تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 5 12345 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 42

نام تاپيک: تاریخ ایران از ابتدا تا مشروطیت /

  1. #1
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2014
    پست ها
    607

    پيش فرض تاریخ ایران از ابتدا تا مشروطیت /




    فهرست مطالب


    پيشگفتار
    1 O جغرافياى ايران
    منابع آبى ايران
    منابع زيرزمينى ايران
    شرايط جغرافيايى ايران
    2 O مهاجرت اقوام آريايى
    لولوييان
    گوتيان (قوطيان )
    تيپورى ها
    كاسيان
    مانناها
    كادوسيان و گيل ها
    ماردها يا آمارت ها
    3 O عصر اوستايى
    زندگانى زرتشت
    زرتشت و گات ها
    خانواده و حكومت در اوستا
    طبقات
    4 O حكومت هاى ناحيه اى قبل از هخامنشيان
    عيلام و ماد
    دولت عيلام
    حدود جغرافيايى
    حكومت عيلام
    زندگى اقتصادى و اجتماعى عيلام
    دين عيلام
    دولت مادها
    حدود جغرافيايى
    سازمان اجتماعى ماد
    سازمان حكومت در ماد
    دين ماد
    زبان مادها
    انقراض ماد و تاسيس امپراتوران هخامنشيان
    5 O امپراتورى هخامنشيان
    حدود جغرافيايى
    قوانين
    دين
    ماليات
    نظام پولى
    خانواده و تعليم و تربيت
    طبقات اجتماعى
    پيشه وران و سازمان هاى صنعتى
    6 O سلوكيان
    تشكيلات ادارى سلوكيان
    شهرسازى و بازرگانى
    7 O پارتيان (اشكانيان )
    سازمان حكومت
    بردگى در عهد اشكانى
    دين اشكانيان
    موقعيت اجتماعى زن در دوران پارتيان
    8 O ساسانيان
    تشكيلات دولت ساسانى
    حيات اقتصادى و اجتماعى در دوران ساسانيان
    ماهيت اجتماعى رستاخيز مانى
    ماهيت رستاخيز مزدك و مزدكيان
    نتايج جنبش مزدك
    اساس تمثيلى مزدك از جهان
    خانواده در دوره ساسانيان
    دين در دوران ساسانيان
    عوامل سقوط ساسانيان
    9 O ورود اسلام به ايران و اثرات آن
    علل نفوذ اسلام در ايران
    خلفاى راشدين
    10 O دولت اموى
    وضع ادارى دوره بنى اميه
    موالى و بنى اميه
    نهضت شعوبيه
    انواع مالكيت زمين در دوره امويان
    نظام ماليات هاى ارضى در زمان دولت اموى
    عوامل انحطاط و سقوط دولت اموى
    11 O قيام ابومسلم و انتقال قدرت به عباسيان
    12 O ايران در زمان حكومت عباسيان (132 - 656 ه .ق .)
    ساخت اجتماعى طبقات در دوره عباسيان
    نظام ديوانى در زمان عباسيان
    توسعه مالكيت زراعى در زمان خلافت عباسى
    ماليات در زمان عباسيان
    موجبات ثروت عباسيان
    موجبات كمى هزينه ها
    موجبات فزونى هزينه ها
    علل سقوط عباسيان
    13 O حكومت طاهريان
    14 O صفاريان
    15 O حكومت سامانيان
    علل رشد ديوان سالارى
    دستگاه ادارى و دربار سامانيان
    ماليات در دوره سامانيان
    عوامل سقوط سامانيان
    16 O دولت غزنويان
    موقعيت طبقات در دوره غزنويان
    قرمطيان
    سركوبى و كشتار قرمطيان رى
    نظام مالى غزنويان
    منابع پنج گانه ى درآمد غزنويان
    ديوان ها در زمان غزنويان
    ارتش در زمان محمود غزنوى
    علل انقراض غزنويان
    17 O آل بويه
    18 O حكومت سلجوقيان
    تقسيم بندى دوران حكومت سلجوقيان
    دوره ى اول
    دوره ى دوم
    تشكيلات كشورى :ديوان مركزى و مامورين آن
    نقش علما و قضات و چگونگى تاسيس نظاميه ها
    اسماعيليان و سلجوقيان
    انگيزه هاى اجتماعى نهضت اسماعيليان نزارى
    پايگاه اجتماعى اسماعيليان نزارى
    روش هاى مبارزاتى اسماعيليان نزارى
    علل انقراض دولت سلجوقيان
    دولت هاى كوچك سلجوقيان (اتابكان )
    19 O حكومت خوارزمشاهيان
    خوارزمشاهيان و موقعيت ممالك اسلامى
    علل زوال امپراتورى خوارزمشاهى
    علل پيشرفت چنگيز و مغولان
    20 O حكومت مغول در ايران
    ديوان در زمان ايلخانان مغول
    مناصب شرعى
    ماليات و خراج در زمان مغول
    اصلاحات غازان خان
    انواع مالكيت هاى زمين در زمان مغول
    طبقات در عهد مغول
    ارباب جزاف - تجار - دلالان - روحانيون - زمينداران بزرگ - عوام
    سيرى پيرامون نهضت تصوف در ايران
    نهضت سربداران خراسان
    علل فروپاشى و زوال سربداران خراسان
    قيام مرعشيان
    قيام محمد تارابى
    21 O دولت تيموريان
    جانشينان تيمور
    تقسيم بندى و نظام اجتماعى دوره ى تيمورى
    اوضاع تشكيلات ادارى و كشورى و لشكرى و ماليات در زمان تيموريان
    قضاوت در دوره تيمورى
    هنر در دوره تيمورى
    22 O حكومت تركمانان قراقويونلو و آق قويونلو
    نظام حكومتى ، سازمان ارتش و تشكيلات ادارى
    23 O زمينه ظهور سلسله صفوى
    نفوذ معنوى خاندان صفوى
    تشكيل دولت صفويه
    ساختار اجتماعى دولت صفوى
    انواع مالكيت ارضى در دوره صفوى
    موقعيت كشاورزان
    تظلم خواهى مردم
    هرم طبقاتى در دوره صفويه (شاه عباس اول )
    جنبش هاى دوره ى صفوى
    1 - تقطويان
    2 - اكراد يزيدى
    3 - نهضت مشعشعيان
    4 - جنبش تبريز
    5 - جنبش گيلان
    اصلاح سازمان هاى لشكرى ، كشورى و روحانيت
    مناصب روحانيون
    منصب هاى ديوانى و دربارى
    صاحب منصبانى كه عنوان مقرب الخاقان و مقرب الحضرت داشتند
    ساير مناصب
    علل سقوط دولت صفويه
    24 O زمينه تشكيل دولت افشاريه
    تشكيل دولت نادرشاه افشار
    موقعيت نظام ارضى
    ارتش در دوره ى افشاريه
    دين و مذهب در دوره نادرى
    سازمان كشورى و ادارى در عصر افشاريه
    باب اول (قضات )
    باب دوم - امرا
    باب سوم
    باب چهارم
    باب پنجم
    باب ششم
    ايران بعد از مرگ نادر
    25 O تشكيل دولت زنديه
    سازمان ادارى
    قضاوت
    سياست مذهبى در دوره زنديه
    هزينه زندگى در زمان زنديه
    زوال دولت زنديه
    26 O دولت قاجاريه
    آغاز حكومت قاجاريه
    مناصب و مشاغل عالى و دربارى در دوره قاجار
    جمعيت ايران در دوره حكومت قاجار
    درآمد منابع و مصنوعات دولت دوره قاجاريه
    الف - ماليات يا درآمد ثابت
    عايدات نامرتب
    تغيير و تحول وضعيت ارضى در دولت قاجاريه
    سياست جابجايى عشاير به منظور تضعيف قدرت آنان
    قضا در دوره قاجاريه
    نحوه ملك دارى در دوره قاجاريه
    املاك سلطنتى
    تيول ها
    موقوفات
    املاك خصوصى
    ارزش در دوره قاجاريه
    ماموريت گاردان و تشكيل ارتش در زمان قاجار




    .

  2. این کاربر از Azad/ بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #2
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2014
    پست ها
    607

    پيش فرض

    پيشگفتار

    ايران در روند چندين هزار سال تاريخ خويش ، به دليل موقعيت جغرافيايى ويژه اش - پل ارتباطى ميان اقوام شرق و غرب - نقش مهمى را در روابط اجتماعى ملل ايفا نموده است . همين امر باعث شده است تا در جاى جاى اين سرزمين پهناور، اقوام مختلف همواره در تردد باشند و بعضا در موقعيت مناسب در منطقه اى از اين سرزمين براى خود حكومتى ايجاد نمايند. برخورد اين حكومت ها با يكديگر و تاثير و تاثر پذيرى از همديگر در روابط اجتماعى ، گاه باعث جذب و مستهلك شدن قومى در قوميتى ديگر و گاه در نشيب و فرازهاى تاريخى باعث اضمحلال كامل آنان شده است . اما همين فرايندهاى اجتماعى نيز باعث دوام و بقاى چندين هزار ساله سرزمين ايران گرديده است . به طورى كه دانشمندان ، اين سرزمين را يكى از هفت منطقه ى تمدن ساز بشرى به حساب مى آورند.
    نگارنده سعى نموده است در جلد اول كتاب تحت عنوان تاريخ اجتماعى از آغاز تا انقلاب مشروطيت ايران ، با بهره گيرى از منابع مختلف ، اعم از دست اول يا غيره ، در چهارچوب عمل انسان ها و روابطى كه آنان با طبيعت و بين خود به منظور ارضاى نيازهاى زندگى ايجاد كرده اند را روشن سازد و در اين راستا، انگيزه هاى انسانى و نتايج اعمال آنان كه همواره مستلزم توجه به وابستگى متقابل روابط اجتماعى است و قوانينى كه به دگرگونى هاى تاريخى نظم مى بخشد و از خلال اين روابط مشخص و روشن مى شوند را مورد بحث قرار دهد.
    اميد است مشتاقان و پويندگان تاريخ ايران بتوانند از اين مجموعه بهره بردارى نمايند و در دستيابى به شناخت بهتر و كامل تر از هميارى دريغ نورزند.
    در خاتمه از آقايان آذرخش بيدارى ، ويراستار و سيروس نوذرى ، سروش ‍ يكرنگيان ، نسخه پردازان ، كه در امر ويرايش و نسخه پردازى و نمونه خوانى اين كتاب زحمات فراوانى را متقبل شدند سپاسگزارى مى شود.
    حروف نگارى ، طراحى صفحات و صفحه بندى اين كتاب مرهون عنايت مدير و كاركنان موسسه نشر و حروفچينى نخستين مى باشد كه صميمانه ترين سپاس ، نثارشان باد.

    دكتر عزت الله نوذرى
    شيراز
    پاييز 1379

  4. #3
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2014
    پست ها
    607

    پيش فرض

    O جغرافياى ايران


    فلات ايران كه محدوده ى طبيعى و پهنه ى بزرگ رويدادهاى تاريخ اقتصادى - اجتماعى ايران و مركز فعاليت قوم ايرانى بوده است ، از شرق و غرب بين دره ى سند و سرزمين ميان رودان (بين النهرين ) و از طرف شمال ، بين تركمنستان و درياى خزر و ماوراى قفقاز و آمو دريا (رود جيحون )، از طرف جنوب ، به خليج فارس و درياى عمان منتهى مى گردد كه مجموعا حدود 000/600/2 كيلومتر مربع مساحت آن مى باشد كه قريب 63 يا 000/648/1 كيلومتر مربع آن ، مساحت ايران كنونى است .


    سرزمين كنونى ايران از نظر شرايط مختلف جغرافيايى ، يعنى پستى و بلندى زمين ، آب و هوا و اقليم ، ميزان رطوبت ، نوع گياهان و جانداران ، استعداد خاك و منابع زير زمينى داراى وضع بسيار متفاوت مى باشد.


    در ايران ، از نظر پستى و بلندى سه رشته كوهستان وجود دارد: در شمال ، رشته جبال البرز كه از دنباله ى كوه هاى قفقاز و ارمنستان منشعب مى شود و تا ساحل جنوبى درياى خزر و سپس شمال خراسان امتداد مى يابد. بلندترين ارتفاع جبال البرز، قله ى آتشفشان دماوند با (654/5) متر ارتفاع مى باشد و به وسيله ى كوه بابا كه در شمال افغانستان واقع و بلندترين قله ى آن (964/4 متر است كه همه ى فصول سال از برف پوشيده مى باشد) به كوه هاى هندوكش و در ادامه به هيماليا مى پيوندد.


    از شمال غرب ايران رشته كوه هاى زاگرس شروع و پس از عبور از غرب و جنوب ، در امتداد خليج فارس ، به درياى عمان مى رسد و به موازات ساحل اقيانوس هند تقريبا تا مصب رود سند امتداد مى يابد. (1) اين رشته كوه ها در ايران هزار كيلومتر طول و تا دويست متر عرض دارد. (2)


    گذشته از اين دو ناحيه كوهستانى ، نواحى كوه هاى مركزى و كوه هاى مرزى را در مشرق بايد ذكر كرد كه اغلب كوه هاى اين نواحى ، به عكس ارتفاعات شمال و غرب ، باير و برهنه بوده و كمتر گياه دايمى در آن ها مشاهده مى شود.


    اين رشته كوه ها كه در دو جانب فلات ايران كشيده شده اند، متعلق به دوران سوم زمين شناسى مى باشند كه داراى ذخاير بسيار گرانبها هستند كه حتى در جهان باستان نيز ارتش آن شناخته شده بوده است . به طورى كه محققين در مورد سير تكوينى اين ناهموارى ها اظهار نظر مى نمايد، يك دوم مساحت ايران را كوهستان تشكيل مى دهد كه با پيدايش كوه هاى جنوب اروپا و آسيا همزمان بوده است . دو عامل در شكل گيرى اين كوه ها موثر بوده اند: يكى عامل معرفت الارضى قاره ى اروپا و آسيا و ديگرى ، امواج آتشفشانى ها.
    وضع استقرار زمين ايران ، يعنى سراشيبى زمين با شيبى ملايم از جنوب به طرف شمال قرار گرفته است . در حالى كه بلندى زمين در كرمان از سطح دريا 659/1 متر، شيراز 530/1، تهران 160/1، مشهد 039/1 و تبريز 340/1 متر است ، فرازى اصفهان و يزد 590/1 متر مى باشد.


    مركز اين فلات را بيابانى پهناور در بر گرفته كه فرورفتگى آن از نواحى اطراف بيش تر است ، اما فرازى آن 609 متر بالاتر از سطح درياست .


    فلات ايران را دره هايى تشكيل مى دهد كه تا حد زيادى پر از لايه هاى رسوبى است كه به طور يكنواخت بر روى هم قرار گرفته اند و در پايين ترين لايه ، آميخته اى به هم فشرده از ريگ و شن و خاك است و مى توان از ميان آن ، بى آن كه به لايه ى ديگرى برخورد، چاه ها و دالان هاى زيرزمينى حفر كرده از اين رو، ظاهرا فلات ايران پيش از دوران چهارم زمين شناسى زير آب بوده است .


    نواحى مركزى ايران فوق العاده خشك و كويرى است كه از اين ميان ، كوير مركزى خشك ترين نقطه ى كره ى ارض مى باشد و كوه هاى مرتفع اطراف آن مانع رسيدن ابرها به درون فلات مى شوند.

    كوير نمك از نظر ساختمانى ، با كوير لوت تفاوت بسيار دارد، چه كوير لوت حفره اى است كه در اثر شكستگى طبقات زمين احداث شده در حالى كه كوير نمك يك چاله ى بزرگ زمين شناسى مى باشد.


    قسمت اعظم كوير نمك را شن و سنگ ريزه پوشانده است كه اغلب دستخوش باد قرار مى گيرد و توفان هاى شديد، شن هاى آميخته به نمك را مانند امواج دريا به حركت درآورده ، گاهى تپه هاى طولانى تا ارتفاع چهل متر از خود به جاى مى گذارد.
    اين تپه هاى شنى كه در اثر وزش باد تغيير مكان مى دهند به تپه هاى ريگ روان معروف است و براى كاروان ها و آبادى هاى اطراف كوير خطرناك مى باشد.
    مقدار بارندگى در اين نواحى حدود 100 ميليمتر و اختلاف درجه حرارت در شبانه روز در طول سال ، خيلى زياد - بين صفر تا هفتاد درجه - مى باشد.
    به نظر مى رسد عواملى كه در كيفيت آب و هواى ايران موثر مى باشد، مى توان به دو دسته تقسيم نمود: دسته اصلى و دسته فرعى .
    دسته اصلى مانند: عرض جغرافيايى ، حرارت ، جريان هاى هوايى ، رطوبت و باران دسته فرعى مانند: درياها، پوشش گياهى و از اين قبيل .

  5. #4
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2014
    پست ها
    607

    پيش فرض

    منابع آبى ايران

    شبكه آب هاى روان ايران در وسعت بسيار زيادى در سطح ايران پراكنده است و مى توان آن ها را از نظر مقدار آبه به دو دسته تقسيم نمود: اول ؛ آب هاى روان يا رودهاى دايمى كه پيوسته و به طور دايم در بستر رودها جريان دارد و داراى آبگير مشخص مى باشند. دوم ، رودهاى موقت يا فصلى (موسمى ) كه در فصول پرباران داراى آب بوده و در ساير فصول كم آب ، بلكه خشك مى باشند و برخى داراى آبگير مشخص هم نيستند.


    رودهايى كه در خاك ايران جريان دارند و به درياى خزر مى ريزند، عبارتند از رود ارس ، سفيد رود، رود چالوس ، رود سه هزار، رود هراز، رودخانه بابل ، رود تالار، رود تجن ، رود گرگان ، رود اترك ، رود قره سو و رود نكا. علاوه بر رودهاى مذكور، رودهاى كوچك ديگرى در حوزه ى آبريز درياى خزر جريان داشته و به دريا مى ريزند كه از ميان آن ها، آن دسته را كه فقط از نظر ماهيگيرى و آبيارى داراى اهميت مى باشند مى توان به شرح زير نام برد:


    بالهارود، آستارا رود، شقا رود، طالش رود، شلمان رود، سياهكل رود، كيارود، صفا رود، تشتارود، سرداب رود، خير رود، كلارود، گرماب رود و چند رود كوچك ديگر.
    مهم ترين رودهاى حوضه ى آبريز خليج فارس را مى توان به شرح زير برشمرد:


    اروند رود، رود گاماساب ، رود كارون ، رود دز، رود جراحى ، ورد هنديجان ، رود دلكى ، رودمند، رودهاى شور و ميناب ، رودهاى مهران و تابنده .


    حوضه ى رودخانه هاى داخلى و كنارى ايران عبارتند از: زرينه رود، سيمينه رود، تلخ رود، صافى رود، جاجرود، رود كرج ، رود شور، رود مسيله ، زاينده رود، رود كر كه به ترتيب به آبريزهاى درياچه ى اروميه ، آبريز حوضه ى مسيله ، آبريز درياچه ى حوض السلطان و حوض مره ، آبريز باتلاق گاوخونى و آب ريز درياچه ى بختگان مى ريزند.

  6. #5
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2014
    پست ها
    607

    پيش فرض

    منابع زيرزمينى ايران


    ايران داراى منابع زيرزمينى ، ذخاير بسيار غنى نظير آهن ، مس ، قلع ، سرب ، نفت ، ذغال سنگ ، اورانيوم ، طلا، نقره و سنگ هاى قيمتى مانند فيروزه ، سنگ لاجورد و عقيق مى باشد كه از دوران هاى قديم مورد استفاده بوده و توجه ملل باستانى نظير آشور را به خود جلب مى كرده است .


    نفت و گاز كه مهم ترين ذخيره تحت الارضى ايران مى باشند داراى مقام ويژه اى در اقتصاد ايران بوده و بنابر آخرين برآوردهاى كان هان ايران ، داراى حدود يازده ميليارد تن ذخيره نفتى مى باشد كه معادل 13 نفت جهان و نزديك به 25 ذخيره ى نفتى كشورهاى خاورميانه است .

  7. #6
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2014
    پست ها
    607

    پيش فرض

    شرايط جغرافيايى ايران

    شرايط جغرافيايى بسيار متفاوت و مختلف ايران كه در حقيقت وضعيت يك شبه قاره را به آن داده است عامل بسيار مهم در مسير وقايع و رويدادهاى تاريخ اقتصادى و اجتماعى و فرهنگى اين سرزمين بوده است .


    خاك ايران به دليل وسعت و موقعيت استراتژيك اش ، شرق و غرب جهان باستان را به يكديگر متصل مى نمود و از اين طريق ، علاوه بر اين كه سبب انتقال فرهنگ و تمدن شرق و غرب گرديد، در عرصه ى اقتصادى و روابط بازرگانى و تجارى ، نقش بسيار مهمى را ايفا مى نمود. (3)


    از سوى ديگر شرايط بسيار متفاوت و متغير آب و هوايى ايران سبب گرديده كه اقوام مختلف اين سرزمين در شرايط كاملا متفاوت از يكديگر، با فرهنگ هاى گوناگون و متنوع به سر برده و هر يك داراى ويژگى هاى كاملا بارز از يكديگر به لحاظ اقتصادى ، اجتماعى و فرهنگى باشند.

  8. #7
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2014
    پست ها
    607

    پيش فرض

    O2 مهاجرت اقوام آريايى

    مهاجرت طوايف آريايى هند و ايرانى بنا به نوشته محققين دست كم از حدود دو هزار سال ق .م . انجام گرفته است ، اين طوايف از ديگر طوايف آريايى جدا شده و از ميهن مشترك و اصلى خود كه به نظر بيش تر صاحب نظران در منطقه وسيعى از شمال ناحيه اى ميان درياچه ى آرال و درياى سياه واقع شده بود كوچ كردند و به سوى فلات پهناور ايران و سرزمين هند روى آوردند ماكس مولر، موطن آرياها را آسياى مركزى مى داند و هاكسلى انگليسى آن را منطقه اى وسيع بين درياچه آرال و درياى شمال معرفى مى نمايد.


    اين كه چرا و چگونه و تحت چه چه عواملى مهاجرت انجام گرفته است ، سعيد نفيسى در كتاب خود به نقل از اوستا مى نويسد: در حدود هزاره پنجم ق .م . هنگامى كه ديگر آب و هواى پامير براى اقوام آرياها سازگار نبوده است ، بناى مهاجرت به سوى جنوب گذاشتند و در دامنه جنوبى پامير، به دو دسته تقسيم گشتند.دسته اى به طرف شرق رهسپار شدند و از دره سند و پنجاب به هندوستان و دسته ديگر رو به مغرب و از راه آسياى مركزى و صحراى قراقوم امروز، يا دشت خاوران سابق ، وارد ايران شدند. (4)


    اوستا نيز درباره مهاجرت آرياها اشاره مى نمايد كه خشكسالى يا توفان شديد، به خصوص كمبود غذا و رشد جمعيت ، آنان را وادار به مهاجرت نموده است .


    دكتر تاراچند، مورخ و فيلسوف بزرگ هند، در كتاب گزيده ريگ ودا، نظر ديگرى را در مورد مهاجرت آرياها ارائه مى نمايد. وى علت جدايى طوايف آريايى هند و ايرانى از ديگر طوايف آريايى را اختلاف عقيده دينى و مذهبى مى داند! و براى اثبات نظريه خويش مى نويسد، بيش از چهارده قرن ، ق .م . طوايف آريايى هند و ايرانى ، ميترا، ورونا، اندرا و ناستيه ، را پرستش مى كردند و نام اين چهار خدا در ريگ ودا و اوستا آمده است . (5)


    بنابراين ، ريگ ودا و اوستا قديمى ترين اثر دو قوم آريايى ايران و هند، هر دو از يك زبان مادر شاهى مشتق و از نظر فكرى و اجتماعى نيز به هم نزديك اند و طوايف ديگر آريايى درباره چنين خدايانى در اختلاف به سر مى برند.


    البته برخى از دانشمندان ، هجوم اقوام ديگر به سرزمين آريايى ها را علت مهاجرت آنان دانسته اند.


    در كتاب ايران ويچ آمده است از ميان قبيله هايى كه در حدود 700/1 ق .م . در شمال درياى مازندران و بين درياى سياه و درياى مازندران چادرنشينى مى كردند، دو قبيله ى ايرانى ؛ مادى و پارسى كه با يكديگر تفاوت اندكى در گويش داشتند به سوى سرزمين هاى جنوبى تر كوچ كردند و به نواحى غرب درياى مازندران آمدند و در آن جا ساكن شدند و نام نژادى خود را به آن نواحى دادند.


    نام هاى ، آران ، آلان و آلبانى همه از ريشه ى ايران eran برخاسته اند و نمودار آنند كه روزگارى ايرانى نژادان در آن جا ساكن بوده اند. اين دو قوم (مادى و پارسى ) به تدريج از دربندهاى قفقاز گذشته و در پيرامون درياچه رضائيه (اروميه ) كه پهنه اى بيش از امروز داشت و داراى دشت هاى سرسبز و خرم بود ساكن شدند و به كار دامدارى و كشاورزى و تربيت اسب پرداختند.


    مورخان يونانى نام قبايل پارسى را چنين نوشته اند: (6)


    پاسارگاديان - مارافيوئى - ماسپيوذئى ، كه مهم ترين آنان ، پاسارگاديان هستند و قبيله ى هخامنشى و پادشاهان ناحيه پارس از اين قبيله هستند. پارسيان ديگر چنين اند:


    پانثيلايوئى - دروئوسى يوئى - گرالنيوئى .
    قبايل كوچ نشين پارسى چنين اند:
    دائوتى - مردوئى - دروكيلوئى - ساگارتيوئى
    تيره هاى مادى عبارتند از شش تيره زير:
    بوئوسائى - پارتاكنوئى - ستروئوخاكش - اريزانتوئى - بوئوديوئى - مگوئى .


    اين دو طايفه بزرگ با همه ى تيره هاى خود كه نام برده شده به سوى نواحى حاصلخيز پيرامون درياچه اروميه (شهرآب ) فرود آمدند.تيره مادى ، در نواحى جنوب شرقى درياچه - بين همدان و تبريز - جاى گرفت و بعدها تا اصفهان پيش رفت ؛ و قبيله هاى پارسى در مغرب و قسمت هاى جنوب غربى درياچه ، در ناحيه اردلان (ايران مقدس ) جاى گرفت . اين قبايل با يكديگر و همين طور با قبايل بومى اين مناطق برخورد نمودند كه به مرور زمان در يكديگر ادغام شده و در كنار يكديگر به دامدارى و تربيت اسب كه يكى از مهم ترين پيشه هاى آنان بود پرداختند.


    دياكونوف ، در تاريخ ماد مى نويسد: از آثارى كه به زبان سومرى و اكدى و هوريانى ، در دست است چنين مستفاد مى گردد كه در كوهپايه هاى غربى زاگرس ، آن جايى كه بعدها ماد غربى را تشكيل مى داد، قبايل هوريان ، لولوئيان و گوتيان و ظاهرا قبايل ديگرى كه با عيلاميان قرابت داشتند زندگى مى كردند. علاوه بر اين ، در ساير نقاط شمالى و شمال شرقى نيز قبل از ورود آرياييان ، اقوام ديگرى همچون تيپورها، آماردها، كاسيان ، مانناها، طالشيان و گيل ها پراكنده بوده اند. (7)

  9. این کاربر از Azad/ بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #8
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2014
    پست ها
    607

    پيش فرض

    لولوييان


    اين قوم بخش وسيعى از قسمت علياى رود دياله تا درياچه اروميه و حتى فراتر، تا شمال غربى آن را اشغال كرده بود. اين اسم ، در زبان اورارتوئى ، لولو، به معنى بيگانه و دشمن و در اكدى ، لولوبوم يا لولويوم آمده است . قوم لولوئى از اقوام آسيايى نژاد بودند و با عيلاميان قرابت داشتند. از پادشاهان معروف اين قوم ، آنوبانى نى بود - 2200 ق .م . - كه سنگ نبشته اى از او بر صخره اى بر سرپل ذهاب هنوز برجاست .


    ناحيه ى تسلط اين قوم در آذربايجان در كتيبه هاى آشورى با نام زاموآ ياد شده است كه در هزاره ى دوم ق .م . كشور مقتدرى را تشكيل دادند لولوئيان به طور مداوم با اقوام مجاور از آن جمله با آشوريان در حال جنگ بودند. از قرن نهم ق .م . ديگر از آنان نامى به ميان نيامد. (8)

  11. #9
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2014
    پست ها
    607

    پيش فرض

    گوتيان (قوطيان )


    اصطلاح گوتى (كوتى ) در هزاره ى سوم و دوم ق .م . به يك گروه نژادى اطلاق مى شده كه در مشرق و شمال غربى لولوئيان و احتمالا در آذربايجان كنونى ايران و كردستان زندگى مى كردند. بعدها ممكن است اين نام به اقوام گوناگونى كه در شمال و مشرق بابل زندگى مى كردند اطلاق گرديده و واحد ارضى معين و مشخصى را شامل نمى شده است . در هزاره ى اول ق .م . همه ، اوراتوئيان ، و مردم ماننا، و ماد را گوتى مى ناميدند. فقط در كتيبه هاى سارگن دوم ، مادهاى ايرانى زبان ، از گوتيان مشخص و ممتاز گرديده اند.


    گوتيان در 000/3 ق .م . و زمان سلطنت تارام سين - پادشاه اكد - در صحنه تاريخ پديد مى آيند. آنان زبان مستقلى داشتند كه تا اندازه اى با خانواده زبان هاى عيلامى قرابت داشتند و ممكن است از انواع زبان هاى قفقازى قديم و آلبانى (در سرزمين قفقاز) باشد.



    تيپورى ها

    ناحيه اى كه امروز طبرستان و مازندران ناميده مى شود در قديم مسكن تيپورها بوده است در اسناد بابلى از اين قوم كه همراه كاسيان به شهر بابل هجوم آورده اند ذكرى رفته است .
    در بدو ورود آرياها به فلات ايران تيپورها، جلو پيشروى آنان را به آن نواحى گرفته بودند. در اوستا، چندين بار از اين قوم به نام ديو و آفريده شده ى اهريمن نام برده شده است . (9)




    كاسيان

    استرابون ، جغرافى دان يونانى از كاسيان به نام كاسايوئى ياد مى كند و محل اوليه آنان را در بنادر خزر مى نويسد، برخى تصور مى كنند كه نام قزوين و نيز درياى كاسپين ممكن است حاكى از خاطره اين قوم باشد. كاسيان در هزاره دوم ق .م . در دامنه هاى زاگرس مى زيستند. اين قوم همواره در فكر تصرف ميان رودان (بين النهرين ) بودند، تا سرانجام توانستند امپراتورى بابل را منقرض كرده و مدت 600 سال بر آنان حكومت نمايند.


    دياكونوف مى نويسد: كاسيان از زمان هاى قديم تا فتح ايران به دست اسكندر مقدونى ، در محلى كه اكنون لرستان ناميده مى شود ساكن بودند و بيش تر به دامدارى اشتغال داشتند.
    اشيايى كه از حفريات باستانشناسى به دست آمد، مشخص مى نمايد كه قبايل كنونى كه در لرستان زندگى مى كنند از اخلاف ايشان مى باشند. (10)



    .

  12. #10
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2014
    پست ها
    607

    پيش فرض

    مانناها


    بعد از لولوئيان و گوتيان قوم ديگرى به نام ماننا در ناحيه ى زاموآ، در جنوب درياچه اروميه ، مسكن گزيدند و دولت بزرگى در مغرب ايران امروز تشكيل دادند. اينان با لولوئى ها و هوريان قرابت داشتند و اصلا در كوه هاى زاگرس ‍ مى زيستند.


    از قرن نهم تا هشتم ق .م . نام هاى ايرانى در بين اسامى مانناها ديده مى شود.

    نخستين بار در قرن نهم ق .م . از ايشان در سالنامه هاى آشورى نام برده شده و پايتخت ايشان شهر ايزيرتو، در پنجاه كيلومترى شهر سقز كنونى بوده است . در قرن هشتم ق .م . پس از كشور اورارتو، مانناها مقتدرترين حكومت اين نواحى را تشكيل مى دادند.


    آنان در قرن هفتم ق .م . با سكاها متحد شده و با آشور بانيپال جنگ كرده ولى مغلوب و ضميمه دولت آشور شدند و بعد از چندى جزء ايالات ماد درآمدند. (11)
    حكومت ماننا از ايالات نيرومند غرب ايران بود كه در قرن هشتم ق .م . در شمال عيلام ، پادشاهانى داشت . اين كشور گاهى مستقل و زمانى تحت حكومت اورارتو يا آشور قرار داشت و نقطه كشمكش هاى دايمى بين آنان بود. (12)


    در زمانى كه مادها به پيشوايى دياكو و پسرش فرورتيش دولت نيمه مستقلى را تشكيل داده بودند، مادها قصد داشتند در شمال غربى ايران حكومت عظيم و مستقلى بوجود آورند، ولى با مقاومت آشوريان و هجوم سكاها روبرو شدند.


    در سال 719 ق .م . پادشاهى به نام ايرارتو بر مانناها فرمان مى راند كه طرفدار اتحاد با آشور بود ولى اين سياست ، مخالف مصلحت ايالات شرقى مانناها بود و فرمانروايان آن ايالات از جمله مى تانى ، حاكم زيكرتو و بگداتى ، حاكم شديشن سر به شورش برداشتند اما سرانجام به دست سارگن ، پادشاه آشور از ميان رفتند.
    مردم ماننا به لحاظ معيشتى ، بيش تر به دامدارى و پرورش گوسفند، گاو، اسب ، خر و شترهاى دو كوهان مى پرداختند.


    قوم ماننا داراى اراضى پر نعمت بودند چنان كه هنگام لشكركشى سارگن دوم ، به اورارتو در سال 714 ق .م . اهالى ماننا، آرد و مايحتاج سربازان آشور را تامين مى نمودند.
    پادشاهان ماننا داراى شوراى شيوخ بودند و سرزمين تحت قلمرو خود را با نظر ايشان اداره مى كردند بزرگانى كه در اين شوراها عضويت داشتند عبارت بودند از پيشوايان و سران محلى و خويشاوندان شاه و ساير فرمانروايان . (13)


    سرزمين ماننا به چند ناحيه تقسيم مى شد كه به زبان آشورى به آن ناژه مى گفتند.


    سوريكاش (ناحيه سقز كنونى )، مشى (بخش علياى رود جغتو)، اوايشريش ‍ (كرانه شرقى درياچه اروميه ) و آرسپانشى .


    فرهنگ و تمدن ماننا چنان كه از اشياى گنجينه سقز برمى آيد، در همان سطح تمدن او را بر تو قرار داشت . بردگى در آن جامعه تكامل و رونق چندانى نيافته بود، به ظن قوى از حدود پدرشاهى تجاوز نمى

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •