان یک رنگ انرژی‌زا در نظر گرفته می‌شود.
    ▪ رنگ نارنجی، احساس هیجان، گرما و شور و شوق را به ذهن می‌آورد.
    ▪ رنگ نارنجی، معمولاً برای جلب توجه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

    ۱۰) روان‌شناسی رنگ صورتی

    ▪ رنگ صورتی، در واقع همان رنگ قرمز کم رنگ است و معمولاً نشانگر عشق است.
    ▪ رنگ صورتی اثر آرام‌بخشی دارد. در ورزشگاه‌ها معمولاً رختکن تیم حریف را به رنگ صورتی نقاشی می‌کنند تا بازیکنان آن‌ها کم انرژی و منفعل شوند.
    با وجودی که اثر آرام بخشی رنگ صورتی مشخص شده است ولی پژوهشگران دریافته‌اند که این اثر تنها در خلال مواجهه اولیه به وجود می‌آید. مثلاً هنگامی که از این رنگ در زندان‌ها استفاده شد، زندانیان پس از عادت کردن به آن، حتی نا آرامتر از قبل شدند.

    http://shakhsyat.blogfa.com

  10. #209
    آخر فروم باز ghazal_ak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    1,260

    پيش فرض مهارتهاي زندگي چيست؟

    ظرفیت روان شناختی یك فرد عبارت است از " توانایی شخص در مواجهه با انتظارات و دشواری‌های زندگی روزمره. " بالابودن ظرفیت روانشناختی ؛ این امكان را به شخص می‌دهد كه زندگی خود را در سطح مطلوب روانی نگه دارد و این توانایی را به صورت رفتار سازگارانه و عمل مثبت و مؤثر متبلور سازد.
    یكی از راه‌های پیشگیری از بروز مشكلات روانی و رفتاری ارتقاء ظرفیت روانشناختی افراد می‌باشد كه از طریق آموزش مهارتهای زندگی جامه عمل می‌پوشد. مهارتهای زندگی عبارت است از مجموعه‌ای از توانایی‌ها كه زمینه سازگاری و رفتار مثبت و مفید را فراهم می‌آورند. پژوهش‌های متعدد و گسترده‌ای تأثیر مثبت آموزش مهارتهای زندگی را در كاهش سوء مصرف مواد ، پیشگیری از رفتارهای خشونت‌آمیز ، تقویت اتكا به نفس ، افزایش مهارتهای مقابله با فشارها و استرس‌ها ، برقراری روابط مثبت و مؤثر اجتماعی و ... نشان داده‌اند.
    نیازهای زندگی امروز ، تغییرات سریع اجتماعی فرهنگی ، تغییر ساختار خانواده ، شبكه گسترده و پیچیده ارتباطات انسانی و تنوع ، گستردگی و هجوم منابع اطلاعاتی انسان ها را با چالشها ، استرس‌ها و فشارهای متعددی روبرو نموده است كه مقابله مؤثر با آنها نیازمند توانمندی‌های روانی- اجتماعی می باشد . فقدان مهارتها و تواناییهای عاطفی ، روانی و اجتماعی افراد را در مواجهه با مسائل و مشكلات آسیب پذیر نموده و آنها را در معرض انواع اختلالات روانی ، اجتماعی و رفتاری قرار می‌دهد .
    پژوهش‌های بی‌شمار نشان داده‌اند كه بسیاری از مشكلات بهداشتی و اختلالات روانی عاطفی ریشه های روانی اجتماعی دارند از جمله پژوهش در زمینه سوء مصرف مواد نشان داده است كه سه عامل مهم با سوء مصرف مواد رابطه دارند كه عبارتند از عزت نفس ضعیف ، ناتوانی در بیان احساسات و فقدان مهارتهای ارتباطی ( مك دانالد و همكاران ، 1991) . همچنین زیمرمن و همكاران (1992) بین احساس خود كارآمدی شخصی و موفقیت تحصیلی همبستگی معنا داری یافتند . مطالعات زیادی دلالت بر آن دارند كه بین عزت نفس ضعیف و سوء مصرف الكل و دارو ( سینگ و مصطفی ، 1994) ، بزهكاری ( دوكزو لورج ،1989) ، بی بندوباری جنسی ( كدی، 1992) و افكار خود كشی ( چوكت ، 1993) رابطه وجود دارد . بنابراین با توجه به مدارك و شواهد علمی و به منظور پیشگیری از بروز آسیب‌های اجتماعی مانند خودكشی ، اعتیاد ، خشونت ، رفتارهای بزهكارانه و اختلالات روانی لازم است به موضوع بهداشت روانی و اهمیت آن توجه بیشتری شود .
    از طرفی ماهیت مشكلات روانی اجتماعی به گونه ای است كه مقابله با آن در سطوح بعدی مداخله ( پیشگیری ثانویه و ثالث ) نه تنها هزینه‌های قابل ملاحظه‌ای را از نظر نیروی انسانی و مسایل مالی بر جوامع تحمیل می‌كند ، بلكه اثر بخشی و كارآمدی آن نیز بسیار محدود و حتی در مواردی ناچیز است . به عنوان مثال بررسی‌ها نشان می‌دهد كه وقتی یك شخص وابستگی دارویی ( اعتیاد ) پیدا كرد ، در خوشبینانه‌ترین حالت 20 الی 30 درصد موارد احتمال بهبود وجود خواهد داشت و حتی تحت این شرایط نیز احتمال عود مجدد مشكل وجود خواهد داشت ( كاپلان و سادوك ، 1988؛ تایلور ،1995) .
    این واقعیات باعث شده كه صاحب‌نظران و متخصصان حیطه بهداشت روانی در جهان تمام كوشش و توجه خود را حول محور برنامه‌های پیشگیری در سطح اول متمركز سازند . به همین منظور برنامه‌های پیشگیری هم در سطح عام و با هدف كاهش و كنترل انواع آسیب‌های روانی – اجتماعی و هم در سطح خاص و در رابطه با كاهش و كنترل مشكلات خاص ( از قبیل وابستگی دارویی ؛ افسردگی ؛ و ...) در نقاط مختلف جهان طراحی و به مورد اجرا گذاشته شده‌است.
    مهارتهای زندگی شامل مجموعه ای از توانایی‌ها هستند كه قدرت سازگاری و رفتار مثبت و كارآمد را افزایش می‌دهند . در نتیجه شخص قادر می‌شود بدون این كه به خود یا دیگران صدمه بزند ، مسئولیت‌های مربوط به نقش اجتماعی خود را بپذیرد و با چالش‌ها و مشكلات روزانه زندگی به شكل مؤثر روبه ‌رو شود . محققان تأثیر مثبت مهارتهای زندگی را در كاهش سوء مصرف مواد ، استفاده از ظرفیت ها و توانمندی های هوشی و شناختی ، پیشگیری از رفتارهای خشونت‌آمیز ، افزایش خود اتكایی و اعتماد بنفس و ... مورد تأیید قرار داده‌اند. به ویژه در كاهش سوء مصرف مواد بر نقش كلیدی مهارتهای زندگی تأكید می شود . هم چنین آموزش این مهارتها به عنوان یك روش عام پیشگیری از آسیب های فردی و اجتماعی مورد تأكید بوده‌است. در مطالعه اسمیت (2004) نشان داده شد كه آموزش مهارتهای زندگی به‌طور قابل توجهی منجر به كاهش مصرف الكل و مواد مخدر در جوانان می‌گردد.
    اسمیت و گری (2005) نیز نشان دادند آموزش مهارتهای زندگی اثر معنی‌داری بر توانائیهای رهبری و مدیریت در جوانان دارد. فرایند نقش مهارت‌های زندگی در ارتقای بهداشت روان را به شكل زیر می‌توان نشان داد :
    یادگیری موفقیت آمیز مهارتهای زندگی ، احساس یادگیرنده را در مورد خود و دیگران تحت تأثیر قرار می دهد و علاوه بر این كسب این مهارتها نگرش دیگران را نیز در مورد فرد تغییر می دهد . به همین خاطر كسب مهارت های زندگی هم شخص را تغییر می دهد و هم محیط را ، و این اصل دو سویه ، ارتقای بهداشت روان را شتابی دوچندان می بخشد .
    موارد كاربرد مهارت های زندگی :
    الف ) افزایش سلامت روانی و جسمانی
    1. تقویت اعتماد به خویشتن و احترام به خود
    2. تجهیز اشخاص به ابزار و روش‌های مقابله با فشارهای محیطی و روانی
    3. كمك به تقویت و توسعه ارتباطات دوستانه ، مفید و سالم
    4. ارتقای سطح رفتارهای سالم و مفید اجتماعی.
    ب) پیشگیری از مشكلات روانی ، رفتاری و اجتماعی شامل پیشگیری از :
    1. مصرف سیگار و سوء مصرف مواد مخدر
    2. بروز اختلالات روانی و مشكلات روانی – اجتماعی
    3. خودكشی در نوجوانان و جوانان
    4. رفتارهای خشونت‌آمیز
    5. شیوع ایدز
    6. بی‌بند و باری جنسی
    7. افت و كاهش عملكرد تحصیلی
    مهارتهای 10 گانه زندگی عبارتند از:
    1. خودآگاهی
    2. روابط بین فردی
    3. ارتباط
    4. تفكر نقادانه
    5. تفكر خلاق
    6. تصمیم‌گیری
    7. حل مسئله
    8. مقابله با فشار
    9. مقابله با هیجان‌های ناخوشایند
    10. هم‌ دلی

    منبع: articles.ir

  11. #210
    آخر فروم باز Boye_Gan2m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    Road 2 Hell
    پست ها
    1,216

    پيش فرض

    اظطراب و استرس پس از امتحان

    از آنجا که اضطراب امتحان در کارآیی تحصیلی دانش آموزان تاثیر بسزایی دارد و مانع بهره وری مناسب در امتحانات می شود و علاوه بر آن بر کاهش اعتماد به نفس آنان نیز موثر است . با توجه به اینکه اضطراب امتحان علل مختلف فردی ، خانوادگی و آموزشگاهی دارد به نظر می رسد : اولا پیشگیری از آن ضرورت دارد . ثانیا در مورد نحوه پیشگیری همکاری همه افراد در سلسله علل ( فردی ، خانوادگی ، آموزشگاهی ) ضرورت دارد . بدیهی است اولین گام در این زمینه دادن اطلاعات در مورد اضطراب امتحان و شرایط پیشگیرانه به همه این افراد است . جهت کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان به مدیران مدرسه و برگزار کنندگان امتحان توصیه می شود : 1. برنامه امتحانی را چند هفته قبل از شروع امتحانات به دانش آموزان اعلام کنید . 2. فاصله بین جلسات امتحان را با توجه به سختی یا آسانی دروس تنظیم نمایید . 3. پس از تهیه برنامه امتحانی در آن تغییر جدیدی اعمال نکنید . 4. از برگزاری امتحانات با وقت بسیار اندک اجتناب نمایید . 5. چند دقیقه قبل از شروع امتحان دانش آموزان را به محل برگزاری امتحان برده تا آرامش پیدا کرده و محل مناسبی برای خود بیابند . 6. محل برگزاری امتحان دارای تهویه مناسب ، نور کافی ، دمای مناسب باشد ، محل نشستن ( صندلی ها ) مناسب باشد ، در سالن و یا نزدیک آن آب آشامیدنی در دسترس دانش آموزان باشد . 7. حتی الامکان از نیمکت ها یا صندلی های سالم برای جلسه امتحان استفاده نمایید . 8. محل برگزاری امتحان عاری از هر گونه عوامل مزاحم از قبیل سرو صدا باشد . 9. با دانش آموزان به صورت اطمینان بخش و امیدوار کننده در کلاس و جلسه امتحان برخورد کنید . 10. قبل از شروع جلسه فاصله افراد رعایت شده باشد تا در حین برگزاری جلسه نیاز به جابجایی و حرکت نباشد . 11. در شروع جلسه آیاتی از کلام الله مجید قرائت شده و چند جمله دعای مناسب بیان گردد . 12. بعد از شروع جلسه امتحان دانش آموزان را جابجا نکنید . 13. در جلسه امتحان دبیر مربوط به درس حتما حضور داشته باشد و با جملات اطمینان بخش دانش آموزان را آرام نماید . 14. مراقبین در حین برگزاری جلسات با یکدیگر صحبت نکنند . 15. سعی شود مراقبین بالای سر دانش آموزان زیاد توقف نکنند . 16. اگر مراقبین مشاهده کردند که دانش آموز جواب را اشتباه نوشته او را سرزنش نکنند . 17. از برخورد شدید با دانش آموزان خاطی اجتناب شود . 18. مراقبین با اخم و حالت شماتت بار به دانش آموزان نگاه نکنند . بلکه با تبسم و بیان مطلبی نشاط انگیز تنش های احتمالی دانش آموزان را کاهش دهند . 19. در ابتدای جلسه امتحان راهنمایی و توضیح کافی پیرامون آن آزمون داده شود و در حین جلسه از توضیح اضافی که موجب حواس پرتی آنان می شود اجتناب نمایید . 20. سعی شود حتی الامکان به سوالات دانش آموزان پاسخ داده شود . 21. سوالات امتحانی خوانا و از کیفیت بالا و مناسب برخوردار باشد . 22. با دانش آموزان در حین انجام امتحان گفتگو نشود . 23. در صورت نیاز ، پیش نویس در اختیار دانش آموزان قرار داده شود . 24. از رفت و آمدهای اضافی و مکرر در جلسه امتحان جلوگیری نمایید . 25. حدود 5 تا 10 دقیقه قبل از اتمام وقت جلسه به دانش آموزان نذکر داده شود . جهت کاهش اضطراب دانش آموزان به معلمان توصیه می شود : 1. جلسه داد گاه ، دادگاه حسابرسی نیست ، امتحان انتقام نیست . 2. قبل از اتمام کلاسها و شروع امتحانات به دانش آموزان اطمینان بدهید و آنها را از امتحان نترسانید . 3. به دانش آموزان بگویید که سوالات از کتاب درسی آنهاست و آنها فقط با مطالعه کتابهای درسی خود به راحتی می توانند به سوالات پاسخ دهند . 4. قبل از امتحانات اصلی ، از امتحانات مستمر و آزمایشی به منظور آشناسازی دانش آموزان با سوالات و نحوه امتحان استفاده گردد . 5. از ایجاد رقابت ناسالم در میان دانش آموزان اجتناب بشود . 6. هدف امتحان باید ارزیابی دانسته های دانش آموزان باشد ، نه نادانسته های آنان . 7. از انتظار و توقع بیش از حد در طرح سوالات امتحانی اجتناب نمایید . 8. در طرح سوالات اصول سنجش و اندازه گیری خصوصا سطح دشواری سوالات را رعایت نمایید . 9. در طرح سوالات سعی شود سوالات دشوار در شماره های آخر قرار گیرد . 10. در ارزشیابی میزان یادگیری دانش آموزان نباید فقط نمره امتحان را ملاک و معیار قرار داد و از دیگر شیوه های ارزشیابی نیز باید استفاده شود . جهت کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان به خانواده های محترم توصیه می شود : 1. محیط خانواده و جو عاطفی حاکم بر آن باید دور از تنشهای عاطفی و مشاجره باشد . 2. سعی شود در ایام امتحانات رفت و آمد و میهمانی های خانوادگی تعطیل یا محدود گردد . 3. محیط فیزیکی آرام و بی سرو صدا برای مطالعه دانش آموزان فراهم نمایید . 4. به استراحت و خواب دانش آموزان توجه کافی داشته باشید . 5. وظایف خانگی محوله به دانش آموزان را حذف یا کاهش دهید . 6. در هنگام امتحانات دانش آموزان نیاز به حمایت عاطفی و اطمینان بخشی بیشتری دارند ، لذا در این زمینه اقدام موثر داشته باشید . 7. ساعات تماشای برنامه های تلویزیونی تا حد امکان کاهش یابد . 8. از ایجاد ترس و دلهره بی جا در بچه ها خود داری شود . 9. از توقعات بی جا و فشار بیش از حد برای مطالعه خودداری نمایید . 10. در صورتیکه فرزندتان از موفقیت در یکی از امتحانات رضایت خاطر نداشت مورد حمایت قرار گیرد و از سرزنش نمودن او خودداری کنید . 11. از حبس کردن دانش آموز در اتاق برای مطالعه کردن خودداری شود و به دانش آموز اجازه استراحت و تفریح نیز داده شود . 12. تغذیه دانش آموز مناسب و مقوی باشد . 13. انتظارات بالاو بیش از حد توانایی از فرزندان ، می تواند در ایجاد اضطراب و تشدید آن موثر باشد ، لذا انتظارات مذکور را تعدیل نمایید . 14. کمال گرایی بیش از حد والدین و وسواس شدید خانواده نسبت به نمرات بالا باعث اضطراب در فرزندان می شود . 15. از مقایسه فرزندان با یکدیگر و با دیگران پرهیز کنید . 16. از تاکید بیش از حد بر درس خواندن اجتناب کنید . 17. ضمن اطمینان بخشی به دانش آموزان در آنان ایجاد انگیزه نموده و با ارائه پاداش و تقویتهای مطلوب آنها را تشویق نمایید . جهت کاهش و کنترل اضطراب امتحان به دانش آموزان عزیز توصیه می شود : الف ) اضطراب قبل از امتحان و هنگام مطالعه : 1. اگر نسبت به درس یا مطالعه بی میل هستید تسلیم بی میلی خود نشوید ، به مرور به درس و مطالعه علاقمند می شوید ، امتحان کنید ، تجربه کنید . 2. از همین الان وقت خود رابا برنامه امتحانی تنظیم کنید . 3. به جای اضطراب امتحان کتابتان را به چند بخش تقسیم کنید و هر زمان روی بخشی از آن کار کنید ، می بینید موفق شدن آنقدرها هم دور از دسترس نیست . 4. وقتی احساس می کنید اضطراب مانع تمرکز حواستان می شود و شدت آن به اندازه ای است که مفهوم یک جمله را هم درک نمی کنید خودتان را بیازمایید ، کتاب را ببینید و جمله را تکرار کنید ، اگر نیاموخته اید نگران نشوید ، دوباره کتاب را باز کنید و مطلب را با صدای بلند بخوانید ، سپس کتاب را ببندید ، این بار خواهید توانست مطلب فراگرفته را به خاطر بیاورید ، تمرین و جدیت شما نیروی عظیم تر از نیروی اظضطراب است . 5. این جمله را به خود بگویید و آن را تکرار کنید : ( شروع هر کاری آن چنانکه باید خوشایند نیست ، وقتی کمی پیشرفت کردم انگیزه بیشتری پیدا خواهم کرد . ) 6. اگر در حین مطالعه نگرانید و حواستان پرت می شود چند دقیقه زنگ تنفس به خود بدهید و حواستان را از رویاها و تخیلات به محیط اطرافتان ( اتاق یا محل مطالعه خود ) پرت کنید ، محیط اطراف را توصیف کنید و پس از زنگ استراحت مجددا به مطالعه بپردازید ، فقط مطالعه کنید این ترفند شما را از حواس پرتی و خیالبافی در حین مطالعه نجات خواهد داد . 7. توجه داشته باشید یکی از عوامل موثر و جدی در اضطراب انباشته شدن درسها برای شب امتحان است ضمنا فراموش نکنید شب امتحان زمان یاد گیری درس نیست ، زمان مرور درس است . 8. اضطراب احساس فریب انگیز است و به شما القا می کند از پس هر کاری که قرار است انجام دهید بر نمی آیید ، پس در شرایط اضطراب دست از تلاش و کوشش برندارید و به مطالعه درس امتحانی مشغول نشوید و اجازه ندهید اضطراب زمام امور شما را در دست گیرد . 9. اگر اضطراب امتحان دارید : اولا آن را بیان کنید . ثانیا آن را یک اختلال جزیی قلمداد کنید و باور داشته باشید که می توانید اضطراب امتحان را کنترل کنید . 10. شبهای امتحان به اندازه کافی استراحت کنید ، غذای ساده صرف نموده و وسایل مورد نیاز را آماده نمایید . 11. همیشه و خصوصا در ایام امتحانات در حفظ سلامت جسمانی خود کوشا باشید . 12. هیچگاه به خود نگویید اضطراب تمام هوش و حواسم را مختل می کند و از پس امتحان بر نمی آیم ، متوجه باشید که اضطراب می تواند ایجاد نگرانی کند و کمی شما را برنجاند ولی نمی تواند شما را از هدفتان باز دارد . 13. آرامش روحی و روانی تاثیر زیادی در موفقیت شما دارد ، لذا سعی کنید محیط آرام و به دور از تشنج و درگیری برای خود و خانواده و دوستانتان فراهم کنید . ب ) اضطراب در هنگام امتحان : 1. یک ساعت قبل از امتحان مطالعه درس را بطور کلی تعطیل کنید . 2. نیم ساعت قبل از امتحان در محل برگزاری جلسه امتحان حاضر شوید . 3. یاد خدا آرام بخش دلهاست با وضو در جلسه حضور یابید وبه خدا توکل داشته باشید . 4. با قرائت سوره ای از قرآن و ذکر دعا به آرامش و موفقیت خود بیفزایید . 5. قبل از شروع امتحان سعی کنید از همدیگر سوال نپرسید ، چون ممکن است جواب سوالی را ندانید و شما را دچار اضطراب کند و مطالب دیگر را هم فراموش کنید . 6. سعی کنید با لباس کافی و مناسب سرجلسه امتحان حاضر شوید ، گرسنه سر جلسه حاضر نشوید . 7. توجه داشته باشید سوالات امتحان از مطالب درسی شما انتخاب شده است . 8. توجه داشته اگر هوش و استعداد رسید ن به این کلاس را داشته اید مطمئنا با تلاش بیشتر خواهید توانست از عهده امتحان با موفقیت بر آیید و پیشرفت بیشتری داشته باشید . 9. روی صندلی محل امتحان نشسته و چند نفس عمیق بکشید . 10. عضلات بدن خود را رها کنید . 11. اکسیژن را به تمام بدنتان برسانید و به نفس هایتان توجه کنید . 12. از خود گویی منفی بپرهیزید مثلا نگویید نمی توانم از عهده امتحان بر آیم ، کار سختی است ، حتما شکست خواهم خورد . 13. خود گویی مثبت داشته باشید ، مثلا بگویید خیلی راحتم ، آماده ام امتحانم را به خوبی بدهم ، من می توانم و این کار بسیار ساده است . 14. این واژه ها را به خودتان بگویید : ( آرام ، آرام ، آرامتر و ... ) بگویید احساس آرامش می کنم . 15. انرژی خودتان را قبل از جلسه امتحان با بحثهای بی مورد درباره سوالات امتحانی نکنید . 16. ورقه امتحانی را به آرامی از اول تا آخر از نظر بگذرانید ، اول به سولات آسانتر پاسخ دهید ، البته اگر اضطراب شما نسبتا بالاست می توانید سوالات را یک به یک بخوانید و پس از پاسخ آن ، سوال بعدی را بخوانید . 17. در تحویل برگه امتحانی به مراقبین عجله نکنید و یک مرتبه آن را مرور کنید . 18. اگر اتفاق خاصی در جلسه افتاد به آن توجه نکنید . 19. از نشستن در کنار دانش آموزان خاطی که در حین جلسه امتحان مزاحم شما می شوند خودداری نمایید . 20. بعد از تمام شدن هر امتحان دیگر به آن فکر نکنید و سعی کنید خودتان را برای امتحانات بعدی آماده کنید . 21. توقعتان از خودتان نباید بیش از توانایی تان باشد ، زیرا این مطلب می تواند در شما اضطراب ایجاد کند . 22. عدم موفقیت در یک امتحان به معنای شکست در همه امتحانات نیست ، پس سعی کنید آن را فراموش نکنید و خودتان را برای امتحان بعدی آماده کنید

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •