تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 32 از 129 اولاول ... 222829303132333435364282 ... آخرآخر
نمايش نتايج 311 به 320 از 1281

نام تاپيک: مجموعه مقالات و موضوعات روانشناسي

  1. #311
    اگه نباشه جاش خالی می مونه elham_007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    345

    پيش فرض اختلال در شخصیت

    شخصیت چیست؟

    شخصیت یعنی « مجموعه‌ای از رفتارها و شیوه‌های تفکر شخص در زندگی روزمره که با ویژگی های بی همتا بودن ، ثبات (پایداری) و قابلیت پیش بینی» مشخص می‌شود. از این تعریف چندین نکته قابل استنباط است.


    • بی همتایی و تفاوت : شخصیت یک فرد بی‌همتاست و در عین بعضی مشابهت‌ها ، هیچ دو شخصیت یکسان و همسان وجود ندارد.
    • ثبات داشتن (پایداری) : اگر چه افراد در شرایط و محیطهای گوناگون در ظاهر رفتار متضاد و مختلفی دارند، ولی در طول زمان (مثلا چندین دهه) رفتار و واکنش و همچنین شیوه تفکر آنها دارای یک ثبات نسبی دائمی است.
    • قابلیت پیش بینی : با توجه کردن و مطالعه رفتار و نوع تفکر اشخاص می‌توان سبک رفتاری و تفکری افراد را با احتمال زیاد پیش بینی کرد. قابلیت پیش بینی رفتار با «ثبات در رفتار» رابطه متقابل دارد.

    شخصیت می‌تواند سازگار و یا ناسازگار باشد. «ناسازگاری» زمانی مطرح می‌شود که افراد قادر نباشند تفکر و رفتار خود را با محیط و تغییرات آن تطبیق دهند. سازگاری یا عدم سازگاری ارتباط نزدیکی با «انعطاف پذیری» دارد. یک شخصیت سالم با وجود ثبات و پایداری به میزانی از انعطاف‌پذیری بهره می‌برد. اما افراد ناسازگار در برخورد با موقعیت‌هایی که واکنش به آنها مستلزم تغییرات و تصمیمات جدید است، تفکر و رفتار انعطاف ناپذیری از خود بروز می‌دهند. بنابراین ، اختلال شخصیت یعنی «رفتارهای ناسازگار و انعطاف ناپذیر در برخورد با محیط و موقعیت ها»

    میزان شیوع اختلال شخصیت

    شیوع در جمعیت کلی


    میزان شیوع اختلال شخصیت در کل جمعیت حدود 4 تا 6 درصد برآورد شده است. اگر چه در بین انواع مختلف شخصیتی تفاوتهای معنی‌دار وجود دارد برای مثال برآوردها برای اختلال پارانوئید حدود (0.5 تا 2.5 درصد) است در حالی که برای اختلال اجتنابی بین (1 تا 10 درصد) اعلام شده است.

    شیوع در بین دو جنس

    در میزان شیوع اختلال شخصیت بین دو جنس تفاوت های معنی‌دار دیده می شود برای نمونه در حالی که طبق برآوردها ، ضداجتماعی واختلال وسواسی- جبری در مردان بیشتر از زنان است اختلال مرزی نمایشی و وابسته در زنان بیشتر از مردان (گاهی 2 برابر مردان) است.

    درمان اختلال شخصیت

    روان درمانی


    روشی است که روانشناسان بالینی یا مشاور با استفاده از اقدامات «نیرو دارویی» اقدام به درمان اختلال می نماید و شامل انواع مختلفی است از قبیل « روانکاروی ، شناخت درمانی ، رفتار درمانی، گروه درمانی ، آموزش مهارت های اجتماعی و... هدف از روان دمانی ، آموزش رفتارهای جدید همراه با اسجاد خودآگاهی و بینش در مراجع (دروان جو) نسبت به رفتار خود و اثر آن بر فرد و جامعه است. در درمان اختلال شخصیت اولویت با روان درمانی است.

    درمان دارویی

    در کنار روان درمانی مواقعی وجود دارد که لازم است از دارو نیز استفاده شود تا فرآیند درمان تسهیل شود. دارو درمانی زیر نظر روانپزشک اعمال می شود و میزان و تعداد مصرف را او تعیین می کند. داروهای مورد استفاده برای درمان این اختلال بطور غیر مستقیم اثر خود در اعمال می کنند. برخی از گروهها دارویی مورد استفاده عبارتند از: ضد اضطرابها ، ضد افسردگیها ، ضد جنونها.


    منبع: دانشنامه رشد

  2. این کاربر از elham_007 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #312
    اگه نباشه جاش خالی می مونه elham_007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    345

    پيش فرض پيكا يا ميل به خوردن خاك چيست ؟

    پيكا ميل شديد داشتن يا خوردن مواد عجيب كه فاقد ارزش غذايي اند. اين عارضه معمولاً كودكان سنين ۶-۱ سال و خانم هاي باردار را گرفتار مي سازد.
    اين اصطلاح در مورد شيرخواران زير ۱۸ ماه كه هر چيزي را در داخل دهان خود مي گذارند به كار نمي رود زيرا در اين سن اين كار طبيعي محسوب مي شود.
    علايم شايع
    خوردن مواد غيرغذايي نظير نشاسته ، خاك رس ، يخ ، گچ ، رنگ ، مو يا سنگ ريزه
    درد شكم (گاهي )


    علل


    نياز غريزي براي جبران كمبود مواد معدني در رژيم غذايي . اين مطلب به ويژه در مورد خوردن خاك رس براي كمبود آهن صحت دارد.
    عوامل رواني خوب شناخته نشده مرتبط با زندگي در مكان نامطلوب ، درآمد كم يا محروميت هاي رواني
    عوامل افزايش دهنده خطر
    سابقه خانوادگي پيكا
    تغذيه نامطلوب
    فقر
    عقب ماندگي ذهني
    كم خوني


    پيشگيري


    موادي را كه كودك مي خورد از دسترس وي دور كنيد.
    خانه هايي را كه داراي رنگ سرب دار هستند مجدداً رنگ بزنيد. از تختخواب هاي قديمي با رنگ سرب دار براي كودكان استفاده نكنيد.
    از يك رژيم غذايي متعادل مطلوب براي خود و كودكانتان استفاده كنيد.
    يك محيط مطلوب و داراي تمهيدات حمايتي براي كودكان در منزل طراحي كنيد.
    عواقب مورد انتظار
    پيكاي بارداري معمولاً پس از زايمان برطرف مي شود. ساير انواع پيكا با درمان قابل كنترل هستند.
    عوارض احتمالي
    مسموميت با سرب ناشي از رنگ يا گچ عفونت هاي روده اي ناشي از انگل هاي موجود در خاك كم خوني سوءتغذيه انسداد روده


    درمان


    اصول كلي


    بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايش هاي خون براي شناسايي كم خوني و اندازه گيري مايعات و الكتروليت ها باشد. راديوگرافي شكم ممكن است توصيه گردد.
    امنيت محيط منزل را از نظر حذف مواد غيرغذايي كه كودك آنها را مي خورد برقرار كنيد.
    محيط منزل خود و نيز تعامل هاي خانوادگي را ارزيابي كنيد و اگر احساس كرديد كه آنها آن طور كه بايد باشند نيستند، درصدد راه هايي براي ايجاد محيط سالمتر برآييد. در صورت لزوم با متخصص مشورت كنيد.


    داروها


    براي اين اختلال معمولاً دارويي نياز نيست .


    فعاليت


    محدوديتي وجود ندارد.


    رژيم غذايي


    يك رژيم غذايي متعادل مطلوب براي خود برنامه ريزي كنيد. مكمل هاي ويتامين ها و مواد معدني ممكن است لازم گردد. اگر شما براي طرح ريزي وعده هاي غذايي نياز به كمك داريد، با مراكز خدمات در منزل ، متخصص تغذيه يا يك پرستار خانواده مشورت نماييد.


    در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد


    اگر كودك شما داراي علايم پيكا باشد.
    وجود علايم پيكا در بارداري
    عدم بهبود پيكا با وجود دو هفته درمان

  4. این کاربر از elham_007 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #313
    اگه نباشه جاش خالی می مونه elham_007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    345

    پيش فرض خودمان را دوست داشته باشيم . . .

    بسیاری از ما تصور می کنیم که اشتباه یا خودپسندانه است که خیلی از ویژگی های خوب را دارا هستیم . ممکن است بسیاری از ما وقت خود را برای سرزنش صفات منفی خود صرف کنیم و فکر کنیم که انتقاد از خود کلید اصلاح عملکرهایمان است. تمرکز دائمی روی عیب های فرضی می تواند مانعی برای برقراری ارتباط با دیگران باشد.
    در صورتی که ما فکر کنیم که ماهیت درونی ما دارای نقطه ضعف هایی است ، چگونه می توانیم باور کنیم که دیگران قادرند ما را دوست داشته باشند و یا اگر تصورمی کنیم کسل کننده تر از آن هستیم که کسی را جذب کنیم؟

    ممکن است تعجب کنیم که دیگران قادرند ویژگی های خوبی را در ما درک کنند در حالی که ما احساس می کنیم ویژگی های خوبی در خود نداریم .برای اینکه دیگران به ما علاقمند شوند باید بتوانند براحتی بهترین صفات و ویژگی های ما را ببینند. اگر ما بر روی صفات خوبمان تمرکزکنیم اعتماد بنفس بیشتری خواهیم داشت و این به معنی آن است که ما هم چیزهای با ارزشی برای عرضه کردن در روابطمان داریم.

    اگر می خواهید از لحاظ اجتماعی فرد موفقی باشید باید این حقیقت را قبول کنید که قرار نیست همه شما را تحت هر شرایطی دوست داشته باشند و به خصوص در همان دیدار اول شیفته ظاهر شما شوند .

    هر فردی الگوهای منحصر بفردی برای دوست داشتن و یا دوست نداشتن دارد که قبل از آشنایی با شما در وی شکل گرفته است .اگر به نظر می رسد شخصی شما را دوست ندارد نباید خود را بعنوان فردی ناموفق محکوم کنید.

    اگر شخصی شما را دوست ندارد شاید ارتباطی به شما نداشته باشد . شخصی که شما را دوست ندارد ممکن است ترسو، پرمشغله ویا خجالتی باشد. شاید شما و آن شخص صرفا در این زمان خاص با هم ناهماهنگ باشید.

    خودتان را از بازی بیرون نکشید با این تصور که اشتباهات شما بسیار بیشتر از امتیازهای شما هستند.در حقیقت خیلی از صفاتی که شما آنها را عیب و نقص تصور می کنید ممکن است برای شخصی دیگر جذاب و دوست داشتنی باشد.کل فاکتورهایی که ممکن است سبب شود شخصی شما را نپذیرد به اندازه ی فاکتور هایی هستند که موجب تفاهم بین شما و فرد دیگری می شود.

    شما ممکن است مقداری اضافه وزن داشته باشید ولی در عوض ممکن است لبخندی فوق العاده و یا شورو شوقی زیاد برای زندگی داشته باشید.بسیاری از مردم هستند که اضافه وزن شما حقیقتا به چشمشان نمی آید.ممکن است شما ماشین کهنه ای داشته باشید ولی رفتاری خیلی تاثیر گذار داشته باشید و یا دوستی وفادار باشید.مردم بسیاری وجود دارند که در جستجوی وفاداری، سرگرمی، مهربانی و شوخ طبعی هستند و صورت ظاهر فردی که مقابلشان قرار می گیرد برایشان مهم نیست.

    اگر شما به اندازه ای زیبا نیستید که بتوانید با زیبایی خود دیگران را جذب کنید، بخاطر داشته باشید که همه به دنبال زیباییهای ظاهری در دوستانشان نیستند.

    شما می توانید تصمیم بگیرید که چون پولدار نیستید و ماشینی زیبا ندارید احساس حقارت کنید و آنها را دلایلی برای نداشتن دوستان زیاد در زندگی خود بدانید.از طرف دیگر اگر ثروتمند باشید ممکن است بدگمان باشید که همه دنبال پول شما هستند و هیچکس شما را بخاطر خودتان دوست ندارد.

    نکته اینجاست شما می توانید هرچیزی را به طور ناعادلانه دلیلی بدانید برای اینکه دوستی ندارید و نمی توانید ارتباط برقرار کنید.

    یکی از راههایی که شما می توانید به خودتان یادآوری کنید که کدام ویژگی های شما خوب هستند این است که لیستی از ویژگی های خوب خودتان بنویسید و اغلب اوقات آن را مرور کنید.تنها در ذهن خود به صفات خوب خود فکر نکنید، واقعا برای نوشتن لیستی از صفات خوبتان تلاش کنید. عمل نوشتن کمک می کند تا قدرت این تصور در ذهن شما تقویت شود.از اینکه به صفات خوب خود امتیاز بدهید شرمنده نباشید.اگر هیچ نظری راجع به اینکه کدام یک از صفات شما خوب هستند ندارید از افراد دیگری که آنها را می شناسید بپرسید.

    وقتی لیستی از صفات خوبتان تنظیم می کنید به اندازه ای سخاوتمند باشید که گویا در تعریف از بهترین دوستتان در دنیا هستید.اگر هنوز کسی را به عنوان بهترین دوست ندارید، دوستی دانا و دوستداشتنی که شما را حقیقتا می شناسد و تحسینتان می کند را در ذهن خود تصور کنید.آن دوست در مورد ویژگی های خوب شما چه خواهد گفت؟

    در اینجا صفاتی وجود دارد که ممکن است با شما متناسب باشد.برای تنظیم لیست خود با آزادی عمل کنید و به آن صفات جدید را اضافه کنید.

    ویژگی های خوب من عبارت اند از :


    • من مهربانم
    • هرگز غیبت نمیکنم
    • خلق و خوی آرامی دارم
    • اطلاعات زیادی راجع به ورزش دارم
    • من با خیلی ها رابطه ی خوبی دارم
    • برای کمک به دیگران حتی مسیرم را عوض می کنم.

    شما می توانید لیستتان را به همراه داشته باشید و هر روز آن را چندین بار بخوانید و هرگاه ویژگی خوب دیگری را در خود کشف کردید به آن اضافه کنید.نسبت به تعریف های دیگران از شما هشیار باشید، ویژگی های مثبتی که دیگران در شما می بینند نیز می تواند وارد لیست شما شود.

    هنگامی که دیگران را ملاقات می کنید همه ی ویژگی های فوق العاده ای را که دارید به خود یادآوری کنید.این بر می گردد به زمان قبل از ملاقات شما با کسانی که آنها نیز به این صفات ارج می نهند.

    یادبگیرید آرامش خود را حفظ کنید و به جای اینکه خود را به خاطر عیب و نقص ها سرزنش کنید روی ویژگی های خوبی که برای عرضه کردن دارید تمرکز کنید.بدانید بینندگانی برای مجموعه استعدادهای ویژه ی شما وجود دارند و به دنبال کسانی باشید که این استعدادها را تحسین می کنند.

  6. این کاربر از elham_007 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #314
    اگه نباشه جاش خالی می مونه elham_007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    345

    پيش فرض روانشناسی رنگها را بدانيم

    برخی از روانشناسان عقيده دارند رنگی که برگزيده و دلخواه کسی است ميتواند گويای خصوصيات اخلاقی و روانشناسی او باشد. نوشتار زير چکيده ای است که بر اساس اين نظريه و پس از سالهای پژوهش نگاشته شده:
    قرمز
    اين رنگ مظهر شدت و زياده روی است که گاهی در جهت مخالف آن است. قرمز رنگ عشق و تنفر و فداكاری و خشونت و خون و آتش. كسی كه به اين رنگ علاقه دارد هرگز نمي تواند در زندگی بی تفاوت باشد.اين گونه اشخاص تند و سركش و در عين حال فعال و شجاع و کمی عجول هستند. احتمال شكست به خصوص در عشق برای آنها فراوان است.قضاوتهاي عجولانه و ناگهاني در مورد ديگران اغلب سبب از بين رفتن دوستي هايشان مي شود، با آن كه در عشق كاملاً فداكارند اما اگر روزی حوادث بر وفق مراد نباشد بدون تفكر و جويا شدن علت مي جنگند.دو عيب بزرگ خودپرستی و عدم كنترل، در نفس آنهاست و دو صفت ممتازشان خوش قلبی و حس بزرگ طلبی است. به طور كلی دوستداران رنگ قرمز دارای خصوصيات متضادی هستند.
    صورتی
    رنگ صورتي درواقع همان قرمز است كه كمرنگ شده باشد. اگر به اين رنگ علاقه داريد تمام صفات رنگ قرمز را كمی ملايمتر دارا می باشيد، با گذشت هستيد و در عشق، تندی نشان نمی دهيد.ديگران را خوب درك مي كنيد و با اطرافيان خود با ملايمت و لطف رفتار می كنيد و به دليل نشاط و شادابي تان مورد علاقه اطرافيان خود هستيد. آنهايي كه به اين رنگ علاقه دارند اغلب شكستها، خشونتها و دشواري های زندگی را تحمل كرده اند و با مشكلات فراوان مواجه شده اند.
    آبی
    رنگ آبی از رنگهايی است كه طرفداران زيادی دارد. اگر به اين رنگ علاقه داريد، كاملاً می توانيد هوس و احساسات و هيجانات خود را كنتر ل كنيد.ظاهر آرام شما ديگران را وادار مي كند كه به شما احترام بگذارند و دوست داريد پيوسته مورد احترام و ستايش ديگران قرار بگيريد.در خريد و پوشش لباس قناعت می كنيد و به علت شرم و حيا و گاه غروری كه داريد ميل داريد اغلب تنها باشيد. حماقت و عدم فهم ديگران شما را كسل می كند و كسانی كه از نظر هوش و فهم بر شما برتری دارند شما را ناراحت می كنند.كارهای خود را از روي نظم و ترتيب و بر پايه قواعد معينی انجام مي دهيد. يكی از صفات مشخص شما پشتكار شماست.
    ارغوانی
    رنگ اسرارآميز و باشکوهی است. دوستداران اين رنگ پيوسته مجذوب زيبايی ها و ظرافتها مي شوند و مغرور و اجتماعی هستند. معاشرت با اين دسته لذتبخش است که امور معنوی بيشتر می پردازند. ارغوانی رنگ مورد پسند عرفا نيز هست!
    قهوه ای
    اگر رنگ قهوه اي را دوست داريد كاملاً می توان روی شما حساب باز كرد. باثبات و مقدس، شاعرپيشه وكمی فيلسوف مآب هستيد.به ندرت تغيير عقيده مي دهيد و با آن كه كمتر تصميم می گيريد اما هر بار كه تصميمی بگيريد آن را به مورد عمل می گذاريد.شما كاملاً در نگهداري پول و اسرار ديگران قابل اعتماد هستيد. ميل داريد پيوسته در عالم خودتان باشيد و گاهی اوقات با اطرافيان خود رفتار خشونت آميزی در پيش می گيريد. در عشق هرگز بدبين و تند نيستيد.
    خاکستری
    اين رنگ مظهر چشم پوشي از خوشی های دنياست. كسانی كه به اين رنگ علاقه دارند اغلب در زندگي احساس رضايت می كنند، خاكستری رنگ عقلا است و جوانانی كه به اين رنگ اظهار علاقه می كنند درواقع خود را هم شأن و هم طراز اشخاص کهنسال ميدانند و در زندگي احساس بی نيازی می كنند.در عشق بر افراد مسن تر از خود تمايل دارند و اغلب كسانی كه از نظر فكر و ايده به آنها برتری دارند خيلی آسان طرف توجهشان قرار خواهند گرفت.
    پرتقالی
    رنگی است تركيبی و آنهايی كه اين رنگ را رنگ دلخواه خود می دانند متكی به نفس نيستند. اجتماعی و خوش خلقند و با مردم خوب رفتار می كنند.نفوذ در اين گونه افراد مشكل است كسی كه آنها را دوست بدارد می تواند با او به آسانی ازدواج كند. هوسباز نيستند و اگر با كسی دوستی كنند صداقت و فداكاری دارند. اگر افراد اين دسته با كسی كه خصوصيات اخلاقی خودشان را داشته باشد ازدواج كنند سعادتمند می شوند.
    سبز
    رنگ سبز طبيعت وتازگی است. اگر به اين رنگ علاقه داريد زندگي با شما آسان است. نقطه اشتراك فراوانی با افراد علاقه مند به رنگ پرتقالی داريد روابط شما با ديگران بر پايه ی اصول و قرارداد است.دوست نداريد كه در زندگيتان حوادثی به وقوع پيوندد اما كنجكاوانه به ماجراهای زندگی ديگران توجه داريد.
    فیروزه ای
    دوستداران اين رنگ اسرارآميزند و احساساتی و كارهای شخصی خود را به خوبی اداره می كنند. پشتكار دارند و باثباتند و به نصايح ديگران در مورد كارهای خود كمتر توجه دارند. فيروزه ای معمولا رنگ مورد علاقه ی خانمها است.
    سياه: خوش ذوقی و ظرافت طبع

    اين رنگ برخلاف عقيده ی همگان رنگ نوميدی و عزا نيست بلكه نشانه خوش ذوقی و ظرافت طبع است. اگر از دوستداران اين رنگ هستيد مسلماً به شخصيت اطرافيان خود احترام می گذاريد و برای آن كه ديگران را با ارزش و برجسته نشان دهيد از هيچگونه كمكی به آنها دريغ نمی كنيد و هرگز خود را به ديگران تحميل نمي نماييد همچنين عقايد و نظريات ديگران را به آسانی مي پذيريد.
    يک نکته ی رنگی
    توجه و علاقه شما به رنگها در طی زمان تغيير می كند به دليل آن كه خصوصيات اخلاقيتان نيز در ساليان دراز تغيير خواهد كرد. اما اگر در مورد رنگی ناگهان عقيده خود را عوض كنيد به علت ضعف شما و يا به علت نيازتان به تغيير محيط است.

  8. این کاربر از elham_007 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #315
    اگه نباشه جاش خالی می مونه elham_007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    345

    پيش فرض اسرار چشم ها

    اين مقاله پيرامون مبـحث پـرآوازه و نـوظـهور مـوسـوم بـه "علايم دستيابي ديداري" مي باشد. شيوه اي كه مـا را قادر مي سازد با مشاهده حركات چـشـم هـا بـه نـحـوه انديشيدن فرد پي ببريم. مـبـنـاي ايـن علم بر پايه ارتباط تنگاتنگ جسم و ذهن بوده و آنـكـه افـراد با حـركـت دادن چـشمـهايـشـان رونـد تـفـكـرات بـاطـنـي خـود را آشـكـار ميسازند. فراگيري آن ما را يقينا در بهبود برقراري ارتبـاط با ديگران در زندگي ياري خواهد داد.

    تشخيص حركات چشم قدري به تمرين و ممارست نيـاز دارد زيرا كه برخي افراد حركات چشم بسيار كنـد و آرام، مختصر، زيركانه و يا تعمدي دارند كه اغلب اوقات ارزيابي چشم را پيچيده و دشوار مي گردانـد. حـركات چـشـمـها نشان دهنده آن است كه فرد چگونه ميانديشد،آيا وقايع گذشته و يا آينده را در تصور خود ميپروراند، صدايي را در باطن خود دوبـاره مي شـنـود و يا صداي جـديـدي را در ذهن خود مي آفريـنـد. در دلـش بـا خود حرف ميزند و يا توجهش معطوف به احساساتش مي باشد.

    جهت رمز گشـايي حركات چشمها صورت را به 3 بخش فوقاني-مياني-تحتاني در ذهن خـود مجسم كنيد. اكنون مجددا آن 3 بخش را از وسط به 2 بخش چپ و راست تقسيم كنيد. حركت چشم به سمت هر يك از اين 6 منطقه را ميتوان اينگونه تفسير كرد:

    بالا: ديداري

    وسط: شنيداري

    پايين: تكلم و احساسات

    سمت چپشان مربوط به اطـلاعـات يـادآوري شده و سمت راستشان مربوط به اطلاعات خلق شده مي باشد. به اين مفهوم كه شخص به مـنظور دستيابي به مناطق مرتبط با حواس پنجگانه مغز بطور غير ارادي چشمانش را به جهات مختلف حركت ميدهد.

    چشمها بالا وچپ: نيـمكره غيـر بـرتـر تـجـسـمات فكري - تصوير ذهني يادآوري شده - دستيابي به خاطرات بصري (Vr)
    چشمها بالا و راست: نيـمـكره بـرتـر تجسمات فكري-تصوير ذهني خلق شده-قوه مخيله (Vc)
    چشمها وسط و چپ: نيـمـكره غـير برتر پردازش حـس شـنـوايي-دستيابي به خاطرات اصوات-افتراق تن صدا (Ar)
    چشمها وسط و راست: نـيـمـكره بـرتر پـردازش حـس شنوايي-تجسم اصوات جديد (Ac)
    چشمها پايين و چپ: نداي درون-گفتگوي باطني-ايجاد كلام(Ad)
    چشمها پايين و راست: احساسات، حـس لامـسه و هـم احشايي-دستيابي به احساسات، عواطف، احساس سردي وگرمي، درد، فشار، حركت و جاذبه(K)
    چشمها مستقيم بسمت روبرو و متسع: دسـتـرسـي سـريع و آني به تمام اطلاعات حسي (معمولا بصري)


    كاربردها

    1- موثرتر ومفيدتر بيانديشيد، از آنجايي كه حركات چشمها سبب تحريك بخشهاي متفاوتي از مغز ميگردند، بـنـابـراين شما را در انديشيدن بهتر ياري ميكند. بـراي مـثال هنگامي كه از شما پرسيده شود كه آخرين فردي كه امروز صبح ملاقات كردي چه كسي بود؟ شما بـا حـركت دادن چشم هـا بسمت بالا و چپ مي توانيد آن را بهتر به خاطر بياوريد.

    2- بدانيد چه زماني بايد سكوت كنيد، هنگامي كـه فـردي در حين انجام حركات چشمي مي باشد و شما نيز همزمان صحبت مي كنيد، رشته افكار وي برهم از دست ميرود كـه سبب تاخير و كندي ارتباط مـتـقـابل، سردرگمي و رنجش آن فرد نسبت به شما خواهد شد.

    3- افرادي كه شيوه تفكرشان وابسته بر اطلاعات بصري ميباشد، بـه حـريم شخصي زيادي نياز دارند. مايلند از شما به اندازه كافي فاصله بگيرند تا قادر باشند خيلي خوب شما را مشاهده كنند زيرا كه با نگاه كردن به شـمـا اطـلاعـات بـسـيـاري را گـردآوري مـي كنند. بنابراين دور از آنها نشسته و يا بايستيد. افرادي كه احساسي مي انديشند مايـلـنـد به حد كافي نزديـك بـاشـنـد تـا بـا شـما تـماس جسمي برقرار كنند كه اين كار را با زدن به بازوهاي شما، گرفتن آرنج و يا شانه و دست دادني كه گويي ميـل بـه رها كردن دستان شما ندارد بروز ميدهند. همچنـيـن افـرادي كه يادگيري و تفكراتشان وابسته به اطلاعات شنيداري ميباشد كمترين توجهي نسبت به وجود شما و حركات جسماني شما ندارند زيرا كه تمام توجه شان معطوف به جزئيات و صـحت اطـلاعـات مبـادلـه شده و تحليل آن ميگردد.چشم برهم زدنهاي مكرر و يا حتي بستن چشمها به مدت چند ثانـيه در هنگام بحث و گفتگو پيرامون مسائل پيچيده از ويژگيهاي اخلاقي آنان ميباشد.

    4- دروغگو را شناسايي كنيد. هنگاميكه مشاهده كرديد شخصي درپاسخ به پرسشهاي شما به بالا و سـمـت راست چشم ميدوزد احتمالا در فكر فريب و يافتن پاسخ ساختگي ميباشد.

    زياده روي نكنيد

    به خـاطر داشته باشيد كه حركات چشمها در تمام افراد صادق نميباشد گاهي اوقات در افراد چـپ دسـت حـركات چشم مذكور معكوس بوده و يا حتي برخي افراد داراي حركات چشم منحصر به فردي مي باشند. بنابراين در استفاده از آن مـحـتـاط و مـيانه رو باشيد و هيچگاه به آن به ديد يك قانون ثابت ننگريد.

  10. این کاربر از elham_007 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #316
    اگه نباشه جاش خالی می مونه elham_007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    345

    پيش فرض با چند تدبير ساده انرژي مثبت را به زندگي خود بياوريد

    شما با تغذيه مناسب مراقب سلامت خود هستيد. براي رفع نگراني از وضعيت جسمي‌تان به پزشك مراجعه مي‌كنيد اما خوب است بدانيد براي داشتن جسم و روح سالم، موارد بسيار ديگري هم دست به دست هم مي‌دهند و به ما براي رسيدن به سلامتي كمك مي‌كنند. يكي از عواملي كه شايد خيلي هم به آن توجه نمي‌كنيم، نوع دكوراسيون محل كار و زندگي‌مان است.

    ميزان انرژي موجود در اين دو مكان كاملا مي‌تواند بر سلامت جسمي و روحي ما موثر باشد. همان‌طور كه مي‌دانيم انرژي حياتي در تمام موجودات، اجسام و در همه جا وجود دارد ولي در بعضي نقاط انتشار انرژي، بيشتر از جاهاي ديگر است. اصولا نقاط مرتفع مثل مناطق كوهستاني و جنگل‌هاي انبوه كه داراي درختان كهنسال بلند هستند و معابد، مساجد، كليساها يا مكان‌هايي كه مقبره بزرگواري است؛ هر جا كه انسان در آن به عبادت خدا مي‌پردازد و با فكر او تمركز مي‌كند و او را در قلب خود حس ميكند، به افزايش انرژي دروني انسان و شفاي او كمك مي‌كند.

    دكوراسيون انرژي

    به عقيده چيني‌هاي باستان، موقعيت و جهت پديده‌ها در فضا از اهميت به سزايي برخوردار بوده و محل سكونت، كار، نحوه قرارگيري اشيا، ميز، مبلمان، كتابخانه و ساير مايملك انسان كه او را از هر سو احاطه كرده‌اند، قادر به تاثيرگذاري بر سلامت رفتار و روان او هستند. براساس فنگ‌شويي اشكال هندسي، خطوط و استقرار صحيح اشيا در محيط‌هاي مناسب موجب همسويي نيروهاي آسماني با انسان و اشيا شده، سلامتي و موفقيت را به ارمغان مي‌آورند. اين تاثيرات، رفتار و شخصيت انسان را در جهت مثبت يا منفي و موزون يا ناموزون تعيين ميكنند. بديهي است كه اصلي‌ترين عصاره دكوراسيون انرژي يا فنگ‌شويي، توجه به هماهنگي موجود در طبيعت بوده و كشف رموز طبيعت كه همواره در حال سخن گفتن با بشر هستند و استفاده از آنها در زندگي شخصي. براي تبديل محيط‌ اطراف خود به چنين اماكني چه بايد بكنيم؟ راهكار اجرايي براي بهره‌مندي از فضايي مثبت چيست؟

    پاك كردن انرژي‌هاي منفي

    احتمالا مي‌توانيد برخي از اين مكان‌ها را در اطراف خود مثال بزنيد، اماكني كه ارتعاشات منفي آنها بالاست. بسياري از ما تجربه كرده‌ايم كه هنگام مراجعه به بعضي جاها حال خوب ما، بد مي‌شود مثل جاهاي گرفته، بدون گردش و تهويه هوا، بدون نور و زندگي. علت اصلي آن بالا بودن ارتعاشات منفي در اين اماكن است. راهها و شيوه‌هاي متعددي وجود دارد كه مي‌توان با آن فضاها يا اماكن را از ارتعاشات منفي پاك و ارتعاشات مثبت و شفابخش را جايگزين آن كرد. اين عمل به خصوص در مكان‌هاي عمومي مانند هتل‌ها يا كوپه قطار بسيار مفيد واقع مي‌شود اما مي‌توان آن را به منظور پاكسازي و تقديس منزل، محل كار يا اتومبيل خود نيز استفاده كرد، اغلب افراد پس از اين عمل، احساس خوبي را تجربه مي‌كنند.

    راه‌كارهاي موثر

    1- فرض كنيد كه يك درمانگر بخواهد به شفاي بيمار بپردازد. كار كردن درمانگران در اتاقي كه از انرژي‌هاي منفي پاكسازي شده باشد، بسيار اهميت دارد. بهتر است در صورت امكان اتاقي انتخاب شود كه در معرض نور آفتاب بوده و به فضاي باز و هواي تازه دسترسي داشته باشد. پس آفتاب يكي از عوامل دفع انرژي‌هاي منفي است.

    2- علاوه بر اين مي‌توان با دود كردن مريم‌گلي و سرو آزاد يا هر گياه خوشبو و ضدعفوني‌كننده ديگر، اتاق را پاكيزه نگاه داشت. پيش از برخاستن دود بايد يكي از درهاي خانه را باز گذاشت تا دود، انرژي مرده و منفي را جذب كرده، آن را از در اتاق خارج كند.

    3- قرار دادن تكه‌هاي جواهر مناسب در اتاق نيز انرژي منفي را جذب مي‌كند.

    چند توصيه ساده

    حالا چند توصيه ساده براي اين‌كه محيط‌ اطراف خود را سرشار از انرژي مثبت كنيد:
    1- هرگز به طور مداوم در اتاق بدون تهويه يا زيرنور چراغ‌هاي فلورسنت (مهتابي) كار نكنيد. اين نور فركانسي توليد مي‌كند كه با ارتعاشات هاله تداخل كرده، موجب بروز فركانس ضربه‌اي در حوزه انرژي مي‌شود. دامنه فركانسي اين نورها براي تندرستي زيان‌آور هستند.

    2- وجود گياهان، مولد انرژي و شفابخش هستند. مي‌توانيد در اتاق خود از حضور زنده گياهان بهره‌مند شويد و زندگي را در كنار گياهان تجربه كنيد.

    3- استفاده از رنگ‌هاي شاداب و انرژي‌بخش نيز مي‌تواند بسيار موثر باشد.

    4- پخش موسيقي موزون براي از بين بردن انرژي‌هاي منفي در فضا و دفع امواج منفي مفيد است. كاري كنيد كه نور و هواي زنده و تازه به زندگي‌تان جاري شود. با خواندن نام خداوند مي‌توانيد اتاق خود را به مكاني پاكيزه و سرشار از انرژي مثبت تبديل كنيد.

  12. این کاربر از elham_007 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #317
    آخر فروم باز aaaammmm87's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    ♥♥♥♥♥♥♥
    پست ها
    1,860

    11 ۱۶ راه برای حمایت از یک فرد مبتلا به افسردگی

    ۱۶ راه برای حمایت از یک فرد مبتلا به افسردگی

    هر چقدر بیشتر درباره افسردگی بدانید، بهتر می توانید وضعیت یک شخص افسرده را درک کنید و متوجه شوید چه قصدی دارد. سعی کنید حقیقت را درباره افسردگی بدانید و افسانه هایی را که در این باره وجود دارد بخوانید.

    - نشانه های خطر خودکشی را بشناسید. مانند صحبت های مکرر درباره مرگ و بخشیدن اموال یا نوشتن وصیتنامه. اگر متوجه این موارد شدید، پزشکی را مطلع سازید.
    - اگر به چنین مواردی برخوردید، با شماره اورژانس تماس بگیرید.
    - فرد قصد آسیب به خودش یا اطرافیانش را دارد. برای مثال او نقشه از پیش تعیین شده و اسلحه ای دراختیار دارد یا در حال جمع آوری قرص و داروست.
    - فرد چیزهایی را می شنود یا می بیند که واقعی نیستند.
    - فرد رفتار و افکار عجیبی دارد که کاملا با رفتار عادی اش تناقض دارد.

    کمک کردن از طریق درمان پیشرفته
    اگر شما مجوز دارید می توانید این کارها را انجام دهید:
    - به فرد کمک کنید تا یک دکتر یا روانشناس را ملاقات کند.
    - به او در مصرف داروها کمک کنید.
    - از عوارض جانبی داروها مطلع شوید.
    - به فرد افسرده یادآوری کنید که داروها مهم هستند و تغییر در دوز مصرفی می تواند عوارض جانبی را کاهش دهد و یا از بین ببرد.

    حمایت خانگی
    - یک فرد افسرده ممکن است خود را در دنیا بسیار تنها ببیند. حمایت شما به او کمک خواهد کرد.
    - وقتی شخص افسرده صحبت می کند، به حرفهایش گوش دهید، او احساس بهتری خواهد داشت که به روند درمانش کمک می کند.
    - از نصیحت کردن بپرهیزید. اما با ملایمت به او بفهمانید که همه چیز انقدر هم بد نیست و به او امید بدهید. او را به ادامه درمان تشویق کنید ولی نگویید که فرد تنبلی است یا باید بر آن غلبه کند.
    - روابط خود را به حالت نرمال نگه دارید اما تظاهر نکنید که افسردگی وجود ندارد یا افسردگی یک مشکل نیستد.
    - از او بخواهید در بعضی کارها همراهیتان کند مثلا با هم پیاده روی کنید یا به سینما بروید و او را به انجام فعالیتهای مورد علاقه اش ترغیب کنید. اگر مخالفت کرد، اصرار نکنید ولی در آینده به آن اشاره کنید. اصرار زیاد باعث بدتر شدن وضعیت او خواهد شد.
    - از او بپرسید که چطور درکارهای روزمره می توانید کمکش کنید. مثل انجام کارهای خانه و نگهداری از چکن ها و بردن بچه ها به مدرسه یا رساندن پیغام ها.
    آزرده خاطر نشوید. اگر شما همسر او هستید یا دوست بسیار نزدیکی می باشید، شاید آزرده خاطر شوید چون شخص به شما توجهی نشان نمی دهد و بی تفاوت است یا حتی عصبانی است. به یاد داشته باشید که فرد شما را دوست دارد اما نمی تواند به شما بروز دهد.

    از خودتان مراقبت کنید
    - گذران زمان زیادی با فرد افسرده ممکن است برایتان سخت باشد.
    - پس اول از همه مواظب خودتان باشید و فعالیتهایی که دوست دارید انجام دهید. مانند ملاقات با خانواده و سینما رفتن.
    - زیاد از حد کمک نکنید. این اشتباه معمولی است و ممکن است مردم کمک شما را نپذیرند زیرا خودشان میخواهند به خود کمک کنند.
    - به تنهایی این کارهارا انجام ندهید. از تیم های مخصوص این کار کمک بخواهید زیرا به فرد کمک بیشتری کرده اید.
    health.com

  14. این کاربر از aaaammmm87 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #318
    اگه نباشه جاش خالی می مونه elham_007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    345

    پيش فرض پالس‌های مغناطيسی برای درمان بيماران افسرده

    اولين تحريک‌کننده غير تهاجمی مغز برای درمان افسردگی - وسيله‌‌ای که پالس‌های مغناطيسی به درون جمجمه می‌فرستد – مورد تاييد قرار گرفت.

    به گزارش آسوشيتدپرس پالس‌های مغناطيسی که اين دستگاه از خود ساطع می‌کند، باعث ايجاد تغييرات الکتريکی کوچکی در مغز می‌شود که سلول‌‌های مغزی را به فعاليت وامی‌دارد. در عين حال اين وسيله جديد، خطرات الکترودهايی را که از راه جراحی در مغز کاشته می‌شوند يا آخرين علاج يعنی درمان با شوک الکتريکی را ندارد.

    اين شيوه ملايم‌تر که آن را «تحريک مغناطيسی فراجمجمه‌ای» (TMS) می‌نامند، برای هر کسی مناسب نيست. [ضربان‌هاى مغناطيسى براى درمان افسردگی]

    سازمان غذا و داروی آمريکا (FDA) اين وسيله جديد را که NeuroStar نام دارد، به طور خاص برای بيمارانی مورد تاييد قرار داده است که اولين داروی ضدافسردگی تجويزشده برای آنها بر بيماری موثر نبوده است.

    دکتر مارک جرج از دانشگاه پزشکی کارولينای جنوبی در چارلستون که در کاربرد TMS در درمان افسردگی پيشگام بوده است، در اين باره می‌گويد: «ما در حال گشودن حوزه‌ جديدی در پزشکی هستيم. حوزه کامل جديدی که به سوی تحريک الکتريکی غيرتهاجمی مغز پيش می‌رود.»

    در حاليکه نياز فراوانی به راهبردهای ابداعی برای درمان افسردگی وجود دارد- دست کم از هر پنج بيمار افسرده يکی به درمان‌ها مقاومت نشان می‌دهد- پرسش اين است که TMS واقعا چقدر نفع می‌رساند.

    سازمان غذا و داروی آمريکا، NeuroStar را که با نسخه پزشک قابل تهيه است، بر اساس داده‌های يک تحقيق اخير در مورد آن مورد تاييد قرار داده است. در اين تحقيق بيماران افسرده بدون اينکه بدانند به دو گروه تقسيم شدند، گروهی با TMS و گروهی با درمانی ساختگی که شبيه مغناطيس بود، مورد درمان قرار گرفتند. نتايج نشان داد که بيمارانی که با TMS درمان شده‌اند، تا حدی بهتر شده‌اند.

    اين بررسی با پرسش‌هايی آماری آميخته بود که ترديد خود مشاوران علمی FDA را برانگيخت.

    اکنون موسسه‌های ملی بهداشت (NIH) آمريکا برای يافتن پاسخی روشن‌تر يک بررسی مستقل را ترتيب داده‌اند که ٢٦٠ بيمار را دنبال می‌کند و ممکن است نتايج آن تا ابتدای سال آينده ميلادی منتشر شود.

    تعيين کمّی سودمندی درمان با اين شيوه جديد، با در نظر گرفتن هزينه لازم برای درمان، کليد يافتن اين پاسخ است.

    دکتر فيليپ جانيکاک از مرکز پزشکی دانشگاه راش در شيکاگو که در بررسی اين شيوه جديد شرکت داشت، می‌گويد انتظار می‌رود TMS هزينه‌ای ميان ٦٠٠٠ تا ١٠٠٠٠ دلار بسته به تعداد جلسات درمانی داشته باشد. اين شيوه درمانی بسيار گران‌قيمت‌تر از دارو‌های ضدافسردگی است که هزاران دلار ارزان‌تر از شيوه‌های درمانی تهاجمی برای افسردگی هستند.

    دانشمندان علوم اعصاب سال‌هاست که از TMS به عنوان يک ابزار پژوهشی در بررسی‌های مغزی استفاده کرده‌اند.

    همشهری آنلاین

  16. این کاربر از elham_007 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #319
    اگه نباشه جاش خالی می مونه elham_007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    345

    پيش فرض منظور از بحران چیست؟

    در بهداشت روان، واژه «بحران» لزوماً به وضعیت یا رویداد آسیب‌زا اشاره نمی‌کند بلکه واکنش فرد به یک رویداد را نیز در بر می‌گیرد. یک نفر ممکن است عمیقاً تحت تاثیر رویدادی قرار گیرد در حالی که بر فرد دیگر اثر کمتری داشته باشد و یا هیچ اثری نداشته باشد. واژه چینی که برای «بحران» وجود دارد، تصویر بهتری از مولفه‌های سازنده بحران را به نمایش می‌گذارد. واژه «بحران» در زبان چینی از همان حروفی تشکیل شده است که «خطر» و «فرصت» را شکل داده‌اند. بحران همچنان که نشانگر یک مانع، آسیب، ضایعه یا تهدید است، نشانگر فرصت برای رشد یا افول نیز می‌باشد.
    ما غالباً به بحران به صورت یک فاجعه غیرمنتظره و ناگهانی، مثل تصادف ماشین، بلایای طبیعی یا سایر رویدادهای مصیبت بار فکر می‌کنیم. در حالی که بحران‌ها بر حسب نوع و شدت متفاوتند. گاهی اوقات بحران، بخشی قابل پیش‌بینی از دوره عمر ماست، نظیر بحران‌هایی که در مراحل رشد روانی اریکسون توصیف گردیده‌اند. بحران‌های وضعیتی، مانند تصادف ماشین و بلایای طبیعی، ناگهانی و غیرمنتظره‌اند. بحران‌های وجودی، تعارضات درونی مربوط به چیزهایی از قبیل هدف، جهت و جنبه‌های معنوی زندگی هستند.
    هدف از مشاوره بحران، پرداختن به وضعیت فعلی فردی که گرفتار بحران شده است می‌باشد. در معرض استرس یا آسیب روانی بودن به طور مداوم و مزمن، می‌تواند به بیماری‌های روانی بیانجامد. بنابراین مشاوران بحران باید مهارت و دانش کمک به فرد برای کنار آمدن با عوامل استرس‌زا و آسیب‌های روانی را داشته باشند. مشاور بحران نباید به روان درمانی بپردازد بلکه باید به صورت کوتاه مدت و فوری به فرد کمک کند تا با جلب کمک و پشتیبانی به شرایط پایدار روانی برسد.

    تعاریف متفاوت از بحران

    «فردی در وضعیت بحرانی قرار دارد که با مانعی بر سرراه اهداف مهم زندگیش مواجه شود- مانعی که با استفاده از روش‌های عادی و معمولی حل مساله، برطرف شدنی نباشد.» (کاپلان، 1961)

    «برهم خوردن تعادل روانی بر اثر شکست رویکردهای سنتی حل مساله که منجر به ناامیدی، آشفتگی، اختلال، اندوه، گیجی و هراس و اضطراب می‌شود.» (لیلیبریج و کلوکن، 1978)

    «بحران عبارت است از درک یا تجربه یک رویداد یا وضعیت به عنوان یک مشکل غیرقابل تحمل که فراتر از منابع موجود و سازوکارهای وفق‌پذیری فرد باشد.» (جیمز و گیلیلند، 2001)

    روان یار

  18. این کاربر از elham_007 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  19. #320
    اگه نباشه جاش خالی می مونه elham_007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    345

    پيش فرض ده مرحله برای بیشتر لذت بردن از زندگی

    همه‌ی ما گاهی اوقات مدیریت زندگی مان را از دست می‌دهیم ، بعضی هامون اصلآ مدیریتی بر آن نداریم. گاهی اوقات حتی سخته که اشتیاقمان را به زندگی کردن حفظ کنیم. مخصوصآ موقعی که هدف هایی دراز مدت در پیش رو داریم که نمی‌توانیم نتایج آن را تا ماه های آینده یا حتی سال های آینده ببینیم. از کارمان ، از روتین زندگی مان خسته می‌شویم و فکر می‌کنیم کار هایی که می‌کنیم بیهوده است.
    چطور می‌توانیم جلوی این امر را بگیریم؟ چطور نسبت به زندگی با اشتیاق بمانیم و در چرخه‌ی روزمرگی غرق نشویم؟

    ۱- به «سادگی» بازگردید: خانه تان را تر تمیز کنید ، آن چه را که لازم ندارید دور بیاندازید (یا به کسی که نیاز دارد بدهید) دور و برتان را خلوت کنید. «سادگی» فقط مربوط به محیط زندگی نیست. با خودتان خلوت کنید ذهنتان را Defrag کنید! چیز هایی خیلی خیلی کوچکی هستند که ما را آزار می‌دهند و خودمان از وجود آنها بی خبریم. شاید سر یک موضوع کوچک از کسی رنجیده‌اید ولی وقتی با آرامش از زاویه‌ای دیگر به موضوع نگاه می‌کنید ببینید این موضوع کوچک اصلآ ارزش فکر کردن ندارد.

    ۲- «برچسب» نزنید: این خیلی مهمه! شناختی که ما از خیلی از چیزها در زندگی داریم با گذر زمان و تاثیر پذیری از دین و فرهنگ و محیط زندگی مان بوجود آمد‌ه‌اند و آن چه ما می‌بینیم برچسبی است که ذهنمان بر آن زده نه حقیقت.
    بیایید یک تمرین با هم انجام دهید ، به دور و برتان نگاه کنید و چیزی را انتخاب کنید و به آن نگاه کنید. ذهن شما حالا بلافاصله دنبال برچسب آن جسم می‌رود. حالا رویتان را برگردانید و نفسی عمیق بکشید و دوباره به آن نگاه کنید ولی اجازه ندهید ذهنتان برچسب آن را پیدا کند. می‌دونم سخت است ، آرام باشید و فقط نگاه کنید. سعی کنید چیزی در آن ببینید که هرگز ندیده بودید. این کاری است که عارفان و خصوصآ بوداییان زیاد انجام می‌دهند.
    بگذارید مثال بزنم ، مثلآ من یک بچه‌ی کوچک را کنارم می‌بینم که روی زمین نشسته و با اسباب بازی هایش بازی می‌کند و سر و صدا می‌کند. بسته به شخصیتم ذهنم برچسب های مختلفی به آن می‌زند. مثلآ اینکه «تو هیچی از زندگی نمی‌فهمی» ، «تو فکر می‌کنی دنیا همین چهار تا اسباب بازیه» ، «تو که مشکلات منو نداری!» قرار نیست به وضوح این ها در ذهنم خطور پیدا کند بلکه تفکر ضعیفی است که در ضمیر نا خودآگاه بوجود میاید.
    حالا سعی می‌کنم دیدم را عوض کنم ، نگاه کنم به اینکه آن بچه چطور از همان اسباب بازی کوچک بی‌ارزش لذت می‌برد و خوشحال است و من همچنان به اتفاق کوچکی که سال ها پیش افتاده فکر می‌کنم.


    ۳- از هر چیز کوچکی لذت ببرید: آیا منتظر نشسته‌اید تا کسی در بزند و یک میلیارد تومان به شما هدیه کند؟ آن وقت خوشحال خواهید شد؟! هرگز همچین اتفاقی نخواهد افتاد و اگر شما منتظرش باشید هرگز خوشحال نخواهید شد.
    دفعه‌ی بعد که خواستید میوه ، چای ، غذا بخورید از آن لذت ببرید! به نظر پیشنهاد احمقانه‌ایه نه؟ ولی حقیقت داره ، ما موقع این لذت ها حواسمان به همه جا هست غیر از خود آن لذت ، به کاری که قرار است بعدآ بکنیم ، به آنچه در گذشته انجام داده‌ایم و فقط مثل یک روبات به سیب گاز می‌زنیم تا تمام شود.
    می‌توانید در همان چند دقیقه که سیب را می‌خورید فقط به آن سیب فکر کنید ، مطمئن باشید کار های بعدی‌تان را اینگونه بهتر انجام می‌دهید. اینکه چگونه با زحمت تهیه شده است. خاک ، باران ، درخت ، هوا ، آفتاب و اکنون در دست شماست تا از آن لذت ببرید.

    ۴- کار های جدید بکنید: کار جدیدی را امتحان کنید. کاری را بکنید که همیشه دوست داشته‌اید بکنید اما تا کنون نکرده‌اید. هر کاری که هست سریعآ وسایل لازم را آماده کنید و انجامش دهید.

    ۵- برای کاری که دوست دارید وقت بگذارید: یکی از دلایل خستگی ما از زندگی قید و بند هایی است که گرفتارشان هستیم. اینکه باید سر ساعت از خواب بلند شویم و سر ساعت در جای دیگری باشیم و همش در قانون و اجبار زندگی کنیم.
    کم کم برنامه‌تان را سبک کنید تا وقت کنید به کار هایی که دوست دارید هم برسید. اگر فکر می‌کنید این کار به شما ضرر خواهد زد ۱۸۰ درجه اشتباه فکر می‌کنید!

    ۶-عوامل ناراحت کننده را دور بیاندازید: همانطور که باید سعی کنیم به آنچه علاقه داریم بیشتر نزدیک شویم باید از آنچه موجب ناراحتی ما می‌شود دوری کنیم. فرقی نمی‌کند شاید یک کانال تلویزیون باشد ، یک آدم ، یک وبلاگ یا یک خیابان. تحت هیچ شرایطی به هیچ کس و هیچ چیز اجازه ندهید اوقات خوش را از شما بگیرد.

    ۷- ولش کنید: می‌دونم ، منم اذیت می‌شم وقتی روزم را با یک Todo list (لیست کارهای روزانه) انجام نشده به پایان می‌رسونم. اما فکر می‌کنید توی قبر ناراحت این خواهید بود که چرا آن روز آن لیست را نا تمام گذاشتید یا اینکه چرا از زندگی لذت بیشتری نبردید و حالا فرصت به پایان رسیده است؟ این به معنی تنبلی نیست بلکه هر موقع نتوانستید کاری را در وقت معین انجام دهید هی به آن فکر نکنید. همیشه فردایی هست.

    ۸- «گیک» درون تان را خوشحال کنید: این هم خیلی مهم است! همه‌ی ما بدون استثنا یک گیک درونی داریم. یعنی وقتی کار خاصی انجام می‌دهیم دیگر گذر زمان را احساس نمی‌کنیم و فقط به آن فکر می‌کنیم. این می‌تواند راجع به هر چیزی باشد. احتمالآ می‌دانید که من نسبت به کامپیوتر این طوری هستم ، وقتی دارم با کامپیوتر کار می‌کنم متوجه گذر زمان نمی‌شم و به چیز های دیگه فکر نمی‌کنم. ممکن است شما به باغبانی یا ورزش یا هر چیز دیگه همچین علاقه‌ای داشته باشید. پس پیدا کنید که نسبت به چه چیزی همچین علاقه‌ای دارید. یک راه خوب این است که ببینید نسبت به چی علاقه‌ی فوق العاده زیادی دارید که باعث می‌شود دیگران به شما نگاه های عجیب غریب بکنند!

    ۹- قدر دان باشید: هم من و هم شما هزار بار از این توصیه ها شنیده‌ایم ، این هزار و یک بار! من که خودم دارم می‌نویسمش هم فراموش خواهم کرد پس فقط سعی کنیم به خاطر داشته باشیم که قدر دان باشیم. قدر چی؟ قدر چشمانی که دارد این سطور را می‌خواند قدر دست سالمی که ماوس را به زیبایی حرکت می‌دهد. قدر اینکه در همین مدت که شما این مقاله را می‌خواندید چند نفر از این دنیا رفتند اما شما هم چنان زنده‌اید.

    ۱۰- فقط منتظر «نتیجه» نباشید: آیا شما برای امروز زندگی می‌کنید یا برای رسیدن به آن چه در آینده می‌خواهید؟ اگر هی برای رسیدن و دیدن نتیجه‌ی هدف های متعدد‌ دست و پا بزنیم کی می‌خواهیم از زندگی لذت ببریم؟
    گاهی اوقات مراحل رسیدن به یک هدف خیلی بهتر از نتیجه‌ی آن است. پس از تلاشی که برای رسیدن به یک هدف می‌کنید لذت ببرید. مثل مادری که کودکش را بزرگ می‌کند. اگر بچه‌ای وجود نداشت و آدم های جدید ۴۰ ساله به دنیا می‌آمدند با همسر و کار و خانه و زندگی جالب بود؟ زیبایی در این است که کودک مرحله به مرحله با کمک دیگران رشد می‌کند و ما از مراحل رشد آن لذت می‌بریم و اینکه وقتی بزرگ می‌شود هم به آن علاقه داریم چون می‌دانیم برایش زحمت کشیده‌ایم و آن زحمت ها به صورت خاطره هایی خوش به یادمان می‌آیند.

    منبع : سایت زنگوله

  20. این کاربر از elham_007 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •