خب اولين قطعه ي شعر ايشون رو قرار ميدم با نام " با گريه بخند "
ایمان بیداد
به عهدی داد
روح فریب ام ، بی تو ... بی تو
قانون گردابم ، سرابم ، نقش آبم
بی تو ... بی تو
بی ایمنی ، شوریدگی ،
در قعر خوابم
ای بی تو من بی خویش ، بی خویشتن ، بی کیش
خاری هدف گم کرده در دهلیز بادم
بی تو ... بی تو
طیف غباری خفته بر دریای شن زار
خون شب ام
هذیان تب آلود دردم ، بی تو
بی تو
رمز سکوت ام
راز بهت ام
رنگ یادم
بی تو ... بی تو
تو ، بی تو
از زندگی بیزار
تا مرگ راهی نیست ، بی تو
ای بی من و در من
بی من تو هم آنی و اینی
ای بی تو من گرداب و یرانی
قانون بی رحم پریشانی
چنینی ؟
بدرود ، بدرود
این اشک و هق هق گریه مردی پشیمان نیست
مردان نسل ما
با گریه
می خندند ، بی تو
ای بی تو من ، بی من
آیا تو هم اینگونه می خندی ؟
با گریه خندیدن نه آسان است
بی تو