فکر کنم اکثر ایرانیا به ایران باستان(ایران قبل از اسلام) افتخار میکنن و وقتی که از اون دوران صحبت میکنن حسابی هیجان زده میشن.....
ولی من یه سوال دارم... واقعاً به چه چیز اون دوران میشه افتخار کرد؟
بله توی اون دوران، ایران کشوری وسیع و ثروتمند بود و یکی از قویترین ارتش های جهان رو داشت... اما آیا واقعاً داشتن پول و ثروت یا قدرت نظامی مایه ی فخر و مباهاته؟ آیا تسلط به سرزمین های مردم دیگه و ساکت نگه داشتنشون با سرکوب و ارعاب مایه ی افتخار یک کشوره؟
شاید از کورش و دوران هحامنشی ها بگید...اما.... دوباره می پرسم.... واقعاً چه چیز در اون دوران باعث افتخار ماست؟
فراموش نکنیم که هخامنشی ها با یونانی ها همزمان بودن... حالا فرهنگ و هنر و فلسفه و علم یونانی ها رو با هخامنشی ها مقایسه کنید!!! حتی در اون زمان توی یونان نوع اولیه ای از دموکراسی برقرار بود و همون زمان مردم ایران داشتن میگشتن ببینن فر ایزدی به چه کسی منتقل میشه!!! جالبه با اینکه یونان کشور خیلی کوچیکی بوده توی اغلب جنگها با وجود اینکه از نظر تعداد از ارتش هخامنشی ها ضعیفتر بودن تونستن جنگ رو پیروز بشن... به نظر من تنها دلیل این میتونه تکنولوژی یونانی ها و تکیه کردنشون به قدرت بی نظیر دموکراسی باشه...
در مورد کورش هم دقت کنید که اون فقط یک نفر بوده در یک دوره چند ده ساله ار تاریخ ما.... در مورد قصد و نیت کارهاش هم میشه خیلی چیزها گفت که البته من خودم زیاد قبولشون ندارم و تا حدودی از طرفدارای کورش محسوب میشم.
اما اگه دنبال پیدا کردن نکات مثبت توی گذشته ی کشورمون هستین اصلن ناامید نشید!
ایران بعد از اسلام! بله.... توی اون دوران ما پرچمدار فرهنگ و علم و هنر جهان بودیم و این چیزیه که هر ملتی میتونه بهش افتخار کنه... خوارزمی، خیام، زکریای رازی، ابن سینا، مولانا، فردوسی و حافظ و ده ها دانشمند بزرگ دیگه که امروزه نه تنها ما، بلکه تمام دنیا ستایششون میکنن... علم و فرهنگ مایه ی افتخار ملتهاست نه ثروت و قدرت!
البته توجه داشته باشید که این پیشرفت ها الزاماً به دلیل ورود اسلام به ایران اتفاق نیفتاده... یا حداقل میشه گفت چنین ادعایی جای بحث داره....
انصافاً که اون دوران برای همه ی ما ایرانی ها مایه ی افتخار و سربلندیه...
اما باید توجه داشته باشیم که تمام پیشرفت هایی که در اون دوران در ایران و حتی قبل از اون در یونان صورت گرفت در برابر پیشرفتی که انسان در دوران رنسانس داشت کاملاً ناچیز و حتی به عبارت دیگه قابل صرف نظر کردنه!!!... تولد حقیقی انسان مدرن در دوران رنسانس اتفاق افتاد و به نظر من ما نباید به خاطر برخورداری از اون دوران درخشان تصور کنیم که با رجعت به اون میتونیم پیشرفت های دوران رنسانس رو نادیده بگیریم و انکار کنیم....
اما...
سخن آخر...
فراموش نکنیم.... هر کشوری هویتش در دوران حال مفهوم پیدا میکنه و سوال اصلی اینه که امروز ما چه چیز هایی برای افتخار کردن داریم؟
پس در گذشته توقف نکنیم...
دوست داشتم نظر شما رو هم در این رابطه بدونم...