من ؟
نمک پرورده ی همین زخم های از آشنا خورده
آنقدر با خرابی این گریه ساخته ام
که هر کنج این خانه از دست ددیده ام دریاست
حالا که چه یعنی کلمه ؟
شما هم خودتان را معرفی کنید
این سایه های مبهم خاموش
همراه شما چه می خواهند ؟
این سنجاق های منتظر
این کوچه های کنجکاو بی رهگذر
این کلمات کتک خورده ی خراب ؟
حالا که چه یعنی شفا ؟