تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 9 از 9 اولاول ... 56789
نمايش نتايج 81 به 87 از 87

نام تاپيک: بيماري ها ي درختان ميوه !!

  1. #81
    حـــــرفـه ای Vmusic's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    vmusic.ir
    پست ها
    5,376

    پيش فرض

    اثر شرايط محيطي روي رهاشدن، جوانه زني و بيماري زايي آسكوسپورهاي Uncinula necator عامل بيماري سفيدك سطحي انگور

    مجله :
    علوم کشاورزي ايران

    حاجيان شهري محمد,زاد سيدجواد,شريفي تهراني عباس,اخوت سيدمحمود,صفرنژاد عباس

    رهاشدن و جوانه زني آسكوسپورهاي U.necator عامل بيماري سفيدك سطحي انگور با نگهداري برگ هاي انگور حامل كليستوتسيوم هاي قارچ عامل بيماري در حرارتهاي20 و 4 درجه سانتيگراد و شرايط رطوبتي نيمه خشك و خشك پس از 120, 150, 20, 80 و 180 روز به تفكيك اندازه گيري شدند. همچنين اثر درجه حرارت هاي 0-35 درجه سانتيگراد پس از 24 ساعت در رهاشدن آسكوسپورها و ميزان رها شدن آسكوسپورها در دوره زماني 0-168 ساعت در شرايط رطوبت اشباع و در دماي 25 درجه سانتيگراد در مورد آسكوكارپهايي كه براي ايجاد شرايط زمستان گذراني قارچ عامل بيماري به مدت 150 روز در 4 درجه سانتيگراد نگه داري شده بودند، اندازه گيري شد و بيماري زايي آسكوسپورهاي بالغ روي برگ هاي بريده و سالم انگور مورد بررسي قرار گرفت. نتايج به دست آمده نشان داد كه بيشترين ميزان رها شدن آسكوسپورها پس از 120 روز در تيمار نيمه خشك 20 درجه سانتيگراد با 8 آسكوسپور در سانتيمترمربع و بيشترين ميزان جوانه زني آسكوسپورها پس از150 روز با 41 درصد مربوط به تيمار نيمه خشك 4 درجه سانتيگراد بود. بهترين درجه حرارت براي رهاشدن آسكوسپورها پس از 24 ساعت 2 آسكوسپور در سانتيمتر مربع و در دماي 25 درجه سانتيگراد به دست آمد و بيشترين ميزان رهاشدن آسكوسپورها پس از 36 ساعت 11 عدد در سانتيمتر مربع اندازه گيري شد. بيماريزايي آسكوسپورهاي U.necator روي برگ هاي بريده و سالم انگور نيز اثبات شد كه مي تواند مويد نقش احتمالي آسكوسپورهاي اين قارچ به عنوان مايه تلقيحي اوليه در شروع اين بيماري باشد.



  2. #82
    در آغاز فعالیت QSAJADY's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    7

    پيش فرض

    سلام كمك
    پيتيوم باعث چه بيماريهايي ميشود
    روش برسي تاثير سموم بر روي آن چگونه است
    از چه سمومي ميتوان استفاده كرد

  3. #83
    آخر فروم باز ghazal_ak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    1,260

    پيش فرض سفيدك حقيقي سيب

    علائم:

    سفيدك سطحي سيب به قسمتهاي مختلف درخت مانند: سرشاخه ها ، برگها ، شكوفه ها و ميوه ها حمله مي كند.

    علائم روي برگها بصورت لكه هاي خاكستري تا سفيد كثيف ظاهر مي شوند و اگر برگهاي جوان آلوده شوند دچار پيچ خوردگي و بد شكلي شده و نهايتاً خشك مي شوند. شكوفه هاي درخت بر اثر زمستانگذاراني قارچ در جوانه هاي زايشي زودتر از بقيه قسمتها آلوده مي شوند. در اثر آلودگي شكوفه ها ،‌گلبرگها چروكيده و كاسبرگها گوشتي و كلفت مي شوند و توانايي تشكيل ميوه را از دست مي دهند. كاسبرگها خيلي حساس هستند.ميسليومها كنيديوفورها و كنيديهاي قارچ روي سرشاخه ها منظرة سفيد رنگي را ايجاد مي كنند رشد اين شاخه ها متوقف شده و فواصل ميانگره ها كوتاه مي ماند و نهايتاً سرشاخه ها خشك مي شوند معمولاً روي سرشاخه ها فرم جنسي قارچ (كليستوتسيوم) تشكيل مي شود . ميوه ها نيز آلوده شده و حالت شبكة چوب پنبه اي در سطح ميوه ها (زنگار ميوه) بوجود مي آيد. در مورد گلابي هم پوشش سفيد ميوه تا اواسط تابستان روي ميوه باقي مي ماند و بعد اين پوشش محو مي شود و اثر آن بصورت لكه زنگاري(Russet) باقي مي ماند در خزانه ها قارچ به همة برگهاي در حال رشد حمله كرده و موجب كندي رشد قسمت هاي انتهايي شاخه ها مي شود .

    عامل بيماري : روي سيب و گلابي قارچ زير است:




    Te) Podosphaera leucotricha(Erysiphaceae-Erysiphales-Hymenoascomycetidae-Ascomycetes)

    An) Oidium farinosum (Moniliaceae-Moniliales-Hyphomycetidae-Deutromycetes)

    كليستوتس P.leucotricha داراي زوائد دو شاخه اي شكل اند هر چند در اين گونه حالت دو شاخه اي به سختي ديده مي شود داخل كليسترتسيوم فقط يك آسك وجود دارد كه حاوي 8 آسكوسپور بيضوي است . اين قارچ هتروتاليك است.

    كنيديهاي O.farinosum شفاف، تك سلولي و دو سر تخت و استوانه اي شكل اند و بصورت زنجيري روي كنيديوفور تشكيل مي شوند.

    چرخة بيماري :

    ريسه درون جوانه ها مهمترين بخش زمستانگذران قارچ مي باشد اين قارچ انگل اجباري است . اگر آسكوكارپ تشكيل گردد مي تواند موجب بقاء قارچ گردد ولي بنظر نمي رسد كليستوتسيوم در چرخة زندگي قارچ نقش داشته باشد و آسكوسپورهاي P.leucotricha موجب آلودگي نمي شوند در بهار به مجرد مناسب شدن شرايط محيطي ريسه ها، داخل جوانه ها فعال شده و توليد كنيديوم مي كند كنيدي ها با باد پخش شده و موجب آلودگي اوليه مي شوند سپس از زخمها و لكه هاي جديد نيز كنيديوفورها توليد كنيديهاي جديد را كرده و موجب انتشار بيماري و آلودگي هاي ثانويه مي گردند. فعاليت قارچ در تابستان شديداً كاهش مي يابد ولي در اواخر تابستان و پائيز مجدداً فعال شده و با انتشاركنيديها موجب آلودگي هاي جديد مي گردد، نهالهاي موجود در خزانه بعلت اينكه تا اواخر پائيز رشد مي كنند بسيار مستعد آلودگي هستند. البته برگهاي جوان درخت سيب فقط تا چند روز بعد از باز شدن به آلودگي حساس هستند و پس از آن آلودگي فقط در برگهايي ديده مي شود كه بطور مكانيكي صدمه ديده اند. كنيديها در سطح برگ وقتي رطوبت نسبي حدود 70% باشد به خوبي تندش مي كنند. اوج توليد و آزاد سازي اسپورها در ظهر انجام مي شود. قارچ در گسترة دمايي0C 32-4 فعاليت مي كند ولي بهينة دماي آن 0C20-16 است. اين بيماري در مناطق نيمه خشك به فراواني ديده مي شود ولي به ندرت در مناطق خشك ظاهر مي شود. از عوامل مهم و موثر در جوانه زدن كنيديها دما و رطوبت است هر چند نقش دما خيلي بيش تر از رطوبت است زيرا ميزان آب در داخل كنيديها بالا بوده و رطوبت تأثير كمتري در جوانه زني اسپور قارچ دارد. بعد از عفونت ميسليوم قارچ در جوانه هاي آلوده تا بهار سال بعد به حالت ركود باقي مي مانند و جوانه هاي انتهايي مهمترين مكان براي زمستانگذراني قارچ عامل بيماري هستند.

    اگر آلودگي 3 هفته قبل تا 3 هفته بعد از مرحلة گلدهي صورت گيرد حالت زنگار روي ميوه هاي سيب و گلابي بوجود مي آيد.

    مبارزه :

    1- هرس شاخه ها و سرشاخه هاي آلوده: مي تواند موجب كاهش مايه تلقيح اوليه گردد. كاهش مايه تلقيح اوليه و حفاظت برگ، ميوه و جوانه از عفونت ثانويه در مبارزه با اين بيماري مهم است.

    2-ارقام مقاوم: ارقام سيب با حساسيت كمتر عبارتند از : سيب زرد لبناني ، دليشز،گلدن دليشز، واين ساپ ، يورك ايمپريال ، نيتاني، لورد لمبورن.

    ارقام گلابي مقاوم به سفيدكهاي سطحي عبارتند از :دوآنژو،لوئيزبون Louise Bonne

    3-شيميايي: قارچكشهاي عليه سفيدكهاي حقيقي عبارتند از : گوگرد ، بنزيمدازول ها، ضد بيوسنتز ارگوسترول

    (Ergosterol Biosynthesis Inhibitores :EBI)، بوپريمات ، پيرازوفوس،تري آديمفون، دينوكاپ (كاراتان).

    قبل از پيدايش گلها ، مصرف سفيدك كشهاي بسيار مؤثر مثل تري آديمفون كه به شدت از توليد كنيدي جلوگيري مي كنند ضرورت ندارد. در اروپاي غربي به علت وجود هواي ملايم در زمستان و شرايط مناسب بيماري در بهار ، درختان باغ را 15 بار با قارچكش ها سمپاشي مي كنند.

    زمان سمپاشي:

    الف)نوبت اول هنگام تورم جوانه ها كه ترجيحاً از سموم سيستميك استفاده مي شود . چون خنكي هوا مانع تسعيد گوگرد است و از طرفي ديگر سموم سيستميك روي آلودگي درون جوانه ها مؤثرند.

    ب)نوبت دوم بعد از ريزش گلبرگها كه مي توان از گوگرد و تابل استفاده نمود همچنين كاراتان و ساير سموم سيستميك نيز قابل استفاده اند(بعضي ارقام سيب و گلابي به گوگرد حساسند و موجب گياهسوزي آنها مي شود كه بايستي دقت نمود).

    ج) نوبت سوم : بستگي به شرايط جوي و ميزان پيشرفت بيماري دارد بيش از 3 نوبت هم ممكنست لازم به سمپاشي باشد. قارچ كشهاي باز دارندة بيوسنتز ارگوسترول زمانيكه بيماري هنوز شدت پيدا نكرده است بسيار موثرند.


  4. #84
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    بیماری سرطان ریشه و ساقه مو :




    عامل بیماری:Agrobacterium vitis
    (Rhizobiumvitis)
    علایم بیماری:

    علایم بیماری ابتدا بصورت غده های ریز و تقریبا کروی روی
    ریشه، شاخه ،دمبرگ، رگبرگ ،و ساقه بخصوص در نزدیکی
    طوقه درخت ظاهر می شود.غدهای کوچک به رنگ سفید ،نرم
    و گوشتی هستند وسپس بزرگ می گردند.سطح خارجی غدها به
    علت فساد خارجی به رنگ قهوه ای تا سیاه در می آید که ممکن
    است در پاییز از خارج به داخل پوسیده شوند و در سال بعد
    دوباره در همان جا ظاهر می گردند.خوشه های درختان مبتلا
    اغلب تنک هستند و گاهی روی شا خه ها آلوده می خشکند.

    مبارزه:

    برای کنترل این بیماری رعایت موارد زیر ضروری است:
    1- انتخاب قلمه سالم از موستان سالم.
    2- عدم ابیاری موستان سالم با آبی که از موستان آلوده می گذرد.
    3- مبارزه با حشرات ریشه خوار بالاخص لارو زنجره مو در خاک.
    4- هرس شاخهای آلوده و ضد عفونی ادوات باغبانی با محلول ده در
    صد هیپوکلریت سدیم یا محلول یک در هزار سوبلیمه.
    5- کشت ذرت یا سایر غلات در زمینهای آلوده به مدت چند سال.

    نوشته شده توسط محمد آروین((آردین))

  5. #85
    اگه نباشه جاش خالی می مونه pocke's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    زیر سایه ی شما
    پست ها
    445

    12 آسکومیکوتا

    .لکه قهوه ای یونجه
    Alfalfa common leaf spot

    عامل بیماری قارچ Pseudopeziza medicaginis از گروه آسکومیستهاست. این بیماری

    کم وبیش در تمام مناطق ایران وجود دارد. علائم عبارت است از تشکیل لکه های گرد قهوه

    ای رنگ به قطر 1-2 میلی متردر روی برگچه ها که در صورت زیاد بودن تعداد لکه ها،

    برگچه ها ممکن است خشک شده و بیفتد و کیفیت محصول کاهش یابد. اما به طور کلی

    خسارت این بیماری چندان مهم نیست.

    آپوتیسیوم قارچ به شکل یک نقطه برجسته کوچک در وسط لکه های روی برگ تشکیل میشود

    که حاوی آسکهای استوانه ای و آسکوسپورهای تک سلولی است. همچنین در آپوتسیوم رشته

    های عقیمی به نام پارافیز در لابه لای آسکها دیده میشود.

    این قارچ زمستان را بصورت میسلیوم یا آپوتسیوم در برگهای ریخته ولی نپوسیده گیاه می

    گذارند. آپوتسیوم در فصل رشد و نمو گیاه، هر وقت شرایط مساعد شد، تشکیل شده و

    آسکوسپورها مرتباً آزاد شده و تولید آلودگیهای جدید میکنند.

    کنترل:

    1- استفاده از ارقام مقاوم.

    2- برداشت زود هنگام یونجه.

    3- در صورت آلودگی شدید از مانب 2 و wp80% در هزار استفاده می کنیم











    3.لكه سياه سيب




    لکه سیاه سیب Apple Scab _ Black Spot of Apple

    از لحاظ اقتصادی مهمترین بیماری سیب در شمال شرقی آمریکا ، اروپا،‌آمریکای جنوبی و

    آسیا است. اولین بار فریز(Fries) در سوئد در 1819 بیماری را توصیف نمود. این بیماری

    در مناطقی که آب و هوای نیمه خشک دارند کمتر شایع است ولی در مناطقی که بهار خنک و

    مرطوبی دارند خسارت بیماری شدید بوده و تابیش از 70% به محصول خسارت می زند و

    اگر با بیماری مبارزه نشود تا 100% خسارت محصول و میزبان قابل پیش بینی است. اساساً

    خسارت بیماری به دو صورت دیده می شود. الف) کاهش بازار پسندی میوه ها به سبب وجود

    لکه های سیاه یا تغییر شکل میوه ها ب)نابودی کامل درخت در 3-2 سال متوالی اپیدمی شدید.

    بیماری لکه سیاه سیب در استانهای شمالی کشور ؛ آذربایجان شرقی و غربی ، ‌خراسان ،

    گیلان و مازندران ، تهران ، کرج و دماوند و در خوزستان و بروجرد هر ساله خسارت قابل

    توجهی به بار می آورد.
    علائم :

    بیماری لکه سیاه سیب به برگ ،دمبرگ ، شکوفه ، کاسبرگ ،‌میوه ، دم میوه و گاهی شاخه و

    فلس و جوانه حمله می کند. در ابتدای بهار قبل از باز شدن شکوفه ها ،‌اولین جائیکه آلوده می

    شود کاسبرگهای گل سیب است. کاسبرگها در اثر شدت بیماری در شرایط مساعد محیطی

    (رطوبت بالا) به رنگ سبز زیتونی درآمده و از این طریق میوه ها و برگهای جوان نیز آلوده

    می گردند. بارزترین علائم بیماری روی برگها و میوه ها دیده می شود . لکه ها ابتدا در سطح

    زیرین برگهای جوان مشاهده می شوند و با بازتر شدن برگها هر دو سطح آنها آلوده می

    گردند. لکه های اولیه، ‌مخملی و به رنگ سبز زیتونی تا قهوه ای و با حاشیه نامشخص می

    باشند به تدریج حاشیه لکه ها واضح شده و ممکن است چند لکه بهم چسبیده و به رنگ سیاه

    درآیند . اگر تعداد لکه های روی برگهای جوان زیاد باشد ؛ برگها بدشکل و پیچیده می شوند ( Deformation=Distortion) و معمولاً ریزش (Defoliation) می کنند. روی هر برگ از

    یک تا چند صد لکه ممکن است وجود داشته باشد. آلودگی دمبرگ موجب ریزش برگ قبل از

    تکامل آن می گردد که این موجب ضعف شدید درخت و حساس شدن آن در برابر آسیبهای

    زمستانی می گردد. لکه های روی میوه ها در ابتدا مشابه لکه های روی برگهاست. بعداً قهوه

    ای ، سیاه و چوب پنبه ای می شوند. آلودگیهای زود هنگام به سبب انهدام و مرگ بافتهای

    مریستمی اطراف لکه ها و توقف رشد این قسمتها روی میوه و از طرفی رشد قسمتهای سالم

    روی میوه موجب بد شکلی و پیچ خوردگی میوه می گردند. معمولاً این میوه ها ترک خورده و

    زود می ریزند. لکه های ریز و آلودگیهای اواخر تابستان و اوایل پائیز معمولاً در شرایط

    انباری گسترش یافته و در انبار و سرد خانه آشکار می گردند. آلودگی دم میوه موجب ریزش

    میوه قبل از رسیدن آن می گردد.

    عامل بیماری:

    قارچ :
    Teleomorph: Venturia inaequalis (Venturiaceae-Pleosporales-Loculoascomycetidae)
    Anamorph: Spilocaea pomi (Dematiaceae-Moniliales-Hyphomycetidae-Deutromycetes)

    قارچ V.inaequalis : دارای پریتس دروغی (Pseudoperithecium) است که در بافت

    استرومای برگها یا میوه های ریخته شده بر کف باغ زمستانگذرانی می کنند و بصورت منفرد

    ،‌قهوه ای تا سیاهرنگ می باشند . در هر پریتس 100-50 آسک بطور مجتمع به شکل استوانه

    ای با پایه کوتاه که درون هر یک 8 آسکوسپور است دیده می شود. دیواره آسکها دو جداره و

    نازک است . آسکوسپورها سبز مایل به زرد تا قهوه ای و دو سلولی هستند که سلول بالایی آن

    کوچکتر و پهن تر از سلول پائینی است (Inaequal = نامساوی ). این قارچ هتروتالیک دو

    قطبی است لذا آنتریدی روی یک پایه و آسکوگون روی پایه دیگر تشکیل می گردد.

    قارچ S. pomi : دارای کنیدیوفورهایی معروف به Annellophore است به سبب آنکه اثر

    افتادن هر کنیدی روی کنیدیوفور بصورت حلقه ای (Annellide) باقی می ماند کنیدیها

    زیتونی مایل به زرد و معمولاً یک سلولی و گاهی دو سلولی ، منفرد و تخم مرغی شکل هستند

    که در انتهای آنلوفورها بوجود می آیند . آنلوفورها قهوه ای رنگ و بدون بند (Septum) یا

    دارای بند،‌موج دار و با برجستگیهای زگیل مانند هستند.

    چرخه بیماری :

    قارچ عامل بیماری غالباً زمستان را بصورت پریتس های دروغی در برگها و میوه های آلوده

    افتاده در کف باغها طی می کند البته در نواحی ساحلی و معتدل که زمستان ملایمی دارند قارچ

    بصورت S.Pomi به شکل میسلیوم در شاخسارهای آلوده زمستانگذرانی می کند. پس از آنکه

    میسلیومهای دو تیپ جنسی مختلف سازگار (Mating Type) نیز با یکدیگر آمیزش پیدا

    کردند، اجسامی تیره رنگ (پریتس های دروغی ) بین بافتهای برگهای ریخته شده برکف باغ

    تشکیل می شوند غالب پریتس های دروغی اولیه در خلال چهار هفته بعد از ریزش برگها

    تشکیل می شوند. رطوبت برای تکامل پریتس دروغی ضرورت دارد. دمای بهینه برای تکامل

    آسکوگون 0C 18-20 و برای بلوغ آسکوسپورها 18-16 است. رقم سیب و تاریخ خزان

    برگها در بلوغ و رسیدن آسکوسپورها در بهار تأثیری ندارد. وقتی برگ زمستان گذرانده

    موجود در کف باغ مرطوب می گردد (بارانهای آخر زمستان و اول بهار)آسکهای رسیده و

    بالغ با جذب رطوبت از طریق روزنه پرتیس دروغی متورم شده با فشار آسکوسپورها را

    تخلیه می کنند ، ‌آسکوسپورها همراه با جریان باد در فضا پخش می شوند و عفونت اولیه روی

    اندامهای تازه روییده ایجاد می گردد. پیش بینی این بیماری در اپیدمی ها بر اساس مؤثر بودن,

    مایه تلقیح اولیه Primary inoculum یا در واقع آسکوسپورهای تولید شده در پرتیس های

    دروغی زمستانگذران موجود برگهای کف باغ و جوانه در سطوح گیاهی بر اساس شرایط آب

    و هوایی صورت می گیرد). وقتی آسکوسپورها روی کاسبرگ ، برگ یا میوه جوان در

    مجاورت لایه نازکی از رطوبت ، قرار بگیرند جوانه می زنند برای آغاز تندش رطوبت آزاد

    (رطوبت نسبی بیش از 95 % (ضرورت دارد. زمان لازم برای وقوع آلودگی به دمای محیط

    و تعداد ساعات خیس شدگی بستگی دارد بطور مثال در دمای0C 2/2 به 48 ساعت خیس

    شدگی سطح بافت نیاز است تا اسکوسپورها جوانه زده و آلودگی شروع گردد در حالیکه در

    دمای 0C 6 به 21 ساعت خیس شدگی ، دمای 100C به 14 ساعت خیس شدگی ، دمای 150C به 10 ساعت خیس شدگی ، دمای 0C 26 به حدود 12 ساعت خیس شدگی نیاز است

    البته در دماهای بالاتر از0C 26 معمولاً بیماری به ندرت اتفاق می افتد(شرایط خنک و

    مرطوب برای وقوع بیماری لازمست، منحنی Milles 1944). قارچ بعد از نفوذ در کوتیکول

    منشعب شده و زیر کوتیکول تشکیل استروما می دهد و لکه های بیماری که روی آن ها

    کنیدیوفورو کنیدی های .pomi S تشکیل می گردد، ظاهر می شوند. لکه ها و کنیدی ها در

    مرکز لکه ها بسته به رطوبت نسبی و دما بعد از 9 تا 17 روز دیده می شوند . کنیدیها عامل

    اصلی ایجاد عفونت و بیماری در تابستان هستند که با قطره های باران یا باد روی سطح برگها

    یا میوه درختان دیگر پخش می گردند. این کنیدیها به شیوه آسکوسپورها جوانه زده و با نفوذ

    در میزبان لکه های جدید را بوجود می آورند . در خلال فصل رشد بسته به دوره کمون

    بیماری و نیز حساسیت بافت رقم میزبان چرخه های ثانویه دیگری نیز ممکنست تکرار شود.

    کنترل :

    1- اقدامات بهداشتی : - جلوگیری از تشکیل پریتس دروغی احتمال بروز همه گیری بیماری

    را کاهش می دهد برای این منظور شخم زمستانه می تواند با زیر خاک نمودن بقایا بشدت

    بیماری را کاهش دهد - پاشیدن کودهای نیتروژن دار (اوره) در پائیز روی برگهای ریخته

    شده در کف باغ باعث تسریع فساد و تجزیه آنها و مانع تشکیل پریتس دروغی می گردد. این

    عمل بویژه در سالهایی که زمستان ملایم باشد نتیجه بخش است - پاشیدن قارچ کشهایی مثل

    بنومیل در آخر فصل (قبل از خزان) روی برگهای درخت یا بعد از خزان روی برگهای کف

    باغ نیز مانع تشکیل پریتس دروغی در پائیز و زمستان می گردد.

    2- عملیات زراعی : وقتی جریان هوا در بین تاج درختان به خوبی صورت گیرد به سبب

    وجود هوا و جریان باد در میان شاخساره ها و خشک شدن شاخساره ها ، شرایط آب و هوایی

    برای وقوع بیماری نامساعد می گردد. لذا تنظیم فاصله‌درختان هنگام کاشت و هرس مرتب

    آنها با ایجاد شرایط خشک و نیز فراهم آوری شرایط مناسب برای سمپاشی باعث کاهش

    بیماری می گردد.
    3- ارقام مقام: شامل میخوش اردبیل ،‌آق پائیزی و بل د بوسکوپ Bell De Boskop- گلدن

    رد Goloden-Red رد فری Red Free- لیبرتیliberty- پریما Prima-پرسیلا‍Priscilla ـ

    سر پرایز Sir Prize-جونا فریJona Free-فری دام Free Dom- مک فریMac Free-

    موریاMoria- ترنتTrent- نوا Nova – ایزی گروEasygro- نوواماک Novamac-

    ریشلیوRichelieu-روویلRouville- فلوریدا Florida

    4- شیمیایی : در شمال شرق ایالات متحده نزدیک به 50% از کل قارچکشهای مصرفی در

    باغهای سیب فقط برای کنترل این بیماری بکار می رود. قارچکش ها ی مورد استفاده عبارتند

    از :‌کاپتان ، دودین، گروه اتیلن بیس دی تیوکار با ماتها و سموم گوگردی، ‌بنزیمیرازولها و

    بازدارنده های بیوسنتز در ارگوسترول (;SBI StroleBiosynthesis Inhibitores).

    امروزه از بنومیل (از بنزیمیدازولها) و دودین به خاطر بروز مقاومت در قارچ عامل بیماری

    کمتر استفاده می شود . پیش از وقوع آلودگی بایستی بر اساس پیش بینی های هواشناسی (طول

    زمان رطوبت بالای 90%) با استفاده از قارچکشهای پیشگیری کننده سمپاشی صورت گیرد.

    بعد از ایجاد عفونت خصوصاً در نواحی نیمه خشک ، باغدار با دانستن زمان وقوع آلودگی با

    استفاده از قارچکشها می تواند 24 تا 96 ساعت (1-4 روز) پس از شروع عفونت بیماری را

    مهار کند، (با استفاده از داده های هواشناسی و جدول میلز زمان وقوع عفونت تعیین می

    گردد). زمان سمپاشی بر اساس مراحل رشد و نمو درخت سیب انجام می شود . سمپاشی اول

    در مرحله نوک نقره ای Silver Tip (جوانه ها تازه شکفته و نوک برگهای اولیه به رنگ

    سفید نقره ای نمایان است). انجام می شود و سمپاشهای محافظتی و پیشگیری کننده بعدی در

    مراحل نوک سبزی Green Tip (اندامهای رویشی و جوانه ها به یک سانتی متر رسیده اند).

    مرحله ظهور دسته های گل Tight ,Cluster (مرحله گلدهیBloom) و در آخر بعد از

    ریزش گلبرگها صورت می گیرد . سمپاشی های پوششی به فاصله هر دو هفته یکبار بعد از

    ریزش گلدهی تا حدود 3-2 هفته مانده به برداشت محصول ادامه می یابد. قابل ذکر است

    برنامه مبارزه شیمیایی با لکه سیاه سیب ، سفیدک حقیقی ، زنگها و بیماریهای مختلف دیگر که

    در خلال تابستان بروز می کنند از جمله لکه دودی ، فضله مگسی،‌آفات و کنه ها بطور تلفیقی

    صورت می گیرد.





































    4. لکه آجری برگ بادام و لکه قرمز برگ آلو

    هردودرایران وجود دارد،ولی لکه آجری مهمتر است. اولین بار اسفندیاری در سال 1348

    بیماری را روی بادام در ارومیه و لرستان مشاهده کرد. سپس Steyaert بلژیکی متخصص

    بیماریهای گیاهی که مامور کمک و همکاری با ایران بود این بیماری را مشاهده کرد. در

    منطقه خفر فارس بیماری لکه آجری به شدت دیده میشود. عامل لکه آجری Polystigma ochraceum ) Polystigma amygdalium) وعامل لکه قرمزآلو Polystigma rubrum است. روی برگ بادام لکه‌ها کشیده و بزرگند ولی روی برگ آلو لکه‌ها تقریبا

    گردند. لکه آجری بادام به برگ حمله می‌‌کند، ولی لکه قرمز علاوه بر برگ به شاخه نیز حمله

    می‌کند. در هردو لکه‌ها چرمی وضخیم هستند. بیماری منوسیکل است. روی برگهای زمین

    ریخته پری‌تیسها تشکیل می‌شود.آلودگی توسط آسکوسپور ایجاد می‌شود، نقش پیکنیدها

    دربیماری مشخص نیست وآلودگی نمی‌دهد. برای تشکیل آسکوکارپ 2-1 ماه سرمای نزدیک

    صفردرجه لازم است. قارچ در محیط کشت قابل کشت نمی باشد. این بیماری از نظر بیولوژی

    تقریباً مشابه لکه سیاه سیب است، یعنی دارای دو فاز ساپروفیتی و پارازیتی است. حذف

    مرحله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ??‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌ ساپروفیتی می‌تواند تا حدی بیماری را کنترل کند.

    کنترل شیمیایی

    1- مانکوزب (دیتان ام-45) WP 80% و 2 در هزار

    2- اکسی کلرورمس(کوپراویت) WP 35% و 3 در هزار

    3- ترکیب بردو ---------- 1 درصد

    4- سم جدید Triforin (ساپرول) به مقدار : 3 در هزار

    توصیه‌ها: نوبت اول سمپاشی بعد از ریزش گلبرگها وسپس به فواصل12روز. جمع آوری

    ودفن برگها



    5.سپتورياي برگ گندم ( Septoria leaf blotch )وسپتورياي سنبله گندم ( Septoria glum blotch )

    سپتورياي برگ گندم ( Septoria leaf blotch )

    به اين بيماري، سوختگي خالدار برگ گندم نيز گفته مي‌شود و نخستين بار در كشور در سال

    1320 توسط پتراك و سپس در سال 1326 توسط اسفندياري گزارش شده است. هم اكنون نيز

    در برخي استانهاي كشور از جمله ؛ گلستان، مازندران، خوزستان، فارس و ايلام مشاهده شده

    و خسارت مي‌زند.

    نشانه‌هاي بيماري ابتدا به صورت لكه‌هاي كوچك نامنظم به رنگ قهوه‌اي مايل به قرمز ظاهر

    مي‌شود. لكه‌ها بوسيله رگبرگها محدود شده و بصورت طولي توسعه مي‌يابند. به تدريج كه

    لكه‌ها پيشرفت مي‌كنند، از مركز تغيير رنگ داده و خاكستري مي‌شوند و به مرور تمام سطح

    برگ را فرا مي‌گيرند و در نهايت خالهاي سياه ريز (پيكنيديومها ) در روي لكه‌ها ظاهر

    مي‌شوند. در اغلب موارد زردي و خشكيدگي برگ نيز اتفاق مي‌افتد.

    عامل بيماري در مرحله غير جنسي قارچ Septoria tritici Rob.in Desm. (ايجاد

    پيكنيديوم و پيكنيديوسيپور مي‌كند ) و در مرحله جنسي قارچ . Mycosphaerella graminicola (Fuckel ) Schroeter ( ايجاد پرتيسيوم‌ها، آسك و آسكوسپور مي‌كند )

    مي‌باشد.

    پيكنيديوسپورها شفاف، رشته‌اي باريك و اندازه آنها 4/3-7/1 * 86-39 ميكرومتر مي‌باشد.

    آسكوسپورها شفاف، بيضوي و 6- 5/2 * 16-9 ميكرومتر با دو سلول مساوي است.

    در سيكل بيماري، كاه و بقاياي گندم منبع اينوكلوم اوليه هستند. پيكنيديوسپورها براي ماهها در

    دماي 10-2 درجه سانتي‌گراد زنده باقي مي‌مانند. مايعي كه در آن اسپورها تراوش مي‌شود،

    آنها را از تاثير تابش نور خورشيد و خشك كردن حفظ كرده و جوانه‌زدن آنها را تحريك ميكند.

    در شرايط مرطوب اين اسپورها بوجود آمده و در اثر باران انتشار يافته و در فصل زراعي

    آلودگيهاي اوليه را سبب مي‌شوند. آسكوسپورها در تابستان و پاييز ايجاد شده و لوله تندش

    حاصل از دو نوع اسپور، گندمها را بطور مستقيم يا از راه روزنه آلوده مي‌كنند. حرارت

    مناسب براي جوانه‌زدن و ايجاد آلودگي 15 تا 25 درجه سانتي‌گراد و محدوده آن 5 تا 35

    درجه سانتي‌گراد است.

    حقدل و بني‌هاشمي (1381) نحوه بقا و تعيين دامنه ميزباني S.tritici را مورد بررسي قرار

    دادند. در مطالعه بقا قارچ، برگهاي آلوده حاوي پيكنيديوم در اعماق مختلف خاك (0-10-20-

    30 و 40 سانتي متري) قرار داده شدند. پيكنيديوسپورها در سطح خاك قدرت جوانه‌زني خود

    را بعد از گذشت 8 ماه كاملاً ‌از دست داده، در صورتيكه در دماي 5-4 درجه سانتي‌گراد

    قدرت جوانه ‌زني اسپورهاي قارچ بعد از 25 ماه به 18 تا 20 درصد رسيد. در اعماق مختلف

    خاك با كلونيزه شدن برگها توسط قارچهاي پوده‌زني (ساپروفيت)، پيكنيديوم‌ها در مدت كمتر

    از دو ماه از بين رفتند. جهت تشكيل فرم جنسي در شرايط طبيعي، بوته‌هاي گندم آلوده به

    سپتوريوز بعد از برداشت در هواي آزاد قرار داده شد. مشخصات مورفولوژيكي فرم جنسي

    توليد شده با مشخصات M.graminicola گزارش شده توسط محققين ديگر مطابقت داشت،

    ولي به علت عدم تندش آسكوسپورها اثبات بيماريزايي انجام نگرديد. تلاش براي تشكيل فرم

    جنسي در آزمايشگاه موفقيت آميز نبود، همچنين از بذور جمع‌آوري شده از مزارع گندم آلوده

    به سپتوريوز، قارچ عامل بيماري جداسازي نشد. جهت بررسي دامنه ميزباني قارچ به منظور تعيين نقش علفهاي هرز در بقا و ازدياد عامل بيماري، در شرايط گلخانه گياهان مختلفي كه

    تعدادي از آنها علفهاي هرز مزارع گندم مي‌باشند، با جدايه‌هاي پاتوژن مايه‌زني شدند. چهل تا

    چهل و پنج روز بعد از مايه‌زني، در برگهاي خشك و پير دو گياه Lolium rigidum و Secale cereale پيكنيديوم‌هاي قهوه‌اي و ريز مشاهده گرديد كه با اثبات بيماريزايي روي گياه

    گندم، دو گونه فوق ميزبان ثانوي براي قارچ تعيين گرديدند. در شرايط مزرعه در هيچ يك از

    علفهاي هرز بررسي شده علايم سپتوريوز مشاهده نگرديد.



    مبارزه

    ميزان كاهش عملكرد ناشي از آلودگي سپتوريوز برگي در ارقام تجاري گندم با مقاومت‌هاي

    متفاوت در خوزستان بررسي شد. به جز رقم چمران كه نسبت به بيماري نيمه مقاوم ارزيابي

    گرديد، تقريباً تمامي ارقام گندم نان توصيه شده يا در حال كشت استان نسبت به آن حساس

    مي‌باشند. در اين مطالعه درصد كاهش عملكرد چمران به عنوان يك رقم نيمه مقاوم، نسبت به

    ارقام حساس و نيمه حساس توصيه شده استان در مزارع آلوده بررسي شد. نتايج نشان داد كه

    ميزان كاهش عملكرد رقم چمران در زمانهاي مختلف آلودگي نسبت به شاهد محافظت شده (با

    قارچكش) 3 تا 11 درصد بود. حداكثر كاهش عملكرد ارقام حساس فلات، اترك و داراب2 به

    ترتيب 44، 42 و 31 درصد تعيين شد. بيشترين خسارت در ارقام حساس مربوط به وزن

    هزار دانه و تعداد دانه در سنبله بود. كاهش عملكرد چمران نسبت به ارقام حساس بطور

    معني‌داري، كمتر بود (‌دادرضايي و همكاران ، 1381).

    مقاومت لاين‌هاي پيشرفته گندم ديم در برابر بيماري سپتوريا برگي در مراحل گياهچه‌اي و گياه

    كامل در نقاط مختلف ايران، مورد بررسي و ارزيابي قرار گرفت. به منظور تعيين مقاومت

    200 ژنوتيپ پيشرفته گندم ديم سردسيري و گرمسيري، جدايه‌هاي عامل بيماري از مناطق

    مختلف كشور جمع‌آوري و پس از جداسازي از بافت ميزبان، روي محيط كشت مصنوعي

    YMSA خالص‌سازي و ‌تكثير شدند. مخلوط جدايه‌ها در شرايط دمايي 18 درجه سانتي‌گراد و

    رطوبت 85% در فيتوترون، روي گياهچه‌ها مايه‌زني گرديد و در دومين و سومين هفته پس

    از تلقيح از سطح نكروز برگ يادداشت برداري به عمل آمد. براي ارزيابي مقاومت در شرايط

    مزرعه‌اي، لاين‌ها در خطوط يك متري و فواصل 30 سانتي‌متر از هم كشت شدند و تلقيح

    طبيعي و مصنوعي با استفاده از جدايه‌هاي همان محل در شرايط مناسب و زير سيستم افشانه

    انجام گرفت. يادداشت برداري پس از توسعه كافي بيماري روي رقم حساس انجام شد. نتايج

    مبين اين بودند كه بين تيپ‌هاي آلودگي گياهچه‌اي و گياه كامل ارتباط معني‌داري وجود ندارد و

    نيز ارتباط بين تيپ‌هاي آلودگي گياه كامل بين دو محل اجرا به ويژه براي لاين‌هاي سردسير

    معني‌دار نيست. همچنين بر مبناي تيپ آلودگي گياه كامل ارتباط معني‌داري وجود ندارد و نيز

    ارتباط بين تيپ‌هاي آلودگي گياه كامل بين دو محل اجرا به ويژه براي لاين‌هاي سردسير

    معني‌دار نيست. همچنين بر مبناي تيپ آلودگي گياه كامل 8%‌ لاين‌ها بدون هيچگونه آلودگي،

    9% مقاوم، 15% نيمه حساس و بقيه كاملاً حساس بودند (ترابي و همكاران ، 1381).

    در مورد كنترل شيميايي بيماري، قارچكش‌هاي گروه تريازول مانند : تيلت و فوليكور مي‌توانند

    موثر واقع شدند.

    سپتورياي سنبله گندم ( Septoria glum blotch )

    به اين بيـــماري، سوختگي گلوم يا سوختگي سنبله گندم نيز گفته مي‌شود . به نقل از ارشاد

    (1374)، ابراهيمي و ميناسيان در سال 1352 قارچ Stagonospora nodorum را از

    خوزستان گزارش نموده‌اند. از آن سال تا بهار 1381 گزارشي از اين بيماري در كشور وجود

    نداشته است. در اواخر ارديبهشت و اوايل خرداد 1381، نمونه‌هايي از گندم‌هاي مزارع استان

    گلستان با علايم سوختگي در سنبله و تيره‌شدن ساقه در ناحيه زير محور سنبله، ‌جمع‌آوري و

    در آزمايشگاه اقدام به بررسي روي آنها شد. طي اين بررسيها پيكنيديوم‌ها و پرتيسيوم‌هاي

    قارچ عامل بيماري روي سنبله گندم مشاهده و از بافتهاي آلوده‌ جداسازي گرديد. با توجه به

    مشاهدات ميكروسكوپي‌، ‌مشخصات مراحل غيرجنسي و جنسي قارچ به شرح زير بود:

    پيكنيديوم‌ها به صورت فرو رفته در بافت (زيراپيدرمي )، ‌كروي شكل و به رنگ قهوه‌اي

    روشن (عسلي) بوده كه در سطح فوقاني گلوم‌ها تشكيل‌شده و اندازه‌آنها 210-160 ميكرومتر

    بود. پيكنيديوسپورها بي‌رنگ، استوانه‌اي، مستقيم گاهي با خميدگيهاي نامنظم، اغلب با سه بند

    و با نوك و انتهاي گرد بوده و اندازه آنها 4-2 * 32-15 ميكرومتر بود. تحت شرايط مرطوب

    اين اسپورها بصورت رشته‌هاي صورتي رنگ از دهانه پيكنيديوم خارج مي‌شدند. پريتسيوم‌ها

    بصورت فرورفته دربافت، كروي شكل و به رنگ قهوه‌اي تا سياه بود و اندازه آنها 200-120

    ميكرومتر بود. در دهانه هر يك پاپيل كوچكي وجود داشت كه از اپيدرم خارج گرديده و اندازه

    آن حدود 15 ميكرومتر بود. آسك‌ها چماقي شكل، استوانه‌اي يا خميده، برخي پايه‌دار، با ديواره

    دو جداره ضخيم كه در هر يك هشت آسكوسپور وجود داشت. اندازه آسك‌ها 10-8 * 64-48

    ميكرومتر بود. آسكورسپورها تا حدودي دوكي ‌شكل، بيرنگ تا كهربايي، با سه بند كه در محل

    بند فشردگي داشته، سلول ما قبل آخر متورم و اندازه آسكوسپورها 6-4 * 32-23

    ميكرومتربود. براساس مشخصات مرفولوژيك، قارچ عامل بيماري در مرحله غير جنسي Stagonospora nodorum (Berk.)E.Castellni and (syn. Septoria nodorum (Berk.)Berk. aupd Berk . and E.G.Germano phaeosphaeria و Broome)و در

    مرحل جنسي nodorum ( E.Muller) Hedjaroude مي‌باشد.

    بنا بر آنچه كه شرح داده شد، اين نخستين گزارش تفضيلي از بيماري سپتورياي سنبله گندم نان

    در كشور مي‌باشد (آقاجاني، كاظمي، دهقان، صلاتي وارشاد؛ منتشر نشده).

    به دليل بذرزاد بودن عامل بيماري، وجود اين بيماري در استان گلستان ميتواند از اهميت

    اقتصادي قابل توجهي برخوردار باشد. از سوي ديگر، عامل بيماري علاوه برگلوم، پهنك و

    غلاف برگ و جوانه‌ها را نيز مورد حمله قرار مي‌دهد.
















    6.بيماري لكه موجي گوجه فرنگيAlternaria Solani (Ell.and)

    علائم بيماري لكه موجي يا سوختگي زود رس گوجه فرنگي

    عامل بيماريزا، قارچي با نام علمي( Alternaria Solani (Ell.and مي باشد. اين قارج ساقه

    ها ، برگها و ميوه هاي گوجه فرنگي را آلوده مي سازد.

    اين بيماري در خزانه موجب مرگ گياهچه مي شود. روي برگها لكه هاي قهوه اي مدور و

    اغلب احاطه شده با هاله زرد ظاهر مي گردد. لكه هاي برگي معمولا" ابتدا در برگهاي پير

    ظاهر مي شوندو به سمت بالا پيشروي مي كنند. با توسعه بيماري قارچ ممكن است ساقه ها و

    ميوه ها را آلوده سازد. لكه هاي روي ميوه شبيه به لكه هاي روي برگها به رنگ قهوه اي با

    حلقه هاي متحدالمركز تيره مي باشند. اسپورهاي تيره وپودر مانند از اين لكه هاي حلقه مانند

    توليد مي شوند. با ذره بين مي توان اسپورهاي روي لكه را مشاهده نمود.

    چرخه بيماري

    قارچ ميتواند در خاك و بقاياي گياه زراعي و علف هرز آلوده زنده بماند. اين قارچ ممكن است

    بذر زاد باشد. و توسط باد، آب، حشرات ،كارگران و ادوات مزرعه انتشار مي يابد. وقتي

    اندام بوته گوجه فرنگي خيس باشد اسپورهاي نشسته روي بوته جوانه زده و برگها را آلوده مي

    سازند. اسپورها باجوانه زنی مي توانند وارد برگ ،ساقه و يا ميوه گردند. قارچ در دماي

    معتدل تا گرم و آب وهواي مرطوب بسيار فعال است. در فصل پر باران فعاليت بيماري شديد

    تر است .حمله بيماري سوختگي زود رس روي بوته هاي تحت تنش هايي از قبيل: بار زياد

    ميوه ،حمله نماتد، يا كمبود ازت بسيار شديدتر است.


    ميزبان

    گياهان خانواده سولاناسه از قبيل گوجه فرنگي ،بادمجان ، فلفل سبز ،فلفل قرمز و غيره

    ميزبان اين بيماري هستند.

    كنترل

    بهترين روش مديريت بيماري برمبناي پيشگيري مي باشد. در صورت استقرار بيماري روي

    بوته كنترل آن خيلي مشكل مي شود. دوباردر هفته مزرعه را مورد بازديد قرار دهيد و در

    صورت مشاهده علائم اوليه بيماري كاربرد قارچكش را شروع نمائيد.

    راهكارهاي مديريت تلفيقي بيماري

    فصل كاشت

    كاشت گوجه فرنگي در فصل خشك بعلت پائين بودن شيوع بيماري سوختگي زود رس بهتر

    مي باشد.

    محل كاشت

    كاشت گوجه فرنگي در مزرعه و يا در نزديكي مزارع داراي سابقه آلودگي به اين بيماري

    بهتر است انجام نشود. چون مزارع آلوده به عنوان منبع مايه تلقيح اين بيماري عمل مي كنند.

    در اطراف مزرعه گوجه فرنگي گياهاني كاشته شده باشد كه ميزبان اين بيماري نباشند.

    بادشكن ها

    كاشت گياهان گراس علوفه اي پا بلند يا درختاني مانند مانگو، انجير، موز يا توت در اطراف

    مزرعه به عنوان باد شكن مانع از ورود اسپورها توسط باد به داخل مزرعه مي شوند.

    آبياري

    از آبياري باراني استفاده نشود. در صورت استفاده از آبياري باراني در اوايل صبح اين

    آبياري انجام شود تا فرصت كافي براي خشك شدن اندام بوته ها وجود داشته باشد.

    كيفيت بذر

    از بذرهاي عاري از بيماري استفاده كنيد.

    گياهچه ها
    خزانه گوجه فرنگي بايستي دورتر از مزارع گوجه فرنگي سال قبل قرار گيرد. زدن شخم

    عميق و بهبود خواص زهكشي بستر بذر مهم است. خاك را با آب گرم يا خاكستر براي حذف

    قارچ ها از خاك ضد عفوني كنيد . گياهچه هاي گوجه فرنگي را در خزانه مورد بازديد مكرر

    قرار دهيد در صورت مشاهده علائم بيماري و يا علائم مشكوك ،گياهچه هاي آلوده را از

    خزانه خارج و از بين ببريد.

    كود دهي

    ماده آلي خاك را حتي المكان به مقدار زياد مخصوصا" با استفاده از كودهاي حيواني پوسيده

    افزايش دهيد. با افزايش حاصلخيزي خاك نماتدها كاهش مي يابند. استفاده از بقولات تثبيت

    كننده ازت در تناوب زراعي نيز مي توانند حاصلخيزي زمين را افزايش داده و تا حدي مايه

    تلقيح قارچ را كاهش دهد.

    حذف بقاياي گياهي آلوده

    بقاياي بوته هاي گوجه فرنگي را پس از پايان محصول دهي از بين ببريد.

    تناوب

    در تناوب گياهانی از قبيل گوجه فرنگي ، سيب زميني، فلفل يا بادمجان در يك زمين حداقل به

    مدت دو سال و ترجيحا" سه سال كاشته نشوند.

    كنترل شيميائي

    توصيه هاي قارچكش

    با مشورت كارشناسان حفظ نباتات قارچكش مناسب و موثر در مبارزه با اين بيماري انتخاب

    شود. هنگام مشاهده علائم اوليه سوختگي زودرس در مزرعه از قارچكش هاي حفاظتي از

    قبيل كاربامات ها، كلروتالونيل، تركيبات مسي به فاصله 7 روز در آب و هواي خنك و

    مرطوب و تا فاصله 10 روز در آب و هواي خشك استفاده گردد. آبياري باراني و بارندگي

    موجب شسته شدن قارچكش حفاظتي مي شوند. در صورت بارش شديد باران مصرف

    قارچكش حفاظتي تكرار شود.
    فنون شيميائي

    سمپاشي بايستي در شرايط مناسب با استفاده از سمپاش مطلوب انجام شود. از نازل هاي

    مخروط توخالي بايستي در سمپاشي استفاده شود. در هنگام سمپاشي تمام اندام بوته گوجه

    فرنگي با قارچكش حفاظتي پوشش داده شود.












    7.آنتراکنوز: Anthracnose

    در لغت به معنای شبه زغال Like-Coal است و اولین بار روی انگور گزارش شد.

    علائم در:

    مرکبات: لکه های نکروتیک در برگ، خشکیدن سرشاخه ها، لکه های قهوه ای تا سیاه روی میوه

    گردو: لکه های فرورفته گرد یا بیضی روی شاخه و میوه و برگ، حلقه های متحدالمرکز روی برگها

    انبه: حمله به قسمت های هوایی، لکه های کوچک قهوه ای تا سیاه روی شاخه و برگ

    مو: لکه های فرورفته با بافت های مرده

    موز: لکه های قهوه ای تا سیاه روی پوست میوه

    مبارزه در:

    مرکبات: قارچ کش فربام و زینب و کاپتان،سم پاشی پائیزه با سولفات مس و روی و آهک

    گردو: استفاده از قارچ کش زینب و ترکیب برور

    انبه: استفاده از قارچ کش فربام و زینب و کاپتان

    موز: استفاده از قارچ کش فربام و زینب

    به طور کلی:

    علائم شامل لکه های نکروتیک در برگ، لکه های فرورفته ی گرد یا بیضی اکثراً با بافت

    های مرده می باشد. این لکه ها ابتدا سبز مات بوده و بعداً به رنگ تیره (قهوه ای تا سیاه با

    حاشیه ی زرد) روی قسمت های هوایی در می آیند. در مرکز زخم اجسام ریز سیاه وجود

    دارند. در میوه ها زخم ابتدا بصورت لکه های سبز رنگ پریده است که سریعاً بزرگ شده و

    عمیق و فرورفته می شوند.

    شرایط ایجاد بیماری:

    شرایط مرطوب و دمای 21 تا 27 درجه ی سلسیوس، آبیاری بارانی عامل اصلی انتشار
    است.

    چند توصیه:

    تقویت گیاه، حذف شاخه های خشکیده در پائیز و جمع آوری و سوزاندن آنها، کنترل آفات و

    سایر بیماریها.

    مبارزه ی عمومی:

    استفاده ازقارچ کش فربام و زینب با نسبت های مختلف، استفاده از بذر سالم ، سم پاشی های

    فصلی






























    10. پژمردگی ورتیسلیومی(پژمردگی آوندی) پنبه Cotton Verticillium wilt

    این بیماری یکی از بیماریهای پنبه در مناطق پنبه خیز ایران است. دو گونه ورتیسیلیوم به

    نامهای Verticilium dahliae و V.albo-atrum عامل این بیماری می باشند. که هر دو

    گونه در ایران وجود دارند ولی گونه غالب V.dahliae می باشد.

    گونه (G.barbadense) (پنبه مصری) نسبت به ورتیسلیوم مقاوم است. دامنه میزبانی

    ورتیسلیوم وسیع بوده و حدود 160 گونه از 40 خانواده را دربر می گیرد.

    هر دو گونه دارای کنیدیوفورهای منشعب فراهم (Verticillate branching) می باشند.گونه

    (V.dahliae) دارای میکرواسکلروتهای سیاهرنگ بوده که اندام مقاوم قارچ محسوب می

    شوند ولی گونه دیگردارای ریسه های ضخیم و سیاهرنگی می باشد که به آنها ریسه سیاه می

    گویند و اندام مقاوم قارچ است.

    با قرار گرفتن ریشه گیاه در مجاورت میکرواسکلروتهای موجود در خاک،این

    میکرواسکلروتها جوانه زده و از طریق تارهای کشنده وارد آوندهای چوبی شده و در آنجا

    کنیدیوفور و کنیدی تشکیل میدهند.از طریق آوند چوبی،کنیدیومها به سرعت حرکت کرده و به

    نقاط بالای گیاه میرسند.

    علایم در گیاه متنوع است. کمی زردی و پژمردگی دیده میشود که رفته رفته برگها خشک

    میشوند. روی پهنک برگ قسمتهایی کلروزه و سپس نکروزه می شوند که V شکل است. اگر

    ساقه را قطع کنیم آون& #1583;ها قهوهای دیده می شوند. هنگامی که گیاه پیر می شود

    ورتیسلیوم از آوند خارج شده و به قسمتهای دیگر گیاه میرسد علایم 1 تا 1.5 ماه بعد از کشت

    دیده میشوند.شدت علایم به حساسیت گیاه میزبان، میزان تراکم قارچ در خاک و استرین قارچ

    بستگی دارد. V.dahliae دو استرین مهم دارد: 1- استرین معمولی( ss-4)

    2- استرین برگ ریز (T-9).

    در استرین معمولی قارچ قسمتهای وسط برگ را خشک کرده ولی برگها بر روی گیاه باقی

    می مانند و حرکت قارچ در برگها به شکل Vمیباشد. ولی استرین برگ ریز هنگامی که هنوز

    برگ سبز است باعث خم شدن دمبرگها (epinasty) میشود،اگر به چنین برگی دست بزنیم یا

    در اثر هر لرزش دیگری، به راحتی از شاخه جدا می شود. بعد از مدتی گیاه کاملاً لخت شده

    و برگهای کوچک جدیدی تولید می کند. سویه برگ ریز گرمادوست تراست.

    استرین برگ ریز حتی باعث ریزش غوزه ها نیز می شود. در این استرین گسترش قارچ تا

    نوک گیاه ادامه می یابد ولی در استرین معمولی تا اواسط گیاه گسترش می یابد.گیاه مقاوم به

    استرین معمولی نسبت به استرین برگ ریز هم تا حدودی مقاوم است. برگ ریزی در نتیجه

    ایجاد لایه جداشونده در محل اتصال برگ به دلیل تولید اتیلن یا آبسزیک اسید صورت می

    گیرد.

    کنترل بیماری:

    1- استفاده ازارقام مقاوم یا محتمل.

    2- تناوب با گیاهان غیر میزبان بخصوص برنج ،یونجه و آیش.

    3- حذف بقایای گیاهی آلوده.

    4- آفتابدهیSoil solarization

    5- تنظیم میزان آبیاری وکود دهی.کود پتاس مقاومت گیاه را بالا می برد. نوع کود ازته هم

    مهم است. ازت باید به صورت اوره یا آمونیوم به خاک داده شود نه به صورت خود نیترات که

    این را در مسئله PH دور ریشه توجیه میکنند

    11. پژمردگی آوندی فوزاریومی(زردی فوزاریومی) Cotton Fusarium wilt

    این بیماری توسط Fusarium oxysporum f.sp.Vasinfectum که اختصاصی پنبه است

    ایجاد می شود ولی اهمیت آن در ایران به اندازه ورتیسلیوم نیست.در خاکهای اسیدی و شنی یا

    آلودگی نماتد ریشه گرهی بیماری زیادتر است.

    علائم بیماری از موقع کاشت تا موقع برداشت دیده میشود ومیزان آن بستگی به میزان آلودگی

    خاک دارد.علائم به صورت پژمردگی در گیاه دیده میشود و آوندها نیز قهوه ای میشوند و حتی

    برگریزی نیز پدید می آید. منتهی تفاوتهایی نیز با ورتیسلیوم دارد.از جمله اینکه در اینجا

    بیشتر زردی دیده میشود و گیاهان آلوده کمی کوتاه می مانند.در فوزاریوم رنگ قهوهای آوندها

    خیلی تند و سیر می باشد و تغییر رنگ فقط در ناحیه آوندها دیده میشود ولی در ورتسلیوم

    تغییر رنگ در ناحیه مغز ساقه هم دیده میشود.

    فوزاریوم یک قارچ ناقص است و تولید ماکرو کنیدی و میکروکنیدی میکند و نیز اسپورهای

    مقاومی به نام کلامیدوسپور تولید می نماید. فرم تخصص یافته ای که به پنبه می زند دارای

    پنج نژاد می باشد که از نظر دامنه میزبانی (ارقام پنبه ای که آلوده میکند) تفاوت دارند. بقایای

    قارچ به صورت کلامیدوسپور است که پس از جوانه زدن و ورود به ریشه وارد آوندها شده و

    تولید میکروکنیدیوم می کند. براثرسمی که قارچ ترشح میکند پارانشیم آوندی به داخل

    آوندهاهجوم آورده و جلوی انتشار قارچ را با ایجاد تایلوز می گیرد. زردی گیاه به علت

    توکسین وتیلوز می باشد. وقتی که آوندها کاملاً نابود شدند قارچ از آوند وارد بافت های دیگر

    شده در آنها کلامیدوسپور تولید میکنندکه این کلامیدوسپورها همراه با بافت مرده گیاه وارد

    خاک میشوند.

    کنترل بیماری :

    1- استفاده از ارقام مقاوم (ارقام ساحل و ورامین).

    2- تناوب 3ساله با غلات ویونجه.

    3- کنترل نماتد خصوصاً درخاک های سبک زیرا نماتد مقاومت گیاه را می شکند.

    4- استفاده از کودهای ازته وپتاسه

    این قارچ گرما دوست است (بهینه دما 28 درجه سانتی گراد) و در نتیجه در خیلی از مناطق

    جنوبی ایران می تواند مشکل ساز شود.

  6. #86
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    May 2009
    پست ها
    2

    پيش فرض انتقاد

    ویروس برگ باد بزنی مـو Grapevine fan leaf virus

    عامل برگ باد بزنی مو ویروسی از جنس نپوویروس است که انتشار جهانی دارد و یکی از عوامل عمده زوال ارقام مو می باشد. گونه های Vitis vinifera و هیبریدهای آن به ویروس حساس است. سویه های عمده ویروس عبارتند از fanleaf و yellow mosaic و vein banding .
    چرا کامل نیست

  7. #87
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    May 2009
    پست ها
    2

    پيش فرض انتقاد

    چرا کامل نوشته نشده

صفحه 9 از 9 اولاول ... 56789

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •