تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 4 1234 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 36

نام تاپيک: مهندسی صنایع (هنر علم مدیریت مهندسی ها)

  1. #1
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض مهندسی صنایع (هنر علم مدیریت مهندسی ها)

    با سلام

    مهندسی صنایع Industrial Engineerenig با شعار تولید بهینه . (تولید سبز) یعنی تولیدی با بهترین شرایط با کمترین بهره گیری از هزینه cost وامکانات .زمان .time وبالاترین تواناییها و در سطح کلی تر ایجاد شرایطی جهت رسیدن به بهترین وضعیت ممکن در 4 گرایش:
    1-برنامه ریزی و تحلیل سیستمها
    2-تولید صنعتی
    3-تکنولوزی صنعتی
    4-ایمنی صنعتی
    و مهندسی ارزش . مهندسی معکوس. مهندسی مجدد و.....
    سبب گشته تا پیشرفت چشمگیری در زمینه مدیریت مهندسی ها ایجاد گردد.
    در این تاپیک از کارآییهای این رشته و دروس آن و نکات مرتبط به بحث و بررسی خواهیم پرداخت.



  2. 5 کاربر از boomba بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض

    مقدمه


    مهندسي، شامل كاربرد روشهاي تجزيه و تحليل اصول فيزيكي براي تبديل موادخام و ساير منابع به فرمي كه رضايت و احتياجات آدمي را تامين كند، ميباشد.
    با پيشرفت علم و تكنولوژي و تعامل اين دو با هم، تخصصها و گرايشهاي مختلف مهندسي بوجود آمدهاند. در اين ارتباط مهندسي صنايع رشته نسبتاً جديد است كه ضمن برخورداري از مفهوم كلي مهندسي، حوزههاي كاري فراتري را در مقايسه با ساير رشتهها مورد توجه قرار ميدهد. نوشته حاضر سعي دارد مطالبي را جهت آشنايي با مهندسي صنايع در قالب سر فصلهاي ذيل ارائه نمايد.
    مهندسي صنايع چيست؟
    تاريخچه مهندسي صنايع.
    اهميت مهندسي صنايع.
    اصول فكري و ديدگاهها در مهندسي صنايع.
    زمينههاي فعاليت مهندسي صنايع.

    * مهندسي صنايع چيست؟
    مهندسي صنايع عبارت از كاربرد اصول و تكنيكهايي به منظور بهبود، طراحي و نصب سيستمهايي شامل انسان، مواد، اطلاعات، انرژي و تجهيزات براي فراهم آوردن امكان توليد كالاها و ارائه خدمات بشكل كارا و مطلوب ميباشد.
    براي بررسي، ارزيابي و كاربرد اين سيستمها، دانش و مهارتهاي علوم رياضي، علوم فيزيكي و علوم اجتماعي به همراه فنون و تكنيكهاي طراحي مهندسي مورد نياز است. فعاليتهاي مهندسي صنايع همانند پلي است كه ارتباط بين اهداف مديريت و عملكرد عملياتي سازمان را ايجاد مينمايد.
    مهندسان صنايع بيشتر درگير افزايش بهرهوري در مديريت منابع انساني، روشها و تكنولوژي هستند و حال آنكه ساير رشمقالهتههاي مهندسي بيشتر درگير ماهيت فني فرايندها و فراوردهها ميباشند. در واقع مهندسي صنايع تنها رشته مهندسي است كه عامل انسان يكي از مولفههاي اصلي سيستمهاي مورد مطالعه آن را تشكيل ميدهد. در نتيجه مهندسان صنايع در تيمهاي ميان رشتهاي براي امور برنامهريزي، نصب و كنترل و بهبود فعاليتهاي موسسات به خدمت گرفته ميشوند. اين فعاليتها ممكن است فعاليتهاي توليد، نوآوري در محصولات، ارائه خدمات، حمل و نقل و جريان اطلاعات سازماني را شامل شود. با توجه به مطالب فوق، مهندسان صنايع بستر لازم براي تعامل تخصصهاي مختلف و كار گروهي را به بهترين وجه ايجاد نموده و در نتيجه امور طرح، برنامهريزي، اجرا و نظارت بر عملكرد نظامهاي توليدي خدماتي بشكل منسجمتر انجام ميشود و در نهايت انسجام امور به بهبود مستمر در جهت سهولت كارها، راحتي كاركنان، كاهش هزينهها، ارتقا كيفيت و جلب رضايت مشتريان منجر ميشود.

    * تاريخچه مهندسي صنايع
    اولين جرقههاي پيدايش مهندسي صنايع بعنوان يك تخصص با آغاز انقلاب صنعتي در ابتداي قرن 19 زده شد. انقلاب صنعتي كه با ظهور اختراعات جديد خصوصاً در صنعت نساجي و اختراع ماشينبخار آغاز شد، باعث بكارگيري نيروي انساني بيشتر و افول صنايع كوچك دستي شد. با گسترش كارخانجات، نياز به مديريت و تفكر مديريتي بيش از پيش احساس شد. افراد بسياري در جهت ارتقا كيفيت محصولات تلاش كردند. آدام اسميت، پدر علم اقتصاد پيشنهاد تقسيم كار را داد. وي بيان كرد كه ميتوان با تقسيم كار در كارخانه پيچسازي نتيجه كار را به مقدار زيادي بهبود بخشيد. بهموازات اختراعات و نوآوري در فرايندها، روشهاي حسابداري و هزينهيابي گسترش يافتند. روشهاي تحليل علمي، آزمايشات و اثباتهاي علمي در طراحي و ساخت ابزارآلات و ماشينها بكار گرفته شد و در نتيجه، اثرگذاري اين تحولات در تفكر سازماني مديريت موجب شد مديريت علمي به عنوان يك نگرش و روش حرفهاي مطرح شود. اولين تلاش براي علمي شدن مديريت از آمريكا شروع شد. در سال 1881 فردريك تيلور پدر مديريت علمي، انديشههاي خود را توسعه داد. فرانك گيلبرت و همسرش ليليان در جهت مطالعه كار با بررسي حركات توانستند ابزار جديدي را ابداع كنند. همچنين آنان به مسائل روانشناسي و انگيزههاي انساني توجه نمودند. عملكرد پرداخت پاداش و نتايج قابل قبول آن توسط امرسان ايجاد و توسعه يافت. مجموعه فعاليتهاي تيلور و هم عصرانش براي فرموله كردن اصول اساسي به عنوان روشهاي علمي مديريت متمركز شده بود كه اين فعاليتها بهزودي تحت عنوان مديريت علمي شناخته شد.
    كار اين افراد توسط انجمن مهندسين مكانيك آمريكا ارج نهاده شد و عرصه براي فعاليت تيلور و همفكرانش توسط اين انجمن ايجاد شد. در سال 1912 انجمني براي ارتقا و رشد مديريت بنا نهاده شد كه در سال 1915 انجمن تيلور نام گرفت. اين انجمن از سال 1934 با عنوان انجمن مهندسي صنايع فعاليت خود را ادامه داد. در اين دوران مديران علمي داراي تحصيلات مهندسي بودند و بسياري خود را مهندس صنايع قلمداد ميكردند و گروهي نيز در حيطه مديريت به عنوان مشاوران مديريت مطرح بودند. بتدريج مواد درسي و مدرك مهندسي صنايع و برنامههاي مربوطه مورد توجه قرار گرفت و در نهايت دانشكدههاي مهندسي صنايع ايجاد و توسعه يافتند.

    * اهميت مهندسي صنايع
    مرور توانمنديها و خدمات مهندسي صنايع نقش و اهميت مهندسي صنايع را بوضوح بيان ميكند. امروزه حيات اقتصادي سازمانها و موسسات توليدي و خدمات در بازار رقابتي شديد جهاني به استفاده بهينه از منابع در دسترس وابسته است. عموماً منابع در دسترس شامل مواد، منابع انساني، ماشينآلات (شامل تجهيزات، لوازم جانبي، امكانات مورد نياز شامل فضا و انرژي و ...)، منابع اطلاعاتي و منابع مالي طبقهبندي ميشوند. ايجاد و نگهداري منابع ياد شده هزينههايي را براي سازمان بهدنبال دارد. هزينه تمام شده واحد محصول هر موسسه متأثر از نحوه به كارگيري اين منابع است. هر شركت توليدي يا خدماتي كه بتواند هزينههاي خود را به حداقل ممكن برساند و به بياني ديگر توانايي استفاده بهينه از منابع را در تمام اركان سازماني خود ايجاد نمايد يا حاشيه سود بيشتري به دست خواهد آورد و يا قادر خواهد بود كه قيمتهاي فروش خود را با حفظ حاشيه سود قبلي، كاهش دهد. اين بدان معني است كه قدرت رقابتي موسسه مذكور در بازار افزايش مييابد. با توجه به تحولات اقتصاد جهاني قدرت رقابتي شرط اساسي موفقيت در كسب و كار نوين محسوب ميشود. در كنار اين مسائل، توجه به نوآوريها و ارتقا كيفي محصولات و خدمات كه از طريق تلاش براي يافتن طرحهاي بهبود يافته و همچنين تحول در فرآيند كسب و كار نيز بقا و رشد موسسات را در پي خواهد داشت. با توجه به مراتب فوق اگر ضرورتها و نيازمنديهاي رسيدن به امور مذكور را با تكنيكهاي مهندسي صنايع تطبيق دهيم مشاهده ميشود كه مهندسي صنايع ابزار لازم براي حصول اهداف سازماني را بطور فراگير و سيستماتيك فراهم ميآورد و اين نشانگر نقش و اهميت بالاي مهندسي صنايع بعنوان موتور محرك حركت سازمانهاي امروزي است.
    * اصول فكري و ديدگاهها در مهندسي صنايع
    اساس مهندسي در هر گرايشي طراحي مبني بر اندازهگيري، محاسبه و تحليل با استفاده از علوم رياضي و تجربي شكل ميگيرد. در نتيجه حرفه مهندسي كاملاً ديد فني و ماشيني دارد كه موجب محدوديت ديدگاه در ابعاد خاص شده و برخي موضوعات مانند يافتن بهترين روشهاي مديريتي و ارتباطات انساني در ديدگاه محض مهندسي ناديده گرفته ميشود. مهندسي صنايع با در برداشتن نگرش سيستماتيك و فراگير ارتباط تخصصهاي مختلف و نهاد مديريت سازمان را ايجاد نموده و امور برنامهريزي، سازماندهي، هدايت و نظارت بر امور اجرايي با هماهنگي بيشتري دنبال ميگردد. اين نگرش استمرار همان سير تفكر تيلور و هم عصران وي ميباشد كه با تلاش تك تك آنان مجموعه اصول و نگرشهاي مديريت علمي موجوديت يافت. مديريت علمي همان نگرش سنتي مهندسي صنايع است. با پيشرفت مديريت علمي، مهندسي صنايع با تفكري بر مبناي علوم رياضي، فيزيكي، اجتماعي و اقتصادي در عرصه صنعت و خدمات ظهور كرد كه به معني ايجاد يك تفكر فراگير و سيستماتيك بود. نگاه مهندسي صنايع به مسائل از زوايا و ديدگاههاي مختلف همانند توجه به خروجي و محصول سيستم، توجه به مشتري ويا نگرش به بهرهوري سازمان قابل طرح و پيگيري ميباشد كه بر مبناي اصول فكري تقريباً يكساني دنبال ميگردد. اكنون بايد ديد كه اصول فكري مهندسي صنايع بر چه عواملي استوار است. در اين راستا بطور خلاصه اصول فكري مهندسي صنايع ذيلاً ارائه شده است.
    1- خلاقيت
    فعاليت اصلي هر مهندس صنايع ارائه طرح براي بهبود سيستمهاي جاري و يا ارائه طرح جديد ميباشد كه به همين منظور قوياً نياز به خلاقيت و نوعآوري جهت ارائه طرحهاي نو و بديع ميباشد. در واقع با توجه به گستردگي مسائل، مهندسي صنايع همانند اقيانوسي از فنون و علوم مختلف به عمق نيم متر با برخورداري از زمينه خلاقيت و ابتكار به مهندسين صنايع اين امكان را ميدهد كه در جهت حرفه كاربردي مورد نظر به تعميق دانش خود پرداخته و فرصتي فراهم ميشود تا ايدههاي جديد و خلاق در زمينههاي مربوطه مطرح گردد.
    2- تفكر فراگير
    نگرش سيستماتيك و فراگير برجستهترين خصوصيت مهندسي صنايع است و اطلاق مهندسي صنايع و سيستمها به اين رشته بي ارتباط با اين نگرش نيست. نگرش فراگير موجب ميشود مسائل از كل به جز و تعامل اجزا با هم مورد بررسي دقيق قرار گرفته و مدل كاملي از سيستمهاي مورد نظر تهيه و مسائل مورد نظر آن به بهترين شكل طرح و بررسي ميگردد.
    3- رهبري گروه
    هر سيستمي كه طرح ميشود اگر بدرستي اجرا نشود منتج به نتيجه نخواهد شد بلكه حسن اجرا سيستم طراحي شده يك ضرورت مهم تلقي ميشود. لذا آشنايي با كليت سيستم مورد نظر و نقش اجزا در كاركرد صحيح آن اين امكان را فراهم ميآورد كه هدايت و رهبري گروه كاري مجري سيستم با انگيزه بيشتري دنبال گردد و در واقع علاوه بر طراحي سيستم مورد نظر، مهندسي صنايع سيستمهاي پيادهسازي و اجرا را نيز پيريزي نموده و نقش رهبري گروههاي كاري را موثرتر دنبال مينمايد.
    4- مديريت زمان
    انجام كار بدون توجه به ظرف زماني و تحويل به موقع خروجي مورد نظر سيستم، ارزش زيادي نميتواند داشته باشد. امروزه اهميت زمان و فرصتهاي آن با توجه به عرصه تنگاتنگ رقابت اقتصادي براي همگان واضح و بديهي است. در اين خصوص مهندسي صنايع با درك موضوع تكنيكهايي را بكار ميگيرد كه عامل زمان اجراي اجزاي كاري را در تمامي فرايندها مورد توجه و مديريت قرار ميدهد.
    5- ارتباط بهرهوري و بهبود مستمر
    اعتقاد به ارتقا بهرهوري و بهبود مستمر يك اصل با ارزش در مهندسي صنايع است. اكتفا به وضعيت فعلي جز در جا زدن نتيجه ديگري نخواهد داشت. لذا مهندسي صنايع با پذيرش اين مطلب كه سطح دانش و مهارتها يك مقوله نسبي همواره سعي در افزايش بهرهوري و بهبود وضعيت كاري نموده و سعي ميشود همواره امور اثر بخشتر و كاراتر شود. نگرش بهبود مستمر اين امكان را ميدهد كه هر روز به فكر ارتقا هر چند به اندازه كوچك باشيم.
    6- ذهن كنجكاو و يادگيري
    يادگيري فرايندي است كه نميتوان بر آن حد و مرز تعيين كرد. مهندسي صنايع به منظور مطالعه و پيگيري مسائل همواره به اين نكته توجه دارد كه هر مورد را ، منحصر به فرد بررسي نمايد و جهت شناخت آن فرض بر اين است كه از تصورات ذهني دوري نموده و سعي بر تعيين كشف واقعيتهاي حاكم بر اجزا و كل سيستم ميباشد. لذا عدم وجود تعصب خاص به ماهيت فني امور موجب ميشود ذهنيت كنجكاو براي كشف حقايق نهفته در پديدهها تقويت شود و مهندس صنايع با ذهن دژم كمتر ميتواند راهحلهاي ابتكاري و راهگشا براي مسائل مورد نظر ارائه نمايد.

    * زمينه هاي فعاليت مهندسي صنايع
    با پيشرفت و تحول سريع علوم و فنون و پيچيدگيهاي روز افزودن آن، بالطبع نظامهاي توليدي و خدماتي نيز گسترش يافتهاند كه در اين ميان اداره صحيح و مناسب اين گونه واحدها مستلزم بكارگيري تكنيكهاي علمي و پيشرفته جهت پيشبيني مدلسازي، برنامهريزي، تأمين و تدارك، اجرا و نظارت و ارزيابي نتايج حاصله در راستاي وظايف مديريتي است. همانطوري كه ميدانيم فعاليت هر نظام اعم از توليدي يا خدماتي با اتكا بر فناوري خاص آن امكان تداوم و استمرار دارد و صرفنظر از ماهيت فني و صنعتي امر، فناوري داراي چهار جز اصلي يعني شامل 1- تجهيزات، امكانات توليدي و خدماتي 2- مديريت و سازمان 3- نيروي انساني 4- دانش فني است. از آنجا كه رشتههاي مهندسي مرسوم نظير مهندسي مكانيك، برق، ساختمان و ... بيشتر به ابعاد فني صنعت (مورد 1 و 4) توجه دارند. در فرايند كسب و كار رقابتي به تنهايي پاسخگوي مسائل پيچيده خدمات مهندسي و مديريتي مدرن امروزي كه بصورت سيستماتيك تحولات سياسي، اجتماعي، اقتصادي و باورهاي انساني را در چرخه حيات سيستمهاي مورد توجه خود لحاظ نمينمايند نيستند. لذا براي رفع چنين كمبودهايي در قرن حاضر بويژه طي چند دهه اخير، رشته جديدي تحت عنوان مهندسي صنايع با بهرهگيري از علوم رياضي، فيزيكي، اجتماعي، اقتصادي و تكنيكها و فنون مهندسي بوجود آمده است. با توجه به مراتب فوق شايد مناسب بود اين رشته با عنوان مهندسي مديريت معرفي ميشد، چرا كه كاربردهاي آن محدود به صنعت نيست و هر موسسه انتفاعي و غير انتفاعي با جنبه صنعتي يا خدماتي ميتواند از فنون و تكنيكهاي مهندسي صنايع بهرهگيرد. مبحث صرف منابع و حصول حد اكثر نتيجه از منابع مصروفي چيزي نيست كه منحصر به صنعت يا بنگاه خاصي باشد و امروزه با توجه به كمبود ارتقاع سطح بهرهوري امري ضروري و حياتي محسوب ميشود كه نشانگر بستر گسترده براي فعاليتهاي مهندسي صنايع نفتي ميشود . مهندسي صنايع در حرفهها و مشاغلي همچون، بانكداري، خدمات مشاورهاي، صنعت بيمه، شركتهاي هواپيمايي، كشتيراني، بيمارستانها، كارخانجات، كشت و صنعت، خدمات شهري، استاديومهاي ورزشي و يا هر مكان ديگري كه نياز به برنامهريزي، هدايت و مديريت و ارتقا بهرهوري ميباشد كاربرد دارد. برخي از زمينههاي كاري مشخص مهندسي صنايع در بازار كسب و كار عبارتند از:
    برنامه ريزي استراتژيك و عملياتي سازمان
    مديريت توليد
    مديريت مهندسي
    مديريت پروژه
    مهندسي لجستيك
    سيستمهاي توليدي
    مهندسي سيستمهاي كيفيت
    مهندسي سيستمهاي اطلاعاتي
    مهندسي مالي
    مهندسي ارزش
    مهندسي سيستمهاي بهرهوري
    طراحي فرايندها و ساختارهاي سازماني





    از سایر دوستان نیز دعوت به همکاری می نمایم.
    موفق و مو ید باشید
    Last edited by boomba; 14-02-2009 at 22:36.

  4. 5 کاربر از boomba بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض

    تعريف‌شناسي مهندسي صنايع

    نخستين گامها در شناخت پديده‌ها ، با تعريف نمودن آنان آغاز مي‌گردد . تعريف‌شناسي ، اشرافي نسبت به موضوع در اختيارمان مي‌نهد و ياريمان مي‌دهد تا با ذهني روشنتر به جستجو و پژوهش در محتواي آن ادامه دهيم . در تعريف‌شناسي مهندسي صنايع كه مشتمل بر گامهاي اول تا سوم خواهد بود ، ابتدا به تعريف مهندسي خواهيم پرداخت و سپس مهندسي صنايع را تعريف نموده و آنگاه اين تعريف را به تفسير خواهيم نشست .
    در پايان گام سوم ، توانايي اين را خواهيم داشت كه با بياني روشن و صريح ، تعريفي كوتاه اما مبين و مفهوم از مهندسي صنايع ارائه دهيم تا آغازي باشد بر پژوهش در حيطه دانش مهندسي صنايع .


    گام اول

    مهندسی (engineering)به چه معناست ؟
    تاکنون بارها و بارها اين واژه را در كاربردهاي عاميانه و تخصصي شنيده‌ايم ؛ پرسش اينجاست كه آيا اگر از ما بخواهند اين کلمه را به تعريف آوريم قادر به بيان روان آن هستيم ؟
    گام اول ما در يادگيری مهندسی صنايع ، آموزش معنای دقيقی برای مهندسی است . مجمع اعتباری مهندسی و تکنولوژی


    (the Accrediation Board for Engineering andTechnology)

    که يکی از وظايف آن تعريف و يکسان‌سازی واژه‌های مهندسيست ، مهندسی را به صورت زير تعريف می‌کند :
    مهندسی ، مجموعه مهارتهايی است که با استفاده از معلومات رياضی و علوم طبيعی و در اثر مطالعه ، تمرين و تکرار حاصل شده‌اند و ما را به راههای بهره‌گيری اقتصادی‌تر از مواد اوليه و منابع طبيعی در جهت منافع انسانيمان رهنمون می‌کنند .
    حال درک روشنی از واژه پراستفاده مهندسی پيدا کرده‌ايم ؛ مشاهده مي‌نماييم که حيطه وسيعی در اين تعريف جای می‌گيرند و به طور کلی می‌توان گفت که هدف غايی همه آنها کمک به زندگی بهتر و راحت‌تر برای مجموعه انسانهاست . اين هدف را از خاطر نبريم ...


    گام دوم

    مهندسی صنايع را چگونه تعريف کنيم ؟
    در گام اول نگاه روشنی به مفهوم مهندسی حاصل کرديم ؛ اينک به مهندسي صنايع باز می‌گرديم و می‌خواهيم در دومين گام تعريفی از مهندسی صنايع ياد گيريم . بی‌شک موفقيت در هر شغلی مستلزم اشراف کلی بر جوانب آن می‌باشد و يکی از نکات مهم در اين مبحث ، دانستن تعريف منطقی و صحيحی از شغل می‌باشد . نگارنده بر اين عقيده‌ است که وظايف مهندس صنايع تا اندازه‌ای شيرين و پرهيجان می‌باشد که شايد جای اين باشد از آن به عنوان يک سرگرمی فرح‌بخش و ليك در عين‌حال جدی و پراهميت ياد نمود ؛ و اما مهندسی صنايع چيست ؟
    انجمن مهندسی صنايع آمريکا ، تعريف ذيل را بيان کرده‌است :
    مهندسی صنايع رشته‌ايست که با طراحی ، پياده سازی و بهبود سيستمهای يکپارچه ای از انسان (human) ، مواد (material)، اطلاعات (information)، تجهيزات (instrument) و انرژی (energy)مرتبط می‌باشد . اين رشته بر پايه دانش تخصصی در علوم رياضی ، طبيعی ، اجتماعی و نيز قوانين و روشهای تجزيه و تحليل مهندسی و طراحی بنا شده است تا به کمک آنها به ارزيابی نتايج حاصل از سيستم‌های يکپارچه بپردازد .
    در گام آتي اين تعريف را با يكديگر به تفسير خواهيم نشست ...


    گام سوم

    تعريف مهندسی صنايع را چگونه تفسير کنيم ؟
    در گام پيشين تعريف انجمن مهندسی صنايع آمريکا را خوانديم ؛ اگر با دقت آن را مروری ديگر کنيم به واژه‌اي کليدي‌ خواهيم رسيد : سيستم ! لازم است در اين لغت به خوبي خوب تامل گردد که تمامی تلاش مهندسين صنايع بر روی سيستم پياده می‌شود . نترسيد ! به هيچ وجه با مفهوم ناآشنايي روبرو نيستيم . سيستم به هر مجموعه‌ای از اجزا اطلاق می‌شود که برای حصول هدفی با يکديگر در ارتباط موثرند . حال در ذهن خود به دنبال نمونه بگرديد و ذهن خود را وادار به پويايی نماييد ! نمونه‌اي می‌آوريم : خانواده ! به همين سادگی ! اما توجه داشته باشيد که سيستمهايی که ما با آنها در محيط کاری سروکار خواهيم داشت لزوما به همين سادگی نيستند ؛ آنها گروهی از انسانها ، دسته‌ای از مواد ، حجم بالای اطلاعات و مواردی اينچنينی را دربر خواهند گرفت ؛ می‌بينم که گستره وسيعيست آنچه يک مهندس صنايع با آنها همسايه خواهد بود و به همين دليل بايد برای تمامی آنها دارای حداقل اطلاعات لازم باشد . هدف يک مهندس صنايع بهبود کارايي سيستم به جهت نيل به اهداف کل مجموعه است و ايجاد بهبود در سيستم نيازمند بمباران فکری در مورد همه آنهاست . گمان دارد كه دگرگونی و بهبود را از چه جايی بايد آغاز نمود ؟! نگاهی به اطراف بياندازيد ، از چيزهايی آغاز کنيد که نزديکترند ؛ حال سوالي از شما می‌پرسيم : چه چيز به شما از خود شما نزديکتر است ؟! پس :
    مغرور نباشيد ؛ کسی شما را زير سوال نخواهد برد ؛ بهبود را بايد از خود شروع کنيد ...

  6. 2 کاربر از boomba بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #4
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض

    گرایش های مهندسی صنایع


    رشته صنایع دردوره ی کارشناسی دارای چهارگرایش برنامه ریزی وتحلیل سیستم ها، تولید صنعتی، تکنولوژی صنعتی وایمنی صنعتی است.البته گرایش های ذکرشده درسطح کارشناسی تفاوت چندانی با یکد یگر ندارد ، چرا که دانشجویان هر یک از گرایش های فوق ازمیان 142واحدی که دردوره ی کارشناسی می گذارنند تنها10تا15واحد شان بایکدیگرمتفاوت است.(گرایش ایمنی صنعتی با25واحد اختصاصی متفاوت ، بیشترین تفاوت راباگرایش های دیگردارد).


    که دانشجویان همین واحدهای متفاوت را نیزمی توانند در 8 واحد اختیاری خویش انتخاب کرده و بگذرانند.برای مثال فارغ التحصیل گرایش تولید صنعتی می تواند به جای گرایش تحلیل سیستم ها فعالیت کند .
    ما دراین بحث سعی برآن داریم تاچهارگرایش مهندسی صنایع را معرفی کرده ودروس مربوطه ی آنهارامشخص کنیم تاعلا قمندان هر چه بیشتر بااین رشته آشنایی پیدا کنند:


    قبل ازبررسی چهارگرایش، لازم می دانیم دروس مشترک بین گرایش های مختلف مهندسی صنایع یادآورشویم:

    ریاضی، معادلات دیفرانسیل، برنامه نویسی کامپیوتر، محاسبات عددی، فیزیک،شیمی عمومی با آزمایشگاه،مبانی مهندسی برق با آزمایشگاه،اقتصاد مهندسی، نقشه کشی صنعتی،استاتیک،مقاومت مصالح،علم مواد،اقتصادعمومی،اصول حسابداری وهزینه یابی، ارزیابی کاروزمان، طرح ریزی واحدهای صنعتی، برنامه ریزی وکنترل تولیدوموجودی، کنترل پروژه، کنترل کیفیت آماری،تحقیق درعملیات، روشهای تولید، تئوری احتمالات وکاربردهای آن،آمار مهندسی ،آزمایشگاه اندازه گیری دقیق، کارگاه ماشین ابزار(ماشین افزار)، کارگاه عمومی جوش، کارگاه ریخته گری

    گرایش برنامه ریزی و تحلیل سیستم ها:

    گرایش برنامه ریزی وتحلیل سیستم ها تاحدودی جنبه نرم افزاری داردوبیشتربه ارائه ی راهکارهای سیستماتیک می پردازد.درواقع هدف این گرایش تربیت کارشناسانی است که بتوانندبابهره گیری از روشهای جدید و سیستماتیک ومدلهای ریاضی، مسائل واحدهای صنعتی راتجزیه وتحلیل نموده و بیشترین رهنمودهارابرای استفاده از منابع موجود درعملکرد اجزاء تشکیل سیستم ارائه بدهند.برای توضیح بیشترمهندس تحلیل سیستمهادرواقع اطلاعات جمع آوری شده رابا استفاده ازنرم افزارهای مختلف ومدل های ریاضی تجزیه و تحلیل نموده موارد بدست آمده راتنظیم وثبت کرده و در اختیار واحدهای مختلف قرارمی دهد(حتی الا مکان اطلاعات رابه صورت نمودارنیزارائه میدهد) برای مثال دریک سیستم صنعتی باجمع آوری اطلاعات وهماهنگ کردن ارگانها وسیستم های مختلف(سیستم های کیفیت،سیستم های مالی، سیستم های تدارک، سیستم های حسابداری و...) وارائه چارتی کامل ازآنهاسعی برآن دارد تاسیستم ها راازنظرمدیریت زمانی(زمان سنجی) بهبود بخشیده،تقسیم کاررا به بهترین نحو بین نیروی انسانی وماشین آلات انجام داده تا بیکاری در سیستم ها کاهش یابد (در مورد ماشین آلات به بررسی وثبت نواقص، ضعف قطعات وعلت کارافتادگی آنها می پردازد) خط تولید را موازنه کرده ونقاط گلوگاهی را مشخص می نماید تا خروجی با حداقل هزینه، بهبودیافته وبالانس شود.
    مهندسی تحلیل سیستم ها نسبت به سایرگرایش هابه بررسی جامع تر وکلان ترپروژه ها وسیستم ها می پردازد.
    دروس تخصصی گرایش برنامه ریزی و تحلیل سیستم ها:
    زبان تخصصی، برنامه ریزی حمل و نقل، اصول شبیه سازی، تحلیل سیستم ها، کار برد کامپیوتردر مهندسی صنایع، پروژه پایا نی اصول مدیریت وتئوری سازمان ، سیستم های اطلاعاتی ، کنترل مدیریت وکارآموزی.
    گرایش تولید صنعتی:

    گرایش تولید صنعتی فن به کارگیری مهارتهای تکنیکی− اقتصادی و استفاده ی موثر و نظام یافته از نیروی انسانی، زمان، ماشین آلات، ساختمان و مواد به منظور تولید کالا با کیفیت مطلوب است.

    مهندس تولید صنعتی با استفاده از علوم مختلفی که کسب کرده قادر است با تجزیه و تحلیلی که پیرامون برنامه ریزی تولید، کنترل و مدیریت پروژه، کنترل کیفیت، بهبود کارایی تولیدو نیز طرح ریزی های گوناگونی که درواحدهای اجرایی انجام می دهد امکان موثر تر به تولید رسیدن فراورده ها یا عرضه مطلوب تر خدمات راپدید آورد انتخاب ترکیب مناسب ازمحصولات تولیدشده توسط یک کارخانه برای به حداکثر رساندن سود کارخانه، قسمتهای مختلف یک کارخانه به چه ترتیبی ساخته شوند تا حداقل جابجایی مواد ومحصولات رابا حداقل ضایعات داشته باشند،تدابیرلازم برای ثبات کیفیت محصولات کارخانه ،برنامه ریزی و کنترل موجودی ها،کنترل کیفیت،راه های موثربه تولیدرسیدن فراورده ها یاعرضه مطلوب ترخدمات ازکارهایی است که یک مهندس تولید صنعتی می تواند انجام دهد او می تواند به گونه ای یک نظام اجرایی را برنامه ریزی کند که چند هدف متفاوت و گاه متضاد درقالبی بهینه تحقیق پیدا نماید .
    مثلا قیمت هاکاهش یافته،ارزش افزوده بالا رفته،حمل ونقل ها کم شده موجودی های محدودتری ذخیره شده ودرعین حال قابلیت اطمینان بالا تری نیز برای حفظ رقابت پذیری وجود داشته باشددرواقع هدف این گرایش تربیت مدیران تولید واحدهای صنعتی است. دروس تخصصی گرایش تولید صنعتی :
    زبان تخصصی،پروژه ی طراحی ایجاد صنایع، مهندسی فاکتورهای انسانی، برنامه ریزی تولید،برنامه ریزی وکنترل تولیدوموجودی، کاربرد کامپیوتر در مهندسی صنایع،برنامه ریزی نگهداری وتعمیرات، اصول مدیریت و تئوری سازمان،پروژه،کارآموزی.

    گرایش تکنولوژی صنعتی :

    گرایش تکنولوژی صنعتی با بینش و دیدی فنی تر از گرایش قبلی به مسایل نگاه می کند. کارشناسان این رشته که از نظر فنی نزدیک تر به مهندسین مکانیک (مخصوصا گرایش ساخت و تولید) می باشند ،آگاه به مسایل بهینه سازی ساخت وساز و فراورده های صنعتی و نیز نگهداشت و راه اندازی فنی واحدهای اجرایی هستند.دارای توانایی هایی از قبیل انتقال و مدیریت تکنوژی همین طور حفظ وحراست از آن هستند که به مد د امکانات سخت افزاری و نرم افزاری در جهت حفظ و نگهداشت نظام فنی و اجرایی گام برمی دارند ، با مدیریت تکنولوژی های در دسترس ، یا مواردی که در قالب انتقال تکنولوژی بده بستان می شود سعی در افزودن کمیت و کیفیت فراورده ها و نیز بهره برداری مؤثر از امکانات در دسترس دارند .با استفاده از تجهیزات کامپیوتری و مدارهای منطقی قادر هستند طیف وسیعی از خواست های اجرایی بشر را که بدلیل محدودیت های انسانی به سهولت قابل تحقق نمی باشند را عینیت بخشند.آنها ازمرحله ی طراحی یک ایده ونمونه سازی آن گرفته تا مرحله ی ساخت وتدارک


    امکانات تولید،همین طورمدیریت مراحل اجرایی، توان خدمت رسانی را دارند. ضمنا ضایعات ومنابع بروزآنها را شناسایی می کنند و می توانند تاثیرات گوناگون آنها را مورد سنجش و ارزیابی قراردهند در واقع هدف این گرایش تربیت تکنولوژیست های کارخانه است .


    دروس تخصصی گرایش تکنولوژی صنعتی:
    ماشین های افزار، قیدوبندها (جیک و فیسکچر)،طراحی قالب٫ کنترل عددی،مونتاژمکانیکی، عملیات حرارتی،زبان تخصصی، پروژه، کارآموزی
    گرایش ایمنی صنعتی:
    گرایش ایمنی صنعتی یکی ازگرایش های تازه تاسیس مهندسی صنایع درایران می باشد .

    تکنیک ایمنی صنعتی به وسیله ی مهندسین قابل اعتماد برای اولین بار دراواخرسال 1950میلادی جهت ارزیابی ایمنی سیستم های نظامی و تعیین مشکلات ناشی ازغیرنرمال کارکردن آنها پایه گذاری شدوبعد ازآن استفاده ازاین روش به سرعت افزا یش یافت،به طوری که در ایالات متحده ی آمریکا و فرانسه ازآن به ترتیب برای ارزیابی ایمنی هواپیماهای کنکورد وایرباس استفاده شد و بعدها نیزاین تکنیک به ارزیابی ایمنی صنایع هسته ای توسعه یافت .
    شاید تصوراینکه ایمنی وبهداشت حرفه ای می تواند نقش بسزایی در بهره وری بسیاری ازواحدهای صنعتی داشته باشد برای اکثرافراد مشکل باشد. بدیهی است با وجود تمام مزایا و منافعی که گسترش و توسعه صنعت برای نسل بشربه دنبال داشته است، سرمنشاخطرات ونارسائی های مختلف نیزبوده است که آمارنگران کننده وبعضاوحشتناک حوادث کوچک وبزرگ که هرلحظه درگوشه ای ازاین دنیای پهناور رخ می دهد بیان کننده ی همین امراست .
    این گرایش تلفیقی ازمهندسی و بهداشت می باشد ومهندسین این گرایش با کاهش آسیب هاوخطرات انسانی محیط کار،ماشین آلات، مواد خام ونظم ونظافت کارگاهی سعی بربهره ور کردن واحدهای صنعتی یک کارخانه را دارند .
    برای توضیح بیشترفرض کنیداگریک فرد درکارخانه دچارصدمه ای شود عواقبی همچون افسردگی فرد و سایر کارکنان،ازکارافتادگی، به وجود آمدن محدودیت های اقتصادی برای فرد، توقف دستگاه یا قسمتی که فرد مشغول است(حتی برای مدتی کوتاه )،افزایش مخارج (درمانی و تعمیری) آن واحد ودر نتیجه کاهش کیفیت و بهره وری را به دنبال دارد.
    ازاین رو توجه به اصول ایمنی و بهداشت حرفه ای اهمیت ویژه ای می یابد .(چون نتیجه تمام موارد فوق به افزایش بهره وری واحدهای صنعتی خواهد انجامید.) واهمیت نیاز به این گرایش درصنعت بیشتر روشن می شود.
    دروس تخصصی گرایش ایمنی صنعتی:

    ایمنی در برق، اعلام و اطفاء حریق، دیگها و ظروف تحت فشار ، عوامل شیمیایی محیط کار ،حفاظت صنعتی (ایمنی صنعتی)، مهندسی احتراق، گاز رسانی،کارآموزی.
    *قبل از بررسی چهار گرایش مهندسی صنایع لازم دیدیم زمینه های کاری مهندسی صنایع را که در مرحله ی قبل به صورت مختصر بیان کردیم به صورت مفصل تر و واضح تر برای علاقه مندان بیان کنیم ودر پایان نیز درامد مهندس صنایع را (البته در خارج از کشور) مورد بررسی قرار دهیم .

    1_مدیریت تولید Manufacturing management:

    از انجایی که اعتبار هر کشور صنعتی به توانایی ان کشور در تولید موثر بستگی دارد در کشورهای صنعتی به این گرایش توجه بسیاری می شود.مهندسان تولید در راستای کسب مزیت هایی در رقابت های جهانی ازمهندسی شیمی مهندسی مکانیک و اقتصاد همراه با مهندسی صنایع بهره می گیرند تا مسایل طراحی توسعه و اجرای عملیات سیستمهای تولیدی پیشرفته را به طور موثر حل کنند.

    2_مدیریت مهندسی Engineering management:

    در چند دهه اخیر این زمینه پیشرفت زیادی داشته است . دلیل این پیشرفت را در سه سطح می توان دید. درسطح ملی تلاش برای رهبری تکنولوژیکی که از کمبود مواد اولیه بهره وری پایین و افزایش رقابت بین المللی ناشی می شود توسعه تکنولوژی های جدید و مدیریت سیستم های تکنولوژی را ایجاب میکند.

    در سطح صنعت مدیریت بدون مهندسی با مشکل روبرو شده است ونقش مهم مهارت های مهندسی واطلاعات در مدیریت سیستم های مهندسی مشهود است.در سطح فردی مهندسانی که در نتیجه ی موفقیتهای فنی شان به مدیریت کشیده می شوند هر چقدر هم ازنظر فنی قوی باشند برای رویارویی با پیچیدگی های مسيولیت مدیرت اماده نیستند.

    3_سیستم های تولیدی Production systems :

    این زمینه بر روی طراحی وکنترل تولید توزیع وسیستم های خدماتی تاکید دارد و شامل طراحی کارخانه طراحی حمل ونقل برنامه ریزی تولید کنترل موجودی وبرنامه ریزی وکنترل تولیدی وتوزیع می باشد.

    4_مهندسی مالی Financial engineering:

    مهندسی مالی برای کسانی که مایل به کار بانکداری مدیریت مالی و امور مشاوه ای مالی هستند طراحی شده است.اموزش در این زمینه شامل فرایندهای احتمالی بهینه سازی محاسبات وبازارهای مالی وکاربرد انها می باشد.

    5_مهندسی کیفیت Quality engineering:

    به دلیل رقابت روز ا فزون بین الملی که توجه به بهبود کیفیت محصولات وخدمات را اجتناب ناپذیر ساخته است وبه دلیل پیچیدگی روزافزون سیستمهای تولیدی وخدماتی کنونی امروزه به مهندساین است که بتوانند با مفاهیم وابزارهای فنی ومدیریتی سیستمهای کیفیت را اجرا و هدایت کنند.گرایش مهندسی کیفیت در مهندسی صنایع تلاش درجهت تربیت چنین افرادی دارد. اموزش در این زمینه برمبنای بهبود کیفیت استراتژی های کیفیت سازمانی و روشهای اماری تاکید دارد.

    6_مهندسی سیستمهای اطلاعاتی Information systems engineering:

    این گرایش برای کسانی طراحی شده است که مایل به یادگیری مهارت های مهندسی ومدیریتی با تاکید بر سیستم های اطلاعاتی ومحاسباتی هستند علاقه مندان به این گرایش با توانایی های نظیر برنامه نویسی کامپیوتر ومهارت های مربوط به سیستم های اطلاعاتی و اشنایی با نرم افزارهای متفاوت قادرند سیستمهای اطلاعاتی را برای کنترل زنجیره عرضه تولید و تجارت طراحی کننده بجز زمینه های شغلی فوق الذکر بارزترین حیطه کاری مهندسین صنایع(بخصوصدر کشورمان ایران)کارخانجات وسازمان های تولیدی می باشد.


    *دامنه ی حیطه های کاری مهندسی صنایع به سرعت با گذشت زمان گسترش یافته و زمینه های کاری مهندسی صنایع روز به روز افزایش میابد. مهندسی صنایعمعرفی
    مهندسی صنایع عبارت است از اصول و تکنیکهایی که به منظور بهبود و طراحی و نصب سیستمهای شامل انسان و موادو انرژی و تجهیزات برای فراهم آوردن امکان تولید کالا ها و ارائه خدمات به شکل کارا و مطلوب به کار می روند.

    برای بررسی و ارزیابی این سیستم ها دانش و مهارت های علوم ریاضی فیزیک و اجتماعی به همراه متون و تکنیک های طراحی مهندسی مورد نیاز است . بر خلاف سایر مهندسی ها که به ماهیت فنی فرآیند ها می پردازند یک مهندس صنایع می کوشد با دید کلی و سیستماتیک و با دانش بسیار موثری که در پیشبرد هدف های سازمان دارد به مسائلی همچون بهره وری در مدیریت منابع انسانی روشها و تکنولوژی بپردازد .


    در واقع مهندسی صنایع تنها مهندسی است که به عامل انسانی به عنوان یکی از مولفه های اصلی یک سیستم می نگرد . در نتیجه مهندسان صنایع برای امور برنامه ریزی و کنترل و بهبود فعالیت موسسات به خدمت گرفته می شوند .با توجه به اطلاعاتی که یک مهندس صنایع دارد بستر لازم را برای تعامل تخصصهای مختلف و کار گروهی به بهترین وجه ممکن ایجاد نموده و در نتیجه با عملکرد ویژه خود سعی در ارتقا و بهبود مستمر ( کایزن ) سیستم می نماید که این باعث سهولت کارها راحتی کارکنان کاهش هزینه ها ارتقا کیفیت و جلب رضایت مشتریان می شود .

    تاریخچه مهندسی صنایع

    اولین جرقه های مهندسی صنایع به عنوان یک تخصص با آغاز انقلاب صنعتی در ابتدای قرن 19 زده شد . انقلاب صنعتی باعث به کارگیری نیروی انسانی بیشتر در صنایع و افول صنایع کوچک دستی شد . لذا با گسترش کارخانجات نیاز به تفکر مدیریتی و بهبود کیفیت بیش از پیش احساس شد . افراد بسیاری در جهت ارتقا کیفیت محصولات تلاش کردند . آدام اسمیت پدر علم اقتصاد پیشنهاد تقسم کار را داد . بموازات پیشرفت صنعت روش های حسابداری و هزینه یابی تحلیل علمی و آزمایشات و اثبات های علمی در طراحی و ساخت ابزارآلات بکار گرفته شد . در نتیجه این پیشرفت ها مدیریت علمی به عنوان طرحی نو مطرخ شد . اولین تلاش برای علمی شدن مدیریت از آمریکا آغاز شد تیلور و همسرش لیلیان و همعصران آنها با فرموله کردن اصول اساسی به عنوان روش های علمی مدیریت مدیریت علمی را به جهان شناساندند .در سال 1912 انجمنی برای ارتقا و رشد مدیریت بنا نهاده شد که در سال 1915 انجمن تیلور نام گرفت . این انجمن از سال 1934 با عنوان انجمن مهندسی صنایع فعالیت خود را ادامه داد و به زودی مواد درسی و مدرک مهندسی صنایع مطرح گردید و در نهایت دانشکده های مهندسی صنایع ایجاد و توسعه یافتند .


    تاریخچه مهندسی صنایع در ایران

    در سال 1336 رشته مهندسی صنایع با نام رشته ماشین افزار تا مقطع کارشناسی ارشد در هنرسرای عالی در کنار رشته های جوش و مکانیک و عمران ( راه و ساختمان ) بوجود آمد . به دنبال تاسیس یک مرکز تعلیم و تربیت حرفه ای هنرستان صنعتی نمونه و دانشسرای عالی صنعتی پا به عرصه وجود گذاشتند که در دوره های سه ساله لیسانس می دادند . در سال 48 نام رشته ها تغییر کرد و ماشین افزار تبدیل به تولید شد و هم اکنون نیز تحت عنوان مهندسی صنایع آن را می شناسیم .


    ضرورت و اهمیت مهندسی صنایع

    امروزه با پیشرفت صنعت و جهانی شدن اقتصاد و با توجه به توانمندی های یک مهندس صنایع به اهمیت این رشته بیشتر واقف می شویم .


    یکی از مهمترین مسائل در صنعت استفاده بهینه از منابع در دسترس می باشد .( منابع در دسترس شامل مواد منابع انسانی و ماشین آلات و...) همه این منابع برای رسیدن به کالای مطلوب هزینه هایی را در بردارد که باید این هزینه ها حداقل شوند.
    البته کیفیت کالا و خدمات نیز نباید فراموش شود و کلید حل این مسائل در دست یک مهندس صنایع است که با توانمندی های خود می تواند راه گشای آن باشد .
    مهندسی صنایع یک رشته مدیریتی نیست بلکه تخصص مهندس صنایع به عنوان ابزاری توانمند در خدمت یک مدیر قرار می گیرد یعنی بیشترین کمک به یک مدیر می تواند توسط مهندس صنایع انجام بپذیرد . البته با توجه به اطلاعات یک مهندس صنایع اگر بخواهند برای یک کارخانه از بین سه نفر با شرایط یکسان و رشته های تحصیلی مکانیک و برق و صنایع یک نفر را انتخاب کنند حتما مهندس صنایع را برمی گزینند .

    ویژگی های مهندس صنایع

    یک مهندس صنایع باید:
    * تفکر فراگیر داشته باشد تا بتواند با نگرشی سیستماتیک اجزائ سیستم را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داده و به هم مرتبط سازد .
    * خلاقیت داشته باشد تا بتواند با توجه به اطلاعات خود ( که مانند اقیانوسی از فنون و اطلاعات به عمق نیم متر است ) به بهبود سیستم جاری و یا ارائه طرحی نو بپردازد .
    * یک رهبر گروه باشد تا بتواند علاوه بر طرح ریزی سیستم مورد نظر پیاده سازی و اجرا را نیز پیریزی نموده و نقش رهبری گروه ها را به خوبی ایفا کند .
    * مدیریت زمان داشته باشد تا بتواند با توجه به اهمیت زمان در کارهای اجرایی خدمات و کالا ها را با کیفیت عالی و در حداقل زمان ممکن ارائه دهد .
    * ارتقا دهنده بهره وری باشد تا به جای در جا زدن در جای خود و اکتفا به وضعیت فعلی با دانش خود سعی در افزایش بهره وری و بهبود وضعیت کاری ( هرچند کوچک ) بنماید .
    مهندس صنایع علاوه بر موارد بالا باید خصوصیات رفتاری زیر را نیز در کار خود داشته باشد :


    صداقت امانت و قابلیت اعتماد در کار فعالیت و سعی و کوشش پیوسته مراعات محرمانه بودن اطلاعات کسب شده در طول انجام کار ارائه تحلیل های مالی و اطلاعات صحیح و کامل و به موقع و در صورت اشتباه شدن اقدام فوری نسبت به تجدید و تعویض آنها و نظارت و مراقبت مسئولانه از تمام منابع و دارایی های سپرده شده و تبعیت از تمامی قوانین جاری و آئین نامه های اجرایی حاکم.


    یک مهندس صنایع فعالیت ها یی همچون:

    انتخاب و طراحی فرایند های ساخت , طراحی تسهیلات فیزیکی,طراحی و گسترش سیستمهای برنامه ریزی و کنترل برای توزیع کالا ها و خدمات ,تولید,کنترل موجودی وکیفیت ,تعمیر و نگهداری ماشین آلات کارخانه مدیریت پروژه , بررسی فنی و اقتصادی و بهینه سازی سیستم و سایر فعالیتهای مربوطه را میتواند انجام دهد.
    یک مهندس صنایع در سیستمها , مؤ سسات و حرفه هایی همچون :

    تولید, کشت و صنعت,کارخانجات,خدمات مشاوره ای, بانکداری,صنعت بیمه,شرکتهای هواپیمایی,کشتیرانی,بیمارست انها,� � � �دمات شهری,استادیومهای ورزشی و یا هر مکان دیگری که نیاز به برنامه ریزی و هدایت و ارتقاء بهره وری دارد می تواند انجام وظیفه کند
    *خلاصه ی مطالب بالا در جدول زیر آورده شده است

    زمینه های كاري
    تحقيق درعمليات، بهينه سازی؛
    بهره وري؛ كارايي و اثربخشي؛
    مديريت توليد، مهندسي ساخت، طراحي، پياده سازي و پشتيباني از سيستمهاي توليد؛
    مهندسي كار، ارزيابي كاروزمان، طراحي و بهبود فرايندها؛
    مهندسي فاكتورهاي انساني؛
    مديريت مهندسي؛ مهندسي ارزش؛
    مديريت منابع انساني؛ مديريت گروههاي كاري، طراحي ساختارهاي سازماني؛
    لجستيك، پشتيباني، مكان يابي، امكانسنجي؛
    مهندسي مالي، مهندسي هزينه، اقتصادسنجي؛
    مهندسي و مديريت سيستمهاي كيفيت؛
    سيستمهاي اطلاعاتي؛ مهندسي نرم افزار؛
    مديريت پروژه.
    استخدام
    كنندگان
    شركتهاي توليدي-صنعتي، كارخانجات و كارگاههاي بزرگ و كوچك؛
    شركتهاي خدماتي، رفاهي، درماني، سازمانهاي اجتماعي؛
    شركتهاي پخش و توزيع كالا و خدمات؛
    بانكها و موسسات مالي، اعتباري؛
    بيمارستانها، مراكز درماني و توانبخشي، بهزيستي؛
    آموزش عالي؛
    موسسه هاي عمومي و غيردولتي؛
    دولت در كليه ي بخشها و پروژهها؛
    شركتها مشاوره و مهندسي.
    شرح و
    فنون
    خلاقيت، تفكر فراگير، ذهن كنجكاو و يادگير؛
    تفكر سيستمي داشته باشد؛
    بتواند درگروهها به خوبي كاركند، بنواند متخصصان ساير رشته ها را گرد هم آورد و گروه را مديريت كند.
    داراي دانش آكادميك كافي در زمينه ي شغلي خودباشد؛
    به خوبي با استانداردهاي جهاني در زمينه ي كاري خود آشناباشد؛
    مدارك متنوعي كه بسته به نوع كار در مقاطع مختلف وجود دارد، كسب نمايد؛
    روانشاسي و طرز برخورد با طيفهاي مختلف افراد را بداند؛
    داراي مهارتهاي كلامي بالايي باشد، اهل بحث باشد.



    * قابل توجه دانشجویان و دانش پژوهان:

    مهندسی صنایع در یک نظر سنجی جهانی با توجه به فاکتورهایی از قبیل درآمد, وجهه ی اجتماعی, موقعیت شغلی و .. به عنوان بهترین رشته ی مهندسی در بین سایر رشته های مهندسی انتخاب شده است.
    بر گرفته از :
    IEESOLUTIONS MAY-1999

  8. 4 کاربر از boomba بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #5
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض

    موقعيت شغلي صنايع

    --------------------------------------------------------------------------------

    مهندسي صنايع
    هدف:
    مهندسي صنايع رشته اي است كه با طراحي، بهبود و پياده سازي سيستم هاي يكپارچه از افراد، مواد، اطلاعات، تجهيزات و انرژي مرتبط است و در اين راه از علوم رياضي، طبيعي، اجتماعي و نيز قوانين و روش هاي تجزيه و تحليل مهندسي و دانش تخصصي خود بهره مي گيرد.
    براي تاسيس يك واحد صنعتي پيشرفته و بزرگ كه توليد آن از كميت و كيفيت بالايي برخوردار باشد، چه امكاناتي مورد نياز است؟
    - مواد اوليه خوب؟
    - نيروي كار لايق و كارآمد؟
    رعايت موارد فوق بسياري ضروري است اما چرا بعضي از واحدهاي صنعتي با وجود رعايت مواد ذكر شده، بازدهي خوبي نداشته و يا با شكست روبرو مي شوند؟
    اين سوال را مهندسان صنايع پاسخ مي گويند. امروزه با رشد و پيشرفت سريع تكنولوژي و تبديل سيستم هاي توليدي و خدماتي كوچك و سنتي به كارخانجات و موسسات بزرگ و پيچيده ديگر نمي توان با تكيه بر مديريت سنتي كه موروثي بوده و از پدر به پسر منتقل مي‌شود اين واحدها را اداره كرد بلكه به روش هاي علمي و فني جهت مديريت و اداره اين گونه واحدها نياز مي باشد.
    از سوي ديگر مقياس توليد و خدمات آنچنان گسترش يافته كه رشته هاي مهندسي سنتي نمي توانند پاسخگوي كليه مسايل اين موسسات باشند. براي جبران چنين كمبودي در قرن حاضر، به ويژه طي چند دهه اخير، از پيوند رشته هاي گوناگون، رشته جديدي تحت عنوان مهندسي صنايع به وجود آمده است.

    ماهيت:
    يكي از ويژگي هاي رشته مهندسي صنايع اين است كه نمي توان اين رشته را در يك جمله خلاصه كرد و آن را مانند يك كپسول كوچك ارائه داد. اين رشته تحصيلي بسيار وسيع است و از مديريت گرفته تا زمان سنجي، از كنترل كيفيت تا تجزيه و تحليل و طراحي، همه را شامل مي شود و به همين دليل وقتي شما مي گوييد "من يك مهندس صنايع هستم" مردم نمي توانند تخصص شما را در يك محدوده كوچك و تنگ محصور بكنند.
    دكتر قدسي پور استاد مهندسي صنايع دانشگاه صنعتي اميركبير نيز در معرفي اين رشته مي گويد: مهندسي صنايع بيشتر با مديريت واحدهاي توليدي سروكار دارد و با يك نگرش سازمان يافته مسائل و مشكلات كارخانه را تحليل كرده و به گونه اي عمل مي كند كه با حداقل ورودي مواد حداكثر خروجي را داشته باشد. چون طراحان يك واحد از صنعتي مهندسي مكانيك گرفته تا برق و يا ساير رشته ها عموماً وقتي مشغول طراحي مي شوند از مسائل اقتصادي، افزايش بهره وري و ساير مسائل غافل مي مانند اما يك مهندس صنايع براي مثال هنگام برنامه ريزي براي اداره كارخانه اي كه داراي كارگران زياد و ماشين آلات بسيار است به مساله توجه مي كند كه چگونه مي توان بيكاري ماشين آلات را به حداقل رساند و از نيروي انساني نيز بهترين استفاده را كرد و در ضمن محصول كارخانه فوق كمترين ضايعات را داشته و نگهداري و تعميرات ماشين آلات نيز به بهترين نحو انجام بگيرد.

    "آيا اين بهترين روش است؟
    " اين سوالي است كه فكر يك مهندس صنايع را دائماً به خود مشغول مي كند تا به اين وسيله بهترين راه را براي توليد محصول و حل مسايل و مشكلات يك واحد صنعتي يا خدماتي پيدا كند.
    دكتر سيدحسيني استاد مهندسي صنايع دانشگاه علم و صنعت ايران مي گويد: البته همه مهندسان سعي مي كنند كه بهترين روش را براي ساختن چيزي پيدا كنند ولي مساله اين جا است كه آنها فقط در زمينه رشته خود داراي دانش فني هستند ولي مهندس صنايع كسي است كه براي مثال مطلبي از مهندس شيمي مي گيرد و در مورد مشكل مهندسي مكانيك از آن استفاده مي كند و بهترين روش را بدست مي آورد، از سوي ديگر يك مهندس صنايع مي تواند شكاف عميق مابين مديران اجرايي و مهندسان طرح و توسعه را پرنمايد چون يك مهندس مي تواند حرفهاي تخصصي اش را به يك مهندس صنايع تفهيم كند، در صورتي كه ممكن است نتواند به رئيس غيرمهندس خود نشان بدهد كه در حال كوشش براي انجام چه كاري است.

    گرايش هاي مقطع ليسانس:
    چهار گرايش: توليد صنعتي، تحليل سيستم ها، تكنولوژي صنعتي و ايمني صنعتي
    البته به گفته استادان و دانشجويان اين رشته، گرايش هاي ذكر شده در سطح كارشناسي تفاوت چنداني با يكديگر ندارند چرا كه دانشجويان هر كي از گرايش هاي فوق از ميان 142 واحدي كه در دوره كارشناسي مي گذرانند، تنها 10 تا 15 واحدشان با يكديگر متفاوت است كه دانشجويان همين واحدهاي متفاوت را نيز مي توانند در 8 واحد اختياري خويش انتخاب كرده و بگذرانند. (گرايش ايمني با 25 واحد اختصاصي متفاوت بيشترين تفاوت را با گرايش هاي ديگر دارد)
    با اين وجود ما از اساتيد دانشگاه خواستيم كه در يك معرفي اجمالي، داوطلبان آزمون سراسري و دانش آموزان عزيز را با سه گرايش اين رشته بيشتر آشنا سازند.
    دكتر معطر حسيني استاد مهندسي صنايع دانشگاه صنعتي اميركبير در پاسخ به اين درخواست ما مي گويد: هدف از گرايش توليد صنعتي، تربيت مديران توليد واحدهاي صنعتي مي باشد. گرايش تحليل سيستم ها نيز يك مقدار جنبه نرم افزاري دارد و بيشتر به ارائه راهكاري سيستماتيك مي پردازد. گرايش تكنولوژي صنعتي نيز نسبت به دو گرايش ديگر فني تر بوده و به مهندسي مكانيك نزديكتر مي باشد و اين گرايش به تربيت تكنولوژيست هاي كارخانه مي پردازد و بالاخره گرايش ايمني صنعتي به مسائل مشكل ساز در صنعت از لحاظ ايمني مي پردازد كه براي مثال مي توان به كوره‌ها و يا آلودگي هوا اشاره نمود.
    يكي ديگر از اساتيد دانشگاه نيز در معرفي دو گرايش توليد صنعتي و تحليل سيستم ها مي گويد: گرايش توليد صنعتي فن به كارگيري مهارت هاي تكنيكي – اقتصادي و استفاده موثر و نظام يافته از نيروي انساني، زمان، ماشين آلات، ساختمان و مواد به منظور توليد كالا با كيفيت مطلوب مي باشد و فارغ التحصيلان اين گرايش مي توانند به تجزيه و تحليل و حل مسائل برنامه ريزي كنترل توليد، افزايش كارايي، توليد و طرح ريزي واحدهاي توليدي بپردازند.
    به زبان ديگر دانش هايي كه دانشجويان اين گرايش مي آموزند، عبارت است از:
    - انتخاب فرايند توليد و روش هاي مونتاژ
    - انتخاب و طراحي ابزارها و تجهيزات توليدي
    - طراحي كارخانه مشتمل بر ساختمان، ماشين آلات، وسايل حمل و نقل، انبار مواد خام كالاهاي ساخته شده
    - بهبود ساختار محصول
    - توسعه و اجراي سيستم هاي ارزيابي كار و زمان
    - پياده سازي نگهداري و تعميرات جهت بالا بردن كارايي تجهيزات
    - طراحي و بهبود سيستم هاي برنامه ريزي و كنترل توليد موجودي و كيفيت و در گرايش تحليل سيستم ها نيز درسي از قبيل:
    - طراحي و اجراي سيستم هاي مديريت اطلاعات
    - استفاده از تكنولوژي در سيستم هاي اداري
    هدف اين گرايش تربيت كارشناساني است كه بتوانند با بهره گيري از روش هاي جديد و سيستماتيك و مدل هاي رياضي، مسائل تصميم گيري در سطح واحدهاي صنعتي بزرگ را تجزيه و تحليل نموده و بيشترين رهنمودها را در استفاده از منابع موجود در عملكرد اجزاء تشكيل سيستم ارائه بدهند. وي در ادامه مي گويد: البته بايد گفت دروس دانشگاهي به صورتي است كه يك فارغ التحصيل گرايش توليد صنعتي مي تواند به جاي فارغ التحصيل گرايش تحليل سيستم ها فعاليت بكند و يا بالعكس.

    آينده شغلي، بازار كار، درآمد:

    امروزه چهارچوب اقتصادي اكثر كشورها بر نظام اقتصاد آزاد استوار است. در اين نظام اقتصادي هر واحد صنعتي كه تركيب صنايع را بهتر انجام دهد يعني تلفيق بهينه اي از انسان، ماشين و مواد داشته باشد، عملكرد بهتري داشته و موفقيت بيشتري دارد و در واقع ادامه حيات او تضمين مي شود.
    از همين جا مي توان به اهميت رشته مهندسي صنايع و موقعيت شغلي نسبتاً خوب آن در جامعه امروز پي برد چرا كه وظيفه مهندسي صنايع استفاده بهينه از منابع در واحدهاي صنفي و خدماتي مي باشد.
    در واقع امروزه مهندسان صنايع صرفاً در رابطه با يك سازمان و يا يك نوع سازمان نيستند و يا حتي نمي توان گفت كه تنها در صنايع توليدي كار مي كنند بلكه هم اكنون به صورت فزاينده اي در بيمارستان ها، ارتش، حمل و نقل، سيستم ها ي تحصيلي و موسسه هاي مالي و دولتي مشغول به كار هستند.

    ظرفيت پذيرش كل و گرايش مختلف:طي سه سال تحصيلي 75 تا 77 بطور متوسط در هر سال 560 نفر داوطلب در رشته مهندسي صنايع پذيرفته شده اند.
    دكتر سيدحسيني بااشاره به همين امر مي گويد: فارغ التحصيلان اين رشته در بانك ها، سازمان ها، كارخانجات و در كل هر جا كه نياز به برنامه ريزي و مديريت دارد، حضور دارند.
    براي مثال من به تازگي مقاله اي با عنوان "مهندسي صنايع در سينما" در يكي از مجلات ديدم كه در آن از حضور مهندسي صنايع در هنر سينما سخن مي گفت. چرا كه در سينما توليد، بهره وري و ضايعات وجود دارد و ممكن است براي تهيه 5 دقيقه فيلم، 5 ساعت فيلم تهيه شود. حال اگر ديدگاه مهندسي صنايع در اين هنر حضور داشته باشد، مي توان ضايعات را كم و ميزان بهره وري را بالا برد.
    دكتر قدسي پور نيز مي گويد: خوشبختانه اين رشته در چند سال اخير خوب جا افتاده و جايگاه خود را يافته است و اكثر مسوولان و متخصصان نيز به اين موضوع واقف شده اند كه جامعه نياز بسياري به تخصص فارغ التحصيلان اين رشته دارد. چرا كه رشته مهندسي صنايع افراد را براي مديريت پرورش مي دهد و بهترين و نزديكترين رشته به كارهاي مديريتي و برنامه ريزي و اداره امور است و اگر قرار باشد براي مديريت بخش توليد يك واحد صنعتي بين مهندس مكانيك، برق و صنايع كه داراي شرايط مساوي هستند، يك نفر را انتخاب كرد، مهندس صنايع اولويت اول را دارد. بنابراين رشته از نظر بازار كار مشكلي ندارد. وي در ادامه مي گويد: همچنين بايد توجه داشت كه امروزه در هر فعاليت صنعتي، بالا بردن بهره وري مد نظر است و در اين زمينه مهندسان صنايع مي توانند كمك بسياري بكنند و در برنامه ريزي ها و فن آوري هاي روز نيز توانمندي بيشتري نسبت به سايرين دارند.
    توانايي هاي جسمي، علمي، رواني و ... مورد نياز و قابل توصيه

    الف) توانايي علمي: دانشجويان رشته مهندسي صنايع بايد در دو درس رياضي و فيزيك قوي باشند. بخصوص در درس رياضيات جديد كه آمار و احتمالات اين درس تاحدي به مهندسي صنايع مربوط مي شود.
    همان طور كه گفته شد رشته مهندسي صنايع حيطه بسيار گسترده اي دارد و به همين دليل دانشجوي اين رشته نيز باشد اطلاعاتي گسترده و متنوع و همچنين ويژگي هاي بسياري داشته باشد. براي مثال چون اين رشته ارتباط نزديكي با مديريت دارد، دانشجوي آن بايد توانايي هاي مديريتي داشته و قدرت تحليل و درك بالايي داشته باشد.
    ب) توانايي جسمي: قوي بودن در يك يا دو درس و به واسطه آن وارد شدن به اين رشته كافي نيست بلكه فرد علاوه بر قوي بودن در دروسي مانند فيزيك، رياضي و آمار، بايد روابط عمومي فوق العاده قوي داشته باشد تا بتواند با افراد مختلف ارتباط برقرار بكند چرا كه يك مهندس صنايع بايد بين ساير مهندسان مشغول به كار در يك كارخانه ارتباط برقرار كند. همچنين يك دانشجوي مهندسي صنايع بايد از خلاقيت و نوآوري برخوردار باشد.
    ج) علاقمنديها: صمصامي يكي از دانشجويان مهندسي صنايع نيز در مورد جذابيت اين رشته مي گويد: جذابيت اين رشته در ارتباط نزديك آن با صنعت نهفته است. وي در توضيح سخن خويش مي گويد: بيشتر دانش اموزان دبيرستاني بخصوص دانش آموزان رشته رياضي به ارتباط نزديك با صنعت علاقمند هستند. آنها مي خواهند بدانند كه در داخل كارخانه ها چه مي گذرد و منظور از خط توليد و افزايش بهره وري در كارخانه چيست؟
    به نظر من اين رشته حس كنجكاوي چنين افرادي را ارضا مي كند.
    د) توانايي مالي:

    وضعيت ادامه تحصيل در مقاطع بالاتر: (كارشناسي ارشد و ...)
    در كليه گرايش هاي رشته مهندسي صنايع امكان ادامه تحصيل تا سطح كارشناسي ارشد در داخل و يا سطوح بالاتر در داخل و يا خارج از كشور وجود دارد.
    رشته هاي مشابه و نزديك به اين رشته:
    در هر يك از رشته هاي مديريت و اقتصاد دروسي هستند كه با رشته مهندسي صنايع مشترك اند.

  10. 3 کاربر از boomba بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #6
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض

    زمينه هاي كاري مهندس صنايع


    از انجایی که اعتبار هر کشور صنعتی به توانایی ان کشور در تولید موثر بستگی دارد در کشورهای صنعتی به این گرایش توجه بسیاری می شود.مهندسان تولید در راستای کسب مزیت هایی در رقابت های جهانی ازمهندسی شیمی مهندسی مکانیک و اقتصاد همراه با مهندسی صنایع بهره می گیرند تا مسایل طراحی توسعه و اجرای عملیات سیستمهای تولیدی پیشرفته را به طور موثر حل کنند.


    1_مدیریت تولید Manufacturing management:

    از انجایی که اعتبار هر کشور صنعتی به توانایی ان کشور در تولید موثر بستگی دارد در کشورهای صنعتی به این گرایش توجه بسیاری می شود.مهندسان تولید در راستای کسب مزیت هایی در رقابت های جهانی ازمهندسی شیمی مهندسی مکانیک و اقتصاد همراه با مهندسی صنایع بهره می گیرند تا مسایل طراحی توسعه و اجرای عملیات سیستمهای تولیدی پیشرفته را به طور موثر حل کنند.

    2_مدیریت مهندسی Engineering management:

    در چند دهه اخیر این زمینه پیشرفت زیادی داشته است . دلیل این پیشرفت را در سه سطح می توان دید. درسطح ملی تلاش برای رهبری تکنولوژیکی که از کمبود مواد اولیه بهره وری پایین و افزایش رقابت بین المللی ناشی می شود توسعه تکنولوژی های جدید و مدیریت سیستم های تکنولوژی را ایجاب میکند.
    در سطح صنعت مدیریت بدون مهندسی با مشکل روبرو شده است ونقش مهم مهارت های مهندسی واطلاعات در مدیریت سیستم های مهندسی مشهود است.در سطح فردی مهندسانی که در نتیجه ی موفقیتهای فنی شان به مدیریت کشیده می شوند هر چقدر هم ازنظر فنی قوی باشند برای رویارویی با پیچیدگی های مسيولیت مدیرت اماده نیستند.

    3_سیستم های تولیدی Production systems :

    این زمینه بر روی طراحی وکنترل تولید توزیع وسیستم های خدماتی تاکید دارد و شامل طراحی کارخانه طراحی حمل ونقل برنامه ریزی تولید کنترل موجودی وبرنامه ریزی وکنترل تولیدی وتوزیع می باشد.

    4_مهندسی مالی Financial engineering:

    مهندسی مالی برای کسانی که مایل به کار بانکداری مدیریت مالی و امور مشاوه ای مالی هستند طراحی شده است.اموزش در این زمینه شامل فرایندهای احتمالی بهینه سازی محاسبات وبازارهای مالی وکاربرد انها می باشد.

    5_مهندسی کیفیت Quality engineering:

    به دلیل رقابت روز ا فزون بین الملی که توجه به بهبود کیفیت محصولات وخدمات را اجتناب ناپذیر ساخته است وبه دلیل پیچیدگی روزافزون سیستمهای تولیدی وخدماتی کنونی امروزه به مهندساین است که بتوانند با مفاهیم وابزارهای فنی ومدیریتی سیستمهای کیفیت را اجرا و هدایت کنند.گرایش مهندسی کیفیت در مهندسی صنایع تلاش درجهت تربیت چنین افرادی دارد. اموزش در این زمینه برمبنای بهبود کیفیت استراتژی های کیفیت سازمانی و روشهای اماری تاکید دارد.

    6_مهندسی سیستمهای اطلاعاتی Information systems engineering:

    این گرایش برای کسانی طراحی شده است که مایل به یادگیری مهارت های مهندسی ومدیریتی با تاکید بر سیستم های اطلاعاتی ومحاسباتی هستند علاقه مندان به این گرایش با توانایی های نظیر برنامه نویسی کامپیوتر ومهارت های مربوط به سیستم های اطلاعاتی و اشنایی با نرم افزارهای متفاوت قادرند سیستمهای اطلاعاتی را برای کنترل زنجیره عرضه تولید و تجارت طراحی کننده بجز زمینه های شغلی فوق الذکر بارزترین حیطه کاری مهندسین صنایع(بخصوصدر کشورمان ایران)کارخانجات وسازمان های تولیدی می باشد.

    *دامنه ی حیطه های کاری مهندسی صنایع به سرعت با گذشت زمان گسترش یافته و زمینه های کاری مهندسی صنایع روز به روز افزایش میابد.

  12. این کاربر از boomba بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #7
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض

    گزارش:

    مدیریت کیفیت فراگیر و مهندسی مجدد فرآیند کاری

    گزارشی در مورد رویکردهای بنیادی و مرحله ای تغییرات مدیریت در شرکت مخابرات بریتانیا شعبه ایرلند شمالی ( BTNI )
    خلاصه گزارش
    این گزارش ، بعنوان بخشی از یک پروژه جامع ، حاصل یک مطالعه موردی است که در شرکت مخابرات بریتانیا شعبه ایرلند شمالی ( BTNI ) ، از بین معدود سازمان هایی که در شهر اولستر مدیریت کیفیت فراگیر ( TQM ) و مهندسی مجدد فرایند کاری ( BPR ) را در مقیاس وسیع پیاده نموده اند ، انجام شده و در آن آخرین پروژه مهندسی مجدد شرکت مذکور در قالب مفاهیم مشخص تئوری تشریح می گردد که شامل مفهوم BPR و نیز شرایط خاصی است که اجرای عملی و موثر BPR را امکان پذیر می نماید. همچنین مواردی از قبیل تأثیر بروز بحران بعنوان انگیزه لازم جهت پیاده سازی BPR و کارآمدترین روش اجرای آن ، نقش فناوری اطلاعات(IT) ، دستاوردهای احتمالی BPR ، تعامل بین TQM ، BPR و چگونگی کاربرد این دو عامل مکمل در تغییرات مدیریتی و در راستای پیشرفت شرکت مورد مطالعه قرار می گیرد . در واقع به پشتوانه دیدگاهی دورنگر و راهکاری موثر جهت تحول درون سازمانی ، که خود در برگیرنده اجزای بسیاری می باشد، اهداف TQM ، BPR در شرکت BTNI تا حد زیادی محقق گردیده اند.

    مقدمه
    مطالعه موردی که در طی این گزارش تشریح می گردد شامل بخشی از یک پروژه جامع تر در خصوص مدیریت تغییرات بصورت کلی و نیز دو رویکرد مجزا بطور اخص می باشد. یکی از اهداف این پروژه تحقیق در خصوص آگاهی و درک کلی جهت بکارگیری BPR در صنایع ایرلند شمالی و دیگری مطالعه در مورد تعامل رویکردهای بنیادی( BPR ) و مرحله ای (TQM ) در تغییرات مدیریتی در کشور مذکور بوده و اینکه آیا این دو عامل در قالب مفاهیم عملی دنیای واقعی قابل اجرا هستند یا خیر نیز از موضوعات قابل توجه می باشد.

    موضوعات تئوری
    از دیدگاه مدیران اجرایی ایرلنـدشمالـی خصوصاً در شرکت های کوچک و متوسـط مفاهیم TQM ، BPR قبل از آنکه پاسخگوی مسائل باشند خود سوال برانگیز هستند. بحث های مطروحه عمدتا مربوط می شوند به ماهیت واقعی BPR و شرایط مطلوب برای بکارگیری آن به ویژه اینکه آیا بروز بحران انگیزه لازم جهت این موضوع می باشد یا خیر، موثرترین نحوه اجرای BPR، نقش فناوری اطلاعات(IT)، دستاوردهای احتمالی BPR، تفاوت های مابین TQM و BPR و اینکه آیا می توانند به عنوان مکمل یکدیگر استفاده شوند یا نه. در اینجا دو نکته اساسی مطرح می شود نخست اینکه TQM و BPR دو رویکرد جداگانه جهت تغییرات سازمانی هستند که وجه تمایز آنها میزان اثر بخشی و نو آوری حاصل از هر کدام و نیز ریسک های مربوطه می باشند، و ثانیا BPR صرفا یک ابزار استاندارد TQM بوده و تغییرات فرهنگی و انضباطی ناشی از TQM نیز ضامن اجرای موفقیت آمیز BPR می باشد.

    مطالعه موردی
    شرکت BTNI
    مطالعه موردی که جهت بررسی موارد فوق الذکر انجام شد توسط شرکت BTNI مدیریت گردید که خود بواسطه شرایط خاص حاکم بر ایرلند شمالی، یک شرکت نیمه مستقل می باشد. به نقل از مدیر بخش پشتیبانی کیفیت BTNI، این شرکت تنها به خود متکی است و بایستی جهت بقاء خود تلاش نماید. درواقع BTNI از نظر مدیریت کیفیت و تغییرات در بریتانیا و در سطح بین المللی شرکتی پیشرو محسوب می شود که تا کنون موفق به دریافت این جوائر گردیده است: جایزه کیفیت ایرلند شمالی (دو بار) ، جایزه ممتاز کیفیت ایرلند، جایزه کیفیت جامع شرکت مادر (چهار بار)، و جایزه کیفیت بریتانیا. BTNI با گردش سرمایه ای حدود 258میلیون لیره استرلینگ جزو ده شرکت اصلی ایرلند شمالی بوده و به عنوان الگویی موفق برای بسیاری از شرکت های محلی محسوب می شود. افزون بر این، BTNI جزو معدود شرکت های شهر اولستر می باشد که اقدام به پیاده سازی توأم TQM و BPR در مقیاس گسترده نموده است.

    نیاز به تغییر
    سابقه نیاز به تغییرات موثر مدیریتی در شرکت BTNI به اواسط دهه 1980 باز می گردد یعنی هنگامی که شرکت مادر خصوصی شد. قبل از این زمان قوانین حاکم بر شرکت مادر اجازه تجهیز کامل شرکت BTNI و کسب آمادگی آن جهت بقاء و رشد در بازار متغیر و به شدت رقابتی را نمی دادند. شرایط موجود موید این نکته بود که فرهنگ، مهارت، و سیستم های ارزشی جدید جهت جذب مشتریان مورد نیاز بوده و در وضعیت جدید بازار صرفا حفظ مشتریان راضی کافی نخواهد بود. مشتریان ناراضی نیز ممکن است تغییر عقیده دهند، همانگونه که مشتریان راضی نیز متأ سفانه احتمال دارد نظر خود را عوض کنند. سود شرکت بیشتر ار ناحیه مشتریان ثابت است که از خدمات ارائه شده راضی بوده و دوستان خود را نیز در زمره مشتریان جدید در می آورند. در این راستا BTNI با داشتن حدود 2600 کارمند به عنوان کوچکترین شرکت از مجموعه 9 شرکت واقع در نواحی مختلف که کل کشور انگلستان را پوشش می دادند کار رسمی خود را در خصوص کیفیت فراگیر از سال 1986 آغاز نمود. مدیریت ارشد با همکاری مدیر عامل برنامه بلند مدت و سیاست کیفیت شرکت را تدوین و نخستین برنامه ارزیابی هزینه سرویس را به انجام رساند که بر اساس آن معلوم شد BTNI با تورم کارمند روبرو بوده، و فاقد بازدهی و غیر اقتصادی می باشد. مطالعات کلی مشخص نمود که تعداد کارکنان شرکت مخابرات بر یتانیا (BT) حدودا ده برابر برخی از رقبای اصلی آن بوده و این نشان از بحرانی بودن وضعیت شرکت می داد. مطالعه در خصوص واکنش شرکت به این بحران بسیار جالب و آموزنده است.

    پاسخ به بحران
    بسیاری از کارشناسان معتقدند که شرکت های دچار بحران هیچ راه چاره ای به جز مهندسی مجدد ندارند همچنین برخی بر این باورند که انجام BPR به واسطه داشتن ریسک های بالقوه بايستی به عنوان آخرین گزینه مد نظر قرار گیرد، به عنوان مثال آقای رايان در سال 1994 این موضوع را مطرح نمود که قرار گرفتن در وضعیت بحرانی عملا باعث بروز انگیزه در شرکت ها جهت تغییرات بنیادی مي شود. در سال 1993 آقای تالوار دقیقا عکس این فرضیه را مطرح و عنوان نمود که احتمال انجام BPR در شرکت های با راندمان بالا بیشتر می باشد و این موضوع با نظریه آقای باشئین در سال 1994 مطابقت دارد که در سال 1994 که انجام مهندسی مجدد در وضعیت بحرانی نامناسب بوده زیرا بحران باعث افزایش نگرانی و وحشت شده و این عوامل با اهداف BPR تناقض دارند. مدیریت ارشد شرکت BT بجای آنکه فورا مهندسی مجدد را به اجرا بگذارد یک راهکار تغییرات بلند مدت و پیچیده را تدوین نمود که مبتنی بر استاندارد های     BS5750/ISO 9000  کیفیت فراگیر و در نهایت مهندسی مجدد فرآیند بود.
    روند بهبود وضعیت کمپانی BTNI
    پس از تدوین برنامه بلند مدت و سیاست گذاری کیفیت یک شورای کیفیت جهت هدایت تلاش های مربوط به بهبود وضعیت شرکت تشکیل گردید. و چنانچه در شکل شماره 1 مشخص است فعالیت های اولیه در جهت اجرای TQM در نیمه دهه 90_1980 موفق نبود، لیکن این روند پس از اعطای استاندارد BS5750 رو به بهبود گذاشته است. این استاندارد به واسطه عملیات تعمیر و نگهداری تجهیزات فنی در شرکت در سالهای 89/1988 و نیز بخاطر عملیات نصب در سال 1991 اعطا شد که متعاقب آن شرکت موفق به اخذ استاندارد ISO9000 در سال 1993 گردید. تجربه شرکت BTNI منطبق با فرضیه سال 1993 ویلکینسون و ویتچر می با شد که بر اساس آن TQM معمولا باعث ایجاد تغییرات سطحی در رفتارها شده و فرآیندهای اساسی که باعث عملکرد مطلوب شرکت می شوند بدون تغییر باقی می مانند.

    شکل 1 - سیر پیشرفت در BTNI
    برخی معتقدند که ساختار TQM روش های موثری جهت اندازه گیری میزان سرویس دهی مطلوب سازمان به مشتریات خود را در اختیار قرار نمی دهند . علاوه بر این نویسندگانی نظیر داونپورت، بوردت و هال بر این باورند که طراحی مجدد سازمانی که تحت کنترل نمی باشد به شکست منتهی می شود مزاحل ارتقاء شرکت به سطح استانداردهای متعارف برای کارمندان ناخوشایند بود زیزا آنها با تغییرات اجباری روبرو بودند، کار آنها به وسیله دیگران کنترل می شد و همچنین در قبال رفتار و عملکرد خود مسئول شناخته می شدند، لیکن تمام این شناختها باعث پیشرفت اساسی شرکت شد و نیل به استانداردهای مطلوب ، انضباط و کنترل قابل ملاحظه ای را در عملکرد شرکت باعث گردید، اگرچه تغییرات فرهنگی و ساختاری بیشتری مورد نیاز بود. بخشی از تغییرات فرهنگی از طریق برنامه مشتری مداری در سال 1990 محقق گردید و بدنبال آن طرح خود ارزیابی با استفاده از مدل « جایزه کیفیت ملی مالکولم بالدریج » درسال 1992 بمورد اجرا درآمد که استفاده از مدل خود ارزیابی بر اساس « جایزه کیفیت اروپایی » درسال 1993 را بدنبال داشت . در سالهای 90_1989 تغییرات ساختاری عمده ای در شرکت بوجود آمده بود که منجر به حذف لایه ای ازمدیریت ارشد شده بود ، لذا تغییرات رفتاری از طریق تغییرات ساختاری اعمال می گردید.
    شرکت بمنظور حمایت از منافع مشتریان خود ناگزیر از تبعیت از قوانین برون سازمانی می باشدکه این قوانین حتی در مواردی که هزینه ها در حال افزایش است کاهش قیمت را الزامی می سازد و از آنجایی که دست شرکت در خصوص قیمت گذاری تقریباً بسته است لذا بایستی به تقلیل هزینه ها مبادرت ورزد . یکی از این روش ها بازخریدی داوطلبانه کارکنان بود ، گرچه بایستی به این نکته نیز توجه داشت که کاهش هزینه انگیزه ای جهت اقدام شرکت به اجرای BPR گشته و کاهش سود شرکت را نیز باعث می شود.

    BPR
    نویسندگانی نظیر هاج (1980)، کلادا(1994)،و زئیری و سبنکلر(1994) معتقدند که فعالیت های پیشرفت سازمان مانند نقاط روی یک زنجیره طیف پیوسته هستند که از پیشرفت مرحله ای تا نوآوری بنیادی را شامل می شوند.
    برخی نیز بر این باورند که بواسطه تمرکز بر روی فرآیند های موجود، TQM ندرتاً به نوآوریهای بنیادی منتهی می گردد و بنابراین این بحث مطرح می شود که آیا BPR در شرف تبدیل شدن به جانشینی جهت پیشرفت های مرحله ای می باشد یا خیر .

    تمرکز فرآیند
    تغییرات ساختاری سالهای 90-1989 گرچه بمانند سایر شرکت های انگلیسی عمیق نبودند لیکن باعث تدوین یک سیاست تمرکز فرآیند گردید که بموجب آن یک گروه پروژه مخصوص جهت تعریف فرآیند های اصلی و فرعی در شرکت BTNI تشکیل شد که نهایتاً تعاریفی مانند فرآیند کاری( توجه به مشتریان ) ، فرآیند پشتیبانی ( جهت کمک به عملکرد فرآیندکاری ) و فرآیند اجزاء ( که بین دو فرآیند فوق الذکر بصورت مشترک عمل می کند) بوجود آمدند .هدف از اجرای این پروژه کسب اطمینان از سازماندهی کار حول فرآیند های کلیدی بود که از نظر شرکت BTNI این فرآیند ها شامل نصب و تعمیر سیستم های تلفن می باشند. در اواخر سال 1993شرکت BTNI اجرای مهندسی مجدد را جزو کارهای اصلی خود قرار داد و بموجب آن مدیران مجرب موظف گردیدند مشکلات فرآنید را جهت حصول به پیشرفت های مهم مرتفع نمایند که یک نمونه آن ایجاد سیستم مدیرکاری ( WMS ) بود. بر این اساس سیستم دستی واگذاری کار به مهندسین شاغل در مراکز فنی با یک سیستم اتوماتیک جایگزین گردید که گر چه این سیستم نهایی نشده لیکن از آن بعنوان پیشرفته ترین سیستم تقسیم کار در دنیا نام برده می شود. کلیه کارهای تعمیراتی یک خطی و چند خطی، سفارشات یک خطی و تعیین زمان های تعمیرات از طریق سیستم WMS انجام می شود. راهکارها،ساختارها، فرآیندها، فناوری و کارمندان بایستی بر طبق فرآیند جدید تغییر می یافتند که این موضوع از نقطه نظر پرسنل مدیریتی مدیریتی و غیر مدیریتی یک تغییر بنیادی محسوب می شدند. علاوه بر این شرکت BTNI یک سیستم فنی پرقدرت را تحت عنوان انتقال الکترونیکی اطلاعات مکتوب را ابداع و استفاده از آن را در موارد کاری مختلف بررسی نمود. بنابراین فناوری، محرک وعامل اجرای BPR در شرکت گردید.

    بینش در مقابل روش شناسی
    یکی از مباحث مربوط به BPR استفاده از رویکرد بینشی در مقابل رویکرد روش شناسی بمنظور ایجاد تغییرات و مهندسی مجدد می باشد . در مورد شرکت BTNI پروژه تغییر یافته WMS از کمپانی مادر بایستی در کلیه نواحی جغرافیایی 9 گانه کشور انگلستان از جمله ایرلند شمالی پیاده می گردید و نظر به اینکه شرکت BTNI آخرین مورد ( با آخرین ناحیه ) جهت مهندسی مجدد بود طبعا امتياز استفاده از متودولوژیی را داشت که در سایر نقاط تکامل یافته بود ، لیکن بواسطه ساختار و شرایط خاص ، این شرکت می بایستی سیستم را جهت انطباق با وضعیت خود مجدداً طراحی می نمود. علاوه بر این خود سیستم و کاربریهای آن بایستی قابل انطعاف بودند، در واقع برسید WMS کمپانی BT تلاش داشت از انسانها و عملکرد آنها تقلید نماید، مثلا در سیستم های قدیمی یک مسئول توزیع(Distribution Office ) می بایستی ماموریت هایی را شامل انجام 4 یا 5 مورد کاری ارجهیت دار روزانه ، برای مهندسین ترتیب می داد که برای انجام این کار می باسیتی با شناخت مهندسین و تجربه و تخصص هریک ، ناحیه مورد ماموریت ، مشکلات انجام کار و حتی ترافیک جاده های مورد تردد ، برنامه ماموریت را تدوین و ابلاغ می نمود ، بنابراین سیستم جدید بایسیت کلیه اطلاعات فوق الذکر را در خود ذخیره داشته و قادر به سرویس دهی به نواحی روستایی گسترده و مناطق جغرافیایی کم جمعیت می بود. راهعکارهای جهت پشتیبانی از سیتم جدید و توسعه ء آن مطرح گردید که اغلب قبل از رسمیت یافت به صورت کاربردی استفاده می شدند. با بکارگیری مهارت ها و فنون مدیدریت تغییر که اکثرا از تجربه TQM حاصل شده بودند گرو های اجرایی ، مخاطرات انجام کارهای جدید را در جهت ارتقاء سیستم تجربه می کردند.
    پیچیدگی و ماهیت تغییر ایجال می نمود که عوامل اجرایی از ابتدا در جریان کار باشند که در این راستا کلیه ء این عوامل بطور اجمالی کارهای انجام شده و نحوه ء بهبود آنها را توضیح می دادند. پس از تشکیل گروه ها و تمرکز و بحث و بررسی انها بر روی 4 یا 5 فرایند جدید ، ارتباطات کاری که زمانی غیر ممکن می نمودند اثرات عملی خود را نمایان کردند، مدیران نیز احساس نمودند که موانع کاری انجام تغییرات بر طرف شده و کلیه این پیشرفت ها را مربوط به فعالیت TQM قبلی شرکت می دانستند در واقع تا حدودی نیاز به داشتن یک سیستم جدید قابل انعطاف باعث بروز تفکر نوآوری در شرکت گردیده بود.

    دستاوردها
    پروژه WMS نحوه تقسیم و ارجاع کار به مهندسین را تا حد زیادی تغییر داده است ، بنحوی که این مهندسین با استفاده از وانت های شرکت فاصله بین منزل تا محل کار در مدت 15 دقیقه ( صبح و عصر ) طی نموده و نوع کار ارجاعی را از سیستم اتوماتیک دریافت می نمایند، بدین ترتیب نیاز به مرکز تجمع افراد فنی ، کارمندان اضافی و محل پارک اتومبیل تا حد چشمگیری کاسته شده، در حالی که طول روز کاری و در نتیجه بهره وری افزایش یافته است . نحوه ارتباط مهندسین با سیستم WMS از طریق یک ترمینال متحرک و شبکه تلفن می باشد . سیستم بصورت اتوماتیک مدت انجام کار و زمان تردد را تخمین زده و دو مدت زمان حداکثر 20 دقیقه ای جهت ارجاع مستقیم کار به مهندس در محل خرابی و نیز احتمال بروز مشکلات فنی پیش بینی نشد. به آن اضافه می نماید. در صورت نیاز، مرکز کنترل با مهندس جهت ارسال کمک فنی تماس تلفنی می گیرد. برگ های شیفت مهندسین نیز به صورت اتوماتیک به روز درآمده و مدت انجام ماموریت توسط آنها تا مقطع دقیقه نیز محاسبه و منظور می گردد. کیفیت خوب یا بد کار به آسانی مشخص شده و مدیران منطقه ای نیز در صورت نیاز جهت نظارت بر انجام کار همراه مهندس مربوطه به محل ماموریت اعزام می شوند و با تغییر ساختار مدیریتی مدیران چه در محل کار و چه در منزل مانند مهندسین کار می کنند. نحوه پرداخت حقوق آنها نیز سالانه بوده و بر اساس عملکرد گروه و نه شخص پرداخت می شود.
    علیرغم پیشرفتهای فوق ، شرکت BTNI پذیرفته است که بازگشت سود سرمایه گذاری بر روی سیستم WMS ممکن است سالها بطول انجامد و مهندسین و نواحی بیشتری بایستی تحت پوشش این سیستم قرار گیرند.هدف کلی این است که ارجاع کار به کلیه مهندسین شرکت از طریق سیستم WMS انجام گردد، لیکن مدیریت و کارکنان BTNI قویاً بر این باورند که قابلیت های استراتژیک شرکت بواسطه BPR افزایش یافته و خواهد یافت. به عنوان مثال قابلیت انجام سیستم های کاری و ایجاد مشارکتهای کاملا متفاوت از قبل در شرکت فراهم امده و شاید در آینده فعالیت های مهندسی شرکت به مناقصه گذاشته شده و برندگان این مناقصات مهندسین قبلی کمپانی BT باشند که به عنوان پیمانکاران مستقل وارد عرصه فعالیت شده و با استفاده از تجهیزات اجاره ای از BT به اجرای پروژه ها می پردازند.

    استفاده از مکمل TQM و BPR
    به عقیده بسیاری از کارشناسان مربوطه موضوع مدیریت کیفیت فراگیر (TQM ) در قالب های ساختارهای موجود و نه بعنوان وسیله ای جهت تغییر آنها تعریف می گرددو همچنین بسیاری از اجزا اولیه BPR در واقع جزیی از مفهوم اولیه TQM می باشد مانند مالکیت فرآیند و کارگروهی. دراستاندارد BS 5750 شغل مدیر بطور مفصل تشریح گردیده ، بنحوی که در شرایط تغییرات بنیادی هر مدیر می تواند از شغلی به شغل دیگر تغییر سمت یابد ، زیرا فایل ها کاملاً مشخص می کنند که در مقاطع زمانی روزانه ، هفتگی ، ماهانه ، 6 ماهه ، و سالانه چه کارهایی بایستی انجام گیرد
    فرآیندها همچنین بصورت دائم کنترل می گردند تا از حصول نتایج TQM اطمینان حاصل شود، همچنین متدولوژیهای TQM شرکت BTNI جهت بررسی مشکلات مربوط به BPR مورد استفاده قرار گیرند. بعنوان مثال انجام کارهای اداری در منزل باعث بروز مشکلاتی در خصوص بعد اجتماعی کار گردیده خصوصاً در مورد ارتباط و تعامل بین افراد ، بعبارت دیگر مهندسین صبح ها با هم در محل کار ملاقات نمی کنند ، با مسئول تقسیم کار تماس حضوری و شخصی ندارند و یا برای صرف نهار در مرکز فنی مربوطه تجمع نمی کنند ، لیکن گروههایی تحت عنوان بهبود کیفیت      تشکیل گردیده که اثرات اجتماعی تغییرات را بررسی نموده و راهکارهایی جهت تسهیل ارتباطات و تعاملات بین افراد ارائه نمایند. از نظر مدیران این موضوع حائز اهمیت می باشد، زیرا با گسترش مستمر WMS احتمال تقلیل ارتباطات شخصی افراد بیشتر می شود. گرچه در شرکت BTNI پذیرفته شده که رویکردهای تغیر مدیریت از طریق TQM و BPR با یکدیگر متفاوت می باشند، لیکن به هر دو این موضوعات بعنوان ابزاری جهت حصول پیشرفت نگریسته شده که می توانند بطور توأم بکار گرفته شوند و بعبارتی شرکت مصمم است که از TQM و BPR بعنوان مکمل یکدیگر استفاده نماید.

    نتیجه گیری
    اجرای پروژه WMS که در شرکت BTNI شروع شده مستلزم سرمایه گذاری عظیم و تغییرات فرهنگی و سیاسی می باشد، لیکن ترکیب TQM با BPR باعث گردید که تغییرات بنیادی با سهولت بیشتری انجام شود. علاوه بر این ، روند پیشرفت های مرحله ای معمولاً توسط فازهایی از نوآوریهای بنیادی قطع می شود، بنابراین مدیران و کارمندان BTNI بر این باورند که موج جدیدی از تغییرات بنیادی قریب الوقوع می باشد. دیدگاه کلی و بلند مدت BTNI این است که شرکت مادر خود را به موفق ترین سازمان مخابراتی دنیا تبدیل نماید و هدف استراتژیک بر مبنای داشتن شرکتی که دائماً در شرایط تغییر باشد طراحی گردیده که نهایتاً تعالی کاری از طریق پیشرفت و نوآوری را بدنبال خواهد داشت.

    منبع:
    TOTAL QUALITY MANAGEMENT, VOL. 10, NO. 1, 1999, 37± 45

  14. 2 کاربر از boomba بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #8
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض

    مقاله :

    سيستم اطلاعات مديريت

    نويسنده: راهكار مديريت

    چكيده
    اين مقاله جايگاه، نقش، تعريف، مفهوم، ابعاد و طبقه‌بندي سيستم‌هاي اطلاعات مديريت را شرح مي‌دهد. مدل سيستمي سازمان و نقش سيستم اطلاعات در مديريت آن، انواع سيستم‌هاي اطلاعاتي در سازمان، تعريف سيستم اطلاعات مديريت، مفهوم سيستم اطلاعات مديريت، نياز به يك پايگاه اطلاعات، مدل‌هاي تصميم‌گيري در سيستم اطلاعات مديريت و ابعاد طبقه‌بندي سيستم‌هاي اطلاعات مديريت از جمله مباحث اين مقاله هستند.
    كليدواژه(ها) : سيستم اطلاعات مديريت؛ سيستم گزارش‌دهي مديريت



    1- مقدمه

    سيستم اطلاعات مديريت پس از تكامل تدريجي در طول پنج دهه اخير ديگر داراي تعريف، مفهوم، شكل و قالب تقريباً مشخص و پذيرفته شده‌اي است و آنچه در حال توسعه است بيشتر شامل فناوري پياده‌سازي، مدل‌هاي تصميم‌گيري و سيستم‌هاي پشتيبان تصميم‌گيري هستند. در اين مقاله مفاهيم كلي سيستم اطلاعات مديريت را مرور مي‌كنيم.

    2- مدل سيستمي سازمان و نقش سيستم اطلاعات در مديريت آن

    سازمان را به عنوان يك سيستم باز و يك سيستم كنترلي حلقه بسته مي‌توان به صورت زير نمايش داد (مك لئود 1994، 103):

    عنصر كنترلي سيستم سازمان متشكل از دو بخش مديريت و پردازشگر اطلاعات است. پردازشگر اطلاعات به مجموعه تمام افراد و سيستم‌هاي اطلاعاتي و پشتيبان تصميم‌گيري گفته مي‌شود كه به مديريت در اتخاذ تصميم كمك مي‌كنند. علاوه بر اين نقش اصلي براي پردازشگر اطلاعات، مي‌توان آن را توليدكننده اطلاعات سازمان (به عنوان يك فرايند يا زيرسيستم از يك سيستم بزرگتر) براي ارائه به سازمان‌هاي بالادست يا موجوديت‌هاي بيروني دانست. گاهي اوقات ممكن است نقش فرعي پردازشگر اطلاعات به نقش اصلي تبديل شود. اين تغيير نقش در شرايطي اتفاق مي‌افتد كه مديريت به دلايل مختلف از پردازشگر اطلاعات در تصميم‌گيري استفاده نمي‌كند و در عوض به دلايل مختلف به موجوديت‌هاي مهم در محيط سازمان توجه بيشتري نشان مي‌دهد. هر يك از نقش‌هاي اصلي و فرعي پردازشگر اطلاعات نيازمند ويژگي‌ها، توانايي و مشخصات خاص خود است و اجزاي پردازشگر اطلاعات بايد مطابق با ايفاي نقش غالب، طراحي شده و تطبيق داده شوند.

    3- انواع سيستم‌هاي اطلاعاتي در سازمان

    سيستم‌هاي اطلاعات يكي از اجزاي سيستم كنترلي حلقه بسته محسوب مي‌شوند. بنابراين هدف چنين سيستم‌هايي كمك به كنترل سيستم است. در هر سازمان دو نوع كنترل وجود دارد؛ كنترل عملياتي و كنترل مديريتي. عمليات مختلف سازمان در قالب فرايندها و زيرسيستم‌هاي صف و ستاد انجام مي‌شوند. هر يك از اين عمليات نيازمند كنترل‌هاي خاص خود هستند و سيستم‌هاي اطلاعاتي خاص خود را طلب مي‌كنند. چنين سيستم‌هاي اطلاعاتي كه عمليات مختلف سازمان را كنترل و پشتيباني مي‌كنند سيستم‌هاي پردازش مبادلات ناميده مي‌شوند.
    كنترل مديريتي نيازمند اطلاعاتي است كه بخش قابل‌ ملاحظه‌اي از آنها توسط سيستم‌هاي پردازش مبادلات توليد مي‌شوند. سيستم‌هاي اطلاعاتي پشتيبان كنترل مديريتي، اطلاعات توليد شده توسط سيستم‌هاي پردازش مبادلات را پردازش كرده و آنها را در تركيب‌ها و شكل‌هاي جديد معني‌دار به مديريت عرضه مي‌كنند. چنين سيستم‌هاي اطلاعات‌، سيستم‌هاي اطلاعات مديريت ناميده مي‌شوند.

    4- سيستم‌هاي اطلاعات مديريت

    4-1- تعريف سيستم اطلاعات مديريت

    سيستم اطلاعات مديريت سيستمي يكپارچه متشكل از كاربر و ماشين براي ارائه اطلاعات در پشتيباني از عمليات، مديريت و تصميم‌گيري در سازمان است. اين سيستم از نرم‌افزار و سخت‌افزار رايانه‌اي، راهنماها و دستورالعمل‌ها، مدل‌هايي براي تحليل، برنامه‌ريزي، كنترل و تصميم‌گيري و يك پايگاه اطلاعات بهره مي‌گيرد (ديويس و اولسون 1985، 6). سيستم اطلاعات مديريت سيستمي است كه داده‌هاي محيطي را جمع‌آوري و داده‌هاي تبادلات و عمليات سازماني را ثبت مي‌كند و سپس آنها را فيلتر، سازمان‌دهي و انتخاب كرده و به عنوان اطلاعات به مديران ارائه مي‌نمايد و ابزاري براي مديران فراهم مي‌آورد كه اطلاعات مورد نياز خود را توليد نمايند (مورديك و مانسون 1986، 6).
    سيستم اطلاعات مديريت سيستمي يكپارچه، رايانه‌اي و كاربرـ ماشين است كه اطلاعات لازم براي حمايت از عمليات و تصميم‌گيري فراهم مي‌كند. عناصر اصلي اين سيستم عبارتند از: (1) سيستمي يكپارچه براي خدمت به تعداد زيادي كاربر، (2) سيستمي رايانه‌اي كه تعدادي نرم‌افزار اطلاعاتي را از طريق يك پايگاه اطلاعات به هم مرتبط مي‌كند، (3) رابط كاربر- ماشين كه به جستجوهاي فوري و موقتي پاسخ مي‌دهد، (4) ارائه اطلاعات به تمام سطوح مديريتي و (5) پشتيباني از عمليات و تصميم‌گيري (آواد 1988، 5).

    4-2- مفهوم سيستم اطلاعات مديريت

    سيستم اطلاعات مديريت سازمان يك چيز متمايز و جدا از ديگر سيستم‌هاي اطلاعات نيست بلكه چارچوبي كلي ارائه مي‌كند كه ديگر سيستم‌هاي اطلاعات بر مبناي آن با يكديگر همخوان مي‌شوند. در طول زمان مشخص شد كه مفهوم پياده‌سازي يك سيستم كاملاً يكپارچه واحد بسيار مشكل است. واقعيت اين است كه يك سيستم يكپارچه، به معني يك ساختار واحد و همگن نيست بلكه بدين معني است كه اجزاء آن منطبق بر يك طرح كلي هستند. اكنون سيستم اطلاعات مديريت به منزله فدراسيوني از زيرسيستم‌ها در نظر گرفته مي‌شوند كه در صورت نياز طراحي و اجرا مي‌شوند اما منطبق بر طرح كلي، استانداردها و رويه‌هاي سيستم اطلاعات مديريت هستند. بنابراين به جاي يك سيستم اطلاعات مديريت واحد و كلي، سازمان مي‌تواند تعداد زيادي سيستم اطلاعات مرتبط داشته باشد كه نيازهاي مديريتي را در سطوح مختلف به شكل‌هاي مختلف تأمين مي‌كنند. تجربه نشان مي‌دهد كه يك سيستم كاملاً يكپارچه غير ممكن است. عوامل زيادي وجود دارند كه بايد همزمان و توأم در نظر گرفته شوند و نگهداري چنين سيستمي مشكل است.
    به همين دليل، سيستم‌هاي اطلاعات مديريت بيشتر به صورت بخش بخش طراحي مي‌شوند و يكپارچه‌سازي تنها در مواردي كه ضروري باشد اعمال مي‌شود. به طور خلاصه سيستم‌هاي اطلاعات مديريت مبنايي براي يكپارچه‌سازي پردازش‌هاي اطلاعات سازماني ارائه مي‌دهند (ديويس و اولسون 1985، 6-8، 10، 28، 53).

    4-3- نياز به يك پايگاه اطلاعات

    داده‌ها مي‌بايست به گونه‌اي مديريت شوند كه قابل دسترسي براي پردازش بوده و كيفيت مناسب داشته باشند. مديريت لازم بايد از هر دو جنبه سخت‌افزار و سازمان صورت پذيرد. نرم‌افزار ايجاد و مديريت يك پايگاه اطلاعات، يك سيستم مديريت پايگاه اطلاعات است. هنگامي كه يك سيستم مديريت پايگاه اطلاعات وجود داشته باشد همه از داده‌هايي استفاده مي‌كنند كه تنها در يك محل ذخيره شده‌اند و يك عمل روزآمدسازي تمام موارد استفاده را روزآمد مي‌كند. يكپارچه‌سازي چنين سيستمي نيازمند يك قدرت مركزي براي پايگاه اطلاعات است. داده‌ها مي‌توانند در يك كامپيوتر مركزي ذخيره شوند يا بين چندين كامپيوتر پراكنده شوند (ديويس و اولسون 1985، 9).

    4-4- مدل‌هاي تصميم‌گيري در سيستم اطلاعات مديريت

    معمولاً تنها داده‌هاي خام يا حتي داده‌هاي خلاصه شده براي استفاده كافي نيستند. داده‌ها معمولاً بايد پردازش شده و به شكلي ارائه شوند كه به يك تصميم اتخاذ شده منجر شوند. تحقق چنين امري نيازمند يك مدل تصميم‌گيري است. مدل‌هاي تصميم‌گيري مي‌توانند در مراحل مختلف تصميم‌گيري مورد استفاده واقع شوند. تعميم يك سيستم اطلاعات مديريت از جنبه تصميم‌سازي، سيستم‌هايي مانند سيستم‌هاي پشتيبان تصميم‌گيري و سيستم‌هاي خبره هستند (ديويس و اولسون 1985، 9؛ آواد 1988، 14)

    4-5- ابعاد طبقه‌بندي سيستم‌هاي اطلاعات مديريت (ديويس و اولسون 1985، 28-44)

    همه سيستم‌هاي اطلاعات مديريت داراي قابليت‌ها، ويژگي‌ها و مؤلفه‌هاي يكسان نيستند. در واقع سيستم‌هاي اطلاعات مديريت داراي طيفي هستند كه يك سر آن يك سيستم ساده گزارش‌گيري دستي و سر ديگر آن يك سيستم يكپارچه رايانه‌اي همراه با انواع گزارش‌ها و مدل‌هاي تصميم‌گيري است. در اينجا به برخي از ابعاد طبقه‌بندي سيستم‌هاي اطلاعات مديريت اشاره مي‌شود.
    مولفه‌هاي فيزيكي
    سخت‌افزار (ورودي‌ها، خروجي‌ها‌، ذخيره‌سازي ثانويه، پردازشگرهاي مركزي، تبادلات)
    نرم‌افزار (نرم‌افزار سيستم و نرم‌افزار كاربر)
    پايگاه اطلاعات (ساختار سخت‌افزاري ـ نرم‌افزاري حاوي داده‌ها)
    رويه‌ها (دستورالعمل‌هاي كاربر، دستورالعمل‌هاي آماده‌سازي ورودي، دستورالعمل‌هاي عملياتي براي عمليات رايانه‌اي)
    نيروي انساني (اپراتور، تحليل‌گر سيستم، برنامه‌نويس، تهيه‌كنندگان داده‌ها، مدير سيستم اطلاعات).
    وظايف پردازش
    پردازش تبادلات
    نگهداري فايل‌هاي اصلي
    توليد گزارش‌ها
    پردازش جستجوها
    پردازش نرم‌افزارهاي پشتيبان
    خروجي براي كاربران
    مستندات يا صفحات رابط براي تبادل (اطلاعاتي، عملياتي، جستجويي)
    گزارش‌هاي از پيش طراحي شده
    پاسخ‌هاي از پيش طراحي شده به جستجوها
    گزارش‌هاي موقت و پاسخ به جستجوها
    نتايج تعامل بين كاربر و ماشين
    گزارش‌هاي از پيش طراحي شده: انواع گزارش يا جستجو
    اطلاعات نمايانگر
    اطلاعات مسئله‌يابي
    اطلاعات براي اقدام
    اطلاعات پشتيبان تصميم
    گزارش‌هاي از پيش طراحي شده: انواع انعكاس شرايط
    وضعيت يا شرايط يك مقطع زماني
    آنچه كه در طول يك دوره اتفاق افتاده است
    ارائه نتايج تا به امروز و نمايش اثر آن تا انتهاي دوره
    پشتيباني تصميم
    تصميم‌هاي ساخت يافته قابل برنامه‌نويسي
    تصميم‌هاي ساخت نيافته و غير قابل برنامه‌نويسي
    سطح استفاده از اطلاعات
    برنامه‌ريزي استراتژيك
    كنترل مديريت و برنامه‌ريزي تاكتيكي
    برنامه‌ريزي و كنترل عملياتي
    اطلاعات مورد نياز
    سطح استفاده

    ويژگي اطلاعات

    عملياتي
    تاكتيكي
    استراتژيك
    منبع
    داخلي
    خارجي
    حوزه
    خوب تعريف شده و محدود
    خيلي وسيع
    سطح گروه‌بندي
    با جزئيات
    تجمعي و كلي
    افق زماني
    تاريخي

    آينده
    تداول
    روزمره
    قديمي
    صحت موردنياز
    بالا

    پائين
    ميزان استفاده
    خيلي زياد
    كم


    مراجع

    Awad, E. M. 1988. Management Information System: Concept, structure, and applications. Califonia: The Benjamin Cummings.
    Davis, G. B., and Olson, M.H. 1985. Management Information system: Conceptual, foundations, structure, and development. 2nd ed. New York: Mc Graw-Hill.
    McLeod, Jr. R. 1994. Information System Concepts. New York: MacMillan.
    Murdick. R.G., and Munson, J.C. 1986. MIS Concepts & Design. 2nd ed. London: Primtice –Hall.

  16. 2 کاربر از boomba بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #9
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض

    Crm مدیریت ارتباط با مشتری

    در رابطه با مديريت ارتباط با مشتری (CRM) ،توجه به اين نكته; بسيار حائز اهميت است كه، CRM ٬ محصول و يا خدمات قابل ارائه توسط يك سازمان نيست ٬ بلکه راهبرد تجاری سازمان است؛ به عبارتي ديگر، خود به عنوان يك فن آ وري اطلاعاتي مطرح نمي‌باشد، بلكه از فن آوري اطلاعات براي دستيابي به اهداف خود استفاده مي‌نمايد. اين امر بيانگر اين نكته است كه نيازمندي استقرار CRM در يك سازمان، طراحي راهبرد تجاري بوده است




    1- تاريخچه CRM :
    شايد بتوان تاريخچه ظهور مباحث مرتبط با CRM را در سه دوره زير خلاصه نمود:
    الف) دوره انقلاب صنعتي (توليد دستي تا توليد انبوه) ابتكارات فورد در به كارگيري روش توليد انبوه به جاي روش توليد دستي، يكي از مهمترين شاخص هاي اين دوره ميباشد. هر چند تغيير شيوه توليد باعث شد که محدوده انتخاب مشتريان از نظر مشخصه هاي محصول کاهش یابد (نسبت به توليدات صنايع دستي)، اما محصولات توليد شده به روش جديد از قيمت تمام شده پايين تري برخوردار شدند؛ به عبارتي ديگر، در انتخاب روش توليد انبوه از سوي فورد، افزايش كارايي و صرفه اقتصادي مهمترين اهداف پيش بيني شده بودند.
    ب) دوره انقلاب كيفيت (توليد انبوه تا بهبود مستمر) اين دوره هم زمان با ابتكار شركت‌هاي ژاپني مبني بر بهبود مستمر فرآيندها آغاز شد؛ اين امر به نوبۀ خود به توليد كم هزينه‌تر و با كيفيت‌تر محصولات منجرشد. با مطرح شدن روش‌هايي نوين مديريت كيفيت مانند TQM، اين دوره به اوج خود رسيد، اما با افزايش تعداد شركت هاي حاضر در عرصه رقابتي و گسترش فرهنگ حفظ و بهبود كيفيت محصول (از طريق ابزارهاي مختلف كيفيتي)، ديگر اين مزيت رقابتي براي شركتهاي پيشرو كارساز نبود و لزوم يافتن راه‌هاي جديدي براي حفظ مزيت رقابتي احساس ميشد.
    ج) دوره انقلاب مشتري (بهبود مستمر تا سفارش‌سازي انبوه) در اين دوره با توجه به افزايش توقع مشتريان، توليدكنندگان ملزم شدند محصولات خود را با هزينه كم، كيفيت بالا و تنوع زياد توليد کنند؛ به معناي ديگر، توليدكنندگان مجبور بودند توجه خود را از توليد صرف به يافتن راه‌هايي براي جلب رضايت و حفظ مشتريان سابق خود معطوف نمايند.




    2- انواع مشتريان
    در بسياري از موارد از ديد سازمان‌ها مشتريان خوب، کسانی هستند كه سهم زيادي در سودآوري سازمان داشته باشند؛ اما در دوران حاضر نمي‌توان سودآوري و درآمدزايي را تنها معيار تعريف مشتريان اسمي دانست.
    شايد بتوان به دو روش مشتريان را دسته‌بندي كرد:
    الف) روش جغرافيايي كه با استفاده از روش تجزيه و تحليل پارتو ، مشتريان را مورد بررسي و شناسايي قرار می‌دهد (با در نظر گرفتن اين نكته كه 20% مشتريان ، تأمين كنندۀ 80% درآمدهاي شركت مي‌باشند).
    ب) روش روانشناختي كه درآن، شناسايي طرز فكر و رفتار مشتري و تأثيرات متقابل مشتريان مد نظر قرار مي گيرد.دراين نوع نگرش، چهار نوع مشتري شناسايي می‌شود:
    · مشتريان وفادار
    · مشتريان نسبتاً وفادار
    · مشتريان بي‌ وفا
    · مشتريان وفادار رقيب

    3- تعريف CRM
    تعاريف متفاوتي از مديريت ارتباط با مشتري ارائه شده است كه از آن جمله مي‌توان به بازاريابي يك به يك يا به بازاريابي در تمام دوره عمر مشتري اشاره نمود.
    شايد تعريف زير كه موئز لیمایم (Moez Limayem) از CRM ارائه نموده بهترين تعريف باشد:
    « CRM به همه فرايندها و فناوري‌هايي اطلاق مي‌شود كه سازمان براي شناسايي، انتخاب، ترغيب، گسترش، حفظ و خدمت به مشتري به كار مي‌گيرد».



    4- اهداف CRM

    · جابه‌جايي از كالاگرايي به مشتري‌گرايي
    · افزايش قابليت رقابتي در بازارهاي اشباع شده و مشتري‌هاي پرتوقع‌تر از هميشه
    · تشديد چرخه توليد ـ کهنگي

    5- ضرورت به كارگيري CRM
    با توجه به اهميت مشتري به عنوان يكي از اركان حيات يك سازمان و تأكيد CRM به اين عنصر، دلايل زير را می‌توان به عنوان ضرورت‌هاي استفاده از CRM در يك سازمان (با توجه به پيچيدگي و گستردگي فعاليت‌هاي هر سازمان) مطرح كرد:
    · بهبود خدمات
    · رضايت مشتري
    · كاهش هزينه‌ها
    · ارتباط فرد به فرد حتي با ميليون‌ها مشتري

    6- ويژگي‌هاي كاربردي CRM
    · تمركز بر مستحكم كردن ارتباط نزديك‌تر و عميق‌تر با مشتريان
    · سودمندي بيشتر مشتريان فعلي نسبت به مشتريان جديد
    · تجزيه و تحليل اطلاعات مشتري براي تصميم‌گيري تجاري
    · ارتباطات مؤثر با مشتري بر مبناي داده‌هاي تبديل شده به اطلاعات
    · بازاريابي اينترنتي، بازاريابي فرد به فرد و بازاريابي از طريق پايگاه‌داده‌ها




    7- مزاياي استفاده از سيستم CRM
    مزاياي استفاده از CRM در يك سازمان را می‌توان با هدف كسب رضايت مشتريان و بقا در محيط رقابتي، در موارد زير خلاصه نمود:
    ·كاهش هزينه‌هاي بازاريابي و فروش
    · امكان شناسايي الگوهاي مصرف مشتريان
    · جلب سريع‌تر و مؤثرتر مشتريان و درك بهتر از نيازمندي‌هاي آنها
    · افزايش ميزان وفاداري مشتريان به سازمان
    · فراهم كردن شرايط مراجعه مجدد مشتري
    · توانايي مدلسازي رفتار مشتري درون واحدهاي كاري
    · همسويي عالي منابع كمياب با راهكارهاي راهبردي در سطح سازمان
    · توانايي توسعه برنامه‌اي براي سرمايه‌گذاري راهبردي



    8- انواع فناوري CRM
    فناوري‌‌هاي مورد استفاده CRM را مي‌توان به سه دسته كلي تقسيم نمود:
    الف) CRM عملياتي
    در اين روش كليه مراحل ارتباط با مشتري، از مرحله بازاريابي و فروش تا خدمات پس از فروش و اخذ بازخورد از مشتري، به يك فرد سپرده مي‌شود؛ البته به نحوی که فروشندگان و مهندسان ارائه خدمات بتوانند سابقه هر يك از مشتريان را بدون مراجعه به اين فرد در دسترس داشته باشند.
    از ابزارها و روش‌هاي CRM عملياتي مي‌توان به SFA يا قدرت فروش مكانيزه اشاره نمود كه كليه عمليات مربوط به مديريت تماس، بورس و مديريت اداره فروش را برعهده دارد. CSS ابزار ديگر CRM عملياتي است كه در آن به جاي ارتباط تلفني با مشتري، از ابزارهاي ديگري مانند ارتباط رودررو، اينترنت، فاكس و كيوسك‌هاي مخصوص پاسخگويي به مشتريان استفاده مي‌شود.

    ب) CRM تحليلي
    در CRM تحليلي، ابزارها و روش‌هايي به كار مي‌رود كه اطلاعات به دست آمده از CRM عملياتي را تجزيه و تحليل نموده و نتايج آن را براي مديريت عملكرد تجاري آماده مي‌كند. در واقع، CRM عملياتي و تحليلي در يك تعامل دو طرفه هستند؛ يعني داده‌هاي بخش عملياتي در اختيار بخش تحليل قرار مي‌گيرد؛ پس از تحليل داده‌ها، نتایج حاصله تأثير مستقيمي بر بخش عمليات خواهد داشت. در واقع به كمك تحليل‌هاي اين بخش، مشتريان دسته‌بندي شده و امكان تمركز سازمان بر روي بخش خاصي از مشتريان فراهم مي‌شود.

    ج) CRM تعاملي
    در اين نوع ارتباط، مشتري براي برقراري ارتباط با سازمان، از سهل‌ترين روش ممكن مانند تلفن، تلفن‌همراه، فكس، اينترنت و ساير روش‌هاي مورد نظر خود استفاده مي‌نمايد؛ CRM تعاملي به دليل امكان انتخاب روش از سوي مشتري و اينکه اكثر فرايندها (از جمع‌آوري داده‌ها تا پردازش و ارجاع مشتري)، در حداقل زمان ممكن به مسوول مربوطه صورت مي‌گيرد، باعث مراجعه مجدد مشتري و ادامه ارتباط با شركت مي‌شود.





    9- مراحل اجراي CRM
    شايد بتوان تمامي مراحل اجراي CRM را به چند مرحله زير تقسيم نمود:
    · طراحي و ايجاد راهبرد CRM
    · طراحي مجدد فعاليت‌ها با در نظر گرفتن راهبرد CRM
    · مهندسي مجدد فرايندهاي كاري
    · انتخاب نرم‌افزار مناسب

    هدف از ايجاد راهبردهاي كسب و كار مشتری ‌مدارانه، برنامه‌ريزي براي تعيين راهبردها و فرصت‌هايي است كه شرايط برنده ـ برنده را در فضاي رقابتي ايجاد نمايد. اجراي راهبرد كسب و كار مشتري‌ مدارانه مستلزم ايجاد تغييرات در نحوه انجام تعاملات و به طور كلي ساختار تجاري آن شركت است. در اين راه بايد نقش بخش‌ها و واحدهايي كه با مشتري تعامل دارند، به درستي روشن شود و مشخص گردد كدام واحد مي‌تواند ارزش افزوده بيشتري را براي مشتري ايجاد نمايد.
    طراحي مجدد فعاليت‌هاي كاربردي و مهندسي مجدد فرايندها، با هدف كاهش هزينه‌هاي غير ضروري مشتري و افزايش رو به بهبود ميزان خدمات به مشتري انجام مي‌شود. در واقع، فرايندهايي كه دوباره تعريف شده‌اند بايد قادر باشند تمام فعاليت‌ها را به سمتي هدايت نمايند كه مركز توجه اين فعاليت‌ها رضايتمندي مشتري باشد.بازنگري زنجيره فعاليت‌هاي در فرايند بايد به طور مرتب تكرار شود؛ در اين ميان، انتخاب يك نرم‌افزار مناسب براي تسهيل فرايندها و حتي‌الامكان خودكارسازي فرايندها بسيار با اهميت مي‌باشد.

  18. 2 کاربر از boomba بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #10
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض

    مهندسي ارزش


    نویسنده هومن حبیبی

    نقش مهندسي ارزش در برنامه ريزي، مديريت منابع و اجراي طرحهاي عمراني به اين صورت بيان ميشود که مهندسي ارزش که تحليل ارزش، مديريت ارزش، روان شناسي ارزش نيز ناميده مي شود يک ابزار نيرومند براي حل مسائل پروژه، کاهش هزينه ها با حفظ يا بهبود کيفيت و کارآئي مي باشد...

    مهندسي ارزش به سازمانهاي توليدي، خدماتي و عمراني کمک مي کند تا بطور موثرتري در بازارهاي محلي، ملي و بين المللي، با دستيابي به اهداف زير، رقابت نمايند:
    - کاهش هزينه ها
    - افزايش ارزش و بهبود کيفيت
    - صرفه جوئي در زمان اجراي طرح و توليد
    - حل به موقع مسائلي که موجب کندي يا توقف کار مي شود.
    - استفاده بهينه و موثر از منابع
    مهندسي ارزش در بسياري از موارد تا 30 درصد صرفه جوئي در هزينه برآورد شده براي اجراي طرح حاصل مي نمايد.
    بازگشت سرمايه گذاري براي انجام برنامه هاي مطالعات مهندسي ارزش براي متوسط دراز مدت حدود20 به 1 و در مواردي تا بيش از 140 به 1 بوده است. به عنوان مثال ميزان صرفه جوئي در سرمايه گذاري اوليه و اجتناب از هزينه هاي دوره بهره برداري و نگهداري در طرحهاي مطالعه شده در سالهاي مالي 1995 تا 1999 در دفتر عمران زمين ايالات متحده (USBR) برابر 418/689/101 دلار، و کل هزينه هاي انجام مطالعات مهندسي ارزش در همين دوره برابر 973/658/4 دلار بوده است که چنانچه ملاحظه مي شود نسبت صرفه جويي به هزينه برابر 8/21 به 1 مي باشد. بايد توجه داشت که خدمات مهندسي طرحهائي که مطالعات مهندسي ارزش آنها انجام شده است، توسط دفتر عمران زمين ايالات متحده که داراي خبره ترين کارشناسان در زمينه مربوطه مي باشد، مطالعه شده است.


    مثال ديگر، صرفه جويي حاصل از انجام مهندسي ارزش در بزرگراه هاي ايالات متحده در طول سالهاي 1997 تا 2000 مي باشد که مبالغ صرفه جويي به ترتيب برابر 540-769-864-1128 ميليون دلار و نسبت صرفه جوئي به هزينه مطالعات مهندسي ارزش به ترتيب برابر1: 106، 1:117، 1:113 و 145:1 مي باشد.
    مثال ديگر، صرفه جويي خالص و اجتناب از هزينه هاي غير ضروري گزارش شده از طرحهاي گروه مهندسي ارتش ايالات متحده (USACE) در سالهاي 1994 تا 1998 که به ترتيب برابر با 115-126- 123-133 و 150 ميليون دلار مي باشد. ضمناً طبق بخشنامه 131-A اداره مديريت و بودجه، کاربرد روش مهندسي ارزش براي کليه طرحهاي با برآورد بيش از يک ميليون دلار ضروري است.

    برنامه کاربرد مهندسي ارزش در گروه مهندسي ارتش ايالات متحده از سال 1964 انجام و تا تاريخ گزارش (1999) منجر به به 1/3 ميليارد دلار صرفه جوئي شده است که متوسط نسبت صرفه جوئي به هزينه هاي مطالعات مهندسي ارزش انجام شده 20:1 بوده است.
    همچنين در اداره طراحي بزرگراه هاي آنتاريو در کانادا در سال 1998 با انجام مطالعات مهندسي ارزش حدود 52 ميليون دلار صرفه جوئي کرده اند که نسبت صرفه جوئي به هزينه کل مطالعات و آموزش کارکنان، برابر 69:1 بوده است.
    در سالهاي اخير نيز در ايران با مطالعات مهندسي ارزش صرفه جوئي هاي قابل توجهي حاصل شده است که از آن جمله حدود 50 ميليارد ريال در اجراي تونل بلند گاوشان، حدود 20 ميليارد ريال در کانال بزرگ آبياري پاي پل از طرح شبکه آبياري کرخه و حدود 120 ميليارد ريال در شبکه آبياري تالوار زنجان (که در کارگاه مهندسي ارزش بهمن ماه 1381 حاصل شده است) را مي توان نامبرد.



    تاريخچه مهندسي ارزش:
    مهندسي ارزش به صورت يک روش فني ويژه، در سالهاي پس از جنگ دوم، در اواخر دهه 1940 شکل گرفت و آقاي مايلز (Lawrence Miles) مهندس ارشد شرکت جنرال الکتريک که مأموريت يافته بود راه حلي براي جايگزيني مواد و قطعاتي که به سبب کمبود، توليد را دچار مشکل مي کرد پيدا کند، دريافت که در مواردي با تغيير مواد و قطعات بدون کاهش کيفيت و حتي با بهبود کيفيت، هزينه توليد کاهش مي يابد با اين تجربه، شرکت جنرال الکتريک به وسيله آقاي مايلز روش تحليل ارزش را به عنوان يک استاندارد در شرکت خود برقرار نمود.
    مهندسي ارزش به تدريج به نيروي دريائي و ارتش ايالات متحده و ساير بخشهاي دولتي و خصوصي توسعه يافت و عملاً در دهه 1970 در کارهاي عمراني و ساختماني نيز مورد استفاده قرار گرفت و حدود دو دهه است که استفاده از آن در ساير کشورهاي آسيايي مانند هندوستان، هنگ کنگ، کره جنوبي، چين، ژاپن کشورهاي حاشيه خليج فارس و کشورهاي اروپاي مانند انگلستان، فرانسه، آلمان و ... گسترش يافته است.

    تعريف مهندسي ارزش:
    براي مهندسي ارزش تعريف هاي مختلفي ارائه شده است که مفهوم کلي آنها يکسان است، از جمله تعريف آقاي مايلز مبتکر و بنيانگذار مهندسي ارزش: مهندسي ارزش ديدگاهي خلاق و سازمان يافته با هدف شناسائي کار آمد هزينه غير ضروري است، يعني هزينه هايي که: نه به کيفيت، نه به بهره برداري، نه به عمر مفيد، نه به زيبايي ظاهري و نه به مشخصات درخواستي کارفرما مربوط مي شود.
    البته مي توان مهندسي ارزش را: بازنگري خلاق سازمان يافته ارزشها و هزينه ها به منظور بيشينه کردن شاخص ارزش (هزينه/ارزش) با کمي کردن ارزش ها تعريف کرد.
    يا به عبارت ديگر:
    مهندسي ارزش روشي براي تعيين الويت ها و هزينه کردن پول و منابع براي کارهاي داراي ارزش بيشتر و هزينه کمتر و تخصيص بهينه منابع است.
    مهندسي ارزش را نبايد با تحليل هاي متعارف مربوط به کاهش هزينه اشتباه کرد، زيرا روشي کارکرد گرا، خلاق، جامعه و پويا است و براساس تحليل کارکردها به بررسي جزء به جزء و خلاقانه در مقاطع مختلف زمان، در طول عمر طرح مي پردازد.

    دامنه کاربرد مهندسي ارزش:

    امروزه از روش مهندسي ارزش به طور موثر در موارد بسياري مانند:
    برنامه استراتژيک، خدمات، صنايع، کشاورزي، طرحهاي عمراني، راه و ترابري، مهندسي محيط زيست، مراقبت هاي بهداشتي، و خدمات رساني، ساختمان هاي مسکوني، اداري، تجاري، درماني و عمومي، مديريت منابع، تصميم سازي و تصميم گيريهاي مديريتي و حتي تصميم گيري فردي استفاده مي شود و براساس گزارش هاي ارائه شده، در خدمات دولتي و اداري موجب رواني گردش کارها و صرفه جويي در هزينه ها با بازگشت سرمايه به هزينه بيش از 1: 20 شده است.
    استفاده از روش مهندسي ارزش مغايرتي با ساير ابزارهاي مديريتي مانند مهندسي مجدد(RE)، مديريت کيفيت فراگير (TQM)، مهندسي همزمان (CE)، مديريت پروژه (PM)، گسترش کيفيت کارکرد(QFD)، ندارد و مي تواند موجب تشديد نتايج کاربرد آنها شود.
    چه شرايطي انجام مهندسي ارزش را ضروري مي نمايد:
    در حدود95% اقدامهاي صرفه جويانه در مهندسي ارزش معلول علت هاي زير بوده اند:
    - کمبود اطلاعات اوليه- پيشرفت تکنولوژي و بهبود استانداردها- تغيير قوانين، ضوابط و مقررات- تغيير مشخصات فني- استفاده از انديش ها و مهارت هاي رشد يافته- خلاقيت ها- تغييرات در نيازهاي کارفرما- تغييرات کمي و کيفي منابع- تغيير شرايط محيطي، عادتها و رفتارها- کمبود ارتباطات و هماهنگي هاي اوليه بين طرف هاي ذينفع- باورهاي صادقانه و نادرست اوليه.

    لازم است به اين نکته مهم توجه شود که:
    بهبود کيفيت و کاهش هزينه هاي طرح از طريق مهندسي ارزش را نبايد ناشي از عدم مطالعه کافي يا کم دقتي در بررسي فني- اقتصادي طرح در مرحله مطالعات توجيهي يا تعيين مشخصات فني پنداشت.
    هريک از عوامل نامبرده در بالا در طول تهيه طرح، اجرا و بهره برداري، به خصوص خلاقيت مي تواند با فرآيند پوياي مهندسي ارزش موجب بهبود کيفيت و کاهش هزينه کل و زمان اجرا گردد.
    از روش مهندسي ارزش در چه مراحلي از طول عمر استفاده مي شود؟
    لازم است توجه داده شود که از روش مهندسي ارزش پيش از شروع طرح، در برنامه ريزي استراتژيک، انتخاب طرح و تخصيص بهينه از منابع استفاده مي شود و پس از شروع مطالعات طرح در مراحل زير، در طول عمر طرح، مطالعات مهندسي ارزش مورد استفاده قرار مي گيرد:
    - مرحله مطالعه سيماي طرح (شناسائي)
    - مرحله مطالعات توجيهي طرح (مقدماتي)
    - مرحله تهيه طرح تفصيلي و تعيين مشخصات فني
    - مرحله اجراي طرح
    - مرحله بهره برداري و نگهداري
    - مرحله بهسازي و نوسازي
    - انجام مهندسي ارزش در مراحل مختلف طراحي در برخي سازمانها در کشورهاي پيشرفته بر حسب بزرگي و پيچيده گي طرح ها الزامي شده است، از جمله در اداره طراحي بزرگراههاي انتاريو مراحل انجام مهندسي ارزش به شرح زير مي باشد:
    - در طرحهاي کوچک و متوسط معمولي يک مرحله کارگاه مهندسي ارزش 3 تا 5 روزه در انتهاي مطالعات توجيهي (مقدماتي) و در طرحهاي متوسط پيچيده، علاوه بر آن، يک کارگاه 3 تا 5 روزه نيز در حدود 60% پيشرفت مرحله طراحي تفصيلي، برگزار مي شود.
    - در طرحهاي بزرگ معمولي، دو کارگاه 5 روزه مهندسي ارزش، يکي درانتهاي مرحله مقدماتي و ديگري در حدود 30% پيشرفت طرح در مرحله توجيهي برگزار مي شود.
    - در طرحهاي بزرگ پيچيده دو کارگاه ديگر- علاوه بر دو کارگاه گفته شده در بالا- به مدت 3 تا 5 روز، يکي در انتهاي مرحله شناخت و ديگري در حدود 80% پيشرفت مرحله طراحي تفصيلي، برگزار مي شود.
    - در ايران نيز مي توان طرحها را حسب مبالغ سرمايه گذاري و پيچيده گي آنها طبقه بندي و با الزامي کردن برگزاري کارگاههاي مهندسي ارزش در مراحل مختلف طول عمر طرح موجبات بهبود کيفيت، کاهش هزينه هاي کل (سرمايه گذاري، بهره برداري و نگهداري) و کاهش زمان اجرا را فراهم کرد، که نتيجه آن اجراي طرحهاي بيشتر، با منابع موجود خواهدبود.
    زمان اجرا را فراهم کرد، که نتيجه آن اجراي طرحهاي بيشتر، با منابع موجود خواهد بود.
    بايد توجه داشت که انجام مهندسي ارزش در مراحل اوليه مطالعه و طراحي منجر به صرفه جوئي در سطح ملي مي تواند با سرمايه گذاري در پژوهش هاي کاربردي و استفاده از بازخور اطلاعات طرحهاي اجرا شده براي بهبود استانداردها و معيارهاي طراحي، حاصل شود. بنابراين بيهوده نيست اگر کشورهاي پيشرفته و صنعتي درصد قابل توجهي تا بيش از 5/2% از توليد ناخالص خود را- که سرانه آن حدود 750 دلار است- صرف پژوهش مي نمايند. به اين ترتيب نتيجه طبيعي آن، بازگشت صدها برابر هزينه پژوهش، از طريق صرفه جوئي ناشي از آن در طرحهاي عمراني و صنعتي، حاصل مي شود.


    موانع انجام و موفقيت مهندسي ارزش:
    - ناباوري، عدم آگاهي و عدم پذيرش کارفرما
    - تصور آنکه بهبود کيفيت، صرفه جويي حاصل از مهندسي ارزش و کاهش زمان به علت عدم دقت يا کافي نبودن مطالعات مهندس مشاور است.
    - عدم آگاهي و پذيرش طراحان و مهندسان مشاور که ممکن است شرايط و ضرورتهاي مهندسي ارزش را تحميل به خود و توهيني به صلاحيت و مقام تخصصي و حرفه اي خويش تلقي کنند.
    - عدم آگاهي و اعتقاد پيمانکاران و توليد کنندگان به اين فرآيند و نداشتن انگيزه لازم براي همکاري و ارائه پيشنهاد تغيير به روش مهندسي ارزش، با توجه به تجربيات اجرايي آنها، براي کاهش هزينه ها، کاهش زمان اجرا، و حل مسائل، در موارد پيش بيني نشده اي که اغلب در جريان اجراي طرحها موجب کندي يا توقف کار مي شوند. لذا پيش بيني انجام مهندسي ارزش در قراردادهاي مطالعاتي و طراحي مهندسان مشاور و قراردادهاي اجرايي پيمانکاران و پيش بيني اهرمهاي تشويقي براي انجام مهندسي ارزش در مراحل مختلف طول عمر طرح و به کار بستن نتايج آن به منظور بهبود کيفيت، کاهش هزينه هاي کل و زمان اجرا در موفقيت اين فرآيند حائز اهميت است.
    بديهي است براي انجام اين مهم برگزاري دوره هاي آموزشي مهندسي ارزش، طبق روشها و مراحل تجربه شده جهاني و انجمن بين المللي مهندسي ارزش ضروري است. موفقيت توسعه فرآيند مهندسي ارزش مستلزم آموزش هاي کوتاه مدت (4و8 ساعته) توجيهي براي مديران ارشد و آموزش 40 ساعته (مدول يک) براي برنامه ريزان، مجريان طرحها در سازمان هاي کارفرما، و مديران طرح در شرکت هاي مهندسان مشاور و پيمانکاران است.


    نتايج و مزاياي نامحسوس مهندسي ارزش:
    انجام مطالعات مهندسي ارزش علاوه بر بهبود کيفيت، کاهش هزينه هاي کل و کاهش زمان کل (طراحي و اجرا) در طرحهاي عمراني، داري مزاياي غير محسوس به شرح زير در شرکت ها و سازمانها مي باشد:
    - ايجاد هم افزايي – بهبود ارتباطات بين تهيه کنندگان طرح- مالکيت توصيه هاي حاصل از کارگاههاي مهندسي ارزش و قابليت استفاده از آنها در طرحهاي آتي – ايجاد و بهبود روحيه کار گروهي- فرو ريختن موانع ارتباط روان بين بخشهاي تخصصي سازمان و بهبود کارآيي، بنابراين مي توان منافع کاربرد مهندسي ارزش را به مراتب بيش از صرفه جوئي تنها، محسوب کرد.

    نقش دانشگاه ها در توسعه مهندسي ارزش:
    دانشگاهها که مرکز تربيت نيروي انديشمند و تخصصي طرحهاي عمراني، توليدي و خدماتي مي باشند نقش کليدي در توسعه مهندسي ارزش دارند. تجربه دانشکده مکانيک دانشگاه مک گبل در طول بيش از 22 سال گذشته در برگزاري کارگاههاي مهندسي ارزش با حضور نماينده صنعت، دانشجويان کارشناسي ارشد و اساتيد مربوط، موجب بهبود قابل توجه در توان رقابتي صنايع ايالات کبک کانادا و آموزش دانشجويان و کارشناسان صنعت شده است که مي تواند الگوي مناسبي براي صنايع و دانشکده هاي مهندسي کشور باشد.
    ضمناً امروزه با توجه به اهميت مهندسي ارزش در صرفه جويي و بهبود توان رقابتي توليد کنندگان و عرضه کنندگان توليدات صنعتي، کشاورزي و خدمات در عرصه بين المللي و با توجه به گسترش دامنه جهاني شدن تجارت، در برخي کشورها مانند انگلستان، دانشگاههايي اقدام به برقراري دوره هاي دو ساله کارشناسي ارشد در مديريت ارزش کرده اند که اين نيز مي تواند مورد توجه مسئولان آموزش عالي کشور با توجه به الزامهاي ورود به عرصه تجارت جهاني و ضرورت بهبود شرايط رقابت براي حفظ بازارهاي داخلي و گسترش صادرات قرار گيرد.

  20. این کاربر از boomba بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


صفحه 1 از 4 1234 آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •