تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




نمايش نتايج 1 به 2 از 2

نام تاپيک: اراده؛ خیال یا واقعیت؟

  1. #1
    آخر فروم باز Payan's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    شهر تو...
    پست ها
    1,376

    پيش فرض اراده؛ خیال یا واقعیت؟

    قسمت اول:
    بحثی که در سال‌های اخیر بیشتر از همیشه داغ شده بحث آزادی اراده انسان است. برخی از نوروساینتیست‌ها بر این عقیده‌اند که آزادی اراده یک فریب بیشتر نیست و ما توسط ژن‌هایمان و قسمت ناخودآگاه مغزمان است که عمل می‌کنیم. در مقابل دانشمندان دیگری هم هستند که کاملا برعکس این عقیده را دارند.
    بسیاری از مقالات در دسته‌بندی علمی که در باره اثر محیط روی قضاوت‌های اخلاقی و یا شرایطی که مغز دچار توهم می‌شود، هم غیر مستقیم مربوطند. قسمت اول این بحث را با گزارش چاپ شده توسط بِرنز و سِردلو در این مقاله از آرشیو ژرونال نورولژی شروع کنم. مقاله با گزارشی در باره یک مرد 40 ساله با شغل معلمی که به لحاظ اجتماعی مردی ملایم و منطقی بوده، شروع می‌شود:

    مرد که به لحاظ فیزیکی سالم به نظر می‌آمد به تدریج تمایل فزاینده‌ای به پ.و.ر.ن.، خصوصاً پورنوگرافی کودکان، پیدا می‌کند در حالیکه به گفته‌ی او قبلا هرگز تمایلی به پ.و.ر.ن. کودکان نداشته. از سه سال گذشته او عکس‌های مجلات پ.ن.و.ر.ن را جمع‌آوری و نگهداری می‌کند و در عین حال تلاش دارد که این تمایل خود را مخفی نگاه‌ دارد چون ‌که آنرا خطا می‌داند ولی با این وجود موفق به سرکوب تمایلات خود نمی‌شود. موضوع از دید همسرش مخفی مانده بود تا زمانی‌ که دختر خوانده‌ی نوجوان مرد متوجه رفتار غیر طبیعی مرد می‌شود و به مادرش می‌گوید و ماجرا فاش می‌شود. همسر مرد که از ماجرا شوکه شده بود به پلیس خبر می‌دهد، مرد را دستگیر می‌کنند و در دادگاه مرد را به اتهام child molestation محکوم به زندان و یا گذراندن یک دوره 12 مرحله‌ای در مرکز مخصوصی برای درمان آن تمایل س.ک.س.ی به کودکان بگذراند. مرد دومی را انتخاب می‌کند. در طول آن دوره علیرغم اینکه مرد بشدت مایل بود که از زندان حذر کند، معذالک همچنان نمی‌تواند که جلوی تمایل شدید خود را به نرس‌های زن بیمارستان بگیرد و رفتارش نه تنها بهتر که نمی‌شود بلکه بدتر هم می‌شود. درنتیجه تصمیم بر این می‌شود که او را به زندان بفرستند.

    درست در شب قبل از فرستاده شدنش به زندان، مرد از سردرد شدیدی شکایت می‌کند ولی دکترهای بیمارستان اول گمان می‌کنند که او به دلیل فرار از زندان رفتن است که سردرد دارد. و وقتی که مرد از قصد خود برای خودکشی و در عین حال تمایل به تجاوز به زن پیری در آن مرکز سخن گفت برایش جلسه مشاوره با روانپزشک توصیه کردند. ولی فردای آن روز مرد تعادلش را هم تقریباً از دست داد و در نتیجه او را به اورژانس بردند و از مغزش اسکن کردند و داستان در واقع از اینجا است که به لحاظ نوروساینس و فلسفی جالب می‌شود. همانطور که در عکس‌های زیر می‌بینید در قسمت فرنتال لوب مغز مرد تومور بزرگی دیده شد.



    Figure 1. Magnetic resonance imaging scans at the time of initial neurologic evaluation: T1 sagittal (A), contrast-enhanced coronal (B), and contrast-enhanced axial (C) views. In A and B, the tumor mass extends superiorly from the olfactory groove, displacing the right orbitofrontal cortex and distorting the dorsolateral prefrontal cortex. The tumor is capped by a large cystic portion.

    تومور را با جراحی درآوردند و آثار عدم تعادل و همچنین علاقه به پ.و.ر.ن. ناپدید شد و پس از هفت ماه مرد به تشخیص آن مرکز درمانی اصلاح یافته و نرمال تشخیص داده شد و اجازه پیدا کرد که به خانه پیش همسرش و دختر خوانده‌اش برگردد.

    ولی دوباره بعد از گذشت چند ماه، سردردهای او بعلاوه علاقه و احساس کنترل ناپذیر او به عکس‌های پ.و.ر.ن. شروع شد. باز به بیمارستان مراجعه کرد و از مغزش اسکن کردند و دیدند که تومور دوباره رشد کرده است. پس دوباره مغز او را برای برداشتن تومور رشد کرده در همان محل قبلی جراحی کردند.

    مقاله فوق مقاله پزشکی است که فقط قسمت گزارش وضعیت بیمار را بدون پرداختن به جزئیات پزشکی‌اش نقل کرده‌ام. باقی داستان را مقاله ذکر نمی‌کند و فقط به ذکر چگونگی تومور در مغز می‌پردازد. نکته جالب توجه این‌جاست که پس از این ماجرا بحث اینکه همه اعتیاد‌ها، قتل نفس‌ها نیز ریشه و دلیل بیولژیکی دارند، پس این مغز است که باید به محاکمه کشیده شود، داغ شد.


    ادیت: پایان
    منبع:
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    پ.ن: بنظرم اومد اینجا جای مطرح کردن چنین بحثی هست اگه بخشی که انتخاب کردم مناسب نیست لطفا دوستان به قسمت مربوط انتقال بدن. ممنون

  2. 4 کاربر از Payan بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    آخر فروم باز Payan's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    شهر تو...
    پست ها
    1,376

    پيش فرض قسمت دوم

    “من در نظر می‌گیرم، من انتخاب می‌کنم، من عمل می‌کنم.” ( ارسطو) - اما جقدر مطمئنیم که چه چیزی را انتخاب کرده‌ایم؟

    دیوید هیوم، یکی از تاثیر گذارترین فلاسفه قرن 18 می‌گوید: تصمیمات ریشه در اعتقادات، و احساسات دارند نه در دانستن‌های شخص. اعمال بدون دلیل اعمال غیرعادی و بی‌معنی هستند.او می‌گوید که انتخاب‌های آزاد ریشه در اعتقادات و شخصیت، نیازها و عادت‌های ما دارند و این‌ها انتخاب‌هایی هستند که ما برایشان مسئولیم. مثلاً اگر من به یکباره انتخاب کنم که این بحث را نیمه‌کاره رها کنم و این کامپیوتر را هم از پنجره به بیرون پرت کنم، در حالیکه این تصمیم از روی مثلا از دست دادن انگیزه، ترس مثلا از قیلتر شدن، یا احساس وظیفه اخلاقی، یا هر دلیل منطقی (منطقی از دیدگاه خودم) هم نباشد، آنوقت آن تصمیم و عمل یک عمل غیرعادی تلقی خواهد شد و براساس عقیده هیوم جزو انتخاب‌های آزاد یک انسان قرار نخواهد گرفت.

    به نظر این حرفها بدیهی می‌آید؛ نه؟ اما یک عده‌ای دیگر از فلاسفه از تئوری کوانتم مکانیک بهر می‌گیرند و می‌گویند که آزادی در ساختار هر واقعیتی به شکلی غیر قابل پیش‌بینی در سطح مایکرو فیزیک با وجدان بشر در تقابل است.
    هیوم می‌گوید که اگر یک عمل بر طبق تئوری کوانتم یک پدیده کاملا تصادفی در سطح مایکروفیزیک است و هیچ ربطی به نیازها، احساسات و یا عقاید شخص ندارد، پس چرا اصلا آن عمل را یک عمل آزاد می‌دانید؟

    بحث در باره اراده و انتخاب آزاد به لحاظ فلسفی بسیار زیاد است. قرن‌هاست که فلاسفه در باره آن مشغول بحث‌اند و هدف در این سری از پست‌ها همانطور که پیداست بحث از دیدگاه فلسفی صرف نیست بلکه از دیدگاه نوروساینس است. در یک مقاله بسیار خواندنی و سرگرم کننده در نیویورک تایمز که دو سال پیش چاپ شده است نویسنده با قلمی طنز آمیز به همین مسئله اراده آزاد پرداخته است و اینطور شروع می‌کند: “من یک مردِ آزاد بودم تا وقتی که منوی دسر روی میز شام قرار گرفت که من به یکباره به گردابی کشیده شدم که آن نیز مرا به سیاهچاله شکلاتی‌ای فرو برد! خاطرات پدرم که سکته قلبی کرده بود، و کالری‌هایی که باعث سکته می‌شوند همه در پیش چشمم شروع به رقصیدن کردند در حالیکه من در آن سیاهچاله در حال فرو رفتن بودم!”

    و اما برگردیم به نوروساینس و مثالی دیگر مربوط به همین بحث بالا ولی از منظری دیگر.
    محققین این مقاله می‌نویسند که اعتقاد عمومی بر اینست که نیات و نتایج یک عمل به هم بسیار مربوطند. تحقیقات بسیاری شده است که مدل فیدفورواردی را برای ارتباط نیت به عمل در مغز ارائه می‌دهند که در آن فیدبک حاصل از انتخاب و عمل شخص سیمیولیت (شبیه سازی) شده قبل از آنکه عملی را شخص انجام دهد. اما نویسندگان این مقاله می‌پرسند که اگر ما همیشه قادر نباشیم که خطای کارمان را تصور کنیم چه؟ در آنصورت چه فکری خواهیم کرد؟

    برای جواب دادن به آن سئوالات آزمایشی را طراحی کردند که ببینند آدمی چقدر اصلا می‌تواند که خطای انتخاب خود را متوجه شود و یا اصلا چقد متوجه است که چه چیزی را انتخاب کرده است. آزمایش این بوده که هر بار (15 مرتبه در کل) دو عکس از دو زنِ مختلف را به شخص مورد آزمایش (120 فرد که 70 نفرشان زن بوده اند) نشان ‌دادند و بعد از شخص پرسیدند که کدامیک به نظر آنها جذاب تر است. بعد عکس‌ها را پشت رو روی میز گذاشته و بعد آن عکسی را که شخص آن را جذاب‌تر دانسته بود (دست راستی یا دست چپی) را به شخص نشان دادند و پرسیدند که آیا این همان انتخاب آنها بوده است یا نه. از این 15 مرتبه، سه بار به طوری که شخص مورد آزمایش متوجه نشود، عکس دست راستی را با عکس دست چپی عوض کردند که هدف در واقع همین 3 مرتبه آزمایش بوده که ببینند آیا اشخاص متوجه می‌شوند که این همان عکس مورد انتخاب آنها نبوده است یا نه. عکس زیر نحوه آزمایش را نشان می‌دهد.

    A snapshot sequence of the choice procedure during a manipulation trial. (A) Participants are shown two pictures of female faces and asked to choose which one they find most attractive. Unknown to the participants, a second card depicting the opposite face is concealed behind the visible alternatives. (B) Participants indicate their choice by pointing at the face they prefer the most. (C) The experimenter flips down the pictures and slides the hidden picture over to the participants, covering the previously shown picture with the sleeve of his moving arm. (D) Participants pick up the picture and are immediately asked to explain why they chose the way they did.

    نتایج نشان داد که تنها 13٪ از دفعاتی که عکس دست راست و چپ را عوض کردند، اشخاص متوجه شدند که عکس مورد نظر آنی نبوده که آنها انتخاب کرده بودند! آزمایش را با عکس‌هایی که اصلا شبیه به هم نبودند تکرار کردند و باز فقط 27٪ دفعات اشخاص متوجه تفاوت آنچه که انتخاب کرده بودند با آنچه که به آنها نشان داده می‌شد، شدند. دیگر به جزئیات آزمایش نمی‌پردازیم ولی آزمایش به لحاظ تکنیکی هم درست بوده چرا که مسئله زمان نگاه کردن به عکس‌ها را هم کم و زیاد کردند ولی باز هم تغییر چندانی در نتایج حاصل نشد و همینطور نکات دیگری مثل صحبت کردن در باره دلایل انتخاب و غیره را نیز در نظر گرفتند.

    نویسندگان نوشته‌اند که با وجودیکه این آزمایش هیچ نتیجه‌ای برای مکانیزم عدم تشخیص تفاوت در نیت و نتیجه عمل نمی‌دهد ولی امیدوارند که راهی برای زیر سئوال بردن اتکاء بر نیت یک عمل باز کرده باشند.

    اینکه چقدر این آزمایش اساساً بتواند برای رد وجود اراده‌ی آزاد روشنگر باشد، برای پست‌های بعدی.

    ادامه دارد...

    پ.ن: منبع و ویرایش/همان

  4. 5 کاربر از Payan بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •