تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 6 از 6 اولاول ... 23456
نمايش نتايج 51 به 55 از 55

نام تاپيک: مقالات مرتبط با فلسفه و منطق

  1. #51
    داره خودمونی میشه Hamid2545's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2013
    محل سكونت
    خوانسار
    پست ها
    133

    پيش فرض بررسی بیشتر فلسفه

    بررسی دقیق تر فلسفه
    راستش این قسمتی از سوال هائی بود که بعضی افراد که کاملا علم گرا شده اند در مورد فلسفه مطرح می کردند این افراد تنها حقیقت موجود را علوم تجربی و تنها روش بررسی جهان خلقت را فقط از راه تجربه و آزمایش ( روش علمی محض) می دانند و حتی با نتیجه گیری های منطقی و استدلالی(همان ها که در علم منطق از آن استفاده می کنند) هم مخالفند البته من روش علوم را انکار نمی کنم البته که هر چیز باید حتما با آزمایش و تجربه جور در آید ولی مسائلی که به هیچ روش تجربی نتوانستیم اثبات کنیم با ایجاد پارادوکس هاو استدلال های منطقی می توانیم رد کنیم تا وقتی که با کمک تجربه و مشاهده ثابت شود درست است یا غلط به هر حال بعضی افراد فلسفه را دانش به حساب نمی آورند ( گفتیم دانش تا با علوم که برداشت علوم تجربی می شود اشتباه نگیرند ) بلکه شبه علم های مانده از قرون وسطی می دانند .
    بنابر این با مطرح کردن بعضی از آنها خواستم جوابی به آن دسته از افراد داده باشم در هر حال از گفته های شما و عقائد خودم چنین نتیجه گیری می کنم .
    1- فلسف یک دانش کاملا مشخص و طبقه بندی شده همانند فیزیک و شیمی و.... جغرافیا نیست که یک روند کاملا مشخص و همگانی داشته باشد و بنابر این اکثر علماء ( آن دانش ) روی آن اتفاق نظر داشته باشند و یک روش و کارکرد داشته باشد بلکه :
    1) فلسفه مجموعه ای از دانش ها است که برای هر علمی ( مثلا فیزیک ) می تواند نه تنها یک روش بلکه بیهانیت روش در نظر بگیرد می تواند روشی که دانشمندان آن علم ( مثلا فیزیک) ثابت کرده و پذیرفته اند ( اصل علت و معلول یا روش مشاهده و آزمایش ) را بپذیرد و می تواند نپذیرد و آن به فلسفه و دیدگاه شخص بستگی دارد بنابراین اگر دیدگاه غلط است این تقصیر فلسفه نیست بلکه تقصیر آن شخص است که فلسفه غلطی را انتخاب کرده است .
    2) بنابراین , این کل دانش فلسفه نیست که غلط یا درست است بلکه این نوع فلسفه است که دیدگاه درست یا غلط را تعیین می کند .
    3) می توانیم با استفاده از هر علم دیدگاه و فلسفه درست مربوط به آن علم را پایه گزاری کنیم و هم می توانیم با استفاده از فلسفه درست دیدگاه درستی نسبت به آن علم داشته باشیم . و هم می توانیم ترکیبی از هر دو
    2- این تنها دانش فلسفه نیست که دیدگاه های مختلفی در آن وجود دارد بسیاری از دانش ها همانند تاریخ هم که باید کاملا مشخص و واضح باشد تحت تاثیر عقائد سیاسی و مذهبی و... دیدگاه حکومت ها می تواند دیدگاه های کاملا متضاد را ارائه کند پس دیدگاه غلط ما تقصیر دانش تاریخ نیست بلکه صرفا دیدگاه غلط ماست . ( تاریخ را فقط مثال زدم وگرنه دانش های بسیاری هم می توان مثال زد که دیدگاه های کاملا متضاد بین صاحبنظرانش است )
    3-منظور از اصول کلی کل اصولی است که کار آن بررسی کل جهان است فرضیات و نظریاتی هستند که می توانیم به کمک آنها حتی اصول اولیه علوم تجربی و ... را هم تبیین کنیم اصولی همانند :
    قانون مداری جهان ( همان که در علوم به اصل علت و معلول می شناسیم ) , هدفمندی خلقت( این که جهان خلقت به سمت تکامل و کامل تر شدن پیش می رود ) ,....نظم در جهان خلقت که باید در حیطه فلسفه باشد .
    و اصول جزئی : همانند قوانین فیزیک ( جاذبه عمومی و نسبیت و... ) که باید در حیطه علوم باشد .
    4 - سوآل هائی در رابطه با اثبات خالق ( یا عدم اثبات ) و مسائلی در این رابطه خود می تواند به عنوان فلسفه جدا تعریف شود که از فلسفه علم جدا شود این قبیل سوالات به جهان بینی بر می گردد که بستگی به جهان بینی ما می تواند درست یا غلط باشد و نباید درگیر فلسفه علم (که مناقشات کمتری را به دنبال دارد و اکثرا هم روی آن اتفاق نظر بیشتری دارند) شود . بنابر این همچنان که فیزیک و شیمی و... را به عنوان دانش هائی که مربوط به توجیه خلقت جهان هستند تعریف کرده و برای هر کدام هم فلسفه ای می توانیم تعریف کنیم جهان بینی هم می توانیم دانشی جداگانه به حساب آورده که برای آن ( هر جهان بینی ) هم فلسفه مخصوص( آن جهان بینی) تعریف کنیم و بسته به جهان بینی مافلسفه مربوط به آن هم می تواند درست یا غلط باشد .
    5- عدم شناخت بسیاری راجع به فلسفه باعث این توهم شده که دانش فلسفه فقط مربوط به توجیه نقطه نظرات غیر علمی مانند : طالع بینی و چشم زخم و... می باشد این توهم باید برداشته شود .

    از کلیه دوستان هم تقاضا دارم نقطه نظرات خود را در جهت هرچه کامل شدن ابهامات مربوط به فلسفه ارائه دهند .
    با تشکر حمید

  2. #52
    داره خودمونی میشه Hamid2545's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2013
    محل سكونت
    خوانسار
    پست ها
    133

    پيش فرض

    دوست عزیز سخن دیگه ای که با شما داشتم اینه که در متنی که شما نوشتین.خود فرضیاتتون .حکم هاتون رو باطل میکنه

    متاسفانه من نمیتونم قضاوت کنم دربارتون چون نمیدونم که ایا واقعا از فلسفه چیزی میدونین یا این حرفا رو از دیگران شنیدین

    زیرا بجز یه مورد میان حرفاتون بقیش سخنانی بی پایه و اساس بود



    -سپاس
    لطفا مطلب زیر را که دوباره فرستادم بخوانید تا پی به هدف من ببرید ممنون می شم باز هم نظرات خود را بفرستید .

  3. #53
    داره خودمونی میشه gipsy2009's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2009
    محل سكونت
    Derrière le clavier
    پست ها
    157

    پيش فرض


    ..... این افراد تنها حقیقت موجود را علوم تجربی و تنها روش بررسی جهان خلقت را فقط از راه تجربه و آزمایش ( روش علمی محض) می دانند و حتی با نتیجه گیری های منطقی و استدلالی(همان ها که در علم منطق از آن استفاده می کنند)
    اینایی که شما میگی(فکر کنم!)از عقاید کمونیستها درباره علم نشات گرفته


    بلکه شبه علم های مانده از قرون وسطی می دانند .
    گلم چرا رو هوا حرف میزنی؟میدونی قرون وسطی چه دوره ای رو میگن اصلا؟یعنی قبلش فلسفه نبوده؟

    ببین حمید جان فلسفه تا وقتی که رو کاغذه لذت بخشه ,وقتی میخواد اجرا شه اصلا چیزه خوبی از اب در نمیاد
    اگه میخوای دنبال فلسفه بری برو از کتابای فلسفه به زبان ساده یا کلیات فلسفه یا Philosophy for Dummies (که ترجمه فارسی هم شده) شروع کن خوندن که ساده توضیح داده

    بعد که شناختی ابتدایی از فلسفه پیدا کردی بعد بیا حرف بزن اونوقت راحتتر میتونی در موردش نتیجه گیری کنی
    بهترین منابع به زبان المانی و انگلیسی منتشر میشه.سعی کن دنبال همین منابع باشی تا ترجمه فارسیش.

    حالا بهتره این پارادوکس هاتم بریزی دور و بشینی اول کمی مطالعه کنی درباره فلسفه بجای اصل صادر کردن


    -سپاس

  4. #54
    حـــــرفـه ای A M ! N's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    Under the weeping moon
    پست ها
    7,118

    پيش فرض

    سلام.

    عزیزان ؛ تاپیک مخصوص قرار دادن مقالات فلسفی هستش نه بحث فلسفی.
    مرسی.

  5. 3 کاربر از A M ! N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #55
    داره خودمونی میشه gipsy2009's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2009
    محل سكونت
    Derrière le clavier
    پست ها
    157

    پيش فرض

    گذری فهرست وار بر فلسفه ذهن:
    ذهن و هوش یاری در چند نظریه مختلف توصیف شده اند؛
    دیدگاه مادی که ذهن و آگاهی را بر اساس مدارات مغزی می بیند و به هوش مصنوعی قوی اعتقاد دارد، بدین صورت که هرچه مغز محاسبه می کند طبق یک روال برنامه و یک سری ورودی هاست.
    دیدگاه وجود روح که آگاهی و ذهن انسان را روحانی میداند و همه چیز را معطوف به جسم نمی بیند، اعتقاد آن بر این است که انسان یک سری سرشت ها و گرایش ها را از ابتدای به وجود آمدنش دارد.


    بخش دوم - رسانه چیست؟

    هر آن چه از حس های مختلف به انسان به عنوان ورودی ذهن داده می شود. دیدن، شنیدن، لمس کردن، چشیدن، بوییدن و حتی حس ششم!


    بخش سوم - این ورودی چه تأثیری دارد؟

    حالت اول؛ به نظریه هوش مصنوعی قوی معتقد هستیم:
    تمام دانش ما محدود به چیزهاییست که از طریق ورودی های ممکن(حواس) وارد دستگاه اطلاعاتی ما می شود، با آن ها خواب می بینیم، رویا می بینیم، و حتی نوآوری به خرج میدیم، اما خارج از آن نیست
    مثال ابسترکت:
    فرض کنید دو مجموعه زیر به صورت دو ورودی وارد مغز شما می شوند:
    {1,2,3,4,5}
    }
    a,b,c,d,e{
    و مغز شما فقط و فقط این دو دسته ورودی را از لحظه تولد تا کنون دریافت کرده است
    شاید شما خوابی ببینید که شامل مجموعه ی زیر باشد:
    {(1,2,b) , (5,c,d,a,e)}
    اما هیچگاه خواب زیر را نمی بینید، یا اختراعی شامل موارد زیر نخواهید داشت:
    {(5,x,y,9)(6,z,Alpha)} .

    و...

    حالت دوم: وجود و اعتقاد به روح و سرشت ازلی!
    در این حالت شما فرض شده است که روح خدا در شما دمیده شده، اگر به تعالی برسید می توانید کار های یک مجموعه مرجع را درک کنید، هر نوآوری ای انجام دهید و ...
    اگر حالت دوم برقرار باشد رسانه ی برآیند هرکاری بکند دستگاه ذهن شما موقت دچار لغزش می شود و سرانجام حقیقت واقعی درک خواهد شد!


    -------------------------------------------

    تا اینجا ما حالت وجود روح را در نظر نمیگیریم، چون اگر چنین باشد پس به خدا و شیطان و آدم و حوا و همه چی باید معتقد باشیم، پس به ادیان معتقدیم، پس عملاً مشکلی با حقیقت واقعی نداریم! و همه چیز حل است و همه میرویم بهشت و سپاه حق پیروز است و ... اما حالت اول را در نظر میگیریم و ادامه می دهیم

    -------------------------------------------

    تعریف جا افتاده؛ رسانه برآیند:
    مجموعه تمام رسانه های موجود در محیط یک موجود زنده، این مجموعه ها به مانند دو بردار منفی و مثبت به هیچ عنوان یک دیگر را خنثی نمی کنند. هر رسانه چیزی جدید ارائه می دهد و با مفاهیم جدید ما را آشنا میسازد، مثال:
    رسانه 1: پنیر خوب است
    رسانه 2: پنیر بد است
    رسانه برآیند گزاره "پنیر خنثی است" را منتقل نمی کند، بلکه به در مجموع 4 مفهوم را به مغز ما اضافه می کند: مفهوم پنیر، مفهوم خوب، مفهوم بد، مفهوم بودن!
    (جلوتر در میابیم که حتی بررسی رسانه هایی مانند رجانیوز و فارس نیوز و فاکس نیوز در کنار دیگر رسانه های حرفه ای تر چقدر موثر و مفید است، زیرا طبق همین تعریف رسانه برآیند، مفاهیم همه جانبه تری در مغز ما وارد خواهد شد)


    مفهوم موثر در این مبحث که از نظر اطلاعاتی توان شخصی مانور قوی روی آن ندارم و مختصر اشاره می کنم:
    بنا به گفته های فروید، ما در طول زمان بر اساس اتفاقات و رفتارها هیپنوتیزم می شویم و زندگی آینده ما و رفتار و گفتار ما تحت تأثیر این هیپنوتیزم مدت دار است. حتی توجیه های ما نیز برگرفته از این هیپنوتیزم است

    ---------------------------------------------

    طبق این نوشته ها؛ فقط با تنوع رسانه های دریافتی محیطی می توان وسعت زندان فکری ایجاد شده را گسترش داد






صفحه 6 از 6 اولاول ... 23456

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •