تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 2 12 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 11

نام تاپيک: دست نوشته های RAHIL_2

  1. #1
    داره خودمونی میشه RAHIL_2's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2009
    پست ها
    54

    پيش فرض دست نوشته های RAHIL_2

    من اینجا بس دلم تنگ است و
    هر سازی که می بینم
    بد آهنگ است
    بیا ره توشه بر داریم
    قدم در راه بی برگشت بگذاریم
    ببینیم آسمان هر کجا
    آیا همین رنگ است؟

  2. این کاربر از RAHIL_2 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #2
    داره خودمونی میشه RAHIL_2's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2009
    پست ها
    54

    پيش فرض

    دل كباب جگر كباب
    دل بي دلبر كباب
    دل بخور غصه نخور
    غصه دلو خون مي كن

  4. 2 کاربر از RAHIL_2 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3
    داره خودمونی میشه RAHIL_2's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2009
    پست ها
    54

    پيش فرض

    دقیقا در این نقطه که می ایستم نگاهم تنگ می شود در دوست داشتنت.
    در ان لحظه ای گیر می کنم که حس کردم دوستت دارم.
    درست همان لحظه ای که بی خیال داشتن های دیگر غرق می شوم در ابهت یک سلام .
    لحظه ای که بار دیگر اگر پیش اید می دانم که خرد می شوم و میریزم و از صدای شکستنم چه مست مست میشوم...می شوی...
    درست است که دل تنگ رابطه ام اما بدتر از ان اینست که چقدر دل تنگ نداشتنت هستم و بس..
    همین یک جمله: چقدر دل تنگ نداشتنت هستم
    می توانی شمارش اشک هایم را درست حدس بزنی؟

  6. 3 کاربر از RAHIL_2 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #4
    داره خودمونی میشه RAHIL_2's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2009
    پست ها
    54

    پيش فرض

    با غروب این دل گرفته مرا میرساند به دامن دریا
    میروم گوش میدهم به سکوت
    چه شگفت است این همیشه صدا
    چه غروبی چه سرشکن سنگی
    موج کوب است این خیال شما
    دل خورشید هم بحالم سوخت سرخ تر از همیشه گفت بیا

  8. 3 کاربر از RAHIL_2 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #5
    داره خودمونی میشه RAHIL_2's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2009
    پست ها
    54

    پيش فرض

    پارسال با او زیر باران راه می رفتم.......امسال راه رفتن او را با دیگری در زیر باران اشکهایم دیدم......شاید باران پارسال اشکهای فرد دیگری بود

  10. 6 کاربر از RAHIL_2 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #6
    داره خودمونی میشه RAHIL_2's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2009
    پست ها
    54

    پيش فرض

    براي گفتن من __________ شعرهم به گل مانده

    نمانده عمري و _________________ نمانده عمري و صدها سخن به دل مانده

  12. 3 کاربر از RAHIL_2 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #7
    داره خودمونی میشه RAHIL_2's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2009
    پست ها
    54

    پيش فرض

    اگر می خندم از اجبار عکاس است
    وگرنه
    من کجا...
    خنده کجا...!

  14. 8 کاربر از RAHIL_2 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #8
    داره خودمونی میشه RAHIL_2's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2009
    پست ها
    54

    پيش فرض

    روزگار خون و عصر التهاب
    نوبت غمها و
    روز ناخوشي
    تيغ ضحّاکان خون ريز زمان
    خسته از بيداد و اين آدم کشي


    ناله ي افتادگان از شّط شب
    مي رسد با پيک غمگين زمان
    آذرخش افتاده اندر پيکرم
    از سفير آه هر پير و
    جوان


    در نگاه سرد هر جنبنده اي
    نفرت است و حزن و
    صد بيگانگي
    يادم آيد چشم پاک پير ما
    گرمي اش بود و
    دو صد فرزانگي


    خنده تصوير غريب نفرت است
    بر لبان خسته ي اين آدمان
    آرزوي مرگ هم دارند و باز
    سخت مي خندند و شادند اين زمان


    حرف مي پيچد به راه حلق من
    تا مجال عرضه اي يابد همي
    باز مي بندم مسير حرف دل
    با ملاط بغض و گاهي ماتمي

  16. این کاربر از RAHIL_2 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #9
    داره خودمونی میشه RAHIL_2's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2009
    پست ها
    54

    پيش فرض

    تو می رسی و غمی پنهان همیشه پشت سرت جاری
    همیشه طرح قدم هایت شبیه روز عزاداری
    تو می نشینی و بین ما نشسته پیکر مغمومی
    غریب وخسته و خاک آلود؛ به فکر چاره ناچاری
    شبیه جنگل انبوهی که گر گرفته از اندوهِ -
    هجوم لشکر چنگیزی... گواهت این غم تاتاری
    بیا و گریه نکن در خود که شانه های زمین خیسند
    مرا تحمل باران نیست؛ تو را شهامت خودداری
    همین که چشم خدا باز است به روی هرچه که پیش آید
    ببین چه مرهم شیرینیست برای سختی و دشواری!!
    کمی پرنده اگر باشی در آسمان دلم هستی
    رفیق ماهی و مهتابی؛عزیز سرو وسپیداری...
    چقدر منتظرت بودم !ببینمت کمی آسوده...
    دوباره آمده ای اما؛ همان همیشه عزاداری!


    ---------- Post added at 11:14 AM ---------- Previous post was at 11:10 AM ----------

    هــی پـشـت ِ پـنـجــره می آیـم
    شـایـد ، نـشــانـی از تـــو بـجــویــَم
    هــی پـشت ِ پنجـــره می آیم
    شاید ، شـمـیـم ِ پـیـرهـنـت را
    کالسـکـه ی نـســیــم ، فـرو آرَد ...
    هــی چـشـم ِ خـود ، بـه جــادّه می دوزم
    زان دور دست ِ سـاکـــت و وَهــم آلـــود
    گــــرد و غـبــار ِ پــای ِ ســـواری نیـسـت ؟
    آیـــا ، کبــوتــر ِ صـحـرایــی
    زانـســوی ِ ابــری ِ بــارانــی
    مـکـتــوب ِ یــار ؛
    نـیـاورده ســت ؟
    .....
    هــی پشـت ِ پـنجــره می آیم
    هـی پـشـت ِ پنجــره می آیـــم ...
    Last edited by RAHIL_2; 05-07-2010 at 10:14.

  18. 2 کاربر از RAHIL_2 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #10
    داره خودمونی میشه sasha3sh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2014
    محل سكونت
    شهر بی ستاره
    پست ها
    101

    پيش فرض

    نوشته هاتون زیباست ممنون
    Last edited by sasha3sh; 24-04-2014 at 15:33.

صفحه 1 از 2 12 آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •