تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 2 12 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 11

نام تاپيک: دست نوشته های ID3H

  1. #1
    داره خودمونی میشه ID3H's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    تهران- اراک
    پست ها
    28

    پيش فرض دست نوشته های ID3H

    من هرچه محکمتر می کشم دنباله های دستمال گره کرده ی اتهام را بر گردن تو
    تو هرچه بیشتر می کشی صمباده ی اتهام را به تن من،
    من هرچه بیشتر توان می گذارم برای اثبات بی گناهی ام
    تو هرچه بیشتر توان می گذاری برای اثبات بی گناهی ات،
    ته ته ته اش
    می رسم به اینجا

    که دوستم داری
    که دوستت دارم
    !...!

  2. 5 کاربر از ID3H بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    داره خودمونی میشه ID3H's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    تهران- اراک
    پست ها
    28

    پيش فرض

    رابطه شان همیشه یک طرفه بود. یکی به دیگری اعتماد داشت و دیگری هرگز اعتماد نکرد !
    چشم ها و قلبم را می گویم.
    چشمهایم همیشه به اعتماد قلبم ندید می گرفتند و اعتماد کامل به قلبم داشتند.
    قبلم اما هرگز به چشمهایم اعتماد نکرد و هرچه را دیدند توهم پنداشت .
    به اعتبار این اعتماد
    من له شدم
    زیر پای تو !...!

  4. 9 کاربر از ID3H بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3
    داره خودمونی میشه ID3H's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    تهران- اراک
    پست ها
    28

    پيش فرض

    Hazet ام!
    خواب دیده ام تو را باز
    مثله هر شب.
    این بار مهربان بودم من. فریاد نمی زدم، شکایت نمی کردم، تهدید نمی کردم.
    این بار مهربان بودی تو، فریاد نمیزدی، شکایت نمی کردی، تهدید نمی کردی .
    من این بار دستهایم لای موهای تو موج بر میداشت
    تو این بار نگاهت پر تعجب بود .
    من این بار دستهایم پشت گردنت نوازش کنان سمت لبهایت رسید
    تو این بار مچ دستهایم را گرفتی و به صورتم خیره شدی.
    من این بار سرم سمت تو آمد
    من این بار دستم پشت گردنت لرزید
    من این بار نفسهایم عطر هیچ معصومیتی را نمی داد.
    تو این بار گیج بودی
    تو این بار ترسیدی
    تو این بار نفسهایت معصموم شد.
    من این بار تو که چشم بستی دستم سمت جیبم رفت .
    من این بار دستت که دور کمرم حلقه شد دستم روی بدنت لرزید و رسید تا گلویت
    این بار اما
    باز من گریه کردم
    این بار اما

    باز تو مبهوت شدی ...
    و من محکم تیغ را روی شاهرگت کشیدم !...!

  6. 3 کاربر از ID3H بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #4
    داره خودمونی میشه ID3H's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    تهران- اراک
    پست ها
    28

    پيش فرض

    کلا از این دو حال خارج نیست !
    آدم یا حواسش به مسیر است
    که از پشت یک حالی بهش می دهند،
    یا حواسش به پشتش است که مسیر را گم می کند،
    و یا هردو، که هم مسیر را گم می کند،
    هم یک حالی بهش می دهند.


    Last edited by ID3H; 12-05-2010 at 03:49.

  8. 2 کاربر از ID3H بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #5
    داره خودمونی میشه ID3H's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    تهران- اراک
    پست ها
    28

    پيش فرض

    لامصب عین ِ خمیر دندون می مونه !
    از هرجا فشارش می دی ازش نصیحت میزنه بیرون !...!

  10. 2 کاربر از ID3H بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #6
    داره خودمونی میشه ID3H's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    تهران- اراک
    پست ها
    28

    پيش فرض

    - مامان .
    + جانم ؟
    - شَب که میشه، خُدا میخوابه مِثه ما ؟
    + نه مامان.
    - پَس کُجا میره ؟
    + ..........
    - میره اون وِر ِ کُره ی زَمین که آدماش بیدارَن ؟
    + آره مامان. اونام خُدا میخوان دیگه !

    هِی خُدای عادِل ِ مَن !
    تَکیلف ِ مَنو شَب زنده داری هایم چه میشَوَد پَس ؟
    تَکلیف ِ مَن که شَب ها میمانم بی خُدا ... ؟

    هِه!! هِی خُدای عادِل ِ مَن !
    مَن، شَب های بی خُدا و آرامِشی که بَر پِلکهای خیسَم مینشینَد را با هزاران روز ِ با خُدا که هیچ آرامِشی بَر پِلک های خیسم نمینشینَد عَوَض نمیکنَم !!
    گفتَم که بدانی !...!
    Last edited by ID3H; 13-05-2010 at 01:10.

  12. 4 کاربر از ID3H بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #7
    داره خودمونی میشه ID3H's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    تهران- اراک
    پست ها
    28

    پيش فرض

    اگه اشکالی نداره دوست دارم از بچه های فعال این تاپیک دعوت کنم به این 3 تا تاپیک هم سر بزنن چون میشه به عنوان زیر مجموعه هایی تفکیک شده ی همین تاپیک هم بهشون نگاه کرد
    مناجان به سبک انحصاری
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    نامه هایی که هیچ گاه به مقصد نرسیدند
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    مینیمال نویسی
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید


    ----------------------------------------
    نتيجه ي اخلاقي ِ اينكه تو نميذاري من پا توو كفشت كنم فقط يه چيزه!

    تو يه ريگي توو كفشت هست!...!

  14. این کاربر از ID3H بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #8
    داره خودمونی میشه ID3H's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    تهران- اراک
    پست ها
    28

    پيش فرض

    سلام عشق دیروز و هنوز
    فکر میکنی این روزهای چه کسی را
    مدام حواله می دهم به دَرَک ؟؟ ...!!
    Last edited by ID3H; 15-05-2010 at 02:01.

  16. 10 کاربر از ID3H بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #9
    داره خودمونی میشه ID3H's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    تهران- اراک
    پست ها
    28

    پيش فرض

    چشيدن ِ طعمِ رژ لبي كه مي دوني ماله تو نيست
    رو لباي معشوقه اي كه هميشه تشنهَ س
    !...
    اينه حس و حال ِ من !...!

    Last edited by ID3H; 29-05-2010 at 15:21.

  18. 2 کاربر از ID3H بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #10
    داره خودمونی میشه ID3H's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    تهران- اراک
    پست ها
    28

    پيش فرض

    سيا*ست مامثله ديانت ماست!
    وديانت ما هم كه ....
    آره ديگه !!
    Last edited by ID3H; 29-05-2010 at 15:34.

صفحه 1 از 2 12 آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •