تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




نمايش نتايج 1 به 2 از 2

نام تاپيک: خاطره های کوتاه من

  1. #1
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    1,252

    11 خاطره های کوتاه من

    من تا حالا چندین بار از دوران نوجوونی شروع کردم به دفتر خاطرات نوشتن و هر بار یه تجربه یی کسب کردم .
    توی این تاپیک خاطره های کوتاه من (مصطفی) قرار می گیره . به امید این که تداوم پیدا کنه
    البت اگه دوستان دیگری هم خاطره های کوتاهشون رو بذارن منعی نداره و استقبال میکنیم (اینجوری ----> )
    انتقادها و پیشنهادها هم بعد از گزینش شدن !! پذیرفته میشه .
    به قول یکی از دوستان : با تشکر از برنامه خوبتون ، لطفا وقتش رو بیشتر کنین


  2. 2 کاربر از مصطفی بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    1,252

    پيش فرض

    امروز 1391/3/9 پنج شنبه - من : کارمند درد دلی
    امروز اتفاق خاصی نیافتاد به جز یکی: یه نفر توی اداره اومد پیشم . طرف یه کم خودمونی شد ، کم کم داشت باهام درد دل میکرد: می گفت آقای (مصطفی) من با یکی از دوستام دعوا کردم .طرف هم خیلی پررو بود . پرونده مون کشیذه شد کلانتری و دادگاه و ..... و آخرش هم رای به نفعم صادر شد ولی به خاطر اینکه رفیق بودیم بیشتر پیگیرش نشدم . حالا دوباره شاخ شده برام و دوباره تهدیدم میکنه . من هم عین گاو سرم رو انداختم پایین بهش هیچی نمیگم !! .....
    آقا این رو که گفت دیگه داشتم از خنده میترکیدم . اینقدر بعضی ها خودشون رو تحویل میگیرن : مثل گاو .... . حالا نمیتونم حتی یه لبخند هم بزنم . طرف داره درد دل میکنه دیگه به یه بهونه ای از اتاق زدم بیرون ......

  4. 3 کاربر از مصطفی بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •