فلسفه اخلاق شاخهای است از فلسفه که به استدلال درباره پرسشهای بنیادین اخلاقیات میپردازد. درستی و نادرستی امور، شناخت امور خیر و شر، و باز شناسی فضایل، مسائل بنیادین اخلاق را تشکیل میدهند. پرسش از این مسائل بنیادین منجر به شکلگیری دو حوزه نظری میشود: فرا اخلاق و اخلاق هنجاری؛ فلسفه اخلاق این دو حوزه را شامل میشود.
فلسفه اخلاق یکی از رویکردهای علم اخلاق است و بدون در نظر گرفتن نقش و اهمیت آن و پیش کشیدن سؤالاتی که این حوزه از فلسفه مطرح میکند نمیتوان فهم کاملی از اخلاق و اخلاقیات کسب کرد.
نهایتاً فلسفه اخلاق در شرایط بحرانی یا فوری بیش از دیگر علوم انتزاعی به دادمان نخواهد رسید اما مطمئناً اصول و مسائل اخلاقی که توسط فلسفه اخلاق مورد بررسی قرار میگیرند میتوانند به صورت پیشینی بسیار از رخدادها را ممکن و یا غیر ممکن سازند.
به این معنا که ساختار شکل گرفته اخلاقی پیرامون ما (به عنوان دستاورد اندیشه و فلسفه اخلاق)، رخ دادن امور را از صافی اخلاقیات حاکم رد میکند و در نتیجه شناخت این محیط اخلاقی به ما در تصمیم گیریهای موقعی مان کمک فراوان خواهد رساند.
مسائلی از قبلی خیــر،شــر، درستــی، نادرســتی، فضیــلت، عدالــت، سعادت و .... در حوزه فلسفه اخلاق بررسی میشوند.
فلسفه اخلاق که شاخهای از فلسفه است و وظیفهٔ آن پاسخ به پرسش هایی از این قبیل بعنوان پایهٔ اخلاق نظری ست:
خـوب و بــد یعنـــی چـــه؟
ماهیــت و حقیــقت مفاهیــم اخـلاقی چیست؟
قضایــای اخــلاق اخبـــاری اند یا انشــایی؟
مسائـل اخــلاقی جهــانی و جاودانــه (مطلـق) اند، یا سرزمینــی و موقّــت (نسبی)؟
معیــار کلــی خوبــی و بــدی یک صفــت یا رفتـار اخــلاقی چیست؟
شرایــط و حوزههـــای مسئولیـــت اخــلاقی چیـــست؟
"ویکی پدیا"